سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


الزامات امنیت ملی در عصر اطلاعات


الزامات امنیت ملی در عصر اطلاعات
در میان اندیشمندان متاخر در حوزه ارتباطات و اطلاعات بیش از همه مانوئل کاستلز به ویژگی های سیاسی مهم فرهنگ های رسانه ای معاصر پرداخته است. وی ظهور جامعه شبکه ای را سرآغاز دگرگونی های همه جانبه در این عصر می داند. کاستلز شبکه های اطلاعاتی و ارتباطی را عنصر اصلی کنشگری های اجتماعی در اواخر سده بیستم معرفی کرده و بیان می کند؛ «منطق شبکه ای، تغییرات بسیاری در تولید، تجربه، قدرت و فرهنگ به وجود می آورد، «قدرت جریان ها» از «جریان های قدرت» پیشی می گیرد و غیبت یا حضور در شبکه منبع توانایی یا ناتوانی دولت ها در جهان جدید محسوب می شود. الزامات امنیت ملی در عصر اطلاعات.» با توجه به خطوط کلی دیدگاه کاستلز تاثیر فناوری اطلاعاتی و ارتباطی و جامعه شبکه ای در عصر جدید بر دگرگونی تمام وجوه زندگی انسان معاصر کاملاً مشهود است. امروزه با ظهور انقلاب اطلاعاتی شاهد تهدید شدید ساختارهای قدرت دنیا هستیم. در این میان توجه به مقوله هایی مانند برقراری امنیت، تامین رونق اقتصادی و رفاه، حفظ و بهبود سبک متداول زندگی شهروندان، حفاظت از ارزش های بنیادین ملی و مواردی از این قبیل توجه همگان را بر «امنیت ملی» متمرکز کرده است، زیرا از نظر همه دولت های کنشگر در نظام بین المللی امنیت ملی واقعیتی کلیدی در تحقق اهداف فوق محسوب می شود.
از این رهگذر با نظر به کتاب «گزیده ای از عصر اطلاعات؛ الزامات امنیت ملی در عصر اطلاعات» می توان به متنی درخور توجه از وضعیت امنیت در جهان مبتنی بر عملکرد فراگیر شبکه های ارتباطی و جریان سریع اطلاعات اشاره کرد. این کتاب که در آن مولفان تلاش می کنند با نظر به مسائل دفاعی- امنیتی تصویری از جنگ های احتمالی در آینده و روش های مختلف مدیریت کارآمد آن را عرضه کنند، متشکل از هفت فصل است و همانطور که در پیشگفتار بدان اشاره شده، به بررسی و پاسخ پرسش هایی چون؛ فناوری اطلاعاتی و ارتباطاتی چه بر سر «امنیت ملی» می آورد و چگونه مفهوم آن را تغییر می دهد؟ آیا ستیز اطلاعاتی واقعیت دارد؟ آیا عصر اطلاعات تهدیدها و چالش های جدیدی به وجود می آورد و اگر چنین است آن تهدیدها و چالش ها چه هستند و موجب پیدایش چه نوع خطرهایی می شوند؟ تصمیم گیری در باب امنیت ملی، چگونه از این اوضاع تاثیر می پذیرد؟ و... می پردازد.در فصل اول با عنوان«امنیت ملی در عصر اطلاعات»، در تعریف امنیت ملی به شرحی کوتاه از چند نمونه تاریخی که رابطه عمیقی بین امنیت ملی و فناوری اطلاعاتی و ارتباطی را نشان می دهد، آثار احتمالی فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی پیشرفته بر امور انسانی و توانمندی های نظامی و چهار روایت از چگونگی پیدایش احتمالی محیط راهبردی جدید پرداخته می شود.
در فصل دوم با عنوان «بیت ها، بایت ها و دیپلماسی» نویسنده خودفروپاشی ساختارهای قدیمی قدرت و ایجاد ساختارهای جدید را انقلاب فناوری نامیده است، انقلابی که بر حاکمیت حکومت ها، اقتصاد جهان و راهبرد نظامی تاثیر می گذارد. نویسنده معتقد است انقلاب اطلاعات، قدرت افراد را در سه رکن نظم حاصل از انقلاب صنعتی یعنی حاکمیت ملی، اقتصاد ملی و قدرت نظامی افزایش داده و سلسله مراتب پیشین را منسوخ کرده است و در ادامه فصل با نظر به انقلاب سوم فناوری یا انقلاب اطلاعاتی به مباحث سرچشمه جدید ثروت، سلطه اطلاعاتی و رهبری واقعی در کشورها با توجه به تخصص و حجم اطلاعات اشاره می کند.
فصل سوم، بررسی «هفت نوع جنگ اطلاعاتی» است. در این فصل مولف عنوان می کند مفهوم جنگ اطلاعاتی از این واقعیت غیرقابل انکار سرچشمه گرفته که اطلاعات و فناوری های اطلاعاتی برای امنیت ملی به طور کلی و برای جنگ خاص مهم است. وی بیان می کند که در اصل به همه اشکال مبارزه بر سر کنترل و سلطه اطلاعاتی، جنگ گفته می شود. اشکال واقعی جنگ شامل مواردی است که در ذیل «جنگ فرماندهی و کنترل»، «جنگ الکترونیکی»، «جنگ اطلاعات محور» و «عملیات های روانی بر ضد فرماندهان و نیروها» قرار می گیرد. اشکال محتمل جنگ شامل «عملیات روانی بر ضد فرهنگ و اراده ملی» و نیز «امپریالیسم فناورانه» است و جنگ نفوذگر، تحریم اطلاعاتی، تروریسم اطلاعاتی و حمله های معنایی اشکال بالقوه جنگ هستند.
فصل چهارم از «امتیاز اطلاعاتی امریکا» سخن می گوید. نویسندگان معتقدند اکنون برتری رقابتی امریکا علاوه بر قدرت نظامی و تولید اقتصادی عبارت است از؛ توانایی این کشور در جمع آوری اطلاعات، پردازش آنها، عمل کردن با اتکا بر اطلاعات و پخش آن. همچنین بر امتیاز اطلاعاتی امریکا به عنوان قدرت نرم تاکید می کند و می نویسد؛ «قدرت نرم به معنای توانایی دستیابی به نتایج دلخواه در امور بین المللی است از راه جذب، نه اعمال زور. قدرت نرم این طور عمل می کند که دیگران را متقاعد به پیروی کرده یا کاری می کند که دیگران هنجارها و نهادهایی را بپذیرند که رفتار دلخواه را در پی دارد.»
فصل پنجم درباره «اینترنت و امنیت ملی؛ مسائل در حال ظهور» نوشته شده و به بررسی شیوه هایی می پردازد که اینترنت بر اساس آن، بر امنیت ملی اثر گذاشته است. نویسنده بیان می کند اینترنت پنج تاثیر ویژه بر امنیت ملی دارد که بر این اساس به انتشار اطلاعات کمک می کند، به انتشار اطلاعات گمراه کننده کمک می کند، به انتشار اطلاعات رمزگذاری شده کمک می کند، فرصت هایی برای خرابکاری سیستم های رایانه ای و دیگر زیرساخت ها فراهم می کند، وابستگی همگانی به شبکه یکپارچه به وجود می آورد و ممکن است در تضعیف حاکمیت ملی سهیم باشد. در نهایت طبق راهکارهای نوشته شده، پیش بینی می کند که اینترنت در آینده چه تاثیراتی بر امور و روابط بین المللی و سیاست های امنیت ملی خواهد گذاشت.
فصل ششم با عنوان «فناوری، جاسوسی و جریان اطلاعات قوه مجریه و تصمیم گیری در عرصه امنیت ملی» با ارائه دیدگاه هایی مربوط به فناوری و اطلاعات، بیان می کند گردش اطلاعات از آژانس های اطلاعاتی کشور به رئیس جمهور و دیگر ماموران سیاسی، تنها یکی از نهرهای جریان داده هایی است که در سراسر اداره های قوه مجریه به حرکت درمی آید؛ شبکه های دوستان و افراد رازدار، اخبار تلویزیون، برنامه های گفت وگوی رادیویی، روزنامه های متنفذ، گروه های ذی نفوذ، نظرسنجی افکار عمومی، بیانیه های عمومی و خصوصی رهبران خارجی. نویسنده در این فصل اشاره دارد بر این نکته که اگرچه یک جریان اطلاعاتی مدرن غنی و نیرومند ممکن است پدیدار شود، اما کسب برخی از داده های امنیت ملی، همیشه مشکل خواهد بود. هر کشوری باید رنج شکاف بین آنچه را ممکن است بخواهد بداند و آنچه را می تواند در عمل بداند بر خود هموار سازد. مثال مورد توجه زمانی است که امریکا در سال ۱۹۸۹ به پاناما حمله می کند و با شگفتی تمام، پنجاه هزار اسلحه اتوماتیک پیشرفته را در دست سربازان پاناما- به ظاهر یک دشمن ضعیف- می بیند.فصل هفتم «امنیت ملی در عصر اطلاعات» نام دارد. نویسنده معتقد است درخشش انسان ها- به مدد رشد سریع پردازش داده ها و گسترش دانش- در سه روش سودمند خود را نشان می دهد؛ نخست اینکه انقلاب اطلاعاتی با گسترش آرمان های آزادی، قرار دادن قدرت های ستمگر در وضعیت تدافعی یا طرد آنها از عرصه داد و ستد و کمک به نوسازی جوامعی که دچار فقر مزمن هستند، محیط امنیت بین المللی را بهبود می بخشد. دوم، انقلاب اطلاعاتی با افزایش ارزش راهبردی بازار آزاد، علم و فناوری، قدرت امریکا را به هزینه کشورهای مخالف با اصول و منافع امریکا افزایش می دهد و سوم اینکه انقلاب اطلاعاتی به شیوه ای جنگ را تغییر می دهد که امریکا بتواند با وجود گسترش سلاح های کشتارجمعی با خطر قابل قبولی از منافع خود و صلح بین المللی محافظت کند. این بخش نشان می دهد که انقلاب اطلاعاتی آثار ژرف و فزاینده ای بر مقوله امنیت باقی می گذارد و خطرهایی جدی، اما مهارشدنی در پی دارد.
این کتاب در واقع مجموعه مقالاتی است از نویسندگان مختلف که «دیوید س.آلبرتس» و «دانیل س.پاپ» آن را ویراسته اند؛ ترجمه «علی علی آبادی» و «رضا نخجوانی» که پژوهشکده مطالعات راهبردی آن را با شمارگان ۳۰۰۰ نسخه، در ۲۷۶ صفحه و با قیمت ۲۰۰۰ تومان منتشر کرده است.
فاطمه محمدی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید