یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

روشهای تربیت، ارج گزاری به ارزشها


روشهای تربیت، ارج گزاری به ارزشها
در نوشتار پیش به موضوع «بیان» به عنوان وسیله‏ای مهم در امر دیگرسازی و تعلیم و تربیت پرداختیم و اکنون در این خصوص به یکی دیگر از این روشها می‏پردازیم.
● ارج‏گذاری به ارزشها
از مؤثرترین ابزار و شیوه‏ها در امر تعلیم و تربیت، چه در سطح خرد و چه در سطح کلان، ارج نهادن به ارزشها و فضیلتهای اخلاقی و انسانی است.
انسان موجودی است که در فطرت و طبیعت خدادادی خود، کمال‏خواه و فضیلت‏طلب است و وقتی کمالی را پیش روی خود ببیند، به سوی آن می‏رود. خطری که بر سر راه او وجود دارد، این است که شیاطین اغواگر، با تبلیغات فریبنده و دعوت پی‏گیر خود، او را به اشتباه و انحراف، دچار ساخته و ارزشها و مکرمتهای حقیقی و اصیل را در نظرش کمرنگ جلوه داده و اموری ضد آن را در دیدگاهش بزرگ و ملاک امتیاز بنمایانند.
قرآن کریم در موارد متعددی، بدین خطر بزرگ اشاره فرموده و به آن هشدار داده است و کار کافران و فاجران را در چشم آنان زینت‏یافته و قابل افتخار معرفی فرموده است.
برای نمونه می‏فرماید:
«زیّن للّذین کفروا الحیاة الدّنیا و یسخرون من الّذین آمنوا و الّذین اتّقوا فوقهم یوم القیمة و اللّه‏ یرزق من یشاء بغیر حساب»
زندگی دنیا ـ و مظاهر فریبنده آن ـ برای کافران، زیبا جلوه‏گر شده است. و آنان، اهل ایمان را ـ کوچک شمرده و ـ به تمسخر می‏گیرند. در حالی که در روز واپسین، انسانهای باتقوا از آنان برترند. و خداوند هر کس را بخواهد روزی بی‏حساب خواهد بخشید.(۱)
باز می‏فرماید: «أفمن زیّن له سوء عمله فراه حسنا فإنّ اللّه‏ یضلّ من یشاء و یهدی من یشاء ...»
آیا کسی که رفتار بدش، در نظر او خوب نمودار گشته و آن را نیک می‏پندارد ـ مانند کسی است که این گونه نیست؟ ـ پس همانا خداوند، هر کس را بخواهد ـ با سلب توفیق خود از او ـ گمراه کرده و هر کس را بخواهد هدایت می‏کند ... (۲)
در آیه دیگر، مسؤول این زینت ظاهری و نمایش پرفریب را، شیطان معرفی کرده و آن را از عملکردهای او برشمرده است، و می‏فرماید:
«قال ربِّ بما اغویتنی لأزینّن لهم فی الارض و لأغوینّهم أجمعین»
شیطان گفت: پروردگارا! به خاطر اینکه مرا از پیشگاه خود مطرود ساخته و از رحمت خود دورم کردی، برای آنها باطل را در زمین، زیبا و دلفریب نمایش داده و از این راه، تمامی آنان را از طریق بندگی‏ات گمراه خواهم ساخت.(۳)
بر این اساس، کار شیطان زینت دادن و فریفتن است و با همین وسیله می‏تواند انسانهای ضعیف و بی‏مایه را در دام خود گرفتار ساخته و به ضلالت بکشاند و به فرموده قرآن، او به غیر از این، بر بشر سلطه‏ای ندارد.(۴)
تهاجم فرهنگی اردوگاه استکبار، بر جوامع اسلامی نیز به همین صورت است. دشمن با استفاده از امکانات بالا و گوناگون خود، در زمینه‏های مختلف تلاش می‏کند تا ارزشهای والا و حقیقی دین را، در دید مردم و بویژه جوانان که از تأثیرپذیری بیشتری برخوردارند کم‏رنگ و بی‏اهمیت جلوه داده و در مقابل، فرهنگ مبتذل و فاسد خویش را، برتر و با قیافه‏ای زیبا و پرجاذبه معرفی کند، و از این راه به مقاصد پلید خود، و انحراف امت از مسیر حق، دست یابد.
رسالت عظیم متولّیان امور فرهنگی این است که در عمل و گفتار، جوّ ایجاد شده توسط دشمنان را در هم بشکنند و با تحقیر فرآورده‏ها و واردات فرهنگی دشمن و زنده نگه داشتن و تعظیم و ارج نهادن به ارزشهای الهی و دینی، راه کمال را همچنان به روی بندگان حق باز نگه دارند و عرصه را به سود انسانهای مؤمن بر شیاطین و استکبار جهانی تنگ سازند.
● قرآن و ملاک ارزش‏گذاریها
قرآن کریم با صراحت، از برتری صاحبان فضایل اخلاقی و انسانی بر فاقدان آن، سخن گفته و بر آن تأکید ورزیده و اموری را به عنوان ملاک ارزش‏گذاری معرفی کرده است.
▪ تقوا:
در این باره می‏فرماید:
«یا ایها النّاس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا إنّ أکرمکم عنداللّه‏ اتقیکم انّ اللّه‏ علیم خبیر»
ای انسانها! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و در تیره‏ها و قبایل مختلف قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. همانا گرامی‏ترین شما پیش خداوند باتقواترین شماست و خدا دانا و آگاه است.(۵)
▪ علم:
در این خصوص نیز می‏فرماید:
«قل هل یستوی الّذین یعلمون و الّذین لا یعلمون»
ای پیامبر! بگو آیا آنهایی که عالمند با کسانی که فاقد علمند یکسانند؟(۶)
▪ جهاد:
در این زمینه می‏فرماید:
«لا یستوی القاعدون من المؤمنین غیر أولی الضّرر و المجاهدون فی سبیل اللّه‏ بأموالهم و أنفسهم فضّل اللّه‏ المجاهدین باموالهم و أنفسهم علی القاعدین درجة و کلاًّ وعد اللّه‏ الحسنی و فضّل اللّه‏ المجاهدین علی القاعدین أجرا عظیماٌ»
رتبه قاعدان از مؤمنان که مرض یا عذر دیگری ـ برای شرکت در جهاد ـ ندارند، با مجاهدان با مال و جان در راه خدا، یکسان نیست و خداوند این مجاهدان را بر قاعدان، یک درجه فضیلت داده و همگان را وعده نیک داده است و او مجاهدان را بر قاعدان با پاداشی بزرگ برتری داده است.(۷)
▪ سبقت در عمل به ارزشها:
در این مورد می‏فرماید: «... لا یستوی منکم من أنفق من قبل الفتح و قاتل أولئک أعظم درجة من الّذین انفقوا من بعد و قاتلوا و کلاًّ وعد اللّه‏ الحسنی و اللّه‏ بما تعملون خبیر.»
آن کسانی که پیش از فتح ـ مکه، در راه خدا از مال خود ـ انفاق کردند و با مشرکان به نبرد برخاستند، با دیگران یکسان نیستند. آنها از کسانی که پس از آن، انفاق و جهاد کردند، مقامی عظیم‏تر دارند و خداوند به همگان وعده احسان داده است و خدا بدانچه عمل می‏کنید آگاه است.(۸)
البته موارد دیگری هم در آیات شریفه ذکر شده و ملاک برتری شناخته شده است(۹) که به نظر می‏رسد به آنچه گفتیم برگردند.
● اهتمام به ارزشها در سیره پیامبر(ص)
از خصوصیات بارز رسول گرامی اسلام(ص)، اهتمام شدید آن حضرت، بر روی صفات و اخلاق کریمه و سجایای عالی انسانی بود، و آنچه شخص را در منظر پاک آن حضرت، بزرگ و قابل تحسین می‏نمود، تنها فضایل و اوصاف انسانی بود، بی‏آنکه در این خصوص کوچکترین توجهی به نژاد و تیره و رنگ چهره و موقعیت اجتماعی و یا اقتصادی او داشته و آن را در نظر آورده باشد.
آن حضرت با برخورد قاطع و با صلابت خود پس از فتح مکه، تمامی تفاخرهای پوچ و بی‏ارزش دوران جاهلیت را مردود و محکوم شمرد و در برابر دید سرکردگان قریش، که عمری را با همین نخوتها و فخرفروشی به یکدیگر، به سر برده بودند، همه آنها را بی‏اعتبار اعلام کرد، و تنها تقوا و بندگی خدا را ملاک برتری دانست.(۱۰)
در ذیل آیه ۱۱ سوره مجادله گفته‏اند: در جمع یاران خود، «صفّه» نشسته بودند. مکان تنگ بود و جا برای همه واردان کافی نبود. در این هنگام، عده‏ای از مجاهدان جنگ بدر، وارد
▪ کار شیطان زینت دادن و فریفتن است و با همین وسیله می‏تواند انسانهای ضعیف و بی‏مایه را در دام خود گرفتار ساخته و به ضلالت بکشاند و به فرموده قرآن، او به غیر از این، بر بشر سلطه‏ای ندارد.
شدند تا در آن جمع حضور یابند، ولی بر اثر کثرت جمعیت و ضیق مکان، جایی برای نشستن نیافتند. آنان به پیامبر گرامی صلی اللّه‏ علیه و آله سلام کرده و در برابر آن حضرت روی پای خود ایستادند. حضرت هم به خوبی پاسخ آنان را داد. سپس به دیگران رو کرده و به آنها نیز سلام گفتند. آنان هم جواب سلامشان را دادند، ولی همچنان جا برای نشستن نبود. انتظار این بود که با ورود این عزیزان مجاهد، اصحاب تکانی به خود داده و جایی برای آنان نیز باز کرده و در کنار خود بنشانند، ولی در عین حال کسی چنین کاری نکرد. رسول خدا صلی‏اللّه‏ علیه و آله بر اساس شیوه خود که از مجاهدان بدر، تجلیل و احترام می‏کرد، از این موضوع، ناراحت و متأثر شدند و لذا به مهاجران وانصاری که در جنگ بدر حاضر نبودند رو کرده و یک به یک آنها را به تعداد مجاهدان تازه وارد، از جای خود حرکت داده و این واردان پرارج را، در مکان آنان جای داد. این کار پیامبر(ص) بر کسانی که حرکت داده شدند گران آمد و در رخسارشان علامت نارضایتی ظاهر شد.
منافقان که به دنبال بهانه بودند تا چهره
▪ حکومت در جامعه اسلامی همچنان که عهده‏دار وضعیت معیشتی مردم است، مسؤول هدایت معنوی و نگهبان ارزشهای اخلاقی آنان نیز هست.
ی امام خمینی: اینجا کشور اسلام است. اینجا نه کرملین قابل این است که ذکری ازش بشود و نه کاخ سیاه؛ اینجا کشور رسول خدا(ص) است. اینجا کشور امام صادق(ع) است. اینجا پاسدارهای ما شرافت دارند بر کاخ‏نشینها! اینجا بسیجیهای ما و امت ما شرافت دارند بر تمام کاخ‏نشینهای عالم و همه کسانی که ادعای پوچ خودشان را می‏کنند و گمان می‏کنند که باید عالم پیش آنها خاضع باشند.
پیامبر(ص) را در بین مسلمانها مخدوش کنند، از این جریان سود جسته و از باب طعنه به مسلمانان می‏گفتند: شما که می‏گویید پیامبرتان بین مردم به عدالت رفتار می‏کند، این عمل ناعادلانه بوده است که کسانی را که از پیش، برای خود جا گرفته بودند تا در کنار پیامبرشان باشند، از مکان خود حرکت داده و دیگران را که پس از آن رسیده‏اند، در محل آنان بنشاند.(۱۱)
این حرکت مقدس و معنادار حضرت رسول اکرم صلی‏اللّه‏ علیه و آله گرچه در چشم ظاهربینان و منافقان، خلاف عدالت به حساب آمد و موجب اعتراض آنان گشت ولی در نظر واقع‏نگران ژرف‏اندیش، چنین عملی عدالت محض و مغز آن شمرده می‏شود. و در حقیقت این کار، خود نوعی تثبیت ارزشها و ارج گذاشتن به مقام مبارزان و تقدیر از تلاشها و مجاهدتهای کسانی است که با جهاد خود، زندگی و حیات را، برای اجتماع و حتی همان قاعدان، به ارمغان آوردند و در واقع این عمل، حق را به حق‏دار دادن است و این عین عدالت است.
● امام راحل(ره) و اهتمام به ارزشها
حضرت امام خمینی(قده) که خود تربیت‏یافته مکتب نبوی(ص) و تجسم ارزشهای اسلامی و انسانی بود، با اصرار و پافشاری و با زیباترین و بلندترین توصیف و تمجیدها به تحکیم این گونه ارزشهای پایدار و رفیع می‏پرداخت، که چند نمونه از آن ذکر می‏شود.
ایشان در مقام تثبیت برتری مؤمنان و بسیجیان مخلص بر کاخ‏نشینان می‏فرماید: «آنی که ادعا می‏کند اگر من به شوروی رفته بودم، رئیس شوروی سه مرتبه دیدن من می‏آمد، گمان می‏کند اینجا هم شوروی است! (خنده حضار) اینجا کشور اسلام است. اینجا نه کرملین قابل این است که ذکری ازش بشود و نه کاخ سیاه؛ اینجا کشور رسول خدا(ص) است. اینجا کشور امام صادق(ع) است. اینجا پاسدارهای ما شرافت دارند بر کاخ‏نشینها! اینجا بسیجیهای ما و امت ما شرافت دارند بر تمام کاخ‏نشینهای عالم و همه کسانی که ادعای پوچ خودشان را می‏کنند و گمان می‏کنند که باید عالم پیش آنها خاضع باشند ...»(۱۲)
باز آن بزرگوار در پیامی، ضمن اعلام جنگ ارزشها و ضد ارزشها، خود را رسما در صف مدافعان ارزشها قرار داده و چنین می‏نویسد: «امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استکبار و استضعاف، جنگ پابرهنه‏ها و مرفهین بی‏درد، شروع شده است و من دست و بازوی همه عزیزانی که در برابر جهان، کوله‏بار مبارزه را بر دوش گرفته‏اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نموده‏اند می‏بوسم و سلام و درودهای خالصانه خود را به همه غنچه‏های آزادی و کمال نثار می‏کنم.»(۱۳)
▪ امام خمینی: عظمت انسان به اخلاق و رفتار و کردار اوست نه به اینکه اتومبیلش سیستم کذا باشد، نه به اینکه گارد داشته باشد، نه اینکه خدمه داشته باشد. اینها عظمت انسان نیست. اینها انسان را منحط می‏کند از آن مقامی که دارد.
▪ جامعه مدنی مورد قبول ما همچنان که رئیس‏جمهور محترم گفتند، همان چیزی است که ریشه در «مدینة‏النّبی» داشته و بر پایه آموزه‏های آن اداره می‏گردد.
و همچنین می‏فرماید: «عظمت انسان به اخلاق و رفتار و کردار اوست نه به اینکه اتومبیلش سیستم کذا باشد، نه به اینکه گارد داشته باشد، نه اینکه خدمه داشته باشد. اینها عظمت انسان نیست. اینها انسان را منحط می‏کند از آن مقامی که دارد.»(۱۴)
● جامعه غربی و جامعه اسلامی
اساسا تفاوت بین جامعه غربی با جامعه اسلامی در همین امر است، زیرا در جامعه غربی، حکومت و مسؤولان جامعه ارزش‏گذار نبوده، بلکه مهیاگر بستر مناسب برای زندگی دلخواه مردمند و فی‏المثل اگر آنها روزی خواهان آزادی جنسی و هم‏جنس‏بازی و آزادی مسکرات و فحشا و غیر آن نیز باشند دولت باید با وضع قوانین لازم، زمینه این امور را هموار ساخته و با آنان همسو شود، در حالی که حکومت در جامعه اسلامی همچنان که عهده‏دار وضعیت معیشتی مردم است، مسؤول هدایت معنوی و نگهبان ارزشهای اخلاقی
آنان نیز هست. علی علیه‏السلام در نامه جاودانه خود به مالک اشتر می‏فرماید:
«و لا یکون المحسن و المسیئی عندک بمنزلة سواء فانّ فی ذلک تزهیدا لاهل الإحسان فی الاحسان و تدریبا لاهل الاسأتة فی الاسأتُ»
شخص نیکوکار با فرد بدکار، نزد تو یکسان نباشند، زیرا چنین رفتاری موجب می‏شود تا
نیک‏روشان نسبت به طریقه خود بی‏میل، و گناهکاران نسبت به شیوه و عمل خود پایدارتر و جسورتر گردند.(۱۵)
همین دستور امیرالمؤمنین علیه‏السلام که به عنوان آئین‏نامه حکومتی به مالک اشتر صادر گردیده است، خود مهر ابطالی است بر سخن همه کسانی که دم از جامعه مدنی به شکل غربی آن می‏زنند و فکر می‏کنند این شیوه با اصول اسلامی سازگاری دارد. در حالی که جامعه مدنی مورد قبول ما همچنان که رئیس‏جمهور محترم گفتند، همان چیزی است که ریشه در «مدینة‏النّبی» داشته و بر پایه آموزه‏های آن اداره می‏گردد. و در آن شعایر و ارزشهای بلند دینی و انسانی تعظیم و پاسداری می‏شود.
۱۳ـ همان، ص۲۳۴.
۱ـ سوره بقره، آیه ۲۱۲.
۱۱ـ مجمع‏البیان، ج۹، چاپ بیروت، دار احیاء التراث العربی، ص۳۷۸.
۱۴ـ همان، ج۱۳، ص۲۶۳.
۱۰ـ سیره ابن‏هشام، ج۴، ص۵۴.
۱۵ـ نهج‏البلاغة، تحقیق صبحی الصالح، ص۴۳۰.
۱۲ـ صحیفه نور، ج۲۰، ص۴۹ ـ ۵۰.
۲ـ سوره فاطر، آیه ۸.
۳ـ سوره حجر، آیه ۳۹.
۴ـ سوره ابراهیم، آیه ۲۲.
۵ـ سوره حجرات، آیه ۱۳.
۶ـ سوره زمر، آیه ۹.
۷ـ سوره نساء، آیه ۹۵.
۸ـ سوره حدید، آیه ۱۰.
۹ـ نگاه به آیات، ۱۰۰ مائده و ۵۰ انعام. و ۲۰ حشر. و ۲۲ فاطر و ۷۶ نحل.
منابع:
سیره ابن‏هشام,jeld=۴,safhe=۵۴
مجمع‏البیان,دار احیاء التراث العربی,mahal=بیروت,jeld=۹,safhe=۳۷۸
صحیفه نور,jeld=۲۰,safhe=۵۰-۴۹
صحیفه نور,jeld=۲۰,safhe=۲۳۴
صحیفه نور,jeld=۱۳,safhe=۲۶۳
نهج‏البلاغة,تحقیق صبحی الصالح,safhe=۴۳۰
منبع : طوبی


همچنین مشاهده کنید