یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

باب پیسلی، فاتح فاتحان


باب پیسلی، فاتح فاتحان
مربیان بزرگی در تاریخ فوتبال با افتخارآفرینی نام خود را جاودانه کردند اما بی‌گمان یک نام بیش از بقیه چشم‌نواز است. او ”باب پیسلی“ سرمربی طلائی‌ترین لیورپول تاریخ است. کسی که بیشترین جام‌هائی که یک مربی توانائی تصاحب ان را دارد فتح کرده است و این اسکاتلندی برای پیروزی متولد شده بود؛ اما از جنبه‌های دیگری نیز مورد توجه قرار داشت. در واقع اخلاق و رفتار جالب و انسانی از وی یک الگوی همیشگی ساخته است.
شناسنام پیسلی
تولد: ۱۹/۱/۲۳
محل تولد: هیتون لی هول
داستان موفقیت پیسلی و لیورپول از اواخر دهه ۷۰ شروع شد؛ اما ”باب“ پیش از آن نیز چهره‌ای ناشناخته نبود. از اولین روزهائی که یک جوان کم‌سن و سال برای پوشیدن پیراهن تیم محبوب کودکی‌اش راهی آنفیلد شد روزهای زیادی سپری نشده بود که وی و هم‌تیمی‌هایش توانستند لیگ سال ۱۹۴۷ را به تالار افتخارات لیورپول بیفزایند. پیسلی در زمان بازیگری تنها ۲ افتخار بزرگ به‌دست آورده که دومی ۳ سال پس از فتح سال ۱۹۴۷ و با بالا بردن جام حذفی معنا شد.پیسلی پس از مدتی نتوانست به فوتبال حرفه‌ای ادامه دهد، پس تصمیم گرفت مربیگری را آغاز کند. اولین تجربه‌های وی در آکادمی لیورپول سپری شد. پیسلی مدارج ترقی را یکی یکی پیمود تا اینکه سرانجام دستیار بیلی شانکلی (معمار موفقیت‌های اروپائی لیورپول نشسته بود به دلایلی نامعلوم از این پست کنار کشید تا ”پیسلی“ از میراث عظیم او استفاده کند. پیسلی با وجود یک تیم آماده مشکل چندانی نداشت با این حال تاکتیک‌های مخصوص به خود را پیاده کرد و لیورپول را در سال ۱۹۹۷ به اولین مقام قهرمانی اروپا رساند. این اولین افتخار پیسلی نبود. او پیش از کسب جام اروپا لیگ فصل ۱۹۷۶، سوپرجام انگلستان در سال‌های ۱۹۷۴ و ۱۹۷۶، یک عنوان مربی برتر در سال ۱۹۷۶ و البته فتح جام یوفا در سال ۱۹۷۶ را همراه با لیورپول کسب کرد. علاوه بر این در همان سال ۱۹۷۷ علاوه بر جام باشگاه‌های اروپا، عنوان مربی برتر سال قهرمان لیگ، قهرمانی سوپرجام اروپا و انگلستان را نیز جشن گرفت. حکایت فصل بعد ویژه‌تر بود. پس از مونشن کلادباخ، تیم آماده آن روزهای آلمان نوبت به بروژ رسید که در فینال جام باشگاه‌های اروپا مغلوب لیورپول شود. در ادامه تیم او سوپرجام اروپا را نیز فتح کرد. نکته با اهمیت در مورد ”پیسلی“ شوق وی به کسب موفقیت‌های بیشتر و عشقش به پیراهن لیورپول بود.هنگامی که پس از کسب موفقیت‌های فراوان از وی پرسیده شد انگیزه شما برای ادامه رهبری لیورپول چیست، پاسخ داد: ”قصد دارم بزرگترین باشگاه دنیا را بسازم. ما می‌خواهیم لیورپول را به پیشتاز همیشگی اروپا تبدیل کنیم. لیورپول دست‌نیافتنی‌ترین تیم اروپا خواهد شد“.و اینگونه شد. جمله آخری وی به‌عنوان یکی از کلمات قصار تاریخ تیم در موزه باشگاه به چشم می‌خورد. لیورپول در عرصه اروپا فصول ۷۹ و ۸۰ را زیر سایه تاتینگهام‌فارست و برایان کلاف گذراند؛ اما در انگلستان اوضاع همچنان بر وفق مراد آنها بود: ۲ سال پیاپی لیگ را فتح کردند. در فصل ۱۹۸۰ سوپرجام انگلستان را بالای سر بردند و البته پیسلی هر ۲ سال را به‌عنوان مربی برتر فصل سپری کرد. در اواسط سال ۱۹۸۱ لیورپول در فینال جام باشگاه‌های اروپا رئال‌مادرید بزرگ را که پس از سال‌ها به فینال رسیده بود با گل آلن کندی در دقایق پایانی از پیش‌رو برداشت و پیسلی وارد تاریخ شد. او با کسب این جام مبدل به تنها مربی تاریخ فوتبال شد که ۳ بار همراه با یک تیم جام باشگاه‌های اروپا را فتح می‌کند. دیگر مردم از شمارش افتخارات لیورپول در طول یک فصل خسته شده بودند.اینها را هم بشمارید: فتح جام‌ بین‌قاره‌ای، فتح جام اتحادیه و... همگی در یک سال! بدون اینکه کسی متوجه شود آفتاب پیسلی در لیورپول رو به غروب بود. باز هم ۲ سال در افتخارآفرینی پیسلی و لیورپول در اروپا وقفه افتاد. در این مدت پیسلی با کسب ۲ عنوان مربی برتر سال، تنها چهره‌ای نام گرفت که ۶ بار صاحب چنین عنوانی می‌شود. لیورپول در آن فصول فراتر از اورتون، آستون‌ویلا، ناتینگهام‌فارست (آرسنال و منچستریونایتد در آن زمان یک تیم متوسط بودند و چلسی به ندرت در دسته اول دیده می‌شد!) قهرمان شد. در هر ۲ سال جام اتحادیه نیز از آن تیم شد. سرانجام لحظه وداع فراسید. پیسلی به مانند شانکلی بدون اعلام قبلی، قبل از فینال سال ۱۹۸۴ لیگ اروپا از تیم کناره‌گیری کرده و جوفاگات را به‌عنوان جانشین خود برگزید. تمام آنفیلد از این حرکت ”اسطوره“ شگفت‌زده شده بودند؛ اما ”پیسلی“ با خونسردی همیشگی خود می‌گفت: ”داستان لیورپول بدون من نیز ادامه پیدا خواهد کرد. اروپا بدون لیورپول مانند خودروی بدون بنزین است. من نمی‌خواستم به المپیک رم بروم (محل برگزاری فینال سال ۱۹۸۴ اروپا)، چرا که از خوشگذرانی بیزام! من و پاپ تنها افرادی هستیم که هنوز به درستکاری اعتقاد داریم!روح شوخ‌طبعی او درآمیخته با اشک‌هایش هنگام قهرمانی چهارم لیورپول در فصل ۱۹۸۴ همراه با جوفاگات، کیفیت ۲گانه زندگی‌اش را تجسم می‌بخشید. تلفیقی از احساسات شدید و آسان‌گیری؛ چیزی که از وی یک فرد نمونه می‌ساخت.داستان شکوه لیورپول، بدون حضور ”پیسلی“ روی نیمکت مربیگری چندان به طول نینجامید. فاجعه هیسل به اقتدار بی‌مثال ۲ دهه‌ای لیورپول خاتمه داد. ”پیسلی“ حاضر نبود در باشگاهی غیر از لیورپول مربیگری کند. او در خلوت خود شاهد فروپاشی بنیانی بود که روزی او و استادش با سختی تمام آن را بنا نهاده بودند. بازیکنان عصر پیسلی نه از روی ترس که به‌خاطر احترام خاصی که برایش قائل بودند تا نهایت توان تلاش می‌کردند. آلن هاتسن بازیکن افسانه‌ای دهه ۸۰ و مفسر فعلی شبکه بی‌بی‌سی، معتقد است ”پیسلی“ با روح پیروزگرایانه خود نه لیورپول که گوئی حتی دشمنان باشگاه را هم به مبارزه برای کسب موفقیت دعوت می‌کرد. ”کنی داگلیش“ بازیکن اسکاتلندی لیورپول که بعدها در کسوت مربیگری آخرین قهرمانی لیورپول در لیگ را رقم زد و همراه با بلکبرن به سلطه منچستریونایتد خاتمه داد یکی از گوش به فرمان‌ترین شاگردان پیسلی محسوب می‌شد. او درباره مربی افسانه‌ای خود چنین نظری داشت: ”به نظرم او بزرگترین مربی تمام تاریخ فوتبال بود. همه ما احترام ویژه‌ای برای وی قائل بودیم“.عمر شانکلی برای دیدن پنجمین قهرمانی لیورپول در اروپا کفاف نداد. او رفت، لیورپول دلچسب باقی نماند؛ اما یاد و خاطره‌اش و آن صحبت‌های هیجان‌انگیز راجع به لیورپول در اذهان اهالی ”اسپیون کپ“ و تمام ”مرسی ساید“ باقی است.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید