دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

برای کشورم چکار کردم؟


برای کشورم چکار کردم؟
ما ایرانی‌ها دو دسته هستیم. اول آنها كه همیشه منتظر هستند دیگران مثلا دولت، نمایندگان مجلس و خلاصه حكومتی‌ها برای آنان كار انجام دهند و گره از مشكلات ایشان بگشایند. دسته دوم افرادی هستند كه از خود می‌‌پرسند: من برای آبادانی كشورم چكاری انجام دادم؟ ایرانی‌ها، انسان‌هایی احساس محور هستند یعنی ما برای صد تومان حاضریم هزار تومان هزینه كنیم. مهم به كرسی نشاندن حرف‌مان است. حال اجازه دهید از هر دو پنجره به مسائل جاری كشورمان نگاه كنیم.
اگر شما جزو دسته اول باشید طبیعی است كه حل همه مسائل را برعهده دولت می‌‌بینید و مقصر و مسئول همه وقایع را دیگران می‌‌دانید. متاسفانه چون روحیه مسئولیت‌پذیری در ما بسیار اندك است و معمولا خیلی كم، شهامت پذیرفتن مسئولیت یك حادثه را داریم، از مكانیزم دفاعی فرافكنی استفاده می‌كنیم. در این حالت اگر تصادف كردیم می‌گوییم وضعیت جاده‌ها و یا پلیس‌راه خوب نیست. اگر در اثر مصرف خودسرانه و بدون تجویز پزشك، دارو مصرف كنیم و دچار مشكلات حادتری شویم، آلودگی هوا و ترافیك را مسبب می‌دانیم و...
سه دهه از پیروزی انقلاب می‌گذرد. اگر بخواهیم نیمه خالی لیوان را ببینیم همه آنچه نداریم را می‌توانیم چك لیست تهیه كرده و آنها را شمارش كنیم. اگر هم فقط به نیمه پر لیوان چشم بدوزیم، آنچه انجام شده و به‌دست آوردیم را خواهیم دید اما كدام نگاه درست است؟ بدبینی مطلق و یا خوش‌بینی محض؟ واقعیت آن است كه در عالم مادی هر چه پول بدهید به همان اندازه آش می‌خورید! هر چقدر كار و تولید كنید به همان اندازه صاحب قدرت و رفاه خواهید شد. در طول دو دهه اول انقلاب متاسفانه بعضی از ضدارزش‌ها تبدیل به ارزش و برخی از ارزش‌ها به ضدارزش تبدیل شد كه تاثیر شوم این مسئله اكنون بر جامعه ایران سایه افكنده است. یكی از سرمایه‌گذاران ایرانی خارج از كشور چندی پیش در مصاحبه‌ای گفته بود: از ایران خارج شدم چون در كشورم پول داشتن ضدارزش است. مردم وقتی اتومبیل تازه‌ای خریداری می‌كنند به خاطر ترس از چشم خوردن اطرافیان سعی می‌كنند، خرید قطعی خود را به نوعی بدبختی و خرید اقتصادی هم با وام با كارمزد بالا تبدیل كنند. چرا؟ چون تظاهربه نداری و بیچار‌گی برای ما ارزش است.
سریال نرگس را به خاطر بیاورید، اگر به جای شخصیت‌های بدبخت و بیچاره این سریال مثلاً یك جوان موفق در زمینه اقتصادی و یا علمی بود آیا تا به این اندازه مورد توجه و اقبال عمومی قرار می‌گرفت. خیر؛ چرا؟ چون به ما گفته شده بدبختی و سیاهی ارزش است!
با اندك بررسی در ریشه این اندیشه‌ها متوجه خواهیم شد آنها كه ترویج یك جا نشستن و خراب شدن امور تا آماده شدن شرایط برای ظهور منجی موعود(عج) را ترویج می‌كنند، از فرهنگ ناب علوی به دور هستند. تولید حداكثر بر پایه اصل عزت و مصرف حداقل بر پایه اصل قناعت كلید طلایی پیامبر اعظم(ص) است كه متاسفانه هیچ‌گاه مورد توجه ما قرار نمی‌گیرد. شما كمتر سخنرانی را مشاهده می‌كنید كه مانند حضرت علی(ع) چاه آب حفر كند و یا زمین بایری را آباد كند. در واقع تولید در زمینه‌های مختلف، رمز موفقیت و تضمین‌كننده آینده روشن است. ملتی كه آینده ندارد، به مرور دچار مرگ مغزی خواهد شد. ملتی كه امید و نشاط كاری خود را از دست بدهد و اسیر نزاع‌های روزمره شود، آینده خود را سیاه می‌كند. مدیریت مدیران كوچك كه تصمیم‌های سطحی و كوچك می‌گیرند، افق‌های امیدواركننده‌ای را در پی نخواهد داشت.
اما چه باید كرد؟ باید فكر كنیم برای خودمان و آینده فرزندانمان كشورمان را بسازیم. باید تعداد تولیدگران كار و ثروت آفرین جامعه‌مان را زیاد كنیم و برای آنها احترام قائل شویم. باید پول داشتن در جهت عزت ملت به ارزش تبدیل شود. باید تجارت و صنعت، كشاورزی، دامپروری ارزش بیشتری از كار یكنواخت و پول نفت‌گیری داشته باشد. در آن صورت جوان‌ها بی‌جهت خود را سال‌ها اسیر رشته‌هایی كه به آنها علاقه ندارند، نخواهند كرد. فروش مدرك، دیگر جایی ندارد، سفارشی دكتر شدن و پایان‌نامه، كپی كردن معنا ندارد. ما هركه هستیم، صرف نظر از اعتقاد داشتن و یا نداشتن به این حزب یا آن حزب، باید آینده‌مان و منافع ملی، خانواده و كشورمان را در آبادانی كشورمان ببینیم. آنها كه خود را پایبند به انقلاب می‌دانند اما درختی برای زیبایی شهر غرس نمی‌كنند و یا حتی ده دقیقه بیشتر كار نمی‌كنند بدانند كه دروغ می‌گویند، نمی‌توان هم ادعای دوست داشتن ایران و اسلام را بر زبان جاری كرد و هم در مصرف آب و برق اسراف كرد و یا در كار خود در جا زد. وجه اشتراك و ریسمان پیونددهنده همه ما ساختن و برداشتن یك گام برای آبادانی ایران است. راستی ما برای كشورمان چه كردیم؟ پیش از آنكه ما برای كشورمان كاری انجام دهیم باید ببینیم ما برای خودمان چه كاری كردیم؟ اگر هر كدام از ما نسبت به ده سال گذشته‌مان تغییر محسوسی نكرده باشیم، طبیعی است كه محله‌مان، شهرمان و كشورمان هیچ تغییری نخواهد كرد.
آیا به راستی شما می‌خواهید همین گونه در جا بزنید؟

تابعد- مهدی اسماعیل تبار
منبع : خانواده سبز