یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

نیویورک تایمز و مایکل کرایتون


نیویورک تایمز و مایکل کرایتون
مایکل‌کرایتون، نویسنده آمریکایی آثار پرفروشی چون «پارک ژوراسیک» و «دنیای‌گمشده» چهار روز پیش درگذشت. خلاصه‌ای از نقد «چارلز مک‌گراث» به آثار این نویسنده در پی می‌آید. در یادداشت کوتاه زیر چارلز مک‌گراث، منتقد نیویورک‌تایمز به بررسی آثار مایکل کرایتون پرداخته و داستان‌های او را بخشی از «ادبیات تفریحی» می‌داند. مایکل کرایتون خود مانند یکی از شخصیت‌های کتاب‌هایش بود. او به‌طرز عجیبی قدبلند و بسیار هم خوش‌قیافه بود؛ مانند یک دایره‌المعارف اطلاعات زیادی درباره چیزهای مختلفی، از دایناسورها گرفته تا ضیافت‌های قرون وسطایی و نانوتکنولوژی داشت. تقریبا مثل یک ماشین کار می‌کرد و به صورتی خستگی‌ناپذیر رمان‌هایی می‌نوشت که مانند ماشین‌هایی که با ظرافت برای سرگرم کردن مردم ساخته‌شده باشند، عمل می‌کردند.
هیچ‌کس - البته به جز خود آقای کرایتون- این کتاب‌ها را با ادبیات اصیل اشتباه نگرفته است. اما افراد زیادی یکی از کتاب‌های او را برداشته‌اند و تا پیش از تمام کردنش قادر نبوده‌اند که آن را زمین بگذارند. اکثر کتاب‌های او از فرمول‌های ساده‌ای پیروی می‌کنند. کرایتون مثل دانشمندی در یک آزمایشگاه، پدیده خیالی آزاردهنده‌ای را به ما معرفی می‌کند و سپس می‌نشیند و این پدیده را که به‌طرز دیوانه‌واری انسان‌ها را از بین می‌برد، نگاه می‌کند. گاهی این پدیده یک خطر بیولوژیکی ا‌ست، مثل طاعونی که در کتاب «نژاد آندرومدا» در فضا به‌وجود آمده بود و گاهی نیز خطری ژنتیکی مثل دایناسور‌های داستان «پارک ژوراسیک» و ادامه آن «دنیای گمشده»؛ گاهی هم عنصر مشکل‌ساز، تاجر ژاپنی داستان «خورشید تابان» است که تصمیم داشت اقتصاد آمریکا را نابود کند، یا زن درنده‌خوی رمان «افشا». آثار کرایتون تا حد زیادی به هیجان ناشی از ترس و تعلیق وابسته‌اند، در واقع این دو عاملند که باعث می‌شوند شما کتاب را ورق بزنید تا بفهمید سرانجام چه می‌شود. اما نکته دیگر تلاش نویسنده در نتیجه گرفتن از روش همیشگی داستان‌نویسی‌اش در قالب کشف جدیدی در آزمایشگاه است -کپی‌برداری DNA در «پارک ژوراسیک»، مسافرت در طول زمان در «خط زمان»، تکنولوژی زیردریایی در «کره» و... می‌توان گفت که رمان‌های او هر کدام درس‌های علمی کوچکی دربردارند. درس‌هایی مثل اصل برنولی، نرم‌افزار تشخیص صدا، آداب نیزه‌بازی قرون وسطایی و...
بعضی از آثار وی نیز شامل کتابشناسی علمی گسترده‌ای هستند، درست مثل اینکه نویسنده خواسته تا پس از یاد گرفتن موضوعات علمی جالب، همه را با خواننده در میان بگذارد. کرایتون که فیلم‌نامه‌های سینمایی و تلویزیونی نیز می‌نوشت، مثل دانشجویی بود که بیشتر وقتش را در آزمایشگاه و کتابخانه می‌گذراند و با محیط جامعه چندان آشنا نیست. همانطور که منتقدان در گذشته نیز اشاره کرده‌اند، ماشین‌هایی که او در داستان‌هایش اختراع می‌کرد، همیشه جالب‌تر از شخصیت‌هایی که می‌نوشت بودند.
حتی بهترین آثار کرایتون نیز کیفیت داستان‌های ماجراجویانه کودکان را دارند. آنها این کیفیت را مدیون سریال‌های تلوزیونی‌ای هستند که در دوران کودکی کرایتون از تلویزیون پخش می‌شد و نیز، مدیون داستان‌های ماجراجویانه «آرتور کانن دویل.»
آثار کرایتون با داستان‌پردازی پیش می‌روند و با کارکرد درونی موضوعات در خواننده احساس لذت ایجاد کرده و باعث می‌شوند تا دنیا -یا دنیای ساختگی داستان- بی‌‌نهایت جذاب به نظر بیاید. پس از خواندن این آثار خواننده‌ این باور -که نادرست هم نیست- را پیدا می‌کند که چیزی یاد گرفته ‌است. مشکل می‌شود آثار مختلف کرایتون را با هم قاطی نکنیم. اکثرا آنها را با موضوعات و تم‌هایشان به یاد می‌آوریم نه با شخصیت‌ها و سبک‌ نوشتاری‌شان. مثلا می‌گوییم داستان هواپیما‌ یا داستان طاعون. با این وجود آنها اسباب‌بازی‌هایی هستند که به سازنده‌ای ماهر نیازمندند و با اینکه همیشه داستان‌شان حول و حوش جدیدترین کشف علمی می‌چرخد، باز هم درخششی ناشی از پرداختی سنتی دارند.
منبع : روزنامه کارگزاران