جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


سلطان غم مادر


سلطان غم مادر
وسیله نقلیه به عنوان یک واسط میان راننده و مخاطب عمل می کند و اتومبیل در اینجا، ابزار انتقال پیام می شود. اتومبیل از عناصر فرهنگ مادی به حساب می آید که از اواخر قرن نوزدهم، مصرف و کاربردی انبوه پیدا کرد و از مهمترین فناوری مدرن محسوب شد. اتومبیل به نوعی القا» کننده جنبه های فردیت مدرن است. دارنده اتومبیل فضایی شخصی را پیرامون خود حفظ می کند و حتی از اتومبیل برای بیان اندیشه ها و احساسات خویش بهره می گیرد، از زبان مردم پسند استفاده می کند و از قید و بند قالب ها رها شده و با مخاطب عام ارتباط برقرار می کند، در قالب نگاشته هایی که ریشه در آداب و رسوم و سنت ها و عقاید دارد. بنابراین ادبیات جاده ای در مباحث فولکلوریک یا دانش عامه ما جای می گیرد که در اختصاص طبقه ای خاص(قشر راننده) است. از جمله ویژگی های بارز ادبیات جاده ای این است که مطالب بریده است، یعنی برشی از یک مجموعه به صورت تک نوشته می آید و همین عامل، یافتن بار معنایی را دشوار می کند. اما غالبا عمده مضامین این نگاشته ها در محتواهای زیر می آید:
▪ غربت و ترک دیار:
سفر، هنگامی که به صورت حرفه و وسیله ای برای کسب معشیت درمی آید و هر روز و شب تکرار می شود با دوری و غم غربت همراه شده و راننده را وامی دارد که غمش را در قالب نگاشته ها درآورد مثل: «غریبی ام را دریاب مادر»، «خسته ام از تکرار شب»، «من وشب همسفریم» و....
▪ توصیف ماشین:
این توصیفات غالبا به صورت ۲ یا ۳ کلمه ای و به صورت تشبیه هستند مثل: «رخش بی قرار»، «پرنده طلایی» و....
▪ دفع چشم زخم:
دفع چشم زخم از عناصر فرهنگ عامیانه ما به حساب می آید، ضمن آن که در مضامین اسلامی هم بدان تاکید شده و این محتوای برخی نگاشته های ماشین ها را شامل می شود مثل: «سفربخیر بلادور، چشم حسود بشه کور»، «بر چشم بد لعنت»، «بگو ماشالا چشم نزن» و....
▪ علاقه به زادگاه:
این نوع نوشته ها از جهت ساختار به دو دسته تقسیم می شوند:
۱) دسته ای که در آن به طور مستقیم نامی از شهر و دیار خود می برد مثل شهرم شیراز یا اگر اصفهان است نصف جهان تمام جهان است.
۲) دسته ای که در آن اشاره مستقیم به شهر خود نکرده بلکه با اشاره به یکی از عناصر شهر خود، علاقه اش را به زادگاهش نشان داده است مثل یا سلطان خراسان(اشاره به امام رضا«ع»)
▪ معماگونه ها:
این نوع نوشته ها اکثرا به صورت کلمات سرهم یا فارسی ای که با حروف انگلیسی آمده باشند نوشته شده اند مثل: «منمشتعلعشقعلیمچهکنم»(من مشتعل عشق علی ام چه کنم)، anfarsinaveshtamzornaz زور نزن فارسی نوشتم.» و....
▪ ترانه های روز:
این نوع نوشته ها شامل ترانه ای از خواننده ها هستند. مانند: «پرنده های قفسی عادت دارن به بی کسی» و....
▪ عناوین فیلم ها:
این نوع نوشته ها شامل فیلم هایی است که راننده را تحت تاثیر قرارداده یا خاطره خوبی با آن دارد. مانند: «سلطان قلب ها» و «سوته دلان» و....
▪ تکیه کلام ها و دیالوگ فیلم ها و سریال ها:
«میشه بسه؟»، «بی وفایی! بی وفایی! دلم از غصه داغون شده.» و....
▪ جملات خبری:
«راننده ناشنوا است بوق نزن!»، یا در تاکسی نوشته شده بود; «راننده ناشنوا است، هنگامی که خواستید پیاده شوید، قبلش با دست اشاره کنید.» و....
▪ اعتقادات مذهبی:
نمود باورهای این قشر را می توان برروی وسایل نقلیه آن ها هم دید، این امر به خصوص در ایام محرم بیشتر نمایان می شود و عشق به خاندان حسین(ع)، علاوه بر ابزار آلات مرسوم در وسایل نقلیه هم تبلور پیدا می کند و همچنین حرفه هایی هم، نظیر شعارنویسی روی ماشین ها در این ایام به وجود می آید که البته این مسئله در ایام محرم پررنگ تر می شود اما در بقیه ایام سال هم دیده می شود.
▪ توسل ها:
«قربان مقامت یا ابوالفضل»، «فقط خدا»، «زائرم یا امام رضا»، «یا امیر عرب(اشاره به پیامبر «ص»)» و....
▪ دعا و نیایش ها:
«خدایا دوزخت فرداست چرا امروز می سوزم»، «صلوات» و....
▪ عشق:
می توان گفت از بن مایه های اصلی در این نگاشته ها، «عشق» است که هم در قالب سخن کوچه و بازاری آمده و هم در استفاده از ارزشمندترین آثار ادبیات کهن. مثلا: «قلم گفت برو بیچاره عاشق بیستون را / عشق کند و شهرتش فرهاد برد»، «ندارم طاقت این کوه غم را رنج گل/ بلبل کشید و برگ را باد برد»، «آنقدر در کشتی عشقت نشینم روز و شب / یا به عشقت می رسم یا غرق دریا می شوم»، «زندگی بدون عشق، مانند ساندویچ بدون نوشابه است» و....
▪ جهان بینی نسبت به زندگی و مرگ:
«زندگی را دوست دارم به خاطر غوغایش»، «مرگ را دوست دارم به خاطر سکوتش»، «زندگی زیباست اما برای بی نیازان»، «مرگ پایان کبوتر نیست» و....
▪ خانواده:
بارزترین مفهوم در این رابطه، عشق به مادر و پس از آن محبت به فرزندان، پدر و همسر، می باشد. مثلا: «هر چه گشتم جز تو لایق تر ندیدم همدلی مادر»، «فکرم شده اینگونه پریشان تو مادر»، «مادرم اهل خلایق گفتند که تویی یوسف ثانی»، «بیمه دعای مادر»، «پدرم دوست دارم»، «یاسین گل ناز منه»، «عباس عزیز» و....
▪ استفاده از علایم اختیاری و نشانه های قراردادی:
see not See « عکس شتر» و....
تفسیر معنا شناختی از نقش خانواده در مضمون این نگاشته ها: ترک دیار از اقتضائات این حرفه است که به دنبال خود، دل تنگی برای نزدیکان را رقم می زند و با توجه به نقش برجسته ای که این محتوا در ماشین نوشته ها دارد، می توان به اهمیت نقش خانواده در این منطقه فرهنگی دست یافت. نقش «مادر» در زندگی و سرنوشت فرد تاحدی است که اتومبیلش را بیمه دعای مادر می کند که البته تا حدودی دعای مادر حامل معانی و بار دینی هم می باشد که در روایات و احادیث بارها مورد تایید قرار گرفته است. در مضمون این نگاشته ها، شاهد آن بودم که از عشق به مادر به طور صریح و مستقیم صحبت شده، اما در مضمون محبت به همسر عمدتا یک خلا دیده می شود و یا اینکه باید به تفسیرهای شخصی از نام های زنانه ای که بر پشت وسایل نقلیه می نویسند دست زد که شمار آن ها هم اندک نیست و یا به عبارتی عشق به معشوق و همسر از هم تفکیک نشده اند و مضمون عشق به همسر نه در قالب خانواده بلکه در قالب مضمون عشق جای گرفته. اینکه از نام همسر به طور مستقیم در نگاشته های ماشینی استفاده نشده یا کم پرداخته شده می توان گفت به ویژگی غیرتمندی و تعصب مردان ایرانی اشاره می کند که از بردن نام همسر خود در فضای عمومی جلوگیری می کنند و یا با نام پسر خود و یا اصلاح «منزل» همسرشان را صدا می کنند.
● جمع بندی
اشعار و نوشته های روی خودروها، دو عامل مهم و پراهمیت را به ما می شناسانند، نخست روحیه، طرز فکر، ذوق و سلیقه و ابتکار رانندگان، دوم دردها و رنج های نهفته در اعماق اجتماع. در بعضی نوشته ها، ترس و دلهره و اضطراب و نگرانی از آینده ای نامعلوم، راه بی بازگشت و در واقع خود را به تقدیر سپردن دیده می شود، بعضی ناشی از دوری خانواده، در پاره ای موارد روحیه جوانمردانه و گذشت و بسیاری مضامین دیگر به چشم می خورد. در تحلیل خود می توان به طبقه بندی و اساس نوع خودرو توجه کرد، نوع خودروها می تواند نشان دهنده نوع سفرها باشد، ترانزیت ها که اغلب مسافرت های خارجی دارند، وانت بارها مخصوص بارهای درون شهری و بین شهری هستند و... مکان قرار گرفتن نگاشته ها(روی آینه های بغل، جلو، عقب، روی تخلیه گرها و....)، می تواند اهمیت آن ها را نمایانگر باشد. حتی سن راننده هم در نوع این نگاشته ها موثر است و سن، مقتضیات روحی فرد را در قالب نگاشته ها بیان می کند. از دید فرهنگی که بنگریم، این نوشته ها را براساس فرهنگی که راننده به آن متعلق است بررسی می کنیم که البته نباید فراموش کرد که راننده به اقتضای شغلش نه فقط فرهنگ جامعه خودی را می پذیرد بلکه در سفرها و مناطقی که می رود، فرهنگ دیگری را هم با توجه به روحیات و سلایق خود می پذیرد و به عبارتی دارای فرهنگی است که بسیار دستخوش تغییر می شود.
خانه انسان شناسی ایران
منبع : روزنامه ابتکار