شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


تاریکی، شوالیه جوانی بود که با شیاطین درونش می جنگید


تاریکی، شوالیه جوانی بود که با شیاطین درونش می جنگید
با نزدیك شدن به پایان فیلم پر سر و صدای «آغاز بتمن»، كریستین بیل هنرپیشه جوان و جذاب انگلیسی كه در نقش بتمن بازی می كند، دختری (كتی هلمز) را از دردسر نجات می دهد و به مخفیگاه خود می برد. وقتی این صحنه از فیلم را می بینیم بعید است به این موضوع فكر نكنیم كه چه خوب می شد اگر بتمن به جای این كه این دختر را به مخفیگاه خود ببرد، سعی می كرد تا از شر این هنرپیشه لوس و پررو خلاص شود، دختری كه با مسخره بازی هایش در پشت صحنه، روند ساخت فیلم را در معرض خطر قرار داده بود. اگر چنین اتفاقی می افتاد شاید جالب ترین عملیات نجات در این فیلم نه به وسیله دلاور شنل پوش بلكه به وسیله كارگردان این فیلم، كریستوفر نولان، انجام می شد.
«آغاز بتمن» هفتمین فیلمی است كه از سری داستان های كمیك بتمن ساخته شده است و البته اولین فیلمی است كه بتمن را به قلمرو اسطوره های بزرگ سینما می برد؛ تلاش برای شكل گرفتن در زیر سایه آمریكایی ها به جای زندگی میان جاذبه های پر زرق و برق آنها آغاز بتمن استفاده مؤثری است از اصالت داستان كمیك باب كین (خالق شخصیت بتمن) كه قدرت و جذابیت خود در این فیلم را مدیون دو نفر است: اول كارگردان كه از اطلاعات و امكاناتش به خوبی استفاده می كند و دوم ستاره فیلم كه اهمیت و جدیت كار را درك كرده و تمام سختی ها را تحمل می كند. كریستین بیل بازیگری را تقریباً از دو دهه پیش با فیلم «امپراتوری خورشید» ساخته استیون اسپیلبرگ آغاز كرد و با بازی خوب خود در فیلم «روانی آمریكایی» به شهرت رسید. روانی آمریكایی فیلمی ترسناك و روشنفكرانه بود كه اكنون به نظر می رسد پیش زمینه ای بوده است بر بتمن و شاید بتوان درباره آغاز بتمن گفت كه «روانی آمریكایی برگشته است، اما این بار با لباس تنگ».
كریستین بیل به زیبایی شخصیتی انتقام جو خلق كرده - به آراستگی یك پلنگ به اندازه ای سریع كه حتی عاشق پرشورش را هم دچار تردید می كند. بتمن او فرسنگ ها دورتر از بتمن كارتونی «آدام وست» است كه در اواسط و اواخر دهه ۱۹۶۰ از تلویزیون آمریكا پخش می شد و ذره ای هم حیرت انگیز نبود. كریستین بیل حتی از نقش مایكل كیتن، كه در «بتمن» ساخته تیم برتن در سال ۱۹۸۹ و دنباله شوخ آن در سه سال بعد در نقش بتمن بازی كرده بود و به نقشش لطمه زده بود، فراتر رفته است. اصالت خانوادگی در داشتن شخصیت اشرافی متكبر كه مكمل لازم برای خود بزرگ بینی وسواس گونه بتمن است، چیزی است كه مایكل كیتن نتوانسته بود در نقشش انتقال دهد ولی كریستین بیل آن را به راحتی به نقش درآورده است. نكته ای كه كریستوفر نولان بهتر از هر كارگردانی قبل از خود فهمیده است این است كه بدون بروس وین، بتمن فقط یك دیوانه ثروتمند با توهماتی از نجابت با لباس های سیاه و یك شنل است. بدون رسم و رسوم و آداب دانی اجدادی این مرد خفاشی عجیب و غریب، ابر قهرمانی بدون حس انسانیت، انتقام جویی بدون وجدان است.
نكته جالب دیگر، فیلمنامه خیلی خوب نولان و دیوید س. گویر است؛ در این فیلمنامه كریستوفر نولان داستان بتمن را كم و بیش از ابتدا شروع كرده و مهم ترین ضربه روحی بتمن كه مرگ پدر و مادرش است را یادآوری می كند. نولان به شكلی روایی و خلاصه با احساساتی ملموس، صحنه وحشتناكی را به نمایش در می آورد، شرح دادن لحظه ای كه آقای وین جوان شاهد تیر خوردن و مرگ والدینش در یكی از كوچه های گاتهام سیتی است و به این ترتیب مقدمات سفری بلند و ناآشنا برای بروس وین شكل می گیرد.
داستان از بروس وین جوان در میانه این سفر در نقاط دور دستی در آسیا شروع می شود، جایی كه او به گروهی جنایتكار كه خود را «انجمن سایه ها» می نامند و در خفا پیمان بسته اند بر می خورد. انجمن سایه ها به وسیله (كن واتانبه) یك جنگجوی كاراته كار و دستیارش هنری دوكارد (لیام نیسن) رهبری می شود. انجمن از بروس دعوت می كند كه به آنها بپیوندد، پیشنهادی كه بعداً بروس به طرز خشونت آمیزی رد می كند. پس از آن به گاتهام سیتی بر می گردد جایی كه او را با دو شخصیت خواهیم شناخت، یكی ثروتمندترین مرد شهر و دیگری فرشته نجات شهر.
در داستان فیلم شخصیت های دیگری نیز درگیر هستند مانند یك لرد جنایتكار پرزور و قدرت (با بازی تام ویلكینسن) و روانكاوی كه به زندگی منزجر كننده ای روی آورده (با بازی سیلیان مورفی) و همچنین آخرین پلیس گاتهام سیتی، جیمز گوردن با بازی گی اولدمن كه در نقش خود تأثر عاطفی متعادلی به وجود می آورد.
جالب است كه انتخاب خوب بازیگران، فیلمنامه منسجم و ارزیابی امكانات اولیه با یك فیلم براساس داستانی كمیك چه می تواند بكند. بر خلاف ربرتو رودریگوئز، كه با وفاداریش به كمیك فرانك میلر، شیره داستان «شهر گناه» را كشید، كریستوفر نولان با احترام و احتیاط به شخصیت بتمن نزدیك شده است نه با تقدس. این مسأله به خوبی روشن است كه نولان قبل از ساخت این فیلم، مجموعه های مختلف بتمن را به خوبی بررسی كرده و تأثیر زیادی از شخصیت بتمن بازسازی شده آقای میلر در دهه ۱۹۸۰ گرفته كه در كنار هویت قهرمانی این شخصیت، «جنگجوی تاریكی» بودن آن را رواج داد؛ بتمن نولان نیز همچون بتمن میلر توسط شیاطین شكنجه روحی و جسمی می شود. در دنیایی غیر قابل اعتماد كارگردانی پیدا می شود كه شخصیتی را مطلوب نظر ما می سازد، قهرمانی كه بین عدالت و انتقام، صلح خواهی و قدرت طلبی گرفتار شده است.
این تلاش و كشمكش، وقار و سنگینی مورد نیاز داستان را شكل می دهد. اما چیزی كه در این فیلم خیلی لذتبخش است چگونگی متعادل كردن مؤلفه های تاریك و روشن داستان و نیز مرتب كردن و چیدن مؤلفه های ژانری شناخته شده به روش های غیر قابل پیش بینی توسط كریستوفر نولان است. ممكن است، به خاطر فیلم های زیادی كه دیده ایم و كمیك های بسیاری كه خوانده ایم، فكر كنیم كه غار خفاش را، به همان اندازه كه با اتاق دوران كودكیمان آشنا بودیم، می شناسیم ولی دیدن غاری كه بروس وین در میان آن ایستاده و به وسیله ابری از خفاش هایی كه مارپیچ گونه پرواز می كنند، احاطه شده است برای ما تازگی دارد. ماشین بتمن نیز جالب است. این ماشین شبیه [جیپ] هامری است كه به وسیله یك [زره پوش] برادلی صاف و پهن شده باشد و بعد بخواهند با وصل كردن لاستیك های پهن و زدن رنگ سیاه نسبتاً ماتی به آن، آن را برای مسابقات اتومبیلرانی داخل شهر آماده كنند.
«آغاز بتمن» به عنوان فیلمی كه قهرمان اصلی آن سوژه بسیاری از فیلم های كودكان بوده، فیلمی طولانی است اما پایان شبه بروكهایمری آن نمی تواند از جذابیت های آن بكاهد. كریستوفر نولان باید كار خودش را بكند: فرد آستر [بازیگر فیلم های موزیكال] زمانی مطمئن می شد فیلمش ساخته شده كه شما توانستید آن را در سینما ببینید. نظریات نولان زمانی اهمیت زیاد دارند كه در حال فیلمبرداری از قهرمانش است. هنوز چیزی كه «آغاز بتمن» را به موازات «دنیای روح» ساخته تری تسویگوف موفق ترین اقتباس از داستان های كمیك می سازد، نقدهای پر سر و صدا، نوشته های كودكانه و... نیست، بلكه در شیوه دعوت نولان از ما برای دیدن بروس وین است؛ كنار هم قرار دادن مؤلفه های هویتی بتمن تا آنجا كه ما را شریك اسرار یك افسانه می كند، همان حسی كه وقتی برای اولین بار یك كتاب كمیك را می خواندیم احساس كردیم.


| مترجم: فاران اتحاد
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید