چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

مرد با زن برابر است


مرد با زن برابر است
دیروز در کلاس درس من در دانشکده پزشکی همه دانشجویان پزشکی دختر بودند. تنها پسری که در اوایل کلاس حضور داشت فقط تا اواسط کلاس طاقت آورد و با چهره یی خسته و خواب آلود کلاس را ترک کرد.
اینکه اکثریت دانشجویان پزشکی را در حال حاضر دخترها تشکیل می دهند نکته پوشیده یی نیست. حتی تعیین ظرفیت برای خانم ها هم که مورد اعتراض شدید خانم ها قرار گرفت نتوانست اوضاع را دگرگون کند. به این ترتیب به نظر می رسد در آینده یی نه چندان دور حرفه پزشکی در کلیت آن در اختیار خانم ها قرار خواهد گرفت. البته از یک نظرگاه می توان هرگونه بحثی در این مورد را آغازنشده مختومه اعلام کرد که «خب معلومه خانم ها....» یا می توان از نظرگاه دیگری به سرعت واکنش نشان داد که «وای چه خواهد شد مگر زن ها...»، اما قطع نظر از این دو نظرگاه افراطی باید مسائل چندی را برشمرد و در نظر آورد.
اولاً باید دید اساساً چرا چنین اوضاعی پیش آمده؟ آیا زن ها موجودات برترند؟ آیا بهره هوشی خانم ها بیشتر از آقایان است؟ آیا پسرها سر به هواترند؟ آیا دخترها بیشتر درس می خوانند یا بهتر مطالب را از بر می کنند؟ آیا امتحانات ما، کنکور ما، فقط بر قوه حافظه اتکا دارد؟ آیا توانایی های عملی در آن هیچ نقشی ندارند؟ یا چون به شدت موثرند و خانم ها در رده بالاتری قرار دارند چنین نتیجه یی حاصل شده است؟ همه اینها فرضیه هایی هستند که برای اثبات یا رد، نیازمند یک مطالعه علمی است. اما آنچه برای آدمی مثل من (متعلق به نسل قدیمی تر پزشکان) نوعی دغدغه ذهنی ایجاد می کند این است که خانم ها در شرایطی آماده تحویل گرفتن کلیت یک «حرفه» می شوند که قانوناً (و فقط قانوناً) در صورت تشکیل خانواده هیچ مسوولیتی در قبال تامین مخارج خانواده ندارند و می توانند برای مخارج خود نیز به همسرشان متکی باشند. در این صورت باید پرسید در چنین شرایطی چگونه می توان از یک «حرفه» صحبت کرد؟ چرا که اگر در هنر، زیبایی، در ورزش، رقابت و در نیکوکاری، ازخودگذشتگی ملاک است، در یک حرفه مساله اصلی امرار معاش و تامین مخارج خود و خانواده است و اگر حرفه یی در اختیار افرادی قرار بگیرد که هیچ گونه نیاز یا وظیفه مالی برای گذران امور خود و خانواده شان ندارند همیشه این خطر و این دغدغه وجود خواهد داشت که نکند این حرفه به سمتی غیرحرفه یی، خواه ورزشی، خواه هنری و خواه صدقاتی سوق داده شود.
اگرچه این دغدغه همچنان به جای خود باقی است، اما شواهد امیدوارکننده یی هم وجود دارد که حاکی از مسوولیت پذیری بیشتر خانم ها و شکوفایی بیشتر حرفه طب توسط آنان است.
اولاً تعداد قابل توجهی از خانم ها در حال حاضر طبیبان بسیار حرفه یی و موفقی هستند، به خصوص در رشته خود من. گروه خانم های متخصص مغز و اعصاب، فعال ترین، باسوادترین و صادق ترین گروه همکاران را تشکیل می دهند.
همین حضور علاقه مندانه خانم ها در کلاس های درس در مقایسه با آقایان و فعالیت بیشتر آنان در دوران کنکور و دوران دانشجویی حاکی از آن است که در زندگی اجتماعی و خانوادگی نیز به رغم معافیت، براساس نوعی مسوولیت پذیری اجتماعی و فرهنگی رفتار می کنند.
از همه اینها مهم تر اینکه شرایط اجتماعی و اقتصادی ما آنقدر حرفه پزشکی را به مثابه یک حرفه در تنگنا قرار داده است که دیگر مساله جنسیت و قانون برشمرده، عددی به حساب نمی آیند و به نظر می رسد این مشکلات در آینده روند فزاینده تری هم داشته باشند. مخارج سنگین کلاس های کنکور، سال های طولانی تحصیل بدون کمک هزینه تحصیلی قابل توجه که در مقاطعی همراه با هزینه های بیشتری هم خواهد بود رفته رفته می رود تا تحصیل پزشکی را از دست عوام خارج کرده و در اختیار خواص قرار دهد.
پس از فارغ التحصیلی نیز از آنجا که صرف «طبیب بودن» برای امرار معاش کفایت نمی کند، یا باید ادامه تحصیل داد که برای همه مقدور نیست و مستلزم هزینه های بیشتری است یا باید اضافه بر طب مشغله دیگری پیشه کرد یا باید از پیش به این درآمد بی نیاز بود که هر دو این حالات اخیر هم به نوعی ناقض اصول حرفه یی هستند.
به نظر می رسد اوضاع اخیر مسوولیت دوچندانی بر عهده خانم ها گذاشته است. آنها باید ضمن فراگیری جدی دانش طب در عمل نیز نشان دهند که به رغم وضعیت موجود در مسوولیت پذیری و رعایت اصول حرفه یی هیچ چیز از مردان کمتر ندارند و تردید نباید داشت که آنها در برابر دو گروه افراطی که مخلوقات را براساس جنسیت (مرد یا زن بودن) و نه براساس تقوا بر یکدیگر ترجیح می دهند به عیان نشان خواهند داد که مرد با زن برابر است.

دکتر بابک زمانی
متخصص مغز و اعصاب
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید