پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

اسلام و هویت زنانه


اسلام و هویت زنانه
هویت، برداشتی است كه هر فرد به عنوان زن یا مرد از خود دارد.
افراد برداشتی از خود به عنوان انسان دارند و در عین حال برداشتی هم از خود به عنوان زن یا مرد دارند.در رویكرد دینی چگونه می‌توان به تعریفی از زن یا مرد دست یافت؟ در آیات و روایات، گزاره‌هایی وجود دارد كه هیچ‌كدام به طور مستقیم بحث هویت جنسی را ترسیم نمی‌كنند. اینجا این پرسش به میان می‌آید كه آیا بر اساس گزاره‌های دستوری دین، می‌توان به توصیفی از واقعیت دست یافت یا خیر؟
پاسخ آن است كه چنین چیزی ممكن است به شرط آنكه بین توصیه‌ها و توصیفی كه می‌خواهیم برداشت كنیم ملازمه وجود داشته باشد به این معنی كه این احكام دستوری صرفا در این فرض قابل دفاع باشد كه قائل به تفاوت زن و مرد شویم. از سوی دیگر ممكن است برخی گزاره‌ها نیز، به صورت جزیی، ناظر به تفاوت‌های جنسی زن و مرد باشند. به عنوان مثال آیه «او من ینشأ فی‌الحلیه» كه ممكن است اشاره به حالت طبیعی و ناظر به ویژگی تجمل‌گرایی بیشتر زنان باشد.
گاه با كنار هم قرار دادن برخی آیات و روایات، می‌توان به برخی تفاوت‌های جنسی دست یافت و یا دامنه تفاوت‌های جنسی را تا حدودی روشن كرد.برخلاف موج دومی‌ها كه در بحث تفاوت‌های زن و مرد بسیار تقلیل‌گرا بودند، می‌توان به این باور رسید كه محدوده این تفاوت‌ها، هم تفاوت‌های جسمی را شامل می‌شود و هم تفاوت‌های روانی را.پذیرش تفاوت‌های طبیعی زن و مرد از نگاه فمینیستی با نگاه یك مسلمان متفاوت است. در نگاه موحد، خداوند فقط خالق نیست بلكه برنامه‌ریز و مدبر این عالم هم هست.
خلقت عالم، خلقت هدفمندی است و خلقت متفاوت زن و مرد را نمی‌توان مستند به تصادف دانست.بر این اساس، تفاوت‌های بین زن و مرد، تفاوت‌هایی معنادار است. بنابراین تنها پذیرش این تفاوت‌ها كافی نیست، بلكه باید این تفاوت‌ها در برنامه‌ریزی‌های اجتماعی برای زن و مرد لحاظ شود، زیرا در غیر این‌صورت برنامه‌ریزی ما بر خلاف جهت خلقت هدفمند است. پس تكوین بستری مناسب برای تشریع است.
در آیه ۲۲۸ سوره بقره، «ولهن مثل الذی علیهن بالمعروف و للرجال علیهن درجه» بحث مبسوطی در ذیل آن در تفسیر المیزان آمده است . علامه در تفسیر این آیه می‌فرماید: تفاوت‌هایی كه در ناحیه تشریع لحاظ شده، ضرورتا به تفاوت‌هایی در ناحیه تكوین برمی‌گردد.پذیرش تفاوت‌های زن و مرد آثار زیادی به دنبال خواهد داشت كه یكی از آنها بحث تفكیك نقش‌هاست.
اگر می‌پذیریم كه «ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» به تبع آن می‌پذیریم كه وحدت هدف در هر دو جنس مطرح است و هر دو به یك غرض غایی خلق شده‌اند و این لزوما به معنای وحدت مسیر نیست.
یكی دیگر از آثار تمایز نقش‌ها، مسئولیت‌پذیری در فردی و مسئولیت‌پذیری و سلوك اجتماعی است. به عبارتی هر شخص، بر اساس جنسیت خود، مسئولیت‌ها و نقش‌هایی را كه متناسب با جنس خودش است، می‌پذیرد. در ادبیات دینی، بعضی از صفاتی كه برای زنان حسن شمرده شده، برای مردان عیب محسوب می‌شود.
در سلوك اخلاقی هم نسخه‌هایی كه برای زن و مرد تجویز شده، با هم متفاوتند. مهمترین آثار پذیرش هویت جنسی، در بحث آموزش و تربیت است و تربیت هم تنها به منظور ایفای نقش‌های متفاوت نیست، بلكه نحوه مواجهه زن و مرد با مسائل مختلف را نشان می‌دهد. بنابراین نوع تربیتی كه برای زنان و مردان در نظر گرفته می‌شود، باید متناسب با این تفاوت‌ها باشد.
حجت‌‌الاسلام محمدرضا زیبایی‌نژاد
منبع : روزنامه همشهری