شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

محاورات منطقی


محاورات پایانی (دوره سالخوردگی) افلاطون را محاورات «انتقادی» نیز می نامند. در این محاورات افلاطون به نقد نظریات فلسفی خود رو كرده است تا خواسته آنها را به شیوه دقیق تر دوباره بررسی كند. در این نوشته ها گرایش افلاطون به سوی پایه های شناخت و نیز دانش ریاضی و همچنین توجه بیشتر به جهانِ محسوس است. مهم ترین محاورات پایانی عبارتند از: «كراتولوس» (درباره نام ها)، «ثئای تتوس» (درباره دانش)، «پارمنیدس» (درباره ایده ها)، «سوفسطایی» (درباره هستی)، «فیلبُس» (درباره لذت)، «تیمائوس» (درباره طبیعت)، «كریتیاس» (درباره آتلانتیس)، «مرد سیاسی» (درباره پادشاهی) و «قوانین» (درباره قانون گذاری).كراتولوس، ثئای تتوس، پارمنیدس، سوفسطایی (سوفیست) و فیلبُس را «محاورات منطقی» می خوانند.
امروزه با گستره فلسفه تحلیلی این محاورات بیش از دیگر محاورات مورد توجه اند. در اینجا تقریباً با شاعر هنرمند و خلاق وداع می كنیم و با نوشته ای آموزشی، منتها در شكل گفت و گو سر و كار خواهیم داشت. البته هنری كه در شیوه بیان مطالب به كار می رود، فقدان شكل هنری را جبران می كند.محاوره تئتتوس نقطه عطفی در مسیر این تحول است. تئتتوس بی نهایت هیجان انگیز است و به نوعی موفق ترین كار افلاطون در زمینه فلسفه تحلیلی ناب محسوب می شود. لایب نیتس ترجمه اش كرده، باركلی بسیاری چیزها بر آن نوشته و ویتگنشتاین از آن نقل مطلب كرده است.
كراتولوس مراحل مقدماتی ثئای تتوس را تشكیل می دهد و این دو با رشته های متعددی به هم پیوسته اند.كشاكش آرای متضاد كه طبیعی یك همپرسه خوب است، عالی ترین وجهش در پارمنیدس جلوه گر است. در این محاوره، سقراط نظریه «ایده ها» (مُثُل) را كه در فایدون بیان كرده بود تشریح می كند، ولی وضعیت او در اینجا نقطه مقابل فایدون است. چنانچه خواننده شگفت زده با خود می گوید: «عجب! این همان سقراط فایدون است كه این دفعه به جای اینكه سئوال كننده باشد، باید جواب پس بدهد.» كسی كه در این محاوره سقراط را سئوال پیچ می كند، پارمنیدسِ پیر (فیلسوف پیشاسقراطی) است. خیلی از فلاسفه از ارسطو به بعد تصدیق كرده اند اشكالات و ایرادات او به نظریه ایده ها بنیان برانداز است. پارمنیدس و سوفسطایی دارای مضمون واحد و محتوای به هم پیوسته اند.
برخی از مسائل كه در پارمنیدس مطرح گشته در سوفسطایی ژرف تر و مفصل تر پژوهش می شود و در هر دو بر اهمیت و ضرورت دیالكتیك تاكید می شود. افلاطون چون پا به پیری گذاشت یك بار دیگر به مضمون های اخلاقی سقراط برگشت و دیگر بار سقراط را سخنگوی اصلی اش نهاد. این اتفاق در فیلبس روی داد. موضوع بررسیِ این محاوره «خیر اعلی» است و از یك سو، اشاراتی به پارمنیدس دارد و از سوی دیگر راه را برای تیمائوس می گشاید.

مسعود زنجانی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید