پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بنی صدر آگاهانه خیانت می‌کرد


بنی صدر آگاهانه خیانت می‌کرد
هنگامه اذان بود که وارد مؤسسه شد؛ شوخ طبعی و صفا و صمیمیت خاصی داشت. گویی یادگار کسی است که او نمایندگی اش را در مردمی ترین نیروی نظامی جهان؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده گرفته است. ۴ ساعت میهمان کیهان بود؛ دو ساعت را هم پای صحبت اش نشستیم؛ از انقلاب و جنگ و دفاع مقدس گفت تا روزهای روشن فردا؛ از فتنه ها و آفت های امروز کشور تا آفتاب رخشان افق های آینده نظام...
آنچه می خوانید بخش اول گفت وگوی ما با حجت الاسلام والمسلمین «علی سعیدی» نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیرامون مسائل هشت سال دفاع مقدس است.
بخش دوم این گفت و گو که در باره تحولات جاری کشور با نگاه به عملکرد سپاه و بسیج است طی روزهای آینده منتشر خواهد شد.
▪ در هفته دفاع مقدس قرار داریم اگر موافق باشید به عنوان اولین سؤال مروری داشته باشید بر دلایل آغاز جنگ از سوی رژیم بعث عراق و بفرمایید بیگانگان چه نقشی در تحریک این رژیم برای حمله به ایران داشتند؟
- معمولا بروز هر جنگی با انگیزه ها و اهداف گوناگون اتفاق می افتد.
عوامل برخی جنگ ها سیاسی، برخی اقتصادی و برخی هم ایدئولوژیکی است. جنگ عراق علیه ایران یکی از طولانی ترین نبردهای تاریخ معاصر است. یک و نیم برابر جنگ جهانی اول، دو برابر جنگ جهانی دوم و سه برابر جنگ آمریکا و کره یعنی ۴۹ ماه این جنگ طول کشید که تاثیرات بسیار زیادی هم در خاورمیانه و هم در کل جهان بر جای گذاشت.
دو دلیل عمده را می توان برای بروز این جنگ برشمرد؛ دلائل فرامنطقه ای و منطقه ای. دلائل فرامنطقه ای را باید به اهداف استکبار جهانی به رهبری آمریکا در منطقه خاورمیانه جستجو کرد. آمریکایی ها اهداف زیادی در خاورمیانه داشتند و به دنبال تثبیت حضور خود در این منطقه بودند. اما انقلاب اسلامی ایران توانست بسیاری از معادلات آنها را به هم بریزد لذا آمریکایی ها در راستای نابودی نظام و انقلاب اسلامی ایران تلاش بسیاری کردند. تامین امنیت رژیم صهیونیستی، حفظ رژیم های سرسپرده در منطقه و چپاول منابع انرژی منطقه از اصلی ترین اهداف آمریکا در منطقه بود که انقلاب ایران همه این پندارها را زیر سؤال برد. البته نباید نقش اتحاد جماهیر شوروی را هم در این زمینه نادیده گرفت. آنها هم در حد قابل توجهی ای نسبت به گسترش اسلام و نفوذ انقلاب اسلامی ایران در منطقه بیم و هراس داشتند.
بنابراین شرق و غرب بر این نقطه توافق داشتند که این انقلاب را یا باید ساقط نمود و یا اینکه آن را در چارچوب مرزهای خود محصور کرد.
اما عوامل منطقه ای را باید در قالب حزب بعث و شخص صدام جستجو کرد. در حقیقت این حزب و رهبر آن ماهیتی ضدانقلاب اسلامی ایران داشتند، بنابراین صدام به دلائل زیر زمینه حمله به ایران را فراهم دید؛
۱) عامل ایدئولوژیکی: میشل افلق و دیگر بنیانگذاران حزب بعث صهیونیست و مسیحی بودند و با انقلاب اسلامی سازگاری نداشتند بنابراین در کنار خصلت تجاوزکارانه صدام عامل ایدئولوژیکی یکی از عوامل تاثیرگذار بود. تعرض به اردن و کویت را هم باید در همین راستا تعبیر کرد.
۲) انگیزه گسترش مرزهای آبی: صدام معتقد بود که اروندرود باید کاملا در اختیار و جزو قلمرو عراق به حساب بیاید.
۳) دفاع از دنیای عرب (ناسیونالیسم عربی): داعیه داری سیادت جهان عرب در رقابت با مصر از دیگر عوامل تحریک کننده صدام برای حمله به ایران بود.
بنابراین آمریکا و دیگر قدرت های استعماری به عنوان یک اهرم پشتیبانی کننده و صدام و رژیم بعث به عنوان ابزار و عامل در اهداف مشترک به کار گرفته شدند. البته شرایط ظاهری و معادلات آن زمان وضعیتی ایجاد کرده بود که آنها تصور می کردند صددرصد پیروز این جنگ خواهند بود.
▪ سپاه و بسیج در دوران دفاع مقدس چه نقشی داشتند؟
- بخشی از جواب این سوال به همان جمله معروف حضرت امام(ره) برمی گردد که فرمودند: «اگر سپاه نبود کشور هم نبود». اما در مجموع ارتش رژیم بعث یک ارتش مکانیزه بود و شیوه نبردهم نبرد کلاسیک بود. یک ارتش مجهز با برتری آتش هوایی و قدرت آتش زمینی و تکیه بر یک نیروی مسلح مکانیزه در طرف مقابل قرار داشت. در فرصت بسیار کوتاهی ۰۶ کیلومتر به عمق خاک ما تجاوز و ۲۱ هزار کیلومتر مربع سرزمین ما را نیز اشغال کردند.
بنابراین برای مقابله با یک ارتش مکانیزه با قدرت هوایی برتر چگونه می توان عمل کرد. در آن زمان ارتش ایران نه مکانیزه بود و نه آمادگی مقابله با ارتش بعث را داشت. تنها راه برای مقابله با تهاجم همه جانبه دشمن تشکیل نیروهای مردمی و تحول در نوع و شیوه نبرد بود. در درجه اول سپاه پاسداران و بعد بسیج به عنوان نماد نیروی مسلح مکتبی با تکیه بر متن مردم شکل گرفتند. از زمانی که سپاه به آمادگی نسبی رسید و بسیج هم تشکیل شد روند معادلات در جبهه نبرد تغییر کرد.
▪ چه عواملی در مقابله با دشمن و توقف تجاوز گسترده ارتش رژیم بعث تاثیرگذار بود؟
- چند عامل عمده را می توان در این زمینه نام برد؛
۱) رهبری حضرت امام(ره) و تبعیت مردم از این رهبری با صلابت
۲) ایمان و معنویت سپاه و بسیج و علاقه شدید به حضرت امام(ره)
۳) مردمی شدن دفاع و به تبع آن تشکیل بسیج که این نهاد توانست در کنار سپاه و ارتش نقش بسیار مهمی را ایفا کند
۴) نصرت الهی به لحاظ ایثار و فداکاری مردم. وقتی ملتی در راستای اطاعت از دین خدا درصدد کمک برآیند قطعا خداوند هم نصرت و عنایت خود را شامل حال آنها خواهد کرد (ان تنصر وا لله ینصرکم)
۵) تحول در تاکتیک ، تکنیک و شیوه های نبرد
۶) تثبیت وضعیت ارتش و ورود آن به جنگ در کنار سپاه پاسداران.
این عوامل جملگی دست به دست هم دادند تا نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران نه تنها بتوانند ارتش بعث را از ۲۱ هزار کیلومتر مربع بیرون برانند بلکه تا عمق خاک عراق نیز نفوذ کنند.
▪ تاکتیک ها و روش های مقابله با دشمن به چه شکلی بود؟
- چند متغیر را خود شخصا در نبرد شاهد بودم که رزمندگان اسلام با این متغیرها توانستند صحنه نبرد را عوض کنند. اول برنامه ریزی در سه مرحله دفاع، تثبیت و تهاجم بود. ابتدا وظیفه اصلی ما دفاع در مقابل یورش دشمن برای جلوگیری از پیش روی بیشتر بود. دشمن تا ۲۱ کیلومتری اهواز را تصرف کرده بود و این شهر در آستانه سقوط قرار داشت. بنابراین باید آنها را در یک نقطه متوقف می کردیم. آب انداختن به دشت برای زمین گیر شدن تانک های دشمن یکی از تاکتیک ها بود.
تغییر در شیوه نبرد کلاسیک که این نبرد همواره بر پوشش هوایی و حجم آتش و پیش روی در روز تکیه دارد. ارتش های کلاسیک معمولا شب نمی توانند بجنگند حتما باید برتری هوایی و آتش توپخانه داشته باشند تا بتوانند بجنگند اما رزمندگان اسلام توانستند این معادلات را هم در ابزار هم در شیوه های نبرد عوض کنند.
بنابراین نبرد روزانه جای خود را با نبرد شبانه عوض کرد. یعنی سپاه، بسیج و ارتش نبرد روزانه نداشت و حتی در روز به خاطر حجم آتش دشمن آمادگی حمله نداشت.
حجم نیروی انسانی با انگیزه نیز یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار بود. اصولاً در نبرد کلاسیک فقط ابزار کار می کند و نیروی انسانی نقش چندانی ندارد. نیروهای دشمن چون از مرگ می ترسیدند و همین عامل باعث عدم پیشروی بیشتر آنها شد اما این وضعیت در نیروهای خودی کاملاً برعکس بود و آنها برای پیروی از فرمان رهبر خود می جنگیدند. اتفاقاً تلفات و میزان اسرای دشمن بیشتر از ما بود. بنابراین حجم نیروی انسانی باانگیزه در کنار تغییر تاکتیک عملیات روزانه به شبانه نقش بسیار تعیین کننده ای در نبرد داشت.
▪ چرا بنی صدر به عنوان رئیس جمهور و فرمانده جنگ در ماه های آغازین جنگ معتقد بود که باید اجازه پیش روی بیشتر به دشمن داد و سپس به مقابله با آن پرداخت؟
- بنده دقیقاً معتقدم که نوع رفتار و عملکرد بنی صدر خائنانه بود و وی با آگاهی خیانت می کرد. هیچ عقلانیت و منطقی جز خیانت پشت این طرح بنی صدر وجود نداشت، چرا که صحنه نبرد، صحنه نابرابری بود و امکان اینکه ما بتوانیم دشمن را دور بزنیم وجود نداشت. اگر به بنی صدر فرصت بیشتری داده می شد و معادلات صحنه نبرد هم تغییر نمی کرد قطعاً دشمن خیلی بیشتر از این ها می توانست پیش روی کند.
▪ دلایل پذیرش قطعنامه ۸۹۵ از سوی حضرت امام(ره) چه بود؟ چرا ایشان این پذیرش را به جام زهر تعبیر کردند؟
- مسئله پذیرش قطعنامه بویژه تعبیر آن به جام زهر از سوی حضرت امام(ره) شاید هیچ گاه امکان رمزگشایی نداشته باشد که چرا حضرت امام این تعبیر را به کار بردند و چه عواملی دست به دست هم دادند که تلقی حضرت امام(ره) این باشد که پذیرش قطعنامه نوشیدن جام زهر است. قطعاً ایشان این تعبیر را در مقابل مستکبران و بانیان جنگ نمی فرمایند چون آنها از اول هیچ یک از اصول انقلاب ایران را قبول نداشتند و همواره دنبال سرنگونی آن بودند. قهراً ریشه این مسئله را باید در داخل کشور پیدا کرد. البته رمزگشایی این «جعبه سیاه» به این سادگی امکان پذیر نیست اما من در یک بیان مختصر با یک مقدمه ای به علل و عوامل پذیرش قطعنامه و شهامت حضرت امام(ره) در این مسئله اشاره می کنم.
اولین عامل، پیروزی های شگفت انگیز رزمندگان اسلام و تغییر موازنه قدرت و صحنه نبرد به نفع ایران بود. آمریکایی ها جنگ را برای نابودی نظام اسلامی به راه انداختند اما وقتی که وضعیت فرق کرد آنها استراتژی و برنامه خود را عوض کردند و تصمیم گرفتند که به هر قیمتی نگذارند جنگ به پیروزی ایران منجر شود.
پیروزی ایران و در نهایت شکست عراق کابوسی برای آمریکا بود. هنری کیسینجر وزیر امور خارجه اسبق آمریکا جمله مهمی دارد که می گوید: اگر عراق جنگ را می برد امروز نگرانی و وحشت در خلیج فارس نداشتیم.
بنابراین خیلی واضح است که آمریکایی ها می خواستند با دست یک انسان مغرور و بلندپرواز ابتدا انقلاب اسلامی ایران را ساقط و سپس حساب خود وی را هم برسند. اما وقتی مشاهده کردند که ما عراقی ها را از خاک خود برون رانده و حتی توانستیم «فاو» را هم بگیریم لذا نگران وضعیت شدند. این در حالی بود که صدام گفته بود «اگر ایرانی ها بتوانند خرمشهر را پس بگیرند من کلید بصره را به آنها خواهم داد.» از این جا به بعد آمریکایی ها از دخالت غیر مستقیم به دخالت مستقیم تغییر حالت دادند. زدن هواپیمای مسافربری «ایرباس» و حضور در نزدیکی اسکله های ایران و کمک به هلی کوپترهای عراق برای زدن آن ها چه مبنایی می تواند داشته باشد. پس عامل اول پیروزی های گسترده رزمندگان اسلام، عامل دوم به خطر افتادن جدی منافع آمریکا در منطقه و عامل سوم تغییر وضعیت استکبار از پشتیبانی و حمایت غیر مستقیم به مستقیم بود. غیر از کمک هایی که از جهت پدافند و پوشش هوایی و تجهیزات و ادوات نظامی پیشرفته به عراق می شد مستقیماً با هدف کمک به صدام وارد عرصه نبرد شدند.
عامل چهارم مین گذاری گسترده سرزمین عراق توسط مین های خورشیدی بود که از سوی رژیم صهیونیستی ساخته شده بود و هدف آن جلوگیری از پیش روی نیروهای ایرانی و دادن تلفات زیاد انسانی بود.
این برخی از عوامل خارجی بود که در پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام(ره) نقش داشتند. اما عوامل درونی هم بر این مسئله تأثیرگذار بودند و به نظر من همین عوامل باعث شدند که حضرت امام(ره) تعبیر «جام زهر» را بکار ببرند. برخی از این عوامل عبارتند از: ۱- تغییر در رویکرد فرماندهان به سمت جنگ کلاسیک: تا آن زمان فرماندهان ما به دنبال متغیرهایی مثل نیروهای انسانی با انگیزه بودند اما در مرحله آخر آرام آرام به سمت جنگ کلاسیک تمایل پیدا کردند. درخواستی که آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان جانشین فرمانده کل قوا و مسئول جنگ در آن زمان از ارتش و سپاه داشتند این بود که شما برای ادامه نبرد چه چیزی لازم دارید. در آن نامه که یک نسخه از آن به دست اینجانب به عنوان مسئول سازمان حفاظت اطلاعات سپاه رسید تعداد زیادی هواپیما با سلاح های لیزری، تعدادی تانک پیشرفته یعنی نوع جنگ افزاری که ارتش و سپاه در نامه ای برای حضرت امام (ره) تحویل آقای هاشمی دادند نشان دهنده عدول از جنگ مردمی به جنگ کلاسیک بود، البته ماهیت جنگ هم دیگر ایجاب می کرد که به روش گذشته نمی توان نبرد را ادامه داد.
به هر حال وقتی این نامه ها را حضرت امام(ره) می بینند بعلاوه گزارش آمار خزانه و حساب ذخیره ارزی که دولت اعلام کرده بود در حد بسیار پایینی است، این سه گزارش خدمت ایشان می رسد و می فرمایند: «آقایان می خواهند با لیزر بجنگند» این جمله در واقع اوج نگرانی حضرت امام(ره) از روند عواملی که می بایست در جنگ نقش پیشتاز را داشته باشند بود لذا ایشان دریافتند که دیگر نمی توان جنگ را ادامه داد. البته برای ما جنگ اصالت نداشت بلکه حفظ نظام و انقلاب اصل بوده. با هر وسیله ای که حضرت امام(ره) بتواند این آرمان را محقق کند همان ارزش داشت. گاهی با جنگ می توان آرمان را حفظ کرد و گاهی با ادامه جنگ ممکن است این نظام به سمت اضمحلال پیش برود.
۲- روحیه حاکم بر مدیران جنگ که آنها اعلام می کردند مردم خسته شدند و توان ادامه جنگ را ندارند و باید به هر شکل ممکن جنگ را خاتمه داد.
با توجه به این عوامل حضرت امام(ره) با شجاعت و هنرمندی مدیریت بحران، پذیرش قطعنامه را اعلام کردند تا اصل انقلاب از خطر مصون بماند. هنر رهبری یعنی این؛ همان طور که امام حسن مجتبی(ع) برای بقای هسته مرکزی اسلام صلح با معاویه را می پذیرند. حضرت علی(ع) نیز در یک زمانی سکوت می کنند و در زمانی دیگر می جنگند. بنابراین اصل بر جنگ و صلح با دشمن نیست بلکه اصل بر حفظ مبانی انقلاب و نظام دینی است.
بنابراین حضرت امام(ره) بهترین انتخاب را در زمان خودشان کردند ولو اینکه از آن به جام زهر تعبیر کنند.
▪ چرا حضرت امام تعبیر جام زهر را به کار بردند؟
- برای اینکه ایشان می خواستند ریشه فتنه را از منطقه خاورمیانه بردارند یعنی امام(ره) دنبال این بود که این عنصر خطرناک را از سر راه جهان اسلام و جهان عرب بردارد. حرف ایشان هم ثابت شد. زمانی که ایران و عراق در وضعیت مابین صلح و جنگ بودند، صدام به کویت حمله کرد و این سخن حضرت امام(ره) را برای جهانیان به اثبات رساند. «جنگ جنگ تا رفع فتنه» شعار اصلی ایشان بود. بنابراین حضرت امام(ره) دنبال برداشتن یک فتنه از سر راه مسلمین بود اما شرایط را طوری دیدند که بنیان نظام اسلامی متزلزل خواهد شد، لذا تاکتیک خود را عوض کردند و قطعنامه را پذیرفتند. بعدها معلوم شد که این بهترین انتخاب ایشان بوده است و چون ایثار کردند خداوند هم کاری کرد که دشمن در اوج ذلت تمام خواسته های ما را پذیرفت.
▪ عده ای خواسته یا ناخواسته این شبهه را مطرح می کنند که بعد از عقب راندن دشمن از سرزمین های اشغال شده چه ضرورتی برای ادامه جنگ وجود داشت نظر جنابعالی چیست؟
- من معتقدم آن زمانی دشمن احساس شکست کرد که ما وارد سرزمینش شدیم. اگر ما بر سر مرزها می رسیدیم و اعلان آتش بس می کردیم امکان نداشت که دشمن کوتاه بیاید. نه صدام و نه آمریکایی ها هیچکدام باور نمی کردند که ما می توانیم از مرزها هم عبور کنیم. بنابراین آمریکا با تجهیز مجدد صدام عملیات های جدیدی را پی ریزی می کرد. وقتی که نیروهای ما توانستند در اوج ناباوری دشمن از رودخانه اروند عبور کنند آنها احساس کردند که ایرانیان توان پیشروی بیشتر را دارند.
▪ آیا جنابعالی با انتشار اسناد و نامه هایی که آن زمان بین حضرت امام(ره) و مسئولین جنگ رد و بدل می شد موافق هستید؟
- از باب اینکه انتشار بسیاری از این اسناد آرام آرام جنبه رقابت سیاسی و حزبی به خود می گیرد و زمینه تنش و تشنج در جامعه را بوجود می آورد بنده با انتشار آنها موافق نیستم. لزومی هم ندارد که این مسائل در جامعه مطرح شود. در بسیاری از کشورها اسناد زیادی وجود دارد که هیچگاه برای عموم آشکار نمی شود. بنابراین مصالح عمومی جامعه ایجاب می کند این اسناد همچنان محرمانه باقی بماند.
▪ اگر امکان دارد خاطرات کوتاهی از دوران دفاع مقدس برای خوانندگان عزیز بیان بفرمایید.
- در آیین بزرگداشت هفته دفاع مقدس از همه عوامل تاثیرگذار در پیروزی رزمندگان اسلام تقدیر و تشکر می شود اما متاسفانه از سربازان گمنام یادی نمی شود این در حالی است یکی از پیشکسوتان و مقدم ترین افراد در عملیات ها نیروهای حفاظت اطلاعات بودند. هرکجا حفاظت عملیات در حد بالایی انجام شد پیروزی ما حتمی بود و بالعکس.
● نقش حفاظت اطلاعات در پیروزی ها
در شب عملیات والفجر۸، نیمه های شب بود که عوامل خبر آوردند که نورافکنی روی اروند زده شد. این بدان معناست که عملیات لو رفته است. بحث جدی در مقر فرماندهی شد مبنی بر اینکه عملیات را ادامه بدهیم یا نه. آقای محسن رضایی اعلام کرد که عملیات لو نرفته و باید ادامه دهیم. وقتی به آن طرف مرز رسیدیم مشاهده کردیم که سربازان عراقی خواب هستند
و معلوم شد که عملیات لو نرفته است. بعد از تخلیه اسرا و بازجویی نیروهای حفاظت اطلاعات از آنها اعلام کردند که ما صدای موتور قایقی را شنیدیم حساس شدیم و نورافکن زدیم اما چیزی مشاهده نکردیم و گرفتیم خوابیدیم.
● رمز شب
شب عملیات آقای رضایی به بنده و یک نفر دیگر مأموریت دادند که به سرکشی از یگان های مستقر در منطقه برویم. حدود ۰۲ کیلومتر از مقر فرماندهی فاصله گرفتیم و به دژبانی یکی از قرارگاه ها رسیدیم. دژبان پرسید رمز شب چیست؟ گفتم من رییس سازمان حفاظت اطلاعات هستم و این رمزها را ما انتخاب می کنیم حالا فراموش کرده ایم. گفت: شما را نمی شناسم باید رمز شب بگویید. ناچار شدیم راه رفته را برگردیم و رمز شب را از مقر فرماندهی بگیریم. گفتند رمز شب «رزمندگان پیروزند» است. دوباره حرکت کردیم و وقتی به دژبانی رسیدیم مجدداً پرسید رمز شب چیست؟ ما با غرور گفتیم «رزمندگان پیروزند» دژبان جواب داد: این رمز دیشب است. هر چی التماس کردیم اجازه ورود نداد. مجدداً ۰۲ کیلومتر رفته را برگشتیم و رمز شب را گرفتیم. وقتی به دژبانی رسیدیم چون دو سه ساعت طول کشیده بود مشاهده کردیم که عملیات تمام شده و دژبانی نیز جمع شده است.
● سینی چای
در مقری به همراه آقای فاکر، نماینده حضرت امام و برخی فرماندهان نشسته بودیم که فرماندهان بلند شدند تا از مقر خارج شوند. در این هنگام بنده خدایی یک سینی چایی آورد و آقای فاکر گفتند احترام چای واجب است بنشینید و آن را بخورید در همین حین یک گلوله توپ مستقیماً به در مقر اصابت کرد و خوشبختانه هیچ تلفاتی نداشت.
● انتظار برای شام
آقای محمدی عراقی جانشین نماینده حضرت امام(ره) در سپاه قرار بود برای جمعی از روحانیون اعزامی به یگان ها جلسه توجیهی داشته باشند. شب منتظر شام بودند اما تا ساعت ۳۲ از شام خبری نبود. گفتند آقایان هر کدام روایتی بخوانند تا شام برسد. یک دور تمام شد اما باز خبری از شام نشد. دور دوم را که شروع کردند نوبت رسید به آقای محمدی عراقی. ایشان گفتند حضرت سجاد(ع) فرمودند: «الشام، الشام، الشام» این ناظر به آن روایت است که وقتی از حضرت پرسیدند که در مراحل سفر بعد از واقعه کربلا در کجا به شما خیلی سخت گذشت که حضرت فرمودند: الشام، الشام، الشام (دمشق امروز) خوشبختانه بعد از این روایت حاضرین کلی خندیدند و بلافاصله شام هم رسید.
▪ تلخ ترین و شیرین ترین حادثه جنگ از نظر شما کدامند؟
- تعبیر حضرت امام(ره) در مورد پذیرش قطعنامه به جام زهر خیلی برای رزمندگان سخت بود که چه کسی باعث شده حضرت امام این جمله را بیان کنند و شیرین ترین حادثه جنگ نیز آزاد سازی خرمشهر بود.
▪ بیشتر به یاد کدامیک از شهدا هستید؟
-در وهله اول مرحوم شهید محلاتی(ره) و در وهله دوم شهید میثمی(ره)
شهید محلاتی خیلی مقتدر، زمان شناس، وارسته و فداکار بود. ایشان قرار بود به عنوان نماینده حضرت امام(ره) به مکه بروند و در آنجا خدمت نمایند، اما وی گفتند حج من مناطق عملیاتی است و ترجیح می دهم به جبهه بروم. در حال رفتن به جبهه بودند که به فیض عظیم شهادت نائل شدند. آقای میثمی هم روحانی وارسته و فداکاری بود که خاطرات وی هیچ گاه از ذهن بنده و رزمندگان بیرون نمی رود.
▪ ضمن تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید، در پایان اگر سخنی مانده می شنویم.
- از مؤسسه وزین کیهان تشکر می کنم که این فرصت را فراهم آورد تا در زمینه مسائل جنگ و تحولات امروزی بحث و گفت وگو کنیم. احساس درونی ام را عرض می کنم که این مؤسسه رسالت سنگینی در راستای پاسداری از اصول و مبانی حکومت دینی، انقلاب اسلامی و ولایت فقیه برعهده گرفته و همچنین نقش بسیار عمیق، گسترده و سازنده ای را در زمینه پاسداری از اندیشه ها وتفکرات حضرت امام (ره) و منویات و مبانی فکری مقام معظم رهبری داشته و دارد و این ارزش را باید به مسئولین و کارکنان متعهد مؤسسه کیهان تبریک گفت.
احد کریم خانی
منبع : روزنامه کیهان