یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


مقصر فرار دختران کیست؟


مقصر فرار دختران کیست؟
اگر کمی با دقت به اطرافمان بنگریم، در همین جامعه ای که زندگی می کنیم دخترانی را خواهیم یافت که بی دلیل و بدون هدف با سر و وضع نامناسب در خیابان ها در حال عبور و مرورند. دخترانی که از خانه گریزان شده و به خیابان روی آورده اند. متأسفانه بعضی از آنها سن و سال کمی دارند و باید در مدرسه به سر ببرند. آیا تا به حال به این معضل بزرگ اندیشیده ای؟ تا به حال به این فکر کرده ای که اگر تو هم در شرایط بد زندگی قرار بگیری و همه چیز را بر وفق مراد خود نبینی آیا دست به چنین کاری خواهی زد؟ شاید با دید خیلی بدی به این افراد نگاه کنی و آنها را از خود طرد کنی و مانند افراد طاعون زده به آنها بنگری و حتی از کنارشان هم عبور نکنی؟ آیا تا به حال از یکی از آنها پرسیده ای که چرا به این وضعیت دچار شده است و مقصر کیست؟
اگر نپرسیده ای و مایلی که از دلایل کار آنها مطلع شوی، خواندن این مطلب ممکن است به تو کمک کند.
پس از تحقیق در این زمینه، یکی از دلایل اصلی فرار دختران از خانه را فقر و عدم تحمل وضعیت بد اقتصادی خانواده توسط آنان یافتیم.
دختری که در اطراف خود زندگی های مجلل دیگران را می بیند و حتی در فیلم ها نیز نظاره گر زندگی های مدرن و آدم های متمدن است، وقتی که در اطراف خود دخترانی را می بیند که هر روز با تیپ متفاوت در جامعه ظاهر می شوند و حتی رنگ لنز چشمشان را با رنگ اتومبیلی که پدر پولدارشان برایشان خریده، ست می کنند آیا نباید دچار عقده و خود کم بینی شود؟
دختری که باید از دست پدر، مادر، برادر، نامادری و یا ناپدری بداخلاق خود روزی چند وعده کتک میل کند و سر و صورتش سیاه و کبود شود کاش به جای خیابان، ماًمن و ماًوای دیگری می یافت تا به آن پناه ببرد.
پدر و مادرها! شما به عنوان تکیه گاه فرزندان به این اندیشیده اید که به جای دادن شعارهای تکراری از قبیل «دروغ نگو، سیگار نکش، به راه های خلاف نرو، چنین باش و چنان باش» بهتر نیست عملاً و از طفولیت به فرزندتان یاد بدهید که چگونه باشد و چگونه نباشد؟ شمایی که به اتفاق بچه های خود به تماشای فیلم های مبتذل و تحریک کننده می نشینید، آیا به ذهنتان خطور می کند که پس از دیدن فیلم چه سئوالات و افکاری از ذهن آنها می گذرد و ممکن است چه تاًثیری بر روی آنها بگذارد؟
کاش می شد نصیحت های پدر و مادرهای معتاد به فرزندانشان را شنید، حتماً خیلی جالب است وقتی آنها از بچه های خود می خواهند که حتی لب به سیگار هم نزنند.
جامعه ما هر چند می خواهد پا به پای مدرنیته شدن و تکنولوژی روز قدم بردارد و تا حدودی هم موفق بوده، اما هنوز بعضی افکار پوسیده قرن ها پیش را در بطن خود دارد و یکی از این افکار، وجود تبعیض بین دختر و پسر در اکثر خانواده هاست که امری عادی به نظر می آید. دختری که از بچگی شاهد تبعیض های شدید بین خود و برادرش بوده، با همین عقده بزرگ شده و حالا که در مرحله جوانی قرار گرفته، غرور جوانیش با تکرار تبعیض های گذشته خواهد شکست. وای به روزی که غرور جوانی بشکند و وای به روزی که این جوان غرور شکسته، جوانی بی ایمان باشد چون دیگر همه چیز برایش بی ارزش خواهد شد و از هیچ خلافی هراس نخواهد داشت زیرا دیگر سرمایه ای برای از دست دادن در وجود خویش ندارد.
با تحقیق بر روی افراد دیگری به این نکته دست یافتیم که بعضی از این دختران علیرغم داشتن خانه و کاشانه مناسب و عدم هر گونه محرومیت و حتی در بعضی موارد با داشتن پدر و مادرهای تحصیلکرده و موفق در جامعه، اقدام به فرار کرده اند و این دسته، بیشتر نگاهها را به سمت والدین معطوف می کنند. این دسته از پدر و مادرها باید به این سؤال جواب دهند که آیا به دست آوردن تحصیلات و موقعیت های اجتماعی بالا و گذراندن اکثر ساعات شبانه روز در سالن کنفرانس ها و کتابخانه ها و چت کردن با اساتید دانشگاههای دیگر، فرصتی برای اجرای نقش پدر و مادر در خانواده باقی می گذارد؟ اگر فقط به نیازهای مادی فرزندان جواب بدهیم، پول تو جیبی زیادی به آنها بدهیم و حتی از آنها نپرسیم که پولشان را چگونه خرج کرده اند و هیچ اقدامی برای نیازهای معنوی آنها نکنیم، اگر حتی یک ساعت از روز را برای صحبت با آنها اختصاص ندهیم، آیا نباید جوابگوی رفتار ناشایست آنها باشیم؟ وقتی که ما دوستان فرزندانمان را نمی شناسیم و حتی اسم آنها را نمی دانیم آیا باید انتظار داشته باشیم که فرزندانمان با افراد ناباب رفت و آمد نداشته باشند؟
تمامی موارد فوق و موارد احتمالی دیگر دلایل اصلی فرار دختران از خانه و پناه بردن آنها به خیابان است. از نظر ما هر چند والدین، بیشتر در این امر مقصرند اما سهم تبعیض های طبقاتی جامعه و خود افراد را هم نباید نادیده گرفت زیرا با وجود تمامی این دلایل اگر ذره ای اعتقاد به خدا و ترس از گناه در وجود این دختران موج می زد هرگز دست به این کار نمی زدند که البته ایجاد این اعتقاد نیز باید در خانواده صورت گیرد.
مریم قلی پور


همچنین مشاهده کنید