جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

به بهانه آغاز جشنواره تئاتر فجر


به بهانه آغاز جشنواره تئاتر فجر
نوشتن درباره جشنواره تئاتر فجر، اتفاق تازه‌ای نیست. جشنواره هم اکنون بیست و هفتمین سالروز خود را پشت سر می‌گذارد و حرف‌های بسیار در آن بارها و بارها گفته شده است. اما انتظاری که در این سال‌ها به علت برآورده نشدن همچنان تازه مانده، توقعی است که از این جشنواره می‌رود و آن شکل گرفتن این پدیده به عنوان امری بین‌المللی و درخور توجه است. رسیدن به این مهم البته نیاز به حل مسائل جشنواره به شکل ریشه‌ای دارد؛ به خصوص آنکه گزینه‌هایی که در این سال‌ها برای حضور در جشنواره انتخاب می‌شود چندان با دقت انجام نمی‌شود و به همین خاطر گاه اعتبار جشنواره در ابهامی بزرگ قرار می‌گیرد.
این در حالی است که در صورت رفع مشکلات جشنواره – که اتفاقا کار چندان دشواری نیست و تنها نیاز به کمی همت، دقت و دلسوزی دارد – این رخداد چنان جایگاهی می‌یابد که تمام گروه‌های تئاتری ایرانی و بین‌المللی برای حضور در آن بی‌تابی می‌کنند.
در این سال‌ها اما برگزاری جشنواره تنها حالتی وظیفه‌وار و عادت‌گونه به خود گرفته و در همین رویداد عادت‌گونه است که تعدادی نمایش که اتفاقا بهترین گزینه‌ها هم نیستند به اجرا در می‌آیند.
اما اگر جشنواره را برآیند اتفاقات تئاتری در طول سال بدانیم بسیاری از این مشکلات، طبیعی به نظر می‌رسند. وقتی اجرای نمایش‌ها در طول سال از شهرستان‌ها گرفته تا خود پایتخت از دقت‌نظر، تداوم و استمرار برخوردار نیست و هیچگونه اعمال نظر فنی و دقتی در آن انجام نمی‌شود، می‌توان انتظاری بیش از این از آن داشت؟
اینها در حالی است که جشنواره تئاتر فجر با این همه سال تجربه و تکرار، این پتانسیل را دارد و می‌تواند به عنوان مهم‌ترین رخداد تئاتری ایران مطرح شود و تمام چشم‌ها را به سوی خود جلب کند؛ به شرط آنکه بهترین گزینه‌ها و امکانات را در دست بگیرد و مخاطب، منتقد و کارشناسان در آن حضوری جدی داشته باشد. آن وقت است که تمام توان تئاتر به سمت جشنواره گسیل پیدا می‌کند. این مسئله درباره نمایش‌های خارجی نیز می‌تواند رخ دهد. آن وقت است که می‌توان امید داشت جز کشورهایی از قبیل افغانستان، عراق و سودان، گروه‌های برتر تئاتری نیز در این رخداد حضور داشته باشند. حضور این گروه‌ها البته اشکالی ندارد. اشکال آن زمانی رخ می‌دهد که این تردید به وجود می‌آید که انگار امکان ارتباط با گروه‌های معتبر به وجود نیامده است. این اما دغدغه دوم ماست و همواره این نیاز وجود دارد که این جشنواره سطح تئاتر ایران را ارتقا دهد و تعامل و تعمق بیشتری در آن صورت گیرد.
اینها اما امکان‌پذیر نیست مگر آنکه همان طور که در پیش اشاره داشتم سطح اجراهای عمومی و تئاتر در بین دانشگاه‌ها، گروه‌های حرفه‌ای و جایگاه گروه حرفه اما مشخص شود. تا وقتی برنامه‌ای برای استمرار برنامه‌های اجرایی نداریم، مخاطبان نیز استمرار نخواهند داشت و این یعنی فقر کامل تئاتر که در آن نباید به هیچ چیز دل خوش داشت، حتی به مخاطبان محفلی که انگار تنها به خاطر تبلیغات فراوان حول یک نمایش به سراغ آن می‌آیند و در این میان نمایش‌های دیگر در انزوای کامل به سر می‌برند. اینها را گفتم؛ اما هدفم تنها نقد نقادانه بود نه غر زدن‌های روشنفکرانه.

سهراب سلیمی
منبع : روزنامه فرهنگ آشتی