پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


حرمت امام زاده ...را!


حرمت امام زاده ...را!
قالیبافی حرفه ای نیست كه مربوط به دوره معاصر یا دوره ظهور سرمایه داری باشد بلكه بعد از انقلاب صنعتی و انباشت سرمایه در اروپا بعد تجاری آن تقویت گردید .مردم ایران زمین چه در دوره ای كه ایران به عنوان یك ابر قدرت مطرح بوده و از مرز های چین تا یونان را در اختیار داشته و چه در دوره ای كه تحت سیطره بیگانگان بوده اند قالی را در كنارشان داشته اند .قالیبافی نقطه تقاطع فرهنگ،تاریخ و اقتصاد این كشور بوده و پدیده ای نیست كه مربوط دوره ای خاص همچون قاجاریه یا پهلوی یا … باشد . ظهور و شكوفای این هنر صنعت و ریشه دوانی ان نه به لحاظ سرمایه گذاری افرادی به نیت خیربا شر بلكه به خصوصیات و پتانسیل های بالقوه ای بر میگردد كه در بطن طبیعت ایران زمین و افكار و سلیقه هنری ایرانیان بوده و میباشد .از فردای آنروز كه بشر به دامپروری و كشاورزی در مناطقی همچون ایران زمین كه از طبیعت خارق العاده برخوردار بودروی آورد، مجبور بود كه بخش عمده ای ازنیاز هایش را از طریق قالیبافی تامین نماید و این نیازها نه فقط كفپوش بلكه موارد دیگری منجمله جل اسب ، خورجین،نمكدان،مفرش(رختخواب پیچ)،كجاوه،كیسه حمل مواد غذایی ،بالشت ،پشتی ،لحاف،سفره آردی،سفره نان، تابلو نقاشی،جا قاشقی،كیف و … را بوده است . البته بسیاری از كشور های دیگر منجمله چین،آناتولی و … بلحاظ آنكه تكیه گاه اقتصادشان بر مبنای كشاورزی و دامپروری بوده (بالاخص اینكه بخش عمده ای از دامپروری توسط عشایر سلحشور انجام میگرفته ودر حال حاضر نیز این چنین است)طبعا دارای پتانسیل های بالقوه ای درزمینه فرشبافی بوده ولی روح بلند هنری ایرانیان این هنر صنعت را به تكامل رسانیده است .بنابراین نیاز مردم و وجود مواد اولیه ای كه صرفا در تولید فرش و دستبافته های داری و دستگاهی كاربری داشته و دارد، بعلاوه ویژگی های فرهنگی ایرانیان (بالاص دوره ای اسلامی) بخشی از نیروهای مولد جامعه به ویژه زنان در میان عشایر ر به سمت فرشبافی سوق داده است .(یقینا مواردی همچون خانه داری زنان در رویكرد آنان به فرشبافی موثر بوده است)بنابراین قالی ایران به عنوان فراگیر ترین رشته صنایع دستی ریشه در فرهنگ و تمدن سراسر افتخار ایرانیان و پتانسیل های بالقوه اقلیم و جغرافیای آن دارد . بی انصافی خواهد بود كه این كالای هنری را در ذهن خودمان و البته به نقل قول از دیگران با تریاك و مشروب در یك كفه ترازو قرار دهیم . نقش مثبت قالیبافی در بالا بردن سطح اشتغال اعم از بیكاری پنهان و آشكار،ازدیاد درامددر آمد سرانه، ازدیاد تولید ناخالص ملی،توسعه مبادلات فرهنگی،توسعه صادرات غیر نفتی،جلوگیری از رشد آسیب های اجتماعی بالاخص در روستاها و شهرها ی كوچك بر هیچكس پوشیده نمیباشد .منتهی عده ای متاسفانه برخی واقعیت ها را نمی بینند و تنها چشم آنها به رقمی است كه مستقیما ازبابت صادرات فرش ایران عاید اقتصاد كشور میباشد !!
نمونه های زیر بخشی كوچك از سهم فرشبافی به تكامل سایر فعالیت های اقتصادی جامعه ایران است :
۱-بالغ بر ۷۰۰ تن ابریشم خام تولیدی در كشور صرفا در بافت قالی مصرف میشود لازم به تذكراست كه هفتاد هزار خانوارروستایی بخش عمده ای درآمد آنها از فعالیت های نوغانداری است.
۲-بالغ بر ۴۰هزار تن پشم خام تولیدی دامداران كشور نیز نیز فقط قابل مصرف در دستبافته های داری میباشد . دامدار،پشم چین،سورتی،كارخانجات پشم شویی و… از این طریق ارتزاق میگردند
۳-بالغ برپانزده هزار تن پنبه تولیدی كشاورزان درهنر فرشبافی مصرف می شود
۴-افزون بر بیست هزار تن رنگدانه های طبیعی محصول بخش صرف رنگرزی خامه قالی میشود
۵-اشتغالزایی و سهم تولید ناخالص ملی در در چهارصد واحد كارخانه ریسندگی پشمی،۲۰۰كارخانه ریسندگی پنبه ای،ده ها واحد ابریشم كشورو عملیات تكمیلی نخ ابریشم،ده ها واحد كارخانه رنگرزی خامه قالی ،صدها واحد كارگاه رنگرزی طبیعی، فعالیت بالغ بر هزار بنگاه تولیدی و صادراتی فرش، بعلاوه وجود ده ها شغل جانبی همچون سازندگان دار و ابزار قالیبافی،فروشندگان مواد اولیه،طراحان و نقاشان نقشه فرش، چله دوان، نخ تاب و … از بركات هنر صنعت قالی است كه میبایست مد نظر همگان باشد.
۶-مقایسه بروز خشكسالی در مناطق دارای قالیبافی با سایر مناطق(مثلا بیرجند وزابل)نشان میدهد كه مناطقی كه این هنر را در كنار خود داشته اند خالی از سكنه نشده وكمتر گرفتار آسیبهای اجتماعی شده اند.حتی در سطح شهرستان میتوانیم روستاههای دارای قالیبافی را با دیگر روستاهها مقایسه نماییم.فرشبافی نه تنها مانعی بر سر راه توسعه بخشهای كشاورزی و صنعتی نبوده كه اتفاقا به توسعه بخش های فوق الذكر كمك نموده و اصولا توسعه همه بخشها در كنار همدیگر امكانپذیر است۰(مقایسه نماییدقالیبافی ،كشاورزی و صنعت تبریز،اصفهان،كاشان را با سایر مناطق).بر خلاف تصور دوستان منتقد به قالیبافی در دو دهه ی اخیر و به طور كلی در طول تاریخ بافندگان فرش از كمترین حمایت های اقتصادی و اجتماعی برخوردار و كمترین توقع را از دولت داشته اند . یقینا اگر از هر یك از فعالیت های اقتصادی كشور بدینصورت حمایت بعمل آید در مدت زمان بسیار كوتاهی به تعطیلی و ركود كشیده خواهند شد . چنانچه هنر صنعتت فرش را با صنایع دیگر همچون ماشین سازی ، معادن و حتی بخش كشاورزی مقایسه می نمایید شرایط را برای همه ی بخش ها برابر در نظر بگیرید آنگاه هر یك از فعالیت های اقتصادی در توسعه ی جامعه مشخص خواهد گردید.درصدی از زیان سنواتی كه ده ها شركت كوچك و بزرگ دولتی حتی شركت هایی كه مدرن ترین تجهیزات را نمایید،تبعیض تا آنجا ست كه كارگران كلیه ی كارگاه های صنعتی كوچك ده ها سال است كه با پرداخت ۱۰% حق بیمه از حقوق و مزایای كامل تامین اجتماعی برخوردارند وكسی نگفت كه آنها نه كارگرند و توجه به امور كیفی فرش نمایید،تبعیض تا آنجا ست كه كارگران كلیه ی كارگاه های صنعتی كوچك ده ها سال است كه با پرداخت ۱۰% حق بیمه از حقوق و مزایای كامل تامین اجتماعی برخوردارند وكسی نگفت كه آنها نه كارگرند و …...اكنون ما به بافنده خانگی لطف نموده و با پرداخت ۷% حق بیمه برخورداری او را از مزایای تامین اجتماعی به صورت نصف و نیمه به رسمیت شناخته ایمومجتمعها ی تولید فرش كه……..

ضمن ابراز خوشحالی از شفاف شدن جمیع نظرات دوستان منتقد فرش چه آنان كه بر سر شاخه نشسته اند و بن می برند و چه سایر دوستان یاد آوری می نمایم كه توسعه ی مملكت در گرو توجه به كلیه ی آحاد ملت و زیر بخش های اقتصادی آن جامعه است.هر كشوری كه دارای كشاورزی خوبی باشد می تواند به سمت پویایی حركت كند و هر جامعه ای كه از توسعه ی اقتصادی برخوردار باشد از عدالت اجتماعی و اقتصادی نسبی برخوردار خواهد شد.اگر فكر كنیم كه همه ی مشكلات جامعه ی ما با فرش حل می شود همانقدر ساده اندیشی است كه فكر كنیم كه عامل عدم توسعه ی اقتصادی ما و شكاف عمیق شكل گرفته با جهان غرب یا حتی كشورهای آسیای جنوب شرقی قالیبافی است.مصیبت هاییی كه امروز بعضی قالیبافان ما گرفتار آن می باشد و شما آن را بحق استثمار می نامید ،تعدادی دامداران ، كشاورزان ، كارگران بخش معدن و بسیاری از گروه های مولد جامعه با آن دست به گریبان هستند.همانطور كه قالیبافی را در بسیاری از موارد نمی توان به عنوان یك شغل پایداردر نظر گرفت ، دامداری و كشاورزی را هم در بسیاری از مناطق وبرای خانوار هایی كه تعداد دام های آنها كمتر از انگشتان دست است و كل مساحت مزارع كشاورزی آنها از حیاط مسكونی گروه های مرفه جامعه كمتر است نمی توان به عنوان یك شغل پایدار تلقی كرد.بنابر این در این گونه مناطق هر یك از اعضای خانواده با توجه به توانایی های خود تلاش و فعالیت می كنند كه بتوانند چرخ زندگی خود را به حركت در آورند.اكنون شما كدام را بیشتر می پسندید : روی آوردن به مشاغل كاذب یا ناسالم و اسكان در حواشی شهر ها یا ماندن در روستا و فعالیت تلفیقی در سه محور صنایع دستی ، كشاورزی و دامپروری؟مطلب دیگری كه می بایست درنگاه منتقدانه به فرش در نظرداشته تنزل قیمت های فرش در بازار های جهانی در دو دهه ی اخیر نیز بخشی ماحصل سوء مدیریت و بخش دیگر آن مربوط به روند نزولی قیمت كلیه ی كالا ها و خدمات است و ربطی به ذات قالی و قالیبافی ندارد.باشید آن است كه بخش عمده ای از هزینه های اسقلال سیاسی ایران اسلامی را فرش دستباف و بافندگان آن تقبل نموده اند به عنوان نمونه می توان وجود انحصار چند جانبه خرید و فروش در بازار های چهانی فرش (كه غالب این انحصار دارای روابط سیاسی ناپایدار با ما بوده و می باشد)، پیوستن بسیاری از رقبا به سازمان تجارت جهانی ، متقابلا مانع تراشی آمریكا در پیوستن ایران به این سازمان و… را نامبرد. تنزل قیمت های فرش در بازار های جهانی در دو دهه ی اخیر نیز بخشی ماحصل سوء مدیریت و بخش دیگر آن مربوط به روند نزولی قیمت كلیه ی كالا ها و خدمات است و ربطی به ذات قالی و قالیبافی ندارد.این تئوری را نه منتقدین فرش كه قریب به سیصد سال پیش رهبران اقتصاد كلاسیك تئوریهای آنرا تدوین نموده اند كه اصلی ترین عامل موثر در قیمت كالا و خدمات عرضه و تقاضا می باشد.بنابر این آرزوی همگی ما آن است كه فرصت های شغلی آنقدر متنوع باشد كه همگان مجبور نباشند تنها از طریق قالیبافی ارتزاق نمایند.در حالی كه لبه ی تیز چاقو متوجه هنری می گردد كه در طول تاریخ صرفا با اتكا بخود به حیاتش ادامه داده هیچكس حرفی از منابع ارزی و ریالی كه صرف سرمایه گذاری در اموری شده كه كشورمان هیچ مزیت نسبی نسبت به رقبا در آن بخش ندارد ، نمیزند.كاش منتقدین به فرش یكسری با افراد ایل قشقایی از ییلاق به قشلاق یا بالعكس سفر می كردند ، كاش سری به روستا های جنوب خراسان ، یزد ، كرمان ، نایین و … می زدند و بالاخره ای كاش با قالیبافی چند دقیقه همدم گردند تا ببینند كه تا كنون حتی برای بهداشتی كردن كارگاه قالیبافی و نقدینگی لازم چاره ای جز استفاده از وامهای با سود بالا نداشته و این در حالیست كه بسیاری از شهرك ها و نواحی صنعتی با استفاده از منابع ریالی و ارزی ………. ساخته شده است ولی جز چند سوله ی خالی از هر چیز در آن چیز دیگری دیده نمی شود.البته ساده اندیشی است كه تصور نماییم كه در حالیكه نگاه به خیلی مسائل كلان جامعه از منظر سیاسی و جناحی است نگاه به فرش اینگونه نباشد در اینصورت شاید دفاع از فرش آب در هاون كوبیدن باشد!!امیدوارم با همگرائی بیشتر و تلاش عموم بافندگان و … تحولاتی نوین در این هنر صنعت مشكل كرفته تا آنجا كه افراد باقیمانده و هنرمندان و صنعتگران راستین این هنر صنعت زندگی آبرومندانه ای داشته باشند تا دیدگاه های مختلف اعم از درون و برون نتوانند با سیاه نمایی زندگی آنان، اصل هنر را نشانه گیری نمایند.
منبع : مرکز علمی و پژوهشی فرش ایران