شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

عباس یعنی تمام وفا


عباس یعنی تمام وفا
قضیه ازدوادج مادر مكرمه اش ام البنین با حضرت علی(علیه السلام) بدین گونه بود كه پس از شهادت حضرت زهرا(علیها السلام) علی(علیه السلام) برادرش عقیل كه در علم نسب شناسی آگاهی كامل داشت و قبایل و خصلت های اخلاقی و روحی انها آشنا بود را به حضور طلبید و از وی خواست كه برای آن حضرت همسری شایسته و از قبیله ای كه اجدادش از شجاعان و دلیر مردان باشند پیدا كند تا ثمره ازدواجشان فرزندانی شجاع و رشید باشند پس از مدتی عقیل زنی از طایفه بنی كلاب را به حضرت معرفی كرد كه دارای آن ویژگی ها بود نامش فاطمه دختر حزام بن خالد بود و نیاكانش همه از دلیرمردان بودند. حضرت با وی ازدواج نمود و او نیز وظیفه مادری و سر پرستی برای فرزندان حضرت زهرا(علیها السلام) را به عهده گرفت و آنان را چون فرزندان خود بلكه بیشتر از فرزندانش دوست می داشت گویند وقتی وی را فاطمه صدا می زدند وی گفت مرا فاطمه صدا نكنید زیرا فرزندان با شنیدن نام فاطمه به یاد غم های مادرشان می افتند و ناراحت می شوند بلكه مرا خادم خود بنامید. و حضرت علی(علیه السلام) ولی را ام البنین یعنی مادر پسران نامید و به این نام شهرت یافت. در چهارم شعبان سال ۲۶ هجری قمری، حضرت عباس (ع) پا به عرصه گیتی نهاد. حضرت ابوالفضل نخستین فرزند از چنین بانوی با معرفت و حق شناسی بود. تولد وی، خانه علی(علیه السلام) و دل مولا را غرق نور و سرور ساخت وقتی كه به دنیا آمد حضرت علی(علیه السلام) در گوش او اذان و اقامه گفت نام خدا و رسول خدا را بر گوش وی خواند و نام او را عباس قرار داد.با آن كه این نوزاد بسیار خوش منظر و زیبا بود به طوری كه وی را قمر بنی هاشم نامیده اند و به ماه شب چهارده تشبیه نموده اند و حضرت وی را به نام عباس نام نهاد و آن به این علت بود كه عباس هم به معنای شیر شرزه و خشمگین است و هم به معنای عبوس و چهره گرفته زیرا كه ایشان نسبت به ظالمان چهره ای خشمگین داشتند.در روز هفتم تولدش گوسفندی را به عنوان عقیقه ذبح كردند و گوشت آن را به فقرا صدقه دادند. با آن كه هنگام تولد پدر خوشحالی می كند، حضرت گاهی قنداقه عباس خردسال را در آغوش می گرفت و آستین دست های كوچك او را بالا می زد و بر بازوان او بوسه می زد و اشك می ریخت حضرت در پاسخ ام البنین نسبت به این كار فرمود این دست ها برای كمك و یاری به برادرش حسین قطع خواهد شد.حضرت عباس در خانه علی(علیه السلام) و در دامان مادر با ایمان وفادارش و در كنار امام حسین رشد كرد و درس های بزرگ انسانیت صداقت و اخلاق را فرا گرفت تربیت خاص امام علی(علیه السلام) بی شك در شكل دادن به شخصیت فكری و روحی این نوجوان سهم عمده ای داشت روزی حضرت علی(علیه السلام) عباس خردسال خود را نشاده بود و حضرت زینب(علیها السلام) هم حضور داشت امام به این كودك عزیز گفت به بگو یك عباس گفت یك فرمود بگو دو عباس خودداری كرد و گفت شرم دارم با زبانی كه خدا را به یگانگی خوانده ام دو بگویم حضرت از معرفت این فرزند خوشحال شد و پیشانی عباس را بوسید.دلاوری های این نوجوان از زمان پدر بزرگوارش در جنگ های آن حضرت با مخالفین نمودار بود كه برخی جلوه هایی از شجاعت این نوجوان را در جنگ صفین در تاریخ ثبت كرده اند. گویند: در یكی از روزهای نبرد صفین نوجوانی از سپاه علی(علیه السلام) بیرون امد كه نقاب بر چهره داشت و از حركات او نشانه های شجاعت، هیبت و قدرت هویدا بود از سپاه شام كسی جرأت نكرد به میدان بیاید معاویه یكی از مردان سپاه خود به نام ابی شقاء كه دلاوری نام آور بود را گفت به جنگ این جوان برو وی گفت ای امیر شأن بالاتر از آن است كه جنگ وی بروم بلكه من هفت پسر دارم و یكی از آنها را می فرستم تا او را از پای درآورد وی یكی از پسرانش را فرستاد كه از پای درآمد پسر بعدی اش را فرستاد كه او هم به سرنوشت برادر قبل دچار شد تا این كه هر هفت پسر در نبرد با او كشته شدند و در این هنگام پدر خود به میدان كارزار آمد و پس از رد و بدل شدن ضرباتی چند ابن شعثاء نیز بمانند فرزندانش به هلاكت رسید كه این موجب تعجب حاضران شد حضرت علی(علیه السلام) وی را فرا خواند و نقاب از چهره اش برداشت و پیشانی اش را بوسید و در این هنگام همگان دیدند كه این نوچوان عباس بن علی قمر بنی هاشم است.و همچنین نقل كرده اند در جنگ صفین هنگامی كه سپاه معاویه بر آب مسلط بودند و سپاه اسلام در تشنگی به سر می برد جمعی را در ركاب امام حسین(علیه السلام) فرستاد كه شریعه فرات را از سپاه دشمن پس بگیرند كه در این جمع كه موفق به باز كردن راه آب برای سپاه اسلام شده بودند حضرت عباس نیز حضور داشت. پس از مرگ معاویه كه حاكم مدینه می خواست از امام حسین(علیه السلام) برای خلافت یزید بیعت بگیرد سی نفر از جوانان بنی هاشم به فرماندهی حضرت عباس با شمشیرهای برهنه بیرون خانه و پشت در ایستاده بودند و منتظر اشاره امام بودند كه اگر نیازی باشد مانع بروز هر حادثه ای شوند و اینان در تحت فرماندهی حضرت عباس قرار داشتند.حضرت امام سجاد درباره حضرت عباس می فرماید: خداوند عمویم عباس را رحمت كند كه در راه برادرش ایثار و فداكاری كرد و از جان خود گذشت چنان فداكاری كرد كه دو دستش قلم شد خداوند نیز به او همانند جعفر بن ابی طالب در مقابل آن دو دست قطع شده دو بال عطا كرد كه با آنها در بهشت با فرشتگان پرداز می كند عباس نزد خداوند مقام و منزلتی بسیار بزرگ دارد كه همه شهیدان در قیامت به او غبطه می خورد. وی تنها به عنوان یك قهرمان نامدار و دلاور مطرح نبود بلكه فضائل علمی، تقوایی او و دانش رفیع را از خردسالی از سرچمشه علوم الهی به دست آورده بود چنانچه برخی روایات اشاره به این نكته دارند كه وی از زمان كودكی شروع به تغذیه علمی نموده است.مقام فقهی او بسیار بالا بوده است و در نزد راویان مورد وثوق و اعتماد بوده است و از جهت پارسایی در درجه بالا قرار داشت چنانچه برخی از رجالیون درباره ایشان گفته اند: عباس از فقیهان و دین شناسان اولاد ائمه بود، عادل، مورد اعتماد، با تقوا و پاك بود و دیگران نیز وی را این گونه تعریف نموده اند كه عباس از بزرگان و فاضلان فقهای اهل بیت بود بلكه وی عالم استاد ندیده بود.
حضرت عباس همان جایگاه را نسبت به امام حسین(علیه السلام) داشت كه حضرت علی نسبت به پیامبر(صلی الله علیه وآله)داشت ایشان پشتوانه و تكیه گاهی برای امام حسین بودند چنانچه امیر المؤمنین چنین جایگاهی را نسبت به پیامبر داشت.عباس همان طور كه علی(علیه السلام) همیان نان و خرما به دوش می گرفت و برای مستمندان می برد او نیز به اتفاق برادرش حسین(علیه السلام) بسیاری از گرسنگان مدینه را سیر می كرد عباس همچنانكه علی كه باب حوائج دربار پیامبر بود و هر كس رو به ساحت ایشان می كرد اول علی(علیه السلام) را می خواند وی نیز باب حوائج آستان امام حسین بود و هر كس برای رفع حوائج به دربار حسین می شتافت عباس را می خواند.عباس مانند پدر كه در بستر پیغمبر خوابید و فداكاری كرد در روز عاشورا برای اطفال و آوردن آب فداكاری كرد.
القاب حضرت عباس
برای ایشان ۱۶ لقب شمرده اند كه هر كدام جلوه ای از فضائل، كرامات و عظمت وی را نشان می دهد و ما برخی از آنها را برمی شمریم.
۱ ـ عباس: چون مثل شیر حمله می كرد دلیر بود ترس در دل دشمن می ریخت و فریادهای حماسی اش لرزه بر اندام حریفان می افكند.
۲ ـ ابوالفضل: نام پسرش فضل بود و هم این كه وی پدر فضیلت و خوبی ها بود و فضل و نیكی زاده او و مولود سرشت پاكش بود.
۳ ـ ابوالقربه: (پدر مشك) به خاطر مشك آبی كه بر دوش می گرفت و از كودكی میان بنی هاشم سقایی می كرد.
۴ ـ سقا: به خاطر این كه آب آور تشنگان بخصوص در سفر كربلا بود.
۵ ـ قمر بنی هاشم: وی در میان بنی هاشم زیباترین و جذاب ترین چهره را داشت و چنین ماه درخشان در شب تار می درخشید.
۶ ـ باب الحوائج: آستان رفیعش قبله حاجات و توسل به آن حضرت بر آورند و نیاز دردمندان است.
منبع : خانواده سبز


همچنین مشاهده کنید