شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


تاریخچه نظمیه در ایران


تاریخچه نظمیه در ایران
● نظمیه در ایران
نیروی انتظامی و یا به عبارت دیگر نظمیه از نهادهایی است که در دوره‌ی اخیر در ایران ایجاد شده است. البته وظیفه‌ی ذاتی این نهاد، یعنی ایجاد نظم و امنیت در مناطق شهری را پیش از آن مقاماتی تحت عناوین: داروغه، محتسب و... بر عهده داشتند، اما تشکیل اداره‌ای با نام نظمیه از سال ۱۲۹۶ هجری قمری و به دنبال سفر دوم ناصرالدین شاه به فرنگ صورت گرفت. در این سفر ناصرالدین شاه در هنگام اقامت در کشور اتریش از پادشاه آن کشور درخواست کرد که هیأتی نظامی را برای تربیت قشون به ایران اعزام کند. مدتی پس از باز گشت شاه، هیأت نظامی اتریش به ایران وارد شد و از جمله‌ی آنها شخصی به نام کنت دومونت فرت بود که ناصرالدین شاه تأسیس و اداره‌ی نظمیه تهران را زیر نظر نایب‍ السلطنه حاکم تهران به وی سپرد. تأسیس اداره‌ی نظمیه در ربیع الثانی سال ۱۲۹۶ هجری قمری صورت گرفت و در مرحله‌ی اول ۴۰۰ نفر پلیس پیاده و ۶۰ نفر پلیس سوار در آن استخدام شدند. این نهاد شامل بخش‌هایی مانند: اداره مسروقات، اداره محبس، شعب استنطاق، دعاوی، جنایات و محاکمات بود و در قسمت‌های مختلف شهر نیز کلانترهایی زیر نظر این اداره نظم شهر را کنترل می‌کردند.
چندی پس از تأسیس نظمیه کنت دومونت فرت کتابچه‌ای مشتمل بر اصول وظایف پلیس تنظیم نموده و توسط نایب‌السلطنه برای رؤیت و تأیید شاه فرستاد و شاه نیز با آن موافقت کرد. از نکات جالب توجه کتابچه این است که وظایف نظمیه جز ایجاد نظم و برخورد با خلافکاران و دستگیری آنان، مواردی از جمله نمونه‌های زیر شمرده شده است:
۱) پلیس لازم است توجه در آذوقه و مأکولات مردم داشته باشد و بداند حبوبات را کی‌ها جمع و انبار می‌نمایند تا در سال گرانی بکار آید.
۲) پلیس باید مراقبت کند اسباب قحط و غلا و موجبات امراض فراهم نشود و دستورالعمل واصله از مجلس حافظ‍‍الصحه را معمول و مجری سازد.
۳) پلیس باید تسلط داشته باشد بر اینکه هر کس خواسته باشد بدون حکم برای مداخل خودش از مردم زیادتر مالیات بگیرد ممانعت نماید و نگذارد.
۴) پلیس باید در کمال دقت مواظبت داشته باشد در خصوص نظافت و تمیزی شهر و وضع ساختن عمارات و نظم و روابط کوچه‌ها و همچنین باید در باب آذوقه و آب مردم منتهای مواظبت را داشته باشد و همیشه باید احتیاط قحط و غلا را ملاحظه نماید و ایضاً در باب روشنایی شهر مسؤول است.
۵) وقتی که در شهر رئیس احتسابیه بوده باشد اجرای فقرات زیر را باید به ریاست احتساب حکم نماید: از قبیل خرید و فروش و نرخ اجناس که در قیمت آنها به همدیگر ستم نکنند و خوبی و بدی گوشت و غیره. پلیس تسلط دارد که رئیس احتساب را مجبور به اجرای این فقرات نماید.
۶) پلیس لازم است ملاحظه حال منتسبان خانواده‌ سلطنت عظمی را بنماید.
۷) پلیس مکلف است بر اینکه اشخاص مقصر را دستگیر نموده تنبیه نماید. تقصیرشان به هر درجه‌ای بوده باشد مگر خانواده سلطنت عظمی را که در این صورت باید موافق امر مخصوص شاهنشاه رفتار نماید.
در ابتدای کار ناصرالدین شاه از شیوه‌ی کار کنت بسیار خشنود بود و این امر از رباعی زیر که در تجلیل از کنت سروده مشخص است:
زنهـــــار حذر کنید رنـدان ز پلیـــــــــس
یکجو نرود به خرج ایشان تدلیس
در کندة کنت دو مونت فرت خواهد مرد
در چرخ اگر کند خطایی برجیـس
البته کنت نیز در حد خود تلاش‌هایی برای ایجاد نظم در امور انجام داد، اما از آنجا که ایجاد نظم و ضوابط و تشکیلات در کشوری که پیشتر تنها بر مبنای روابط اداره می‌شده است کاری بس مشکل بود و از سویی وظایف نظمیه در مواردی با وظایف سنتی روحانیت در تنظیم روابط میان مردم تداخل داشت و به دنبال جوی که پس از الغای قرارداد تالبوت در مخالفت با خارجیان بوجود آمده بود ناصرالدین شاه مجبور به برکناری کنت شد. ولی وی را به عنوان ژنرال آجودان خود منصوب کرد و ریاست تشریفات هیأت مستقبلان وزرای مختار و سفرای کبار خارجی را که به ایران وارد می‌شدند، به او سپرد و کنت تا زمان برکناری محمدعلی شاه این سمت را داشت و تا پایان عمر حقوق خود را از دولت ایران دریافت می‌داشت.
پس از برکناری محمدعلی شاه و به دنبال پیروزی مشروطه خواهان، یفرم خان ارمنی به ریاست نظمیه منصوب شد و با وجود تحولاتی که وی در نظمیه ایجاد کرده بود، ریاست یک فرد غیر مسلمان بر نظمیه، و به ویژه برخوردهایی که در آن زمان با شیخ فضل الله نوری و نیز واقعه‌ی پارک اتابک و برخورد با ستار خان و باقر خان انجام شد، موجب ایجاد واکنش‌هایی منفی نسبت به یفرم خان و نظمیه در گروه‌هایی از مردم گردید.
در سال ۱۲۹۲ شمسی، گروهی از مستشاران سوئدی برای اصلاح نظمیه استخدام شدند و اینان ضمن اینکه قوانین و مقررات جدیدی برای اداره‌ی نظمیه تدوین کردند، برای اولین بار نظمیه را از تهران به دیگر شهرها نیز گسترش دادند و بدین ترتیب شهرهای قزوین، رشت، مشهد و تبریز نیز صاحب ادرات نظمیه شدند.
با فرا رسیدن سال ۱۲۹۹ هجری شمسی و طلوع ستاره‌ی قدرت رضا خان در ایران کم کم ستاره‌ی اقبال مستشاران سوئدی رو به افول رفت. تا اینکه سرانجام در سال ۱۳۰۲ عذر آنها خواسته شد و سرهنگ محمد درگاهی که از نزدیکان رضا خان بود به ریاست نظمیه منصوب شد و از این هنگام به بعد تمام ادارات نظمیه در شهرستان‌ها که تا آن زمان تابع حکام هر ولایت بودند، تحت کنترل نظمیه مرکز قرار گرفتند. استفاده ـ و یا به تعبیر بهتر سوء استفاده ـ رضا شاه از تشکیلات نظمیه برای مقابله با مخالفان در این دوره نیاز به مقاله‌ای مفصل دارد. اما در هر حال نقش نظمیه به عنوان تأمین کننده‌ی امنیت شهروندان با ۱۸۰ درجه تغییر به عامل ایجاد نگرانی‌های پیدا و پنهان در بخش‌هایی از مردم تبدیل شد.
در ابتدای دوره‌ی سلطنت محمد رضا پهلوی، با فروپاشی هیولای استبداد، و رفع دلهره‌ی مردم از تشکیلات مخوف نظمیه‌ی رضا‌شاهی، تا اندازه‌ای سلطه‌ی شاه بر این تشکیلات کم شد. ولی مدتی بعد از آن و با محکم شدن پایه‌های قدرت شاه جدید، هدایت تشکیلات شهربانی دوباره در اختیار دربار قرار گرفت و این خود یکی از اختلافات دولت مردمی دکتر محمد مصدق با دربار بود. مصدق که به آزادی مردم به عنوان استراتژی ـ و نه یک تاکتیک ـ معتقد بود، از اینکه می‌دید مأموران شهربانی با خشونت با تظاهرات و اعتراضات مردم برخورد می‌کنند، برآشفت و تقاضای در اختیار گرفتن وزارت جنگ را به شاه داد. عدم قبول تقاضای مصدق منجر به استعفای نخست وزیر و به دنبال آن قیام مردمی ۳۰ تیر ماه ۱۳۳۱ شد و در نهایت شاه مجبور شد وزارت جنگ را به مصدق بسپارد. اما از آنجا که نیروهای نظامی کشور از گذشته در ارتباط نزدیک و تنگاتنگ با دربار بودند در مدتی که مصدق اداره‌ی این وزارت را بر عهده داشت به ظاهر از وی، و در واقع از دستورات دربار و شخص شاه تبعیت می‌کردند. پس از سرنگونی دولت مصدق با کودتای امریکایی ۲۸ مرداد، تشکیلات انتظامی کشور به طور مطلق در اختیار شخص شاه و در تبعیت کامل از وی قرار گرفت، تا حدی که حتی سپهبد مبصر که از مهره‌های نزدیک و مورد اعتماد شاه بود به علت مقابله با اعمال خلاف عفتی که در محلی به نام کی کلاب ـ که متعلق به اشرف پهلوی بود ـ انجام می‌شد، از ریاست شهربانی کل کشور عزل شد.
پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در سال ۱۳۵۷، کمیته‌های انقلاب در کنار شهربانی و ژاندارمری، به کار حفظ و تأمین امنیت کشور مشغول شدند و در نهایت سه سازمان مذکور با یکدیگر ادغام شده و یک نهاد جدید با عنوان نیروی انتظامی بوجود آمد. تلاش‌ها و اقدامات نیروی انتظامی در تأمین امنیت همه جانبه‌ی تمامی شهروندان از جمله مطالبات به حق مردم است که ان شاءالله این نیرو موفق به انجام هر چه بهتر این خواست مردم باشد.
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان