چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

شکل متفاوتی از شکست


پوستر ارائه شده برای دوازدهمین جشنواره مطبوعات سال ۸۴ دارای كیفیت تكنیكی چندان راضی كننده ای نیست. برای روشن شدن دلایل این مدعی شاید بهتر آن باشد كه از جزیی ترین عناصر موجود در این اثر تا كلیت آن را مورد بررسی قرار دهیم.پیش از همه نكته ای كه باعث می شود چشم و روان مخاطب این پوستر بی تفاوت از آن عبور كند رنگ سبزی است كه چهار طرف اثر را به اندازه تقریبی سه سانتی متر فرا گرفته است. این رنگ به دلیل انتخاب غلظت سبز و تركیب آن با رنگ های دیگر تقریباً تبدیل به رنگ سبز لجنی شده كه از لحاظ روانی حس كدر و نامناسبی را به مخاطب القا می كند. از سویی دیگر این بستر رنگی حاشیه ای كه ظاهراً قرار بوده مانند یك كادر پاسپارتو مانند تاكید چشم را بر مركز اثر بیشتر كند در قسمت های معطوف به مركزش دچار شكست های پیاپی به شكل حروف فارسی است كه جز تحریك حس شكنندگی برای كلیت سوژه اصلی امر دیگری را حادث نمی شود.حال در كنار آن حس روانی مكدر این شكنندگی و تزلزل راهم اگر بیفزایید در نهایت نباید انتظار داشت كه مخاطب حسی برای تحمل این پوستر داشته باشد.یكی دیگر از عناصر موجود كه اثر بارزی در این پوستر دارد بافتی است كه توسط حروف طلایی تشكیل شده است. این حروف از گوشه بالای سمت راست كادر وارد اثر شده و در مركز كم كم محو می شود. قبل از هر چیز رنگ این بافت كه طلایی است دارای زرق و برق نامعقول و آزارنده ای در برابر دیگر رنگ ها است كه متاسفانه در كیفیت نازل چاپ اثر تقریباً فراموش شده است. از سویی دیگر این بافت حروفی حس انفجاری معكوس و نامتعادل از حروف را در بیننده ایجاد می كند. چون انتهای هیچ كدام از حروف كه در نظام ساختاری و نوشتاری باید بر سطح افق قرار داشته باشد، از این قانون پیروی نمی كنند.این حس كاركردی جز عدم تعادل كلامی و نوشتاری سوژه اصلی را در پی ندارد. حال این نكته را نمی توان به طور حتم دلیلی بر ضعف اثر دانست چرا كه شاید طراح این پوستر به قصد ارائه آن با مفهوم شكست و تزلزل برای سوژه اصلی كه مطبوعات است را دارد. كه با توجه به این بافت نامناسب در كنار آن حاشیه ای مكدر تا همین جا نیز می شود آن را پوستر موفقی دانست. نكته بعدی یك روبان یا حركت رنگی است كه از رنگ خاكستری بالا شروع و به سبز، سفید و قرمز منتهی می شود در حالی كه بر گرد قلمی چرخیده است. ظاهراً این حركت نیز قرار بوده پرچم جمهوری اسلامی را به خاطر آورد حال می شود برای این عمل چندین كاركرد متصور شد. اول آنكه در ساده ترین فرض قرار است این حركت ذهن ما را معطوف به ایرانی بودن سوژه اصلی كند، از سویی دیگر پنداری قرار است بر میهن پرستی روزنامه نگاران تاكید شود و اما با هر كدام از این پیش فرض ها و یا دیگر فضاهای ذهنی كه می شود از آن برداشت كرد حركتی چنین آشكار فرصت برقراری یك چالش ذهنی را از مخاطب سلب می كند، آن هم بی هیچ دلیل موجه كه بتوان متصور شد. نكته بعدی و در واقع محور اصلی این پوستر، دستی با یك قلم خود نویس است. این دست به عنوان نماینده ای برای تمام مطبوعات ایران است. باز هم اشاره ای عیان و آشكار كه همچون آن پرچم ایران فرصت اندیشه را از مخاطب اثر می گیرد.از سویی دیگر پنداری تنها كاری كه در مطبوعات انجام می گیرد نوشتن است. آخر این چه ساده انگاری است كه در اختیار مخاطبی غیر از متخصص قرار داده می شود. هر پوستر مانند یك مدیا یا رسانه عمل می كند و خود حاوی پیغامی است كه می تواند تاثیر گذار باشد. آیا طراح این پوستر تا این حد مخاطب خود را ساده لوح فرض كرده كه چنین پوستری را پیش رویش قرار داده.یكی دیگر از نكات مورد توجه در این اثر آرم سازمان های ذیر بط است. نمی دانم تا چه زمانی قرار است این روند در پوستر های ایرانی ادامه یابد. استفاده از این آرم های مشكی رنگ در زمینه سفید پائینی اثر كه موجب تاكید بیشتری شده، به نظر می رسد دیگر چندان ارتباطی به سلیقه گرافیست و طراح آن نداشته و تنها اجرای سلیقه سفارش دهندگان است. اما قرارگیری موكد آن در جایی كه چشم پس از دیدن طرح بالای نوشته رها شده و فرصتی برای حركت در اثر پیدا می كند، باعث تقطیع حركت بصری مخاطب و كشف و شهود ذهنی او در اثر می شود. حال آن حس مكدر و نامناسب حاشیه سبزرنگ پوستر را در كنار تصویر مبتذل بافت طلایی رنگ و نامتعادل بودن آنها و همچنین ساده انگاری مخاطب در به كارگیری رنگ های پرچم ایران و دست نویسنده قرار دهید، نتیجه رسیدن به پوستری است كه بیشتر طراحی شده تا ذهنیت مخاطب را درباره مطبوعات تخریب كند كه اگر هدف اینچنین بوده باید از طراح آن تشكر كرد و شركت مورد نظر را تشویق كرد.باید پذیرفت كه در مطبوعات ایران به هر حال و در هر شكلی به رغم آنچه بانیان این پوستر و نمایشگاه متصور هستند، افراد فرهنگی مشغول به فعالیت هستند كه سال ها تجربه و مطالعه خود را از طریق رسانه شان در اختیار مخاطب قرار می دهند.
شایسته آنها طراحی چنین پوستری نیست كه موجب آزار بصری مخاطب عام شود.كاش به جای سفارش های سفارش شده به بعضی برای طراحی پوستر با صرف هزینه ای كمتر این موضوع را مورد مسابقه ای برای طراحی پوستر قرار می دادند و از میان آثار رسیده چندین طرح برگزیده را در مصارف مختلف مورد استفاده قرار می دادند.این امكان حداقل و در دسترس ترین طرحی است كه می شود برای چنین فعالیتی متصور شد. حتی اگر قرار بر تشویق طراحان آماتور و غیرحرفه ای نیز بوده، برگزاركنندگان می توانستند از میان دانشجویان طرحی را به شكل مسابقه انتخاب كنند.
اما حیف كه امسال نیز این نقد و طنز همچون دیگر اظهارنظرها یا با برخوردی چكشی مواجه می شود و یا در میان ندانم كاری های اداری محو و نابود خواهد شد. مطلب فوق به هیچ وجه قصد ندارد و نداشته تا از منظری مذموم این پوستر را با متلك پرانی مورد بررسی قرار دهد. بلكه قصد بر نگاهی كارشناسانه و منطقی داشته است. در نهایت آن كه لیاقت همكاران مطبوعاتی ما در جاهای مختلف شأنی اجل آن است كه این پوستر برایشان متصور شده است. توهین و زیر سئوال بردن اشكال گوناگونی دارد. شاید بهتر بود راه دیگری انتخاب می شد.آیا قرار بر این بوده كه روند كل فعالیت مطبوعاتی را شكست خورده متصور شویم و به تصویر كشیم؟ دستاوردهای مطبوعات به خصوص در سال های اخیر نموداری جز این را پیش رو قرار می دهد.


همچنین مشاهده کنید