جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بیم ها و نگرانیهای بزرگ پیامبرصلی الله علیه و آله


بیم ها و نگرانیهای بزرگ پیامبرصلی الله علیه و آله
همچون هر باغبان دلسوز و زحمت كشیده‌ای كه عمر خود را پای نهال‌ها و بذرهایش گذاشته و در سال‌های پیری، نگران باغ پس از خویش است، پیامبر رحمت و معلم بشریت حضرت رسول صلی الله علیه و آله نیز، در سال‌های آخر عمر، نگران وضع امت پس از رحلت خویش بود.
نگرانی‌های پیامبر صلی الله علیه و آله، در زمینه‌های مختلف بود، چرا كه آفت‌ها و عارضه‌هایی كه دامنگیر انسان میگردد، متفاوت است. رسول خدا صلی الله علیه و آله در آن سال‌ها، نگرانی خویش را نسبت به وقوع این حوادث - پس از خویش- ، ابراز داشته و آنها را پیش بینی كرده بود.
برخی از این موضوعات نگران كننده، حاكی از نوعی "رجعت" در امت مسلمان است، یعنی كمرنگ شدن ارزش‌های الهی و اسلامی و احیای دوباره معیارهای جاهلی و سر برآوردن خوی و خصلت‌های غیر انسانی، كه به بركت اسلام، قطع شده بود و در عصر پس از رسول، بار دیگر جان گرفت و معیارها را برهم زد. این نوع رجعت به جاهلیت، كه از نگرانی‌های عمده آن حضرت بود، برای هر مصلحی كه با رهبری خویش، امتی و فرهنگی و نظامی پدید آورده باشد، وجود دارد، چرا كه نسل دوم و سوم در یك حركت انقلابی و نهضت اصلاحی، اغلب دارای آن روحیات، باورها، انگیزه‌ها، شناخت‌های عینی و تجربه‌های محسوس "انقلابیون اولیه" و "سابقون" نیستند و زمینه سیر قهقرایی و بازگشت به شرایط پیش از تحول و نهضت، در آنان فراهم‌تر است و دشمنان هم از همین "زمینه" ها بهره میگیرند و به دگرگون سازی "فرهنگ انقلاب" میپردازند.
اینك بر نگرانی‌های رسول خدا صلی الله علیه و آله مروری میكنیم، تا دستمایه عبرت و الهام برای امروز ما باشد.
حضرت علی علیه السلام میفرماید: كنار پیامبر خدا نشسته بودیم. حضرت سر بر دامن من گذاشته بود و چشمانش در خواب. سخن از دجال میگفتیم و بیم از اغواگریهایش، كه پیامبر بیدار شد و با چهره‌ای بر افروخته فرمود: بیش از دجال، بر شما از غیر دجال بیمناكم. بیم من از پیشوایان و زمامداران گمراه گر و ریخته شدن خون خاندانم پس از من است.
●سرنوشت رهبری
برای رسول خدا به عنوان رهبر، تداوم راه بسیار مهم بود. فلسفه سیاسی اسلام نیز قالب امامت و وصایت را برای تداوم راه پیامبر و استمرار حاكمیت اسلامی پس از رحلت آن حضرت، پیش‌بینی كرده بود. بارها و بارها آن حضرت، نسبت به جانشینی خویش و وصی خود، سخن گفته، رهنمود داده و تكلیف را معین كرده بود. اما صریح‌ترین و اساسیترین و به یاد ماندنیترین شكل آن اعلام و تعیین، حادثه غدیرخم بود، آن هم با فرمان صریح و قطعی خداوند كه حكم پروردگار را به مردم ابلاغ كند. نزول آیه "یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیك من ربك..."(۱) در این راستا بود، اما رسول خدا صلی الله علیه و آله بازهم بیمناك از پیامد این اعلام، و نگران از واكنش مردم نسبت به آن بود، چون رگ و ریشه‌های جاهلی بازمانده در فكر و دل برخی از اصحاب را میشناخت و كمی تامل و درنگ نسبت به اظهار و ابلاغ آن پیام داشت.(۲) تاكید آیه بر این كه "خداوند تو را از گزند مردم حفظ می كند؛ والله یعصمك من الناس" اشعار به همین دلواپسیهای پیامبر خدا دارد.
پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت به این كه قریش، پس از رحلت آن حضرت با علی علیه السلام و مساله خلافت چه خواهند كرد و مظلومیت این خاندان و كنار زدن امیرمومنان از صحنه سیاسی و حق قطعی و مشروعش، بارها اظهار نگرانی كرده بود و وقایع بعدی را به حضرت علی علیه السلام یادآور شده بود. آن پیامبر دلسوز و آینده نگر، پیش‌بینی میفرمود كه فاسقان و طغیانگران قریش، علی علیه السلام را مظلوم سازند (۳) و به آن حضرت چنین ابراز میكرد كه: بیم آن دارم كه اگر بر سر خلافت و حق خویش با آنان به كشمكش بپردازی و منازعه كنی، تو را بكشند. (۴) و میفرمود: اما التی اخافها علیه، فغدر قریش به من بعدی(۵)؛ آنچه كه نسبت به آن بیم دارم، آن است كه قریش پس از من با او از در نیرنگ و حیله در آیند.
و دیدیم كه نگرانی حضرت رسول اكرم بجا بود و مظلومیت و محرومیت ۲۵ ساله امیرالمومنین از حق خویش، شاهدش.
پیامبر اكرم فرمود: بیشترین بیمی كه بر امت خودم پس از خویش دارم، كسب‌های حرام و درآمدهای نامشروع و شهوت پنهانی و رباست."
سرمستی مال و طغیان ثروت، خیلیها را بر زمین میزند و بسیاری از مدعیان ایمان، از آزمایش پول موفق بیرون نمیآیند و پای اراده شان در لغزشگاه مال دنیا میلغزد و به عیاشی و بیدردی مبتلا میشوند.
●مظلومیت اهل‌بیت علیهم السلام
كینه‌های قریش نسبت به بنیهاشم و پیامبر و عترت او، از بین رفتنی نبود. پیامبر هم با چشم بصیر خویش، آینده و مظلومیت خاندانش را میدید و بارها با علی علیه السلام و زهرا علیهاالسلام در این باره سخن گفته و خون گریسته بود. از سخنان اوست كه: "ابكی لذریتی و ما تصنع بهم شرار امتی من بعدی."(۶)
حضرت علی علیه السلام میفرماید: كنار پیامبر خدا نشسته بودیم. حضرت سر بر دامن من گذاشته بود و چشمانش در خواب. سخن از دجال میگفتیم و بیم از اغواگریهایش، كه پیامبر بیدار شد و با چهره‌ای برافروخته فرمود: بیش از دجال، بر شما از غیر دجال بیمناكم. بیم من از پیشوایان و زمامداران گمراه گر و ریخته شدن خون خاندانم پس از من است.(۷)
این نگرانیها را حتی در زمان خویش نسبت به مكر و دشمنی یهود با عترتش نیز داشت. در واقعه گم شدن امام حسن و امام حسین علیهماالسلام در دوران كودكی و نگرانی پیامبر و حضرت زهرا علیهاالسلام نسبت به جان آن دو فرزند عزیز و یافته شدن آن دو در زیر درختی در باغ ابی دحداح، پیامبر نگرانی و بیم خویش را از كید یهود نسبت به جان حسن و حسین علیهماالسلام ابراز فرمود. (۸)
این رشته، بسیار دراز دامن است و به همین اشاره بسنده می كنیم.
●هواپرستی امت
بیشترین نقل‌های روایی درباره نگرانی پیامبر، نسبت به همین موضوع است، یعنی عارضه تبعیت از هوای نفس و در سر پروراندن آرزوهای دور و دراز، كه نشانه وابستگی به دنیا و مظاهر آن است؛ نتیجه طبیعی این دو بیماری اخلاقی، دور شدن از حق و فراموش كردن قیامت است و همین، برای سقوط یك فرد یا امت كافی است.
این نگرانی با تعابیر متفاوت و متواتر نقل شده كه به چند نمونه اشاره می شود:
"ان اخوف ما اخاف علیكم اتباع الهوی و طول الامل، اما اتباع الهوی فیصد عن الحق و اما طول الامل فینسی الاخره(۹)؛ آنچه كه بیش از هر چیز بر شما بیم دارم، پیروی از هوای نفس و آرزوی دراز است؛ هواپرستی،- آدمی را- از حق باز میدارد و آرزوی دراز، آخرت را از یاد انسان می برد."
این مضمون با عباراتی شبیه همین، از حضرت علی علیه السلام و امامان دیگر نیز نقل شده است.
پیامبرخدا صلی الله علیه و آله در سخنی دیگر فرموده است:
"شر ما اتخوف علیكم اتباع الهوی و طول الامل، فاتباع الهوی یصرف قلوبكم عن الحق و طول الامل یصرف هممكم الی الدنیا... (۱۰)؛ بدترین چیزی كه بر شما بیمناكم، پیروی از هوای نفس و طول آرزوست؛ هواپرستی، دل‌هایتان را از حق برمیگرداند و آرزوی دراز، همت‌های شما را به دنیا مصروف می سازد... ."
بیشترین نقل‌های روایی درباره نگرانی پیامبر، نسبت به عارضه تبعیت از هوای نفس و در سر پروراندن آرزوهای دور و دراز، كه نشانه وابستگی به دنیا و مظاهر آن است، نتیجه طبیعی این دو بیماری اخلاقی، دور شدن از حق و فراموش كردن قیامت است و همین، برای سقوط یك فرد یا امت كافی است. پیامبر اكرم می‌فرمایند: "آنچه كه بیش از هر چیز بر شما بیم دارم، پیروی از هوای نفس و آرزوی دراز است؛ هواپرستی،- آدمی را- از حق باز میدارد و آرزوی دراز، آخرت را از یاد انسان می برد."
●دنیا زدگی
نگرانی دیگر پیامبر آن بود كه با دست یافتن مردم به مال و ثروت و چشیدن شیرینی دنیا، دل‌های آنان دنیازده شود و از ارزش‌ها دست بشویند و در كسب‌ها و در آمدها مراعات حلال و حرام ننمایند و هدفشان انباشتن ثروت و افزودن مكنت باشد، از هر راه كه باشد. نتیجه این دنیازدگی، فراموشی خدا و آخرت و در نهایت، سقوط اخلاقی است و دور شدن از ساده زیستی و گرفتاری در دام تجملات.
حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله میفرماید:
"لكنی اخاف ان یفتح علیكم الدنیا بعدی فینكر بعضكم بعضا و ینكركم اهل السماء عند ذلك (۱۱)؛ بر شما از آن بیم دارم كه پس از من دنیا به روی شما گشوده شود (و به دنیا و ثروت برسید.) آنگاه یكدیگر را نشناسید! آن وقت است كه آسمانیان هم شما را نشناسند.
و در بیانی دیگر چنین میفرماید:
"ان اخوف ما اتخوف علی امتی من بعدی هذه المكاسب المحرمه و الشهوه الخفیه و الربا (۱۲)؛ بیشترین بیمی كه بر امت خودم پس از خویش دارم، این كسب‌های حرام و درآمدهای نامشروع و شهوت پنهانی و رباست."سرمستی مال و طغیان ثروت، خیلیها را بر زمین میزند و بسیاری از مدعیان ایمان، از آزمایش پول موفق بیرون نمیآیند و پای اراده شان در لغزشگاه مال دنیا میلغزد و به عیاشی و بیدردی مبتلا میشوند. این نگرانی را رسول خدا صلی الله علیه و آله در ذیل چند نگرانی دیگر بیان كرده و این گونه اشاره فرموده است: "او یظهر فیهم المال حتی یطغوا و یبطروا (۱۳)؛ بیم آن دارم كه... یا ثروت در میان آنان آشكار شود، تا آن جا كه به طغیان و سرمستی برسند."
و در حدیث دیگری تعبیر "او دنیا تقطع رقابكم..."(۱۴) آمده است، "دنیایی كه گردن‌های شما را قطع میكند."
حوادث پس از رحلت پیامبر و مسابقه برخی از امت او در زراندوزی و دنیاطلبی و روی آوردن به كاخ نشینی و تجملات و عیش و نوش و... شاهدی بر درستی نگرانی رسول خدا از آینده امت خویش است.
●فتنه و گمراهی
به هم آمیختن حق و باطل و آشفته ساختن مرزها و معیارها و زیر پا گذاشتن اصول و انكار مسلمات دین، موجب میشود عده‌ای از هدایت دست بشویند و گمراه شوند. در این جا نقش آنان كه كار فكری میكنند و با افكار و اندیشه‌های مردم سروكار دارند، حساس‌تر است.
دانایان و دانشمندان، همچنین زمامداران و مسئولان نیز در گمراه شدن مردم نقش دارند و اگر بلغزند، جامعه را به اشتباه و لغزش میاندازند. در این زمینه‌ها به چند حدیث اشاره میكنیم:
آن حضرت فرمود:
"انما اخاف علی امتی الائمه المضلون...(۱۵)؛ بر امت خویش، از زمامداران گمراه كننده بیمناكم."
و فرمود: "انی اخاف علیكم استخفافا بالدین و بیع الحكم و قطیعه الرحم و ان تتخذوا القرآن مزامیر، تقدمون احدكم و لیس بافضلكم (۱۶)؛ بر شما از آن بیم دارم كه دین، سبك شمرده شود؛ حكم و داوری، خرید و فروش شود؛ پیوندهای خانوادگی از هم بگسلد؛ قرآن را وسیله ساز و آواز قرار دهید و كسانی را جلو بیندازید كه برترین شما نیستند."
در حدیثی دیگر نگرانی پیامبر خدا از لغزش عالمان و مجادله منافقان با قرآن و دنیاطلبی بیان شده است و این كه در این سه مورد، انسان باید خود را متهم بداند و از این لغزشگاه‌ها مصون و در امان نپندارد.(۱۷)
همچنین گمراهی پس از هدایت، فتنه‌های گمراه كننده، شكم و شهوت، از عوامل دیگر نگرانی آن حضرت به شمار آمده است، آن جا كه میفرماید:
"ثلاثه اخافهن علی امتی من بعدی: الضلاله بعد المعرفه و مضلات الفتن و شهوه البطن و الفرج."(۱۸)در حدیثی سه خصلت دیگر موجب نگرانی حضرت رسول اكرم بیان شده است: یكی آن كه قرآن را به غلط تاویل كنند و معانی و تفاسیر آن را نادرست و به دلخواه و مطابق سلیقه و گرایش خود معنی كنند، دیگر آن كه در پی لغزش عالمان باشند تا از رهگذر مطرح ساختن اشتباهات علما، به فتنه گری و تشویش اذهان بپردازند، سوم آن كه با فراوان شدن مال و ثروتشان دچار اسراف و اتراف و طغیان و خوشگذرانی شوند. و اینك متن حدیث:
"انما الخوف علی امتی من بعدی ثلاث خصال: ان یتاولوا القرآن علی غیر تاویله او یتبعوا زله العالم، او یظهر فیهم المال حتی یطغوا و یبطروا..."(۱۹)
در حدیثی سه خصلت كه موجب نگرانی حضرت رسول اكرم بوده، بیان شده است: یكی آن كه قرآن را به غلط تاویل كنند و معانی و تفاسیر آن را نادرست و به دلخواه و مطابق سلیقه و گرایش خود معنی نمایند، دیگر آن كه در پی لغزش عالمان باشند تا از رهگذر مطرح ساختن اشتباهات علما، به فتنه گری و تشویش اذهان بپردازند، سوم آن كه با فراوان شدن مال و ثروتشان دچار اسراف و اتراف و طغیان و خوشگذرانی شوند.
●سلطه و نفوذ منافقان
همیشه بزرگ‌ترین خطر برای هر نهضت و انقلاب، یا مكتب و آیین، تحركات عناصر نفوذی بیگانه به داخل مجموعه‌های خودی و انقلابی بوده است. نفاق، همزبانی و همراهی ساختگی دروغین كسانی با امت اسلام است كه در دل، هیچ عقیده‌ای به مبانی و ارزش‌ها ندارند و با زبان بازی و زرنگی و همرنگی ظاهری، خود را داخل نیروها جا میزنند و از پشت ضربه می زنند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله در طول دوران حكومت در مدینه، با پدیده منافقان دست به گریبان بود، و عمیق‌تر آن كه كسانی در زمره اصحاب و همراهان او بودند كه در دل عقیده‌ای به دین و رسالت نداشتند، اما با گفتن شهادتین و شركت صوری در نماز و برنامه‌های دیگر، خود را در صفوف مسلمانان جا زده بودند و پس از رسول خدا، برای اعاده جاهلیت و شرك، به دست و پا افتادند و فتنه گریها كردند.
نگرانی رسول خدا از این دشمنان خوش خط و خال اما زهرآگین بود، نه از مومن یا كافر، كه ایمان یا كفر خویش را به صراحت اظهار میكردند.
فرموده است: "ولكنی اخاف علیكم كل منافق حلوا للسان...(۲۰)؛ از منافق شیرین زبانی بر شما بیمناكم كه حرف‌هایش برایتان آشناست، ولی عمل و رفتارش به گونه‌ای است كه نمیشناسید."
در حدیث دیگر صریح‌تر بیان فرموده است:
"انی لا اتخوف علی امتی مومنا ولا مشركا، فاما المومن فیحجزه ایمانه و اما المشرك فیقمعه كفره، ولكن اتخوف علیكم منافقا علیم اللسان، یقول ما تعرفون و یعمل ما تنكرون (۲۱)؛ من هرگز بر امتم از سوی مومن و مشرك بیمناك نیستم؛ مومن را ایمانش باز میدارد و مشرك را كفرش ریشه كن میسازد. لیكن نگرانی و بیم من بر شما از سوی منافق دانا زبان است كه میگوید آنچه را میشناسید و عمل میكند آنچه را نمیشناسید."
چنین منافقانی كه مجهز به دانش دین و آشنا به زبان انقلاب‌اند، در پیكره امت اسلامی نفوذ میكنند و به نام دین حرف میزنند و عمل میكنند و از درون ضربه میزنند. چنین كسانی پس از پیامبر خدا، بر سرنوشت دین و دنیا و حكومت و خلافت مسلط شدند و اوج آن، استیلای امویان بر خلافت اسلامی بود كه پس از قدرت یافتن، كفر درونی خویش را آشكار ساختند و ضربه‌های جبران ناپذیر زدند. معاویه و یزید را از بارزترین آنان میتوان شمرد.
نگرانی رسول خدا از نقش منافقان، هشداری برای فرزندان انقلاب و مسلمانان آگاه است كه نامحرم را به حریم نظام اسلامی راه ندهند و فریب چهره‌های انقلابی نما و حرف‌ها و شعارهای فریبنده را نخورند كه آنچه میگویند، تنها در نوك زبان است، نه در ژرفای دل و عمق باور.
●جعل و نسبت‌های دروغ
دروغ بستن به رسول خدا صلی الله علیه و آله هم در زمان حیات آن حضرت بود و آزارش میداد كه كسانی حرف‌هایی را به دروغ از قول حضرتش نقل میكردند، هم نسبت به آینده و پس از وفاتش نگران آن بود كه هر كس هر چه را میخواهد به او نسبت دهد و حاكمان برای توجیه مفاسد خویش یا كوبیدن هر كس و هر چیزی، به حدیثی ساختگی از زبان پیامبر، تمسك جویند.
پیامبر اكرم كسانی را كه به او دروغ بندند، نفرین و لعنت كرده است و وعده دوزخ بر ایشان داده است.(۲۲)
از جمله در خطابه بلیغ و تاریخی خویش در حجهٔ الوداع، كه بسیاری از گفتنیها، توصیه‌ها، هشدارها و نگرانیها را بیان نمود، چنین فرموده است:
"قد كثرت علی الكذابه و ستكثر، فمن كذب علی متعمدا فلیتبوا مقعده من النار(۲۳)؛ دروغ بستن بر من بسیار شده و در آینده هم افزایش خواهد یافت. پس هر كس به عمد، بر من دروغ بندد، جایگاهش را در آتش دوزخ فراهم سازد."
شگفتا كه این خطر و این جنایت، در زمان ما نیز وجود دارد و حضرت امام خمینی (ره) نیز این نگرانی را نسبت به آینده داشتند، از این رو در صفحه آخر وصیت نامه سیاسی، الهی خویش به صورت تذكر افزودند: "اكنون كه من حاضرم، بعضی نسبت‌های بی واقعیت به من داده میشود و ممكن است پس از من در حجم آن افزوده شود. لهذا عرض میكنم آنچه به من نسبت داده شده یا میشود، مورد تصدیق نیست، مگر آن كه صدای من یا خط من و امضای من باشد، با تصدیق كارشناسان، یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم."(۲۴)
جالب است كه رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز برای تشخیص صحت یا نادرستی آنچه از قول او در آینده نقل میشود، معیار ارائه فرموده و آن، "عرضه بر كتاب خدا" است تا هر چه كه مخالف قرآن كریم باشد، از اعتبار ساقط شود.
●تكذیب تقدیر و تصدیق نجوم
از نگرانیهای رسول خدا صلی الله علیه و آله در زمینه سست شدن ایمان‌ها و عقیده‌های توحیدی، آن بود كه مردم به تدریج به نقش خدا و تقدیرات الهی در حوادث، كم اعتقاد شوند، برعكس به آنچه منجمان و ستاره شناسان میگویند، دل بندند و تدبیر و برنامه‌ها و تصمیم‌های خود را بر اساس علم نجوم تنظیم كنند. در حدیث‌های مكرری این نكته مطرح شده است، از جمله:
"اخاف علی امتی خصلتین: تكذیبا بالقدر و تصدیقا بالنجوم."(۲۵)
"ان اخوف ما اخاف علی امتی، التصدیق بالنجوم و التكذیب بالقدر و ظلم الامه."(۲۶)
در حدیث دوم، "ظلم به امت" نگرانی و بیم دیگری است كه افزوده است.
در حدیثی هم از سه نكته اظهار نگرانی فرموده است: یكی از ستم و تعدی حاكمان و مسئولان در حق مردم، دیگری تكذیب تقدیرات الهی و سوم باران طلبیدن از ستاره‌ها و حركت نجوم؛ یعنی به جای آن كه خدا را منشا بركت آسمان و نزول باران بدانند و از او آب و باران بطلبند، این بركت را از ستاره‌ها و جهش و سقوط آنها بدانند. این باور در جاهلیت وجود داشت، رسول خدا بیم آن داشت كه روی آوردن به ستاره به جای خدا بار دیگر زنده شود و عقیده توحیدی خلل پذیرد. اینك متن حدیث نبوی:
"اخاف علی امتی ثلاثا: استسقا بالانوا و حیف السلطان و تكذیبا بالقدر."(۲۷)
اینها برخی از نگرانی‌های حضرت محمد صلی الله علیه و آله بود كه نسبت به آینده امتش و در دوره پس از خودش داشت و به تناسب آنها، هشدار می داد و موعظه میكرد.
دامنه این بحث را میتوان گسترده تر از این قرار داد. آنچه خواندید، گذری شتابان از این وادی بود و در استخراج احادیث، عمدتا به یك منبع (بحارالانوار) استناد شد، وگرنه سخن بسیار است و نگرانیهای حضرت رسالت نیز فراوان.
پی نوشت‌ها:
۱. مائده / ۶۷.
۲. بحارالانوار، ج ۳۷، ص ۱۷۰.
۳. همان، ج ۳۹، ص ۳۴۲ و ج ۸۵، ص ۸۹.
۴. همان، ج ۳۳، ص ۱۵۳.
۵. همان،ج ۳۹ ص ۷۶ و ج ۴۰، ص ۲۹ و ۳۵.
۶. عوالم العلوم، حضرت زهرا(س)، ص۳۹۲.
۷. بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۴۸.
۸. همان، ج ۴۳، ص ۳۱۳.
۹. همان، ج ۳۲، ص ۳۵۵.
۱۰. همان، ج ۷۴، ص ۱۱۷، ۱۸۸، ۲۹۳ و ۲۹۶ و ج ۲، ص ۱۰۶.
۱۱. همان، ج ۷۹، ص ۱۳۷.
۱۲. همان، ج ۷۰، ص ۱۵۸ و ج ۱۰۰، ص ۵۴.
۱۳. همان، ج ۶۹، ص ۶۳.
۱۴. همان، ج ۷۰، ص ۹۲.
۱۵. همان، ج ۲۸، ص ۳۲.
۱۶. همان، ج ۶۹، ص ۲۲۷ ، ج ۷۱، ص ۹۲ و ج ۷۶، ص ۲۴۳.
۱۷. همان، ج ۲، ص ۴۹.
۱۸. همان، ج ۲۲، ص ۴۵۱، ج ۱۰، ص ۳۶۸ و ج ۶۸، ص ۲۶۹.
۱۹. همان، ج ۲، ص ۴۲ و ج ۶۹، ص ۶۳.
۲۰. همان، ج ۳۳، ص ۵۸۸.
۲۱. همان، ج ۲، ص ۱۱۰ و ج ۳۳، ص ۵۴۹ و ۵۸۲.
۲۲. اضوا علی السنه المحمدیه، محمود ابوریه، ص ۶۲.
۲۳. سفینه البحار، ج ۷، ص ۴۵۶.
۲۴. ر.ك: وصیت نامه سیاسی، الهی امام خمینی(ره)، تذكرات پایانی .
۲۵. بحارالانوار، ج ۵۵، ص ۲۷۷.
۲۶ و ۲۷. همان، ص ۳۳۰.
منبع:
كوثر، شماره ۵۰ .
منبع : تبیان