پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


نقش ترکیه در ترانزیت انرژی آسیای مرکزی و قفقاز


نقش ترکیه در ترانزیت انرژی آسیای مرکزی و قفقاز
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ظهور كشورهای مستقل در منطقه آسیای مركزی و قفقاز به عنوان وارثان اتحاد شوروی، فضای تنفسی جدیدی به لحاظ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی تجاری برای كشورهای همسایه این جمهوری ها و همچنین برخی از قدرتهای بزرگ و منطقه ای در جهان بوجود آمد، تا با ورود در عرصه این جمهوری ها در زمینه های گوناگون و از جمله سرمایه گذاری و مشاركت در طرحهای اكتشاف و حمل و ترانزیت انرژی و به ویژه منابع زیرزمینی موجود نفت و گاز در این منطقه به فعالیت بپردازند.
در دوران حكومت كمونیستها در اتحاد شوروی به لحاظ زمین شناسی و ژئولوژیكی، تحقیقات اولیه و علمی گسترده ای در جهت شناسایی منابع و لایه های زیرزمینی در حوزه پیرامونی دریای خزر و در مناطق آسیای مركزی و قفقاز صورت پذیرفته بود و اطلاعات علمی اولیه مورد نیاز در این زمینه عمدتاً در مجموعه ادارات ذیربط و وزارتخانه های نفت و انرژی در این جمهوری ها به صورت آرشیو نگهداری می شدند.
البته قطعاً یكی از دلایل دست نزدن به برخی از این تحقیقات و عدم بهره برداری از منابع شناسایی و حتی اثبات شده، نبودن منابع مالی جهت سرمایه گذاری اقتصادی در داخل مجموعه اتحاد شوروی و لزوم تامین منابع خارجی به منظور بالفعل نمودن استفاده از این ذخایر زیرزمینی بوده است.بعد از فروپاشی، فضای جدیدی برای سرمایه گذاری شركت های خارجی در اقتصاد جمهوری های استقلال یافته فراهم آمد.
از سوی دیگر نیاز این جمهوری ها به تأمین بخشی از بوجه و منابع مالی خود از طریق اكتشاف، بهره برداری و صدور منابع نفت و گاز باعث شد تا زمینه حضور شركت های چند ملیتی هموارتر شود.در این بین یكی از كشورهایی كه هم به لحاظ همجوار بودن و هم به جهت همسویی با قدرتهایی كه در مسیر جریان غرب حركت می نمایند و به خصوص آمریكایی ها بیشترین حضور را در عرصه اقتصادی و سیاسی در اغلب این جمهوری ها داشته و دارد ، تركیه بوده است .
در این راستا تركها به كشور ایران و روسیه به عنوان قدرت سنتی و تاریخی در منطقه با دید رقیب نگریسته و در طی ۱۵ سال اخیر سعی نموده اند تا در عین رقابت، به عنوان كشوری كه می تواند تامین كننده اهداف كوتاه مدت، میان مدت و حتی دراز مدت غربیها در منطقه باشد خود را به عنوان یك محور منطقه ای مهم و هماهنگ با آنها مطرح نمایند.- در مجموع نقش تركیه را در منطقه آسیای مركزی و قفقاز به صورت كلی می توان به سه دوره تقسیم كرد:
۱) فعالیت هدفمند در اوایل استقلال این جمهوری ها، در قالب های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... تعریف شده، به منظور ایجاد جای پا،
۲) مشاركت در برخی از كنسرسیوم های نفتی در مرحله اكتشاف و بهره برداری از منابع نفت و گاز در جمهوری های منطقه،
۳) حضور جدی در ایجاد و احداث خطوط صادراتی انرژی نفت و گاز منطقه ، به عنوان كشوری كه سعی دارد تا نقش اصلی را به لحاظ سرزمینی در ترانزیت و عبور خطوط نفت و گاز منطقه در میان مدت و درازمدت عهده دار شود. - كه البته پر واضح است كه تركیه در هر سه مرحله فوق به لحاظ تضاد عملی و رقابت با دو قدرت همجوار منطقه ـ یعنی ایران و روسیه - در تمامی مراحل، حمایت بدون شائبه غرب و آمریكا را با خود به همراه داشته است، كه شاید دلیل اصلی موفقیت آن نیز همین عامل مهم بوده است.
● در واقع مهمترین نتایج عملی بدست آمده از نقش تركیه در ترانزیت انرژی از منطقه آسیای مركزی و قفقاز را می توان به شرح ذیل ذكر كرد:
▪ برنامه ریزی هدفمند تركها (در ۳ مرحله كوتاه مدت، میان مدت و درازمدت) در جهت ایجاد جای پای محكم در عرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی، دینی،ی قومی و... در كشورهای آسیای مركزی و قفقاز، و تعریف این مهم به عنوان یك راهبرد در سیاست خارجی.
▪ با توجه به اینكه حضور در آسیای مركزی و قفقاز ـ به عنوان حیاط خلوت روسیه - مستلزم تامین نظر روسها نیز هست، لذا تركیه برای مناسبات دوجانبه خود با روسها نیز برنامه ریزی نموده و آن را در سطح بسیار مطلوبی عملی كرده است، به طوری كه رقم تراز بازرگانی دو كشور هم اكنون بیش از ۱۰ میلیارد دلار در سال است.
▪ سرمایه گذاری به منظور حضور دراز مدت در سطوح مختلف اقتصادی و تجاری در این جمهوری ها در قالب شركتهای خصوصی و عمدتاغیر دولتی تركیه در جهت وابسته تر نمودن هر چه بیشتر اقتصاد این جمهوری ها به كشور خود و ریشه دار كردن آن.
▪ سرمایه گذاری و حضور شركتهای تركیه ای به صورت مستقل و یا به صورت مشاركتی به همراه سایر شركتهای تجاری از این جمهوری ها و یا سایر كشورهای اروپایی و غربی دیگر، در جهت سرمایه گذاری مشترك در صنایع نفت و گاز، از مرحله تحقیق و بررسی ذخایر گرفته تا اكتشاف و بهره برداری و در نهایت صادرات.
▪ طبیعی است كه در آینده به لحاظ ساخت و عبور بخشهای قابل توجه این خطوط انتقال از خاك كشور تركیه، این امكان در دراز مدت، درآمد سرشار و قابل توجهی را بابت دریافت حق ترانزیت انتقال انرژی برای تركیه در پی داشته و منجر به بازگشت بخش قابل توجهی از سرمایه گذاریهای اولیه آنها خواهد شد.
▪ لازم به ذكر است كه به جهت عمرانی تعریف شدن خطوط انتقال انرژی مورد نظر و وجود حمایت سیاسی غربی ها از ساخت این طرحها، وام های كم بهره قابل توجه (با ذكر ردیف عمرانی و در جهت توسعه كشورهای منطقه) توسط بانكها و موسسات اعتباری بین المللی نظیر بانك جهانی، بانك توسعه اروپایی و ،... با بازپرداخت طولانی مدت به این طرحها از سوی آنها اختصاص یافته و اعطاء می گردد، كه خود همین امر مانع از تحمیل هزینه های اقتصادی قابل توجه بر دوش تركیه است.
▪ در حال حاضر و در طی ۱۵ سال اخیر تركیه بسیاری از نیروهای كار مازاد كشور خود را در قالب بخش خصوصی به این جمهوری ها گسیل داشته و از آنها در جهت بهره برداری در راستای تكمیل و اجرای پروژه های مشترك و در صنایع مختلف، حداكثر استفاده را به نفع خود می كند.
به عبارت دیگر قبل از اجرای این پروژه ها، هم استفاده اقتصادی، سیاسی و ... خود را در منطقه می برد و هم اینكه برای نیروی كار مازاد داخلی خود، در سرزمین های هم جوار، اشتغال زایی می كند.
▪ تركیه در این راستا و به واسطه ایجاد پتانسیل های بالقوه و بالفعل و با بهره گیری از نفوذ ایجاد شده اقدام به ایجاد و راه اندازی جریانات حزبی، قومی، دینی و رسانه ای همسو با سیاستهای خود در برخی از این جمهوری ها نموده، كه وظیفه آنها فرهنگ سازی در افكار عمومی مردم این جمهوری ها در راستای منافع دلخواه خود و پیشبرد آنها است.
▪ بدون شك پس از اجرای این خطوط انتقال انرژی (اعم از نفت و گاز) در آینده این خطوط تبدیل به مرزی به عنوان خط حائل استراتژیك در منطقه شده و علاوه بر سیاسی شدن، رژیم امنیتی منطقه (در میان مدت و دراز مدت) را تعیین خواهد كرد.
▪ با توجه به اینكه در حال حاضر مقر فرماندهی جنوب شرق ناتو در تركیه قرار دارد، و با عنایت به درخواست جمهوری های آسیای مركزی و قفقاز جهت عضویت در ناتو، لذا تركیه از عنوان و امكانات این سازمان حداكثر استفاده و بهره برداری را به نفع خود و در راستای حفظ و حراست فیزیكی از خطوط انتقال انرژی، خواهد كرد (در برابر اقدامات خرابكارانه، تروریستی و ...) .
▪ ایجاد یك جریان صادراتی انرژی، به موازات جریان صادراتی موجود در خلیج فارس، یكی از آرزوهای دیرینه ای است كه آمریكایی ها و كلاً غربیها به عنوان یك موضوع استراتژیك از گذشته به دنبال آن بودند. جلوگیری از یكه تازی كشورهای صادركننده نفت در خلیج فارس (ایجاد یك جریان روانی بر بازار نفت) در دستور كار این كشور ها قرار داشته است، كه با واسطه گری اجرایی تركها، در حال عملی نمودن این طرح به صورت آرام آرام و خزنده هستند.
كه قطعاً بیشترین نفع آن در آینده نه چندان دور شامل حال غربیها به سردمداری آمریكا خواهد شد. در پایان ذكر این نكته ضروری است كه ، در این راستا و در جهت تقابل با موارد یاد شده، كشور ما نیز به واسطه داشتن موقعیت برتر در منطقه و از همه مهمتر همجواری با كشورهای مذكور ، با اتخاذ استراتژی منسجم و هدفمند باید در عمل مانع از یكه تازی جریان غرب و ترسیم ژئوپلتیك آتی انرژی در منطقه متناسب با خواست و منافع آنها گردد و با تعقیب سیاست خارجی صحیح، مبتنی بر منافع ملی، ابتكار عمل را در دست گیرد .
منبع: ایراس
منبع : روزنامه ابرار اقتصادی