چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

اضطراب کودکان


اضطراب کودکان
کنترل اضطراب و جواب نامناسب به آن به این معنی است که فرد توانایی غلبه و کنترل بر فشار را ندارد. کنترل اضطراب سهم مهمی در تعیین سطوح آن دارد.همانگونه که گفته شد برخی از فشارهای روانی عادی و طبیعی است. برای مثال اکثرکودکان در مدرسه دچار تحولاتی می‏شوند و باید آن مراحل را طی کنند یا بیشتر نوجوانان برای تعیین جایگاه اجتماعی و شخصی با خود درگیر می‏شوند. سطوح اضطراب با هم متفاوت است. بعضی از آنها ساده و قابل پیش‏بینی است. مانند ترس از تاریکی یا اضطراب قبل از امتحان یا ملاقات یک شخص جدید، بعضی از آنها هیجان بیشتری برای فرد ایجاد می‏کند مانند اضطراب‏هایی که هنگام یادگیری یک مهارت جدید یا بازی مهیج، تجربه می‏شوند.
● چه زمانی تنش‏ها مشکل ‏ساز می‏شوند.
مشکلات هنگامی شروع می‏شود که اضطراب‏های عادی تبدیل به اضطراب‏های بزرگتر می‏شود. احساس اضطراب در کودکان دلایل زیادی دارد. مانند مرگ عزیزان، طلاق پدر و مادر و ازدواج دوباره آنها، جابه‏جایی محل زندگی، بیماری‏های طولانی، خشونت در خانواده یا جامعه، بلایای طبیعی، اختلافات فرهنگی و... در این شرایط ضربان قلب و سرعت تنفس زیاد می‏شود و ماهیچه‏ها منقبض می‏شوند.
عوامل اضطراب ‏زای متعدد، تواما سطح اضطراب و مدت زمان آن را بالا می‏برد. برای این که دوباره تعادل برقرار شود بدن به آسایش نیاز دارد.
● واکنش‏های کودکان
واکنش‏های کودکان در مقابل اضطراب به عوامل متعددی بستگی دارد:
▪ توانایی غلبه کودک بر اضطراب
▪ شدت عامل اضطراب
▪ میزان حمایت از طرف خانواده، دوستان و جامعه.
مدت زمان اضطراب و میزان آن هم در چگونگی واکنش کودکان نقش مهمی دارد. وقتی کودکان دچار اضطراب می‏شوند در رفتار آنان تغییراتی ایجاد می‏شود. آنان غالبا در رفتارهای خود پسروی دارند و کارهایی را که انتظارش نمی‏رود، انجام می‏دهند. کودکان در سنین قبل از دبستان فاقد کنترل ارادی، حس شناخت زمان و استقلال در رفتار هستند. آنان در این شرایط اضطراب زا ممکن است رختخواب خود را خیس کنند در عادات خوردن تغییراتی ایجاد کنند و مشکلاتی در مورد خوابیدن و صحبت کردن پیدا کنند و نتوانند احساس خود را بیان کنند. هر کدام از این گروه کودکان تحت فشارهای مختلف واکنش‏های متفاوت دارند. تند مزاجی، بی‏حوصلگی، نگرانی، گریه‎های غیر قابل کنترل، همچنین لرزیدن درهنگام ترس نیز می‏تواند در این مواقع ایجاد شود. ممکن است کودکانی که تازه راه رفتن را آموخته‏اند، رفتار کودکان کوچکتر را دوباره انجام دهند، احساس خشم کنند و نتوانند احساسات خود را بشناسند یا درک کنند.
آنها از این که تنها یا دور از والدینشان باشند می‏ترسند. گاه گوشه‏گیری می‏کنند و گاه با گاز گرفتن کودکان دیگر آنها را می‏آزارند یا به صدای بلند و ناگهانی حساسیت نشان می‏دهند عصبانی، مهاجم یا حادثه جو می‏شوند. کابوس‏های شبانه نیز از این دسته واکنش‏هاست.
همان طور که واکنش‎های کودکان در مقابل عوامل اضطراب‎زا با هم متفاوت است، روش‎های غلبه نیز در آنان متفاوت خواهد بود. آنها می‎توانند به وسیله اشک ریختن، کج خلقی یا کناره‎گیری و پرهیز از موقعیت‎های ناخوشایند بر اضطراب غلبه کنند یا رفتارشان تحکم‎آمیز باشد.
همچنین ممکن است راه‎حل‎های مصالحه‎آمیز پیدا کنند یا آسایش را جست‎وجو کنند. کودکان توانایی کافی برای فکر کردن درباره نتایج حاصل از نوع واکنش را ندارند. کودکانی که در یک محیط حمایتی زندگی می‎کنند، روش‎های غلبه را می‎آموزند. آنها شانس بیشتری را برای بهبودی پیدا می‎کنند و در نتیجه اضطراب و بحران را راحت‎تر پشت سر می‎گذارند؛ اما آن دسته از کودکانی که در یک محیط حمایت‎کننده نیستند روش‎های مفید و موثر غلبه بر اضطراب را نمی‎آموزند...
● نقش خانواده در حمایت و پشتیبانی
خانواده‎ها می‎توانند با امکانات زیر به کودک کمک کنند:
▪ افزایش اعتماد در کودکان به ویژه در سال اول زندگی.
▪ توجه نشان دادن به کودک.
▪ توقع داشتن در حد توان کودک.
▪ فراهم کردن امکاناتی برای کودکان تا در فعالیت‎های خانواده شرکت کند.
▪ توجه نشان دادن به عقاید فرهنگی خانواده.
▪ اساس قرار دادن پیشرفت‎های آینده برای خانواده.
● روش‎های غلبه کردن بر اضطراب
برای کمک به کودکان جهت غلبه بر اضطراب لازم نیست که متخصص باشیم، بلکه یکی از عناصر کلیدی در کاهش اضطراب فراهم آوردن یک محیط عاری از اضطراب است. چنین محیطی بر پایه حمایت‎های اجتماعی، داشتن توانایی برای پیدا کردن راه‎حل‎ها و قدرت پیش بینی راه‎های اجتناب از آن استوار است.
حمایت‎های اجتماعی
حمایت‎های اجتماعی به فضای حضور افرادی جهت طرفداری کردن از کودکان در مواقع سختی است. والدینی که به حرف کودک گوش می‎دهند، دوستانی که می‎توانند با آنها مشورت کنند و کمک برای پیدا کردن راه‎حل، همه به این معناست که کودک پشتوانه خوبی دارد. بنابراین؛
▪ به کودکان توجه کنید، هنگام بازی به وسایل آنان چون تمرکز ضعیف، خیس کردن رختخواب و جنگ و ستیز هنگام بازی دقت کنید.
▪ از رفتارهای خوب کودکان تمجید کنید. آنها را تشویق کنید و نشان دهید به همه چیز اهمیت می‎دهید.
▪ احساسات کودکان را بشناسید و به آنها نشان دهید که احساساتشان مانند خشم، ترس، تنهایی و... برای شما قابل قبول هستند. به کودکان بیاموزید تا با استفاده از لغات و کلمات مناسب احساسات خود را بیان کنند.
▪ به آنها بیاموزید که به موقعیتشان و به شرایط، مثبت نگاه کنند. برخی از عوامل اضطراب‎زا سبب می‎شود که کودک احساس شرم کند و خود را باور نکند.
▪ فعالیت‎هایی را نه برای رقابت بلکه برای همکاری طراحی کنید. این برنامه به کودکان کمک می‎کند تا مسیر خود را پیدا کنند و مهارت اجتماعی را بیاموزند.
▪ فعالیت‎ها را همراه با کودکان و سایر اعضای خانواده برنامه‎ریزی کنید. آنها می‎توانند با هم کتاب بخوانند، گردش کنند و...
▪ میزبان گروه‎های مشابه باشید. اعضای خانواده یا گروه کلاسی که با یکدیگر احساس آرامش می‎کنند و می‎توانند تجربه‎ها، ترس‎ها و احساساتشان را با هم قسمت کنند، پیدا کنید و جلسه‎های مشترکی را با آنان برگزار کنید. کسانی که توانسته‎اند بر ترس‎‎هایشان غالب شوند می‎توانند تجربه‎های خوبی را در اختیار سایرین بگذارند.
WordNews
منبع : وب سایت کودکانه