محجوب هلندی ، محبوب لندنی ها

امروزه اكثر مربیان فوتبال مانند همان مرد سیاه پوش هستند. ژوزه مورینیو، آرسن ونگر، مارچلو لیپی و...
با این اوصاف سر كار آمدن مارتین یول به عنوان مربی تاتنهام كاملاً عجیب بود. مرد منزوی هلندی كه از دور یك تنبل تپل به نظر می آید و هیچ وقت به سر و وضعش هم درست نمی رسد. همین دلایل برای مسؤولان فاینورد كافی بود كه در تابستان پارسال او را بركنار كنند و جایش را به رودگولیت شیك پوش بدهند.
یورین فن در هریك رییس باشگاه هلندی در این باره می گوید: «گولیت با كاریزمای خود مشكلات را حل می كند. كاری كه یول خیلی كلاسیك تر آن را انجام می داد.» یول در مورد این اظهار نظر جواب داد: «انگار یورین یك آدونیس است!»
به هر سو در حال حاضر یول، مرد محبوب لندنی های هوادار تاتنهام است. تیم آنها این هفته پس از نه بازی بدون شكست كه در هفت تا از آنها به پیروزی رسیده بود مقابل چلسی صدرنشین قرار گرفت. هر چند اسپرز دربی لندن را واگذار كرد ولی این بهترین نتایجی بوده كه سفیدپوشان لندن در دو سال گذشته گرفته اند.
قبل از این مارتین یول در مصاحبه یی با روزنامه هلندی «آلگمین واگبلد» گفته بود: «تانتهام تیم بزرگی در تاریخ است اما نه در سال های اخیر.» اصولاً یول تمامی صحبت های رك و بی پرده اش را با روزنامه های هلند می كند. گویا به نشریات انگلیس اعتماد ندارد ولی موفقیتی كه تا به حال در تاتنهام به دست آورده كاملاً درجه بالای فنی این مربی را مشخص می كند.
از هاگ تا تاتنهام
مارتین در ساحل سرد «شونینگن» به دنیا آمده و خیلی سریع مسیر زندگی اش مشخص شد. اولین گام او حضور در مدرسه فوتبال هاگ بود. جایی كه مارتین جوان شروع به آموختن ریزترین نكات فوتبال كرد. در این تیم اگر بازیكنی اجازه سانتر كردن به حریف می داد كاپیتان درخواست تعویضش را می كرد یا اگر مدافعی فراموش می كرد جلوی ضربه كرنر بایستد سریع مربی او را تعویض می كرد. بدین ترتیب مارتین یاد گرفت تیمی كه بهترین عادت ها را دارد برنده می شود. هرچند یول تبدیل به بازیكنی بسیار كارآمد شد اما هیچ گاه در سطح اول فوتبال هلند قرار نگرفت و درخشان ترین دوران بازیگری اش حضور در تیم وست برومویچ آلبیون بود.
سال ۱۹۸۱ كه این باشگاه درخواست به خدمت گرفتن مارتین را كرد از آنجایی كه خود او مایل به رفتن نبود به عنوان مبلغ قرارداد رقمی بسیار بالا پیش كشید كه مطمئن بود مورد قبول واقع نمی شود. ولی مربی وست بروم، رون آلن بدون معطلی پذیرفت و یول راهی انگلستان شد. روز اول ورود مارتین به باشگاه با اتفاق جالبی همراه بود. آلن می خواست او را امتحان كند سرمربی موفق تاتنهام هنوز این خاطره را به خوبی به یاد دارد: «او توپ را حدود پنجاه متر از زمین به سمت بالا پرتاب كرد و گفت كنترلش كن. من هم منتظر شدم تا توپ پایین بیاید و روی زمین تعادل پیدا كند. سپس آن را با پشتم نگه داشتم. بعد از این صحنه آلن گفت خوب حالا می توانیم امضا كنیم.»
چندین سال بعد مارتین تبدیل به مربی موفی در تیم های كوچك شد. او استیل و سبك بازی بیش از نیمی از بازیكنان هلند را می شناخت و به خوبی بازی ها را تحلیل می كرد.
اتفاقاً در همان روزها یك بار او را در جامی كه در هاگ برای خبرنگاران و روزنامه نگاران برگزار شده بود دیدم. آن روز نكته جالبی از یول فهمیدم. او گفت: «بخشی از انگیزه من ناشی از سرنوشت برادرم است.» برادرش افسر متأهل نیروی دریایی بوده كه در یك سانحه معلول شده.
یول اوج می گیرد
شش سال مربیگری در تیم عملاً محلی والویك و تبدیل این تیم به یكی از بهترین های هلند آغاز حركت رو به جلوی یول بود. بازیكنان ناشناخته و جوانی كه از این تیم مطرح شدند نهایتاً منجر به درآمد هفت میلیون پوندی برای باشگاه شد.
هر چند این رقم برای آنها كاملاً رؤیایی بود اما بازیكنان كوچ كرده از والویك در تیم های جدیدشان به هیچ وجه موفق ظاهر نشدند. در واقع آنها تنها مردان یول بودند.
به هر حال با تمامی این تعاریف مسؤولان تاتنهام جرأت نكردند پارسال مارتین یول را در لیست مربیان خود قرار دهند زیرا آنها فقط دنبال نام های بزرگ هستند. خود این نام های بزرگ به دو دسته تقسیم می شود: مربیانی كه سعی می كنند فوتبال زیبا و سنتی «اسپرز» را احیا كنند و موفق نمی شوند و دسته دوم نیز مربیانی كه حتی زحمت هیچ گونه تلاشی در این زمینه را هم به خودشان نمی دهند.ژاك سانتینی فرانسوی كه سال پیش به عنوان مربی جدید تاتنهام انتخاب شد از دسته دوم بود. او بدون توجه به عطش هواداران برای رسیدن به افتخار و فوتبال زیبا تیمش را كاملاً دفاعی كرد و این در حالی بود كه مرد هلندی در كنار سانتینی به عنوان كمك قرار گرفت.
ولی در ماه نوامبر سانتینی به علت مسائل شخصی كنار كشید و سكان رهبری را به دست یول سپرد. در ابتدا هیچ كس فكر نمی كرد یول دوام بیاورد زیرا او نام كوچكی بود كه بعد از یك نام بزرگ سر كار آمده بود. «فشار بسیار زیاد است و من تا حالا آن را تجربه نكرده بودم.»
درست است كه یول سه بازی اولش را واگذار كرد اما انقلاب هلندی در راه بود. چند نمونه از این انقلاب مأمور كردن یكی از دستیارانش برای بازرسی كامل فیلم ویدیویی حریفان، آوردن بازیكنان جوان به تركیب تیم و تغییر تركیب خط میانی و اجازه نفوذ به مدافعانش بود. بدین ترتیب تاتنهام شروع به بردن كرد و در اولین گام ساوتهمپتون و اورتون را با پنج گل در هم كوبید.
محبوب ترین مرد لندن
یول در مورد تماشاگران تاتنهام می گوید: «در انگلستان آنها تنها تماشاگرانی هستند كه به جای سانتر و درگیری بازی زیبا از تیمشان می خواهند.»
پس از بازی با من یونایتد و اشتباه فاحش داوری تنها جمله یی كه مرد هلندی به زبان آورد این بود: «كمی تعجب كردم» و این همان چیزی است كه هواداران تاتنهام از آن به عنوان «كلاس» یك مربی یاد می كنند و البته این كلاس در مقایسه با همشهریان آرسنال معنی و مفهوم ژرفتری هم به خود می گیرد.
حالا بازیكنان تاتنهام عاشق یول هستند. در واقع همه بازیكنانی كه تا به حال با او كار كرده اند چنین احساسی داشته اند و در عین حال هلندی چهل و نه ساله پس از چهارده سال فعالیت در زمینه مربیگری حالا یك تیم بزرگ دارد. اتفاقی كه برای خیلی از هم صنفان او حتی تا آخر عمر هم نمی افتد. برای اثبات این ادعا نگاهی به سام الردایس، آلن كربیشلی و كریستین گروس بیاندازید.
و در پایان می خواهم بگویم كمپانی های بزرگ این طور رؤسای خود را انتخاب می كنند: «نه آدم های سر به زیر كه كار خود را بلدند بلكه شیك پوشان مجله ها. راستی رود گولیت در فاینورد در حال دست و پا زدن است.»

منبع : خبرگزاری ایپنا