یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

افتخارات بر باد رفته


افتخارات بر باد رفته
اهمیت این موضوع آنجایی فزونی می گیرد كه بدانیم بخش عمده ای از میراث علمی ما در دوران پیش از اسلام در اثر زخم هایی كه چهره سرزمین ما به خود دیده نابود شده اند و از سوی دیگر بسیاری از كشورهایی كه این روزها هویتی مستقل یافته و زمانی بخشی از خاك ایران بزرگ را تشكیل می دادند، برای هویت سازی خود درتلاشند تا میراث دوران اسلامی ما را نیز به نام خود ثبت كنند. تلاش برخی از كشورها برای ثبت قانون ابن سینا به نام خودشان را كه این روزها زیاد می شنویم تنها نمونه ای از این موارد است. به همین دلیل فرصت بسیار اندك است و اگر ما به خود نیاییم دیگران مجالی برای ما نمی گذارند. یافتن شواهدی منطقی و به دور از احساسات ملی گرایانه كه تنها با هدف نشان دادن واقعیت (چه تلخ و چه شیرین) باشد راهگشای ما به سوی آینده خواهد بود. نمونه های فراوانی در این خصوص وجود دارد و محققانی هستند كه بی هیچ ادعایی و تنها به نیت غبارروبی از تاریخ پربار ما حاضرند دست به هر كاری زنند كه این هویت علمی باقی بماند اما این كار به تنهایی از دست محققان برنمی آید. اگر اندكی دلسوزی و اندكی همراهی از سوی مسئولانی كه می توانند یاری رسانند باشد؛ راه طولانی در زمانی كوتاه تر پیموده خواهد شد. هیچ كس انتظار معجزه ندارد فقط اگر افراد به وظیفه كاری خود هم عمل كنند و كارشكنی نكنند كفایت می كند. در حالی كه در بسیاری از محافل علمی و رسمی كشور سخن از احیای علوم قدیم در جهت تقویت بنیان های علمی كشور می رود تا كنون این اقوال مصادیق اجرایی بسیار كمی پیدا كرده اند و مواریث علمی و فرهنگی یك به یك با خزانی تجدید ناپذیر روبه رو می شوند، اسناد و عكس های نجومی نیز سرنوشتی مشابه را طی می كنند. توجه به آسمان و گردش سیارات و حركات ستارگان در ایران سابقه ای هزاران ساله دارد؛ از هزاره پنجم قبل از میلاد تا زمان معاصر. ثبت پدیده های نجومی به اشكال مختلفی همانند دایره مهر در آئین میترا تا اشكال مختلف رسم شده كواكب و خورشید در مكان هایی همانند چغازنبیل و سیلك بر روی سفالینه و مهرها دیده می شود. با افزایش آگاهی از آسمان این دانش رفته رفته راه خود را در اعتقادات و آئین های ایرانی باز می كند. همانند آنچه در فروردین یشت اوستا می خوانیم: «به واسطه فر و شكوه فروهرها، خور و ماه و ستارگان در بالا راه خود را می پیمایند.» در دوره تاریخی با ایجاد حكومت های متمركز در ایران دانش نجوم به عنوان یكی از علوم رسمی و حتی مقدس در تدوین تقویم به كار گرفته و به جزیی جدایی ناپذیر از مذهب تبدیل می شود چنانچه این نقش خود را تا به امروز همچنان حفظ كرده است. در روزگار شاپور اول زیج شهریاران به سال ۲۶۴ میلادی تدوین شده است. پایه های این زیج، زیج كهن تری است كه در قهندژ تنظیم شده بود و متعلق به اقوام ایرانی خاور ایران بوده كه در نوشته های پس از اسلام به نام زیج هزارات یا «سنالهالم» از آن یاد شده است. این زیج در سده دوم هجری به عربی بازگردانده شده و پایه كار اخترشناسان اسلامی قرار گرفته است. در دوره اسلامی علم هیئت به عنوان یكی از شاخه های اصلی نجوم در دایره علوم اسلامی قرار می گیرد و دانشمندان بزرگی در دوران اسلامی در این زمینه مشغول به فعالیت می شوند. همانند عبدالرحمان صوفی رازی، ابوسعید سنجری، ابوریحان بیرونی، ابوعلی سینا، خیام نیشابوری، خواجه نصیرالدین طوسی، خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی و... تاسیس رصدخانه ها، تدریس نجوم و هیئت همراه با علوم دقیقه، ساخت انواع اسطرلاب و ابزارهای نمایش زمان، اصلاح تقویم، بیان پاره ای از بنیادی ترین مفاهیم علوم ریاضی، هندسه و غیره تنها شاهدان كوچكی از نمایش عظمت این علم در دوران اسلامی در ایران است.
در دوران صفویه توماس هربرت انگلیسی در سیاحت نامه خود از تدریس دانش زمین شناسی در مدرسه ملاصدرای شیرازی در شیراز یاد كرده است . تقریباً با شروع عصر رنسانس در اروپا شعله علوم مختلف از جمله نجوم در میان ملل مسلمان رو به افول می نهد و اروپای قرون ۱۷ و ۱۸ میلادی پرچمدار دانش در علوم مختلف می شود. میراث فعالیت های علمی ملل شرق (از جمله نجوم) به اروپا منتقل شده و دانش جدید اروپاییان كمتر جایی برای بسط و گسترش در میان شرق استعمارزده پیدا می كند. در كنار اعزام گروهی از ایرانیان به اروپا برای تحصیل نجوم، موارد معدودی فعالیت های نجومی همراه با ابزارآلات رصدی در ایران ثبت شده است كه از آن جمله می توان به رصد گذر زهره از مقابل خورشید در عهد سلطنت ناصرالدین شاه قاجار توسط یك هیات رصدی آلمانی در اصفهان را نام برد.

فرناز خطیبی ـ پوریا ناظمی
منبع : روزنامه شرق