یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


فراموش‌ شده‌ سینمای‌ کمدی‌ کلاسیک‌


فراموش‌ شده‌ سینمای‌ کمدی‌ کلاسیک‌
اغراق‌آمیز است‌ اگر بگوییم‌ هارولد لوید و هری‌ لنگدون‌ دو تن‌ از فراموش‌ شدگان‌ سینمای‌ كمدی‌ كلاسیك‌ تحت‌الشعاع‌ نبوغ‌ چاپلین‌ و كیتون‌ هستند. درست‌تر آن‌ است‌ كه‌ آنها را شوخی‌پردازانی‌ در اندازه‌ خود و بی‌تردید با جذابیت‌های‌ بسیار بدانیم‌. آنچه‌ غالبا فراموش‌ می‌شود آن‌ است‌ كه‌ لوید و لنگدون‌ در روزهای‌ طلایی‌ خود همپای‌ چاپلین‌ و كیتون‌ بودند.
اگر دوران‌ طلایی‌ لنگدون‌ بیش‌ از ۱۹۲۴ تا ۱۹۲۸ تداوم‌ می‌یافت‌، چه‌ بسا با نابغه‌یی‌ دیگر روبرو می‌شدیم‌، همچنین‌ هارولد لوید كه‌ محبوبیتش‌ در تمام‌ آن‌ سالها از كیتون‌ بیشتر بود و در طول‌ یك‌ دهه‌ یازده‌ فیلم‌ ساخت‌، حتی‌ از چاپلین‌ (با سه‌ فیلم‌) درآمد بیشتری‌ داشت‌. لوید بر فراز شهرت‌ در ۱۹۲۶ هفته‌یی‌ چهل‌ هزار دلار می‌گرفت‌، در حالی‌ كه‌ دستمزد چاپلین‌ با آن‌ همه‌ شهرت‌ و اعتبار در همان‌ زمان‌، حداكثر هفته‌یی‌ سی‌هزار دلار بود. لوید واقعا عمیق‌ نبود و هیچ‌ نسبتی‌ با دیدگاه‌های‌ اجتماعی‌ چاپلین‌ یا دنیای‌ كافكایی‌ كیتون‌ نداشت‌، اما بسیاری‌ به‌ همین‌ دلایل‌ او را ترجیح‌ می‌دادند. طنز او ساده‌، مستقیم‌ و سرگرم‌ كننده‌ بود.
لوید خود در توضیح‌ شخصیت‌ سینمایی‌اش‌ چنین‌ می‌گوید: «من‌ معرف‌ طبقه‌یی‌ خاص‌ بودم‌، طبقه‌ پیشه‌ور كه‌ همواره‌ مورد تعرض‌ زورگویان‌ قرار می‌گرفت‌.» وی‌ به‌ نوبه‌ خود مصایبی‌ را متحمل‌ شد، از جمله‌ در ۱۹۲۰ هنگام‌ گرفتن‌ عكسی‌ تبلیغاتی‌، به‌ واسطه‌ انفجار بمبی‌ مشقی‌ انگشت‌های‌ شست‌ و سبابه‌ راستش‌ را از دست‌ داد و حتی‌ دست‌ راستش‌ تا مدت‌ها بی‌حس‌ بود و این‌ امكان‌ وجود داشت‌ كه‌ بینایی‌اش‌ را هم‌ از دست‌ بدهد كه‌ خوشبختانه‌ پس‌ از عمل‌ جراحی‌ و ۹ ماه‌ بستری‌ بهبود یافت‌ و انجام‌ عملیات‌ خطرناك‌ فیلم‌هایش‌ را از سر گرفت‌، گویی‌ مقاومت‌ و موفقیت‌ شخصیت‌ سینمایی‌ او به‌ كمكش‌ آمد. اما او از این‌ واقعه‌ درسی‌ دیگر آموخت‌ و به‌ منظور تضمین‌ آینده‌ حرفه‌اش‌ از ۱۹۲۳ تهیه‌كننده‌ آثار خود شد. یكی‌ از دلایل‌ كم‌شهرتی‌ فیلم‌های‌ او نسبت‌ به‌ فیلم‌های‌ چاپلین‌، كیتون‌ یا لورل‌ و هاردی‌، كوشش‌ مصرانه‌ او در حفظ‌ قوانین‌ نمایشی‌ این‌ آثار و ممانعت‌ از فروش‌ آنها به‌ تلویزیون‌ یا مجموعه‌های‌ تدوینی‌ از سینمای‌ كمدی‌ است‌. او راز و رمز تجارت‌ را از كیتون‌ یا لنگدون‌ بهتر می‌دانست‌ و وقتی‌ بر اثر سرطان‌ در ۷۷ سالگی‌ از دنیا رفت‌، پنج‌ میلیون‌ دلار ارث‌ بر جا نهاده‌ بود.
لوید فردی‌ عادی‌ به‌ نظر می‌رسید، جك‌ لمون‌ زمانه‌اش‌ و مصداق‌ طبقه‌ متوسط‌ امریكایی‌، حتی‌ برخلاف‌ بیشتر كمدین‌های‌ هم‌ دوره‌اش‌ مثل‌ چاپلین‌، كیتون‌، لنگدون‌ و فتی‌ آربوكل‌ كه‌ همیشه‌ با همسرانشان‌ مشكل‌ داشتند، ازدواج‌ او با میلدرد دیویس‌ در ۱۹۲۳ به‌ زندگی‌ سعادتمندانه‌یی‌ منجر شد كه‌ تا مرگ‌ همسرش‌ در ۱۹۶۹ به‌ مدت‌ ۴۶ سال‌ دوام‌ آورد.
می‌شود به‌ او «لوید خوشبخت‌» گفت‌. اما او این‌ خوشبختی‌ را واقعا سخت‌ به‌ دست‌ آورد و سخت‌ نیز برای‌ حفظ‌ آن‌ كوشید. او بر تمامی‌ مراحل‌ فیلم‌هایش‌ نظارت‌ می‌كرد و بخصوص‌ با نویسندگان‌ و شوخی‌پردازهایی‌ كه‌ می‌دانست‌ شخصیت‌ سینمایی‌ او را شناخته‌اند، الفتی‌ پیوسته‌ داشت‌.
یكی‌ از عادات‌ حرفه‌یی‌ لوید، نمایش‌ خصوصی‌ فیلم‌هایش‌ برای‌ آزمودن‌ آنها پیش‌ از نمایش‌ عمومی‌ بود و به‌ هرحال‌ چه‌ آغاز این‌ فكر از لوید باشد و چه‌ نه‌، او نتایج‌ رضایت‌بخشی‌ از آن‌ گرفت‌ و این‌ كار اساسا از روش‌های‌ مرسوم‌ در هالیوود شد.
لوید همواره‌ نسبت‌ به‌ عكس‌العمل‌ تماشاگران‌ هوشیار بود. با آن‌ همه‌ صحنه‌های‌ خطرناك‌ در فیلم‌هایش‌، جالب‌ است‌ اگر بدانیم‌ از ارتفاع‌ می‌ترسید. اما معتقد بود ترس‌ واقعی‌ او به‌ تماشاگرانش‌ هم‌ انتقال‌ می‌یابد و سبب‌ می‌شود با قهرمان‌ بیشتر همذات‌پنداری‌ كنند.
لوید در مقایسه‌ با چاپلین‌، كیتون‌، لنگدون‌ یا حتی‌ لورل‌ و هاردی‌ شخصیت‌ ساده‌تری‌ داشت‌. او ترو تمیز و به‌ دور از خودشیفتگی‌ چاپلین‌، افسردگی‌ كیتون‌ و بازدارندگی‌ لنگدون‌ بود. او اهل‌ جنب‌ و جوش‌ بود و به‌ هر قیمتی‌ پیروز می‌شد. از همین‌ دیدگاه‌ است‌ كه‌ به‌ نظر می‌رسد او حس‌ تحرك‌، كمال‌گرایی‌ و زیاده‌طلبی‌ جامعه‌ امریكا را منعكس‌ می‌كند. او به‌ بزرگی‌ چاپلین‌ یا كیتون‌ نبود، اما بی‌تردید از آنها به‌ حس‌ و جهان‌بینی‌ زمانه‌اش‌ نزدیك‌تر بود.
هارولد لوید محدودیت‌ها و توانایی‌های‌ خود را می‌شناخت‌ و اگر شخصیت‌ سینمایی‌ او بیش‌ از حد موفق‌ به‌ نظر می‌رسد، بخشی‌ از آن‌ به‌ شخصیت‌ و مسیر زندگی‌ واقعی‌ او برمی‌گردد، كسی‌ كه‌ راه‌ سخت‌ موفقیت‌ را با عزم‌ جزم‌ طی‌ می‌كند.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید