یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

راهبردی برای تداوم سیاست سازنده ایران در عراق


راهبردی برای تداوم سیاست سازنده ایران در عراق
تقویت روابط همه‌جانبه، بالأخص در حوزه‌های اقتصادی، با حکومت جدید عراق سبب ایجاد اعتماد متقابل بین دو کشور می‌شود. از این لحاظ، امضای یادداشت‌های تفاهم در زمینه‌های امنیتی، فرهنگی و اقتصادی گامی مثبت برای ایجاد اعتماد متقابل بین دو طرف است.
شکل‌گیری عراق جدید با ویژگی‌هایی متفاوت از ساخت قدرت پیشین و بروز تحولات سیاسی جدید، معضلات و فرصت‌هایی برای منافع ملی ایران فراهم ساخته است.
در این میان، به دلیل حضور نیروهای بیگانه و برخی مشکلات داخلی عراق، اتخاذ سیاستی سازنده برای برقراری امنیت و ثبات در این کشور، پیچیدگی‌هایی داشته است، اما این پیچیدگی در اوضاع کنونی به صورت معکوس عمل می‌کند و به جای آنکه به نفع ایران باشد، معضلاتی را باعث شده است.
بنابراین سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود، این است که در اوضاع کنونی، سیاست سازندة ایران در عراق چگونه باید باشد؟ در سال‌های پس از اشغال عراق توسط آمریکا، راهبرد ایران حمایت از ایجاد دولتی مستقل بر اساس خواست ملت عراق بوده است.
در این راستا سعی شد که از قانون اساسی و تشکیل پارلمان عراق حمایت شود، چرا که عراق جدید، به عنوان کشوری همسایه که مرزهای طولانی با ایران دارد، اهمیت به ‌سزایی دارد.
بی‌تردید اهمیت عراق جدید در حوزة سیاست خارجی ایران علاوه بر آنچه ذکر شد، به دو متغیر زیر و تأثیر آن بر منافع و امنیت ملی ایران باز می‌گردد:
۱) تقویت عنصر شیعی در ساخت قدرت و حکومت عراق؛
۲) روند حرکت عراق از یک دشمن استراتژیک به یک دوست.
لذا اتخاذ راهبردهای ذیل توسط دستگاه وزارت امور خارجه به تقویت روابط کنونی دو کشور می‌تواند یاری می‌رساند.
الف) راهبرد سیاسی
۱) اعتماد‌سازی
تقویت روابط همه‌جانبه، بالأخص در حوزه‌های اقتصادی، با حکومت جدید عراق سبب ایجاد اعتماد متقابل بین دو کشور می‌شود. از این لحاظ، امضای یادداشت‌های تفاهم در زمینه‌های امنیتی، فرهنگی و اقتصادی گامی مثبت برای ایجاد اعتماد متقابل بین دو طرف است.
۲) حمایت غیرمستقیم از دولت مرکزی
حضور شیعیان در رأس قدرت، به افزایش نفوذ ایران در این کشور منجر شده است. این تحول در روابط نزدیک و استراتژیک ایران و عراق، به منزله نقطة عطف تحولات سیاسی عراق جدید به حساب می‌آید. اما از اهمیت این نکات نباید غافل بود:
الف- در حال حاضر، جهان عرب شدیداً نگران نفوذ گستردة ایران در عراق است. لذا از آنجایی که دولت شیعی در رأس امور قرار دارد، حمایت ایران از دولت مرکزی باید به‌گونه‌ای باشد که به صورت دخالت در امور این کشور تلقی نشود. (متأسفانه این نگرانی را در بیانات مقامات عربی و رسانه‌های این کشور، که اغلب با اتهامات مختلف همراه است، می‌توان دید.)
ب) اگر ایران به رویة کنونی خود، یعنی حمایت مستقیم از دولت مرکزی عراق ادامه دهد، ممکن است به جایگاه شیعیان عراق در دولت‌های آتی آسیب بزند و آنان را با مشکلاتی مواجه کند. لذا هر‌گونه حمایتی باید هوشمندانه، باظرافت و به دور از تبلیغات وسیع سیاسی باشد.
در عین حال، باید توجه داشت که این اقدام ایران به رنجش شیعیان و دور شدن آنها از ایران نشود. مسئلة کردستان عراق می‌تواند تجربة خوبی برای ایران است. زمانی که رژیم سابق عراق، فشارهای زیادی بر کردها وارد کرد و آنان از حمایت‌های منطقه‌ای نیز ناامید شدند، به سمت آمریکا و اسرائیل گرایش یافتند.
هوشمندی ایران در آن مقطع و همراهی با کردها از طریق اعطای پناهندگی و برخی مبادلات اقتصادی، در اوضاعی که آنان نیازمند حمایت‌های همه‌جانبة اقتصادی، امنیتی و سیاسی بودند، به برگ برنده‌ای در حال حاضر تبدیل شد.
در این میان، اسرائیل نیز از این فرصت نهایت استفاده را کرد و این رژیم مدت‌هاست که فعالیت‌های مختلفی در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتی با کردهای شمال عراق داشته است.
۳) تهدید‌آمیز نشان دادن حضور آمریکا در عراق
تهدیدات امنیتی ناشی از عراق جدید، به‌دلیل حضور مستقیم نظامی آمریکا در این کشور، به همان میزان که امنیت ایران را ممکن است تحت تأثیر قرار دهد، بر امنیت همسایگان عراق و کشورهای منطقه نیز ممکن است تأثیرگذار باشد.
شبکه‌های تروریستی فعال موجود در کشور عراق و رخنة برخی اعضای وابسته به جریان القاعده در بخش‌های مختلف دولتی، به‌ویژه در نیروهای امنیتی عراق، بستر مناسبی برای ناامن کردن کل منطقه است. در این میان می‌توان با برگزاری نشست‌ها و تبلیغات رسانه‌ای، همکاری مشترک کشورهای منطقه را برای پی‌گیری خروج آمریکا از عراق کسب کرد.
لذا باید کشورهای منطقه را این‌گونه مجاب ساخت که:
- حضور نیروهای بیگانه نظم طبیعی منطقه را به‌هم ریخته است و به گسترش بی‌ثباتی و نا‌امنی در خاورمیانه منجر می‌گردند.
- چنین حضوری به شکاف روزافزون میان دولت‌ها و ملت‌های منطقه منجر می‌شود که پیامد آن، گسترش بی‌اعتمادی در میان حکومت‌ها از طریق یارگیری و وابستگی به حمایت امنیتی نیروهای مداخله‌گر خواهد بود. همچنانکه می‌بنیم، حضور آنان به شکاف عمیق میان ملت عراق و سایر ملت‌های عربی و دولت‌های آنان منجر شده است و این مسئله بیش از هر چیز، دربارة شیعیان و سنی‌ها صادق است.
۴) ایفای نقش میانجی‌گری بین کرد‌های شمال عراق با همسایگان
در حال حاضر، از طرفی ایران همچون ترکیه آماج حملات چریک‌های کرد حزب «حیات آزاد کردستان» (پژاک) است که شاخة ایرانی «پ ک ک» به شمار می‌رود و از تجزیة کردستان عراق و استقلال آن نگران است و از سوی دیگر، سیاست بین‌المللی شدیدی دربارة ایران وجود دارد که قدرت تحرک ایران را می‌گیرد.
لذا نکتة مهم این است که نباید شتابزده عمل کرد، چرا که با توجه به اوضاع حساس موجود در سطح منطقه، درگیری (مشابه اقدام ترکیه) سبب نا‌امنی بیشتر خواهد شد. بنابراین، بهترین راه ‌حل در پیش‌گرفتن روند دیپلماسی است.
حتی کشور ما می‌تواند با توجه به تنش ایجاد شده در روابط عراق و ترکیه، به عنوان میانجی عمل کند، چرا که از طرفی ایران روابط نزدیکی با دولت مرکزی و دولت خود‌گردان شمال عراق دارد و از طرف دیگر، طی سال‌های اخیر، روابط ایران با ترکیه و به‌خصوص سوریه رو به گسترش بوده است.
لذا نزدیکی ایران به هر سه کشور می‌تواند به نقش مؤثر ایران در اتخاذ رویکرد مناسب برای کاهش بحران کمک کند. سفر بارزانی به ایران شروع خوبی برای حل بحران است و از آنجا که این احتمال وجود دارد که یکی از اهداف عمدة سفر وی جلب حمایت ایران برای پیوستن کرکوک به کرد‌ها باشد، لذا با توجه به نگرانی ترکیه و سوریه، باید بی‌طرفی اختیار کرد و فقط خواستار مذاکرة بیشتر میان آنان و کشورهای مربوطه شد، چرا که جهت‌گیری ایران به هرسو ممکن است پیامدهای ناگواری برای ایران به همراه داشته باشد، بالأخص اینکه آمریکا با توجه به منافعی که از منابع نفتی این منطقه کسب می‌کند، به انتقال منطقة کرکوک به کرد‌ها رضایت نخواهد داد.
۵) فرصت‌سازی سیاسی- امنیتی در عراق
برای نفوذ غیرمستقیم در عراق، باید حوزه‌هایی را شناسایی کرد که در آن می‌توان کار فرهنگی، امنیتی و سیاسی انجام داد؛ کاری که هم‌اکنون آمریکا و اسرائیل در عراق انجام می‌دهند. نباید اجازه داد تا به‌واسطة عقب‌نشینی ایران، آمریکا و اسرائیل با اقدامات سیاسی و فرهنگی خود ذهنیت مردم این منطقه را نسبت به ایران بدبین کنند، در حال حاضر، آنان در حوزه‌های کار فرهنگی، امنیتی، سیاسی و اقتصادی فعالیت می‌کنند تا نفوذ بیشتری بیابند.
به ‌عنوان مثال، آنان در شمال عراق سعی می‌کنند کرد‌ها را با زندگی غربی آشنا کنند، سیستم‌های رسانه‌ای را در آنجا مستقر سازند، انواع کانال‌های تلویزیونی را در آنجا رواج دهند، کالاها و فرهنگ مصرفی خود را وارد کنند و در نهایت، نقش ایران در عراق را مخرب جلوه دهند! تداوم وضع کنونی، موقعیت را برای ایران در سال‌های آینده در این منطقه دشوار خواهد کرد.
ب) راهبرد اقتصادی
تقویت روابط دوستانه با حکومت جدید عراق می‌تواند به فرصت‌سازی برای صادرات کالاهای ایرانی، انجام طرح‌‌های مشترک نفتی و...بینجامد و درآمدهای بسیاری را عاید کشور سازد.
در مجموع، زمینه‌های بالقوة فرصت‌سازی اقتصادی در کشور عراق را می‌توان به شرح ذیل برشمرد:
۱) بازسازی و ساخت شبکه‌های انتقال انرژی نفت و گاز؛
۲) بازسازی و ساخت کارخانه‌های برق و تولید انرژی؛
۳) بازسازی و ساخت شبکه‌های انتقال و توسعة منابع آبی؛
۴) بازسازی و ساخت شبکه‌های حمل و نقل جاده‌ای و راه‌آهن؛
۵) بازسازی و ساخت پالایشگاه‌های نفت، گازوئیل و پتروشیمی؛
۶) ساخت کارخانه‌های سیمان و مواد ساختمانی.
همچنین فعالیت گستردة اتاق‌های بازرگانی مشترک در تهران و بغداد می‌تواند به افزایش همکاری‌ تجاری دو کشور کمک کند، چرا که اتاق‌های بازرگانی یکی از سازوکار و راه‌کارهای مهم ایجاد ارتباط مستقیم اقتصادی میان ملت‌هاست.
اگر ارتباط اقتصادی و بازرگانی میان ایران و عراق از طریق اتاق بازرگانی و بخش خصوصی رونق یابد، ثبات و عمق بیشتری پیدا می‌کند؛ چون دولت‌ها همواره دچار نوسان‌های سیاسی هستند و نمی‌توانند به تمام ظرفیت‌ها‌ی تجاری موجود در دو کشور توجه کنند، ولی اتاق‌های بازرگانی مشترک می‌توانند این ضعف را برطرف سازند.
● نتیجه‌گیری
سیاست سازندة ایران در عراق باید بر تداوم محور کنونی همکاری‌ها با عراق و افزایش ظرفیت‌های فرصت‌سازی از طریق تقویت روابط دوجانبه در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی باشد.
ایران می‌تواند گام‌های خوبی را برای سرمایه‌گذاری در عراق بردارد، زیرا بازگشت سرمایه برای ایران بسیار آسان خواهد بود. در حال حاضر، شرکت‌های غربی به همراه فعالان بخش اقتصاد دولت‌های منطقه، که گاه کمترین نقش را در برقراری ثبات و امنیت این کشور ایفا می‌کنند.
به ‌دنبال بهره بردن از فرصت اقتصادی ایجاد شده برای سرمایه‌گذاری، بازاریابی و کسب درآمد هستند، حال آنکه بازار عراق می‌تواند فرصت مناسبی برای حضور بیشتر شرکت‌های ایرانی باشد. ایران از ظرفیت‌های بالایی برای فعالیت اقتصادی در عراق برخوردار است. راه‌سازی، برق‌رسانی، انتقال گاز و راه‌اندازی خطوط هوایی، صنعت گردشگری و ... بخشی از این ظرفیت بالای سرمایه‌گذاری ایران است.
سفر آقای بارزانی به ایران فرصتی است که می‌تواند این مسیر را به‌ویژه در منطقة کردستان عراق هموارتر کند. حجم مبادلات تجاری دو کشور در ۵ سال اخیر، نزدیک به ۳ میلیارد دلار بوده است. حجم این رقم در سال گذشته، ۸/۲ میلیارد دلار بود که حدود ۴۰ تا ۴۵ درصد از آن به منطقة کردستان عراق است.
هم اکنون در بخش بازرگانی، ایران و کردستان عراق ظرفیت ۳ میلیارد دلار روابط تجاری را دارند، همچنین از ۲ میلیارد دلار طرح اجرایی در کردستان، فقط ۸۰ میلیون دلار آن را شرکت‌های ایرانی اجرا می‌کنند. لذا ایران و کردستان عراق می‌توانند سرمایه‌گذاری‌های مشترک اقتصادی با یکدیگر داشته باشند و بخش خصوصی ایران می‌تواند برای تأسیس شهرک‌های صنعتی در این منطقه فعالیت کند.
با توجه به اینکه کردستان عراق از نظر زیرساخت‌ها، وجود کارخانه‌ها و سرمایه‌گذاری در مضیقه است، مشوق‌هایی برای سرمایه‌گذاری در کردستان عراق تدوین شده است و این امر می‌تواند فرصت خوبی برای سرمایه‌گذاران ایرانی فراهم سازد، چرا که سرمایه‌گذاری در کردستان عراق به عنوان قدم، اول می‌تواند بستری برای سرمایه‌گذاری در کشوری با ۲۷ تا ۲۸ میلیون نفر جمعیت باشد.
▪ کمیتة مشترک اقتصادی میان ایران و کردستان عراق می‌تواند در زمینه‌های زیر اقدام فعالیت کند:
۱) بخش خصوصی ایران برای اجرای طرح‌‌های عمرانی مانند سدسازی، پالایشگاه نفت و پتروشیمی، راه، پل، تونل، شبکه‌های آب و فاضلاب، برق و تلفن و کشاورزی می‌تواند نقش مؤثری داشته باشد.
۲) اجرای طرح‌های جامع شهری و انجام طرح‌‌های خدمات شهری و فضای سبز و طرح‌های مختلف شهرداری سه استان اربیل، دهوک و سلیمانیه، احداث شهرک‌های مسکونی، ایجاد منطقة آزاد تجاری مشترک، ترمیم آثار تاریخی و هنری و انجام کاوش‌های باستان‌شناسی، مبادلة و گردشگر از دیگر زمینه‌های مناسب برای همکاری مشترک بین ایران و کردستان عراق است.
۳) دولت هم باید زمینه‌های لازم را برای حضور بخش خصوصی ایران در عراق فراهم سازد.
منبع : امید


همچنین مشاهده کنید