جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

جایگاه احزاب وگروه ها در پاکستان


جایگاه احزاب وگروه ها در پاکستان
گروه ها و احزاب مذهبی همواره در تاریخ پاکستان از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده اند بطوری که در تاریخ شصت ساله این کشور به عنوان یکی از بازیگران اصلی در عرصه سیاست نقش آفرینی کرده اند. البته حضور گروه ها و احزاب مذهبی در عرصه سیاست پاکستان در مقاطعی با نوساناتی همراه بوده اما نقطه عطف حضور مذهبی ها در سیاست به ۱۰ساله تاریخ اخیر این کشور بازمی گردد. اسلام دین رسمی این کشور است و ۹۸ درصد جمعیت پاکستان پیرو این دین هستند. اکثریت مسلمانان پاکستان سنی، حنفی مذهب و گروهی نیز شافعی مسلک می باشند. اقلیت قابل توجهی نیز که حدود ۲۵ درصد جمعیت پاکستان تخمین زده می شود؛ شیعه هستند. اساس تشکیل پاکستان دین اسلام بود از این رو ادیان دیگر نقش چشمگیری در اوضاع سیاسی این کشور ندارند. قانون اساسی جدید پاکستان (۱۹۷۳) این کشور را جمهوری اسلامی معرفی می کند. معهذا براساس قوانین پاکستان هر پاکستانی حق دارد مراسم مذهبی خود را به جا آورد و تبلیغ کند. همچنین در فرقه مذهبی می تواند مؤسسات مذهبی مربوط به خود را تأسیس؛ نگهداری و اداره نماید.
● ترکیب مذهبی در پاکستان
الف) اهل سنت که شامل فرقه های ذیل می باشند: بریلویان- دیوبندیان- اهل حدیث- وهابیان. علمای اهل سنت در پاکستان دو گروه می باشند و هریک مدارس و مراکز مذهبی متعدد دارند، یکی اهل حدیث که بسیار نزدیک به وهابیان هستند و دیگری اهل سنت که هرچند ممکن است جزو گروهی خاص از صوفیان نباشند ولی به هرحال ایدئولوژی صوفیان را دارند و به اهل تشیع از این نظر نزدیکند.
ب) تشیع؛ ۲۵ درصد مردم پاکستان را شیعیان تشکیل می دهند که بطور عمده از شیعیان امامیه هستند و بقیه نیز از فرقه اسماعیلیه و اندکی نیز زیدیه هستند. روحانیون در پاکستان دو گروه سنی و شیعه می باشند و هرکدام مراکز دینی مخصوص دارند. در این کشور بسیاری از روحانیون؛ صوفیان و اقطابی هستند که از نظر فرهنگی و ایدئولوژی به اهل تشیع نزدیک هستند هرچند نام حنفی دارند. مدارس عمده اهل سنت عبارتند از: جامعه اشرفیه و جامعه نعیمیه در لاهور؛ خیرالمدرس و دارالعلوم در ملتان، دارالعلوم حقانیه در اکوره ختک؛ جامعه اشرفیه در مشاور؛ جامعه اسلامیه در بهاولپور و مرکز تعلیمات اسلامی؛ مدرسه عربیه مظهور العلوم، مدرسه البنات ویژه بانوان جامعه خاروقیه و دارالعلم امجدیه در کراچی، اهل تشیع نیز مراکز دینی متعدد در شهرهای مختلف دارند ازجمله: مرکز بزرگ دینی المنتظر در لاهور؛ جامعه اهل بیت در اسلام آباد؛ مدرسه مؤمن، مدرسه آیت الله حکیم در راولپندی؛ مدرسه مشاع العلوم در حیدرآباد و مدرسه امام صادق در کویته. رهبر شیعیان پاکستان پس از شهادت عارف حسین حسینی؛ سید ساجد علی نقوی می باشد که رهبر نهضت نفاذفقه جعفری هم هست. مولانا حامد علی شاه؛ ملقب به حامد الموسوی رئیس مدرسه دینی مؤمن نیز یکی دیگر از رهبران شیعه می باشد که برخلاف ساجد نقوی اعتقادی به دخالت دین در سیاست ندارد. فرقه ای از شیعیان نیز به نام اسماعیلیه در پاکستان بیشتر در ایالت پنجاب و شمال غربی پاکستان وجود دارند که بطور غالب پیروان آقا محمدخان محلاتی می باشند.
فعالیت های سیاسی احزاب مذهبی تقریباً در ۳۰ سال اول تأسیس پاکستان؛ یگانه حزب مذهبی واقعی؛ جماعت اسلامی بود که در صحنه سیاست فعالیت چندانی نداشت. در دوره حکومت ذوالفقارعلی بوتو یک حزب مذهبی دیگر به نام جمعیت علمای اسلام به رهبری مفتی محمود؛ در ایالت سرحد و بلوچستان مطرح شد. در سال ۱۹۴۷ فقط ۱۳۷مدرسه در این کشور وجود داشت که تا سال ۱۹۹۴ شمار آنان بطور تقریبی به یک هزار و چهارصد مدرسه افزایش یافت. در سال ۱۹۷۹ قانون عشر و زکات در مجلس ملی پاکستان تصویب شد و طلا به هیئت های توزیع زکات پیوستند و مسئولیت توزیع پول بین فقرا و مستمندان را برعهده گرفتند و دراین مورد با دستگاه اداری محلی و مسئولان دولت رابطه برقرار کردند و بدین وسیله برای نخستین بار روحانیون تا حدودی دارای نفوذ سیاسی و اجتماعی شده و در انتخابات شرکت کردند و در سطح شهرداری، اداری و قانونگذاری در تشکیلات دولتی سهیم شدند، این وضعیت البته با فرقه گرایی مذهبی مقارن شد و دو گروه با عقاید متفاوت احزاب سیاسی مخالف یکدیگر را تشکیل دادند و هردو باکشورهای دیگر اسلامی ارتباط برقرار نمودند. درگیری های فرقه ای در زمان «ضیا الحق» رشد چشمگیری پیدا کرد. قوانین اسلامی مورداختلاف؛ گرایشات فرقه های مختلف جهت اجرای قانون شریعت؛ دسترسی مردم به سلاح وایجاد دادگاه های شرعی؛ فضای تشنج را در جامعه افزایش داد. در این مقطع تعدادی از رهبران روحانی ازجمله علامه «عارف الحسینی» رئیس نهضت اجرای فقه جعفری؛ رؤسای انجمن سپاه صحابه پاکستان «مولانا حق نواز» و «ضیاءالرحمن فاروقی» ترور شدند. در سال ۱۹۷۲ از بین ۸۹۳ مدرسه مذهبی در پاکستان ۲۵۴ دیوبندی (وهابی) ۲۶۷ بریلوی (حنفی)؛ ۱۴۴اهل حدیث (با گرایش وهابی)؛ ۴۱ شیعه و ۱۰۵ مدرسه از عقاید متفاوت دیگر بودند.
● سیاست برخی از احزاب و گروه های اسلامی پاکستان اعم از شیعه و سنی.
حزب جماعت اسلامی پاکستان؛ «ابوالا علی مودودی» حزب جماعت اسلامی را در سال ۱۹۴۱ تشکیل و هدف خود را تلاش برای ایجاد و استقرار یک دولت اسلامی اعلام کرد. این حزب نقطه نظرها و مواضعی همچون اخوان المسلمین مصر را پیگیری می کند. جماعت اسلامی در انتخابات سال ۱۹۷۰ چهار کرسی به دست آورد و در انتخابات ۱۹۷۷ از ائتلاف مزبور کنار گذاشته شد. رهبر فعلی آن قاضی «حسین احمد» است و دفاتر مرکزی آن در لاهور قرار دارد. این حزب در دوران حکومت اولیه «بی نظیر بوتو» از «نواز شریف» حمایت کرد تا قوانین اسلامی را پس از رسیدن به قدرت در پاکستان برقرار نماید. نواز شریف پس از رسیدن به قدرت؛ لایحه شریعت را تصویب نمود ولی جماعت اسلامی؛ نواز شریف را به اجرا نکردن دقیق قوانین اسلام متهم کرد. در اوایل دهه ۱۹۹۰ جماعت اسلامی در اعتراض به تصمیم دولت نواز شریف در حمایت از دولت جدید میانه روهای مجاهدین در کابل؛ از اتحاد دموکراتیک اسلامی کناره گیری کرد. قاضی حسین احمد دولت نواز شریف را به قطع حمایت از «گلبدین حکمتیار» رهبر حزب اسلامی افغانستان و شکست برنامه اسلامی کردن کامل پاکستان متهم نمود. در انتخابات اکتبر ۱۹۹۳ جماعت اسلامی که خاطره خوشی از همکاری با حزب مردم و مسلم لیگ؛ نداشت تصمیم گرفت که با عنوان جبهه جدید سیاسی به نام امت و جدای از این دو حزب در انتخابات شرکت نماید؛ ولی نتوانست آرای قابل توجهی کسب نماید.
● جمعیت العلماء اسلام
این حزب؛ گروهی حنبلی مذهب و در رشته اصحاب حدیث؛ معتقد به مکتب دیوبندی و نزدیک به وهابیت می باشد و همان حزبی است که در سال ۱۹۴۵ تحت رهبری مولانا «شبیر احمد عثمانی» برای کسب حمایت از تاسیس پاکستان ایجاد شد. پس از وقفه ای این حزب در سال ۱۹۵۰ بطور مجدد فعالیت خود را آغاز کرد. جمعیت العلماء اسلام بر تدوین قانون اساسی مبتنی بر اصول و ضوابط اسلامی تاکید می نمود. رهبر آن مولانا مفتی محمود؛ بنیانگذار و رهبر اتحاد ملی پاکستان بود که پس از وی مولانا «فضل الرحمن» رهبری این حزب را برعهده گرفت. این حزب در انتخابات سال ۱۹۷۷ در اتحاد ملی پاکستان و در مقابل حزب مردم قرار داشت. در ابتدای حکومت ژنرال ضیاءالحق؛ با وی همکاری داشتند اما در سال ۱۹۸۱ به جنبش احیای دمکراسی پیوست و رفراندوم ۱۹ مارس ۱۹۸۴ را که موضوع تجدید ریاست جمهوری وی بود؛ تحریم کرد.
● جمعیت العلمای پاکستان
این حزب در سال ۱۹۴۸ تاسیس شد. حزبی اسلامی؛ عامه پسند و نه چندان نخبه گرا؛ سنی مذهب و معتقد به سنت ها و مکتب بریلوی می باشد و از اصول مترقیانه اسلامی پیروی می کند. در مجلس ملی در ۱۹۷۰ هفت کرسی به دست آورد. این حزب نیز از اعضای اتحاد ملی پاکستان کناره گرفت. در ۱۹۸۱ به نهضت اعاده دمکراسی پیوست اما یک ماه بیشتر در این نهضت نبود.
در ۱۹۸۸ به حزب تحریک استقلال پیوست تا اتحاد عوامی پاکستان را ایجاد کند. در نوامبر ۱۹۹۰ به اتحاد دموکراتیک اسلامی پیوست و در مارس ۱۹۹۱ در اعتراض به سیاست نوازشریف در مورد جنگ خلیج فارس، از این اتحاد کناره گیری کرد. این حزب نیز به دو شاخه اصلی تقسیم می شود؛ جناح تحت رهبری مولانا «احمد شاه نورانی» و جناح تحت رهبری مولانا «عبدالستار نیازی»
● سپاه صحابه
یک گروه سنی مذهب نظامی که پیرو فرقه وهابی است. رهبر آن محمد غیاث الدین در ۳۱ مه ۱۹۹۲ در گیلگیت در شمال پاکستان ترور شد. محبوبیت این گروه در نزد افکار عمومی به دلیل اعمال خشونت بار و تروریستی بسیار پایین است. گروه مذکور که شهر جهنگ در ایالت پنجاب را به عنوان مرکز فعالیت های خود انتخاب کرده؛ مسئول اکثر فعالیت های تروریستی در پاکستان به شمار می رود. انجمن وهابی سپاه صحابه که شاخه نظامی آن لشکر جهنگوی نام دارد علاوه بر ترور بسیاری از سیاستمداران پاکستانی، عداوت شدید با نهضت فقه جعفری دارد.
● تحریک نفاذ فقه جعفری
گروهی شیعه مذهب است که در سال ۱۹۷۹ تشکیل شد تا با برنامه اسلامی کردن ضیاءالحق براساس فقه سنی مخالفت نماید. این سازمان به عنوان یک حزب سیاسی در ۱۹۸۷ ثبت شد. در ۱۹۸۴ یک جناح اصلاح طلب به رهبری عارف حسین الحسینی از جناح سنتی به رهبری «حامدعلی موسوی» جدا شد و گروه تحریک فقه جعفریه پاکستان را تشکیل داد.
عارف حسین الحسینی در اوت ۱۹۸۸ در پیشاور به شهادت رسید. پس از عارف حسین الحسینی رئیس این گروه سیدساجد علی نقوی شد. این گروه برخلاف گروه اول معتقد به فعالیت های سیاسی می باشند این نهضت در سال ۱۹۹۰ با اتحاد دمکراتیک مردم به رهبری بی نظیر بوتو ائتلاف کرد ولی در سال ۱۹۹۳ از این اتحاد خارج شد. در بیانیه نهضت؛ علت این جدایی عدم توجه حزب مردم به درخواست نهضت مبنی بر اختصاص شش درصد سهمیه برای نامزدهای این نهضت در مبارزات انتخاباتی ذکر شد. تشکیلات شیعه دیگری نیز وجود دارند که از جمله می توان به سازمان دانشجویان امامیه؛ سازمان امامیه (به سرپرستی صفدر نقوی)؛ سازمان اصغریه (تاسیس ۱۹۸۹)؛ سپاه محمد (که در اوج درگیری های فرقه ای در سال ۱۹۹۴ اعلام موجودیت کرد) و وفاق علما و جامعه المنتظر (لاهور) اشاره کرد.
● گروه اسلامی اهل حدیث
این گروه در قبال فعالیت شیعه در دهه ۱۹۷۰ شکل گرفت. ریشه آن در حرکت اصلاح طلب محافظه کارانه هندو مسلمان است که تاریخ آن به قرن ۱۹ باز می گردد. این گروه عضوی از اتحاد جمهوری اسلامی بوده و به جناح های مختلفی تقسیم شده و رهبر شناخته شده ای ندارد.
● پیوند مذهب و سیاست در پاکستان
در پاکستان هیچ سیاستمداری قادر به نادیده گرفتن نقش اسلام در تحولات سیاسی کشور نیست و اکثر سیاستمداران ترجیح می دهند تا علمای مذهبی را به عنوان یک اهرم حمایتی به سوی خود جلب نمایند. در زمان حکومت ژنرال ضیاءالحق وی با جنبه ارزشی دادن به اقدام های نظامی خود در حمایت از مجاهدین افغان در مبارزات ضدروسی آنها به طرز چشمگیری موفق شد تا علمای مذهبی را به سمت حمایت از سیاست های داخلی و خارجی خود جلب نماید. رژیم های پاکستان از حیث جهت گیری سیاسی و تعبیر و تفسیرشان از ایدئولوژی اسلامی با یکدیگر تفاوت داشتند؛ به عنوان مثال؛ رژیم ذوالفقار علی بوتو و حزب مردم پاکستان او تعبیری مردم باورانه از اسلام اختیار کردند. این حزب زیر لوای سوسیالیزم اسلامی سیاست های تعدیل اقتصادی- اجتماعی در کشور و سیاست های عدم تعهد خارجی را در پیش گرفت.
خطابه های سیاسی و اصلاح طلبانه رژیم بر مساوات و عدالت اجتماعی به عنوان اصول اساسی اسلامی و ویژگی های بنیادی جامعه و نظام حکومتی اسلامی در دوران حکومت حضرت محمد تأکید می ورزید. خط مشی حزب برای انتخابات ماه مارس ۱۹۷۷؛ در مواجهه با ناآرامی های فزایندأ شهری در اواسط دهأ ۰۱۹۷ مستلزم اصلاحات اجتماعی و آموزش اسلامی و درک و شناخت بیشتری از نقش علما و مساجد بود اما رژیم بوتو قبلا به حال عقب نشینی درآمده بود و سازمان های اسلامی محافظه کار زیر چتر اتحاد ملی پاکستان درخواست ها؛ نفوذ و اعتراضات خود را افزایش دادند. سرانجام کودتای ژوئیه ۷۱۹۷ این رژیم را برانداخت.
رژیم جدید؛ به رهبری ژنرال ضیاءالحق قطعاً از لحاظ اقتصادی- اجتماعی محافظه کارتر؛ از لحاظ سیاسی قدرتمندتر و در جهت گیری سیاست خارجی آشکارا طرفدار غرب و علی الخصوص طرفدار آمریکا بود. وی در خصوص خاستگاه برنامأ اسلامی کردن که مشهور به نظام مصطفی (نظام پیامبر یا فرد برگزیده) بود به هدایت الهی متوسل شد. دولت ضیاء به ارتباط سرنوشت اسلام و پاکستان با تداوم رژیم نظامی تأکید می ورزید. هدف عمدأ رژیم از پیگیری چنین روابط و پیوندی کسب مشروعیت، علی الخصوص در میان طبقات میانأ فرودست و در صفوف علما و نیز در میان احزاب سیاسی مذهبی محافظه کار بود.
یکی دیگر از اهداف عمدأ چنین ارتباطی؛ از اعتبار انداختن نیروهای جناح مخالف چپ گرا و لیبرال بود تا آنان را عموم مردم به منزلأ جناح غیراسلامی و از این رو بدیل های غیرقابل قبول رژیم اسلامی نشان دهند.
تمایل گروهها و احزاب مذهبی در پاکستان برای اجرای نظام اسلامی در این کشور به تدریج به گسترش مدارس مذهبی منجر شد. ضیاءالحق پس از آن که ذوالفقار علی بوتو؛ نخست وزیر پیشین را به اتهام طرح سوءقصد به جان یکی از رقبای سیاسی اش در آوریل ۹۷۹۱ به دار آویخت سعی کرد تا اثرات سیاست بوتو را در عرصه بین المللی خنثی کند.
بوتو با هدف استقلال بیشتر پاکستان از کشورهای غربی، سیاست نزدیکی به کشورهایی مانند چین را در پیش گرفته بود و در مقابل ضیاءالحق درست در دورانی که آمریکا در بحبوحأ مقابله با پیشروی کمونیسم در آسیای مرکزی به ویژه افغانستان بود سعی کرد به آمریکا نزدیک شود در حالی که بوتو از سیاست اسلامگرایی به عنوان ابزاری برای اتحاد بیشتر نیروهای داخلی پاکستان استفاده کرده بود؛ ضیاءالحق از این جریان برای افزایش محبوبیت خود استفاده کرده و آن را به سمت حرکت های افراطی سوق داد. ضیاءالحق در راستای حمایت از این سیاست که کمک های نظامی آمریکا را از او در پی داشت به حمایت و گسترش جنبش های افراطی و مسلح کردن آن ها دست زد و در مدت کوتاهی شمار زیادی از مدارس مذهبی در سراسر پاکستان پدید آمدند که در حقیقت مهدکودک جهادگرانی به شمار می رفتند که در افغانستان می جنگیدند. به این ترتیب طی سه دهه هزاران مدرسأ مذهبی با کمک های مالی دولتی و خارجی در سراسر پاکستان پدید آمدند.
مدارس مذهبی در پاکستان از جمله لال مسجد اسلام آباد که رئیس وقت آن؛ مولانا «محمد عبدالله» (پدر مولانا عبدالعزیز و عبدالرشید غازی)؛ روابط دوستانه و بسیار نزدیکی با ضیاءالحق داشت در دوران مبارزأ جهادگران علیه کمونیسم، سالانه از هزاران طلبأ جدید ثبت نام می کردند که طی چند سال به جهادگرانی تبدیل می شدند که دوشادوش سایرین در افغانستان می جنگیدند ضیاءالحق در دوره حاکمیت خود بر پاکستان موفق شد سازمان های خیریأ سعودی را متقاعد کند تا صدها مدرسه آموزش و حفظ قرآن در حاشیه مرز این کشور با افغانستان احداث کنند. در دوران ضیاءالحق برای اولین بار در تاریخ پاکستان حکومت به حمایت مالی از توسعأ آموزش های مذهبی دست زد و حتی پرداخت زکات در طول دوران حکومت ضیاءالحق برای تأمین هزینأ مدارس مذهبی برای شهروندان پاکستانی اجباری شد. این بخش از کمک های مالی به ویژه در توسعأ مدارس دیوبندی ها که شاخه ای بومی از سنی ها هستند؛ به کار گرفته شد. این شاخه از سنی ها که ریشه هایشان از مدرسه ای مذهبی در هند به همین نام (دیوبندی) می آید پیرو فقه ابوحنیفه هستند و دیدگاه های بسیار نزدیکی به وهابی های عربستان دارند. امروزه مدارس مذهبی دیوبندی ها و بریلوی ها که شاخأ بومی دیگری از سنی های جنوب آسیا هستند؛ در کنار مدارس مذهبی اهل حدیث (وهابی ها) و حتی شیعیان در سراسر پاکستان پراکنده هستند. نتیجأ سیاست ضیاءالحق گسترش حرکت های افراطی و عمیق شدن اختلافات مذهبی بود. حمایت ویژأ دولت وقت پاکستان از مدارس دیوبندی ها و اختصاص کمک های خیرین متمول خارجی به سازمان های تندروی وهابی در این دوران موجب وخیم تر شدن شدت اختلافات شد. سازمان های شبه نظامی سنی مانند سپاه صحابأ پاکستان در همین دوران تنها با هدف مبارزه با شیعیان شکل گرفتند و حرکت های شیعه نیز در پاسخ جنبش های تندرویی مانند حزب «تحریک نفوذ فقه جعفریه» را تأسیس کردند.
اوایل دهأ ۰۷۹۱ تنها چند مدرسأ مذهبی در گوشه و کنار پاکستان وجود داشتند که به شیوأ سنتی به آموزش علوم مذهبی می پرداختند و از لحاظ مدیریت و سیاست ها نیز فقط تحت نفوذ مساجد کوچک محلی بودند. براساس آمار دولتی هم اکنون ۳۱هزار مدرسأ مذهبی ثبت شده در پاکستان مشغول فعالیت هستند و به رغم این که آمار دقیقی از مدارس ثبت نشده در دست نیست گفته می شود که تعداد آن ها از مدارس ثبت شده بسیار بیشتر است. براساس گزارشی که اخیراً از سوی «مؤسسه بین المللی بحران ICG» در بروکسل؛ بلژیک منتشر شده تنها در سال ۳۰۰۲؛ ۷.۱ میلیون طلبه در این مدارس ثبت نام کرده اند. اکثر این طلاب بین ۵ تا ۸۱ سال سن دارند و از فرزندان خانواده های فقیر پاکستانی هستند. همچنین به خاطر فقدان سیستم قانونی ناظر بر فعالیت یتیم خانه ها سالانه هزاران تن از کودکان بی سرپرست نیز از این مدارس سردرمی آورند. تعداد طلبه های خارجی نیز که در این مدارس تحصیل می کنند هزاران نفر برآورد می شود که اکثریت آن ها را طلبه های افغانی تشکیل می دهند بیشتر این مدارس که پیش تر تحت حمایت حکومت قرار داشتند؛ اکنون برای تأمین هزینه هایشان به کمک های سازمان های خیریه مذهبی (که بخشی از نهادهای مذهبی هستند) وابسته اند و بخش قابل توجهی از اعانات را از پاکستانی های مهاجر در سایر کشورها و سازمان های خیریه اسلامی بین المللی دریافت می کنند. برای مثال جامعأ پاکستانی تبارهای ساکن بریتانیا که در سال های اخیر رفته رفته به یکی از منابع اصلی درآمد مدارس مذهبی تبدیل شده؛ براساس گزارش ICG سالانه حدود ۰۹ میلیارد روپی (معادل ۱.۵ میلیارد دلار) به این مدارس کمک می کند که این مبلغ تقریباً با درآمد سالانه دولت پاکستان از محل مالیات های مستقیم برابر است.
این واقعیت که مدارس مذهبی پاکستان بخشی از نظام آموزشی و کارآمدتر از بخش رسمی و دولتی هستند؛ بدرستی مورد توجه قرار نگرفته است. اکنون بیش از دوازده هزار مدرسه مذهبی با گرایش رادیکال اسلامی در پاکستان وجود دارند که به لحاظ مالی به صورت مستقیم به حمایت دولتی وابسته نیستند. اصلی ترین ماده درسی در این مدارس، جهاد الگوی ترکیبی ایدئولوژیکی مکتب دیوبندی و مکتب سلفی است. مکتب دیوبندی ریشه در شکست قیام مسلمانان هند در سال ۷۵۸۱ و انحلال رسمی حکومت گورکانیان و تسلط کامل انگلیس دارد. علمای طراز اول در بررسی علل شکست به جهاد رسیدند و با تأسیس مدرسه دینی دیوبند که در آن زمان دهکده ای کوچک بود؛ آموزش جهاد را برای آزادی دوباره هند در رأس مواد درسی قرار دادند. این مدرسه در عالم اهل سنت تاثیرات بسیارعمیقی بر جای گذاشت و از آنجا که تدریس هرگونه علوم جدید که وابسته به قدرت استعماری تلقی می شد ممنوع اعلام گردید طلاب و علمای مکتب دیوبندی با دیدگاهی حزبی تربیت شدند و بازگشت به اصل اسلام آن طور که آنها برداشت می کردند؛ در اولویت آموزش قرار گرفت. علمای دیوبندی بعدها در استقلال شبه قاره هند و تأسیس پاکستان نقش موثری پیدا کردند، هرچند که مکاتب فکری دیگری نظیر مکتب بریلویی و مکتب یلورودی به وجود آمدند و با مکتب دیوبندی رقابت کردند؛
اما در هر حال دیدگاه جهادی مکتب دیوبندی غلبه یافت. اتفاق مهمی که باعث شد دیدگاه مکتب دیوبندی در شرایط کنونی تقویت شود تحولات افغانستان و اشغال این کشور بوسیله ارتش سرخ اتحاد شوروی سابق بود، امر جهاد مورد توجه قرار گرفت و مکتب دیوبندی که در اساس بر تفکر ضدانگلیسی و غربی متکی بود؛ اولویت خود را جهاد در افغانستان قرار داد. مدارس مذهبی پاکستان مورد حمایت دولت این کشور قرار گرفتند و در تقسیم بین المللی کار در جهاد افغانستان؛ حمایت مالی مدارس مذهبی به کشورهای ثروتمند عرب حوزه خلیج فارس و در راس آنها عربستان سعودی پیوند خوردند. واقعیت آن است که مدارس مذهبی در پاکستان دردوره جهاد بشدت مورد حمایت دستگاه امنیتی این کشور موسوم به «آی اس آی» قرار گرفتند و در کنار آموزش ایدئولوژیک؛ آموزش نظامی طلاب و جهادگران در گسترده ترین سطح ممکن مورد توجه بود.
علمای دینی مسئولیت آموزش ایدئولوژیک طلاب را برعهده داشتند و افسران امنیتی آی اس آی آموزش نظامی آنها را پذیرفتند. هرگاه بدون پیشداوری شرایط کنونی افغانستان و پاکستان و ارتباط آنها با تفکری که از آن به نام طالبانیزه کردن قدرت یاد می شود را مورد ارزیابی قرار دهیم؛ محصول پیوند سلفی گری و تفکر دیوبندی نیروئی مهم ایدئولوژیک خواهند بود. طالبان و القاعده بدون شک محصول همین واقعیت هستند. سازمان القاعده که نماد رهبری آنها در «بن لادن» با تحصیلات دانشگاهی در رشته مهندسی و «ایمن الظواهری» دکترای پزشکی و جراحی متمرکز شده است؛ در حقیقت بوسیله یک اردنی فلسطینی تبار به نام «اعظم» در پیشاور بنیانگذاری شده است. ترکیب این سه شخصیت جالب است: فلسطینی و اردنی (اعظم)؛ یمنی-عربستان سعودی (اسامه بن لادن) و مصری (الظواهری) این ترکیب درست پایگاه دیدگاههای افراطی جهان عرب را در مصر؛ عربستان سعودی، اردن و یمن نشان می دهد. یک واقعیت مهم دیگر این است که قومیت پشتون در پاکستان و افغانستان به عنوان تقویت کننده و یاری دهنده جهاد براساس الگوی ترکیبی مکتب دیوبندی و سلفی هستند.
سخن پایانی اینکه علت کثرت احزاب و فراوانی گروه های دینی و سیاسی و وجود اختلافات مذهبی و عقیدتی و قومی که در این دیار دیده می شود و پاره ای از آن اختلافات در سطح جامعه بطور کامل محسوس و ملموس و آشکار است؛ یکی به لحاظ جمعیت زیاد این سرزمین است که افکار مختلف را در پی آورده؛ در نتیجه گروه گرایی مذهبی و سیاسی را به دنبال داشته است از طرف دیگر وجود اسلام به عنوان عامل تشکیل کشور پاکستان و همچنین قوانین اساسی که در چارچوب موازین اسلامی تدوین گردیده باعث کمک به رشد احزاب و گروه های اسلامی گردیده است. اما وجود احزاب متعدد و فراوان اسلامی، پراکندگی آنها و وجود عقاید و دیدگاههای گوناگون درمیان مردم پاکستان باعث عدم موفقیت احزاب اسلامی در انتخابات پارلمانی شده است و این احزاب هیچ گاه نتوانسته اند که به طور مستقل حکومت را به دست گیرند.
خبرگزاری جمهوری اسلامی
منبع : روزنامه کیهان