پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

پیوند سلول های مغز استخوان


پیوند سلول های مغز استخوان
مغز استخوان ماده ای نرم و اسفنجی شکل است که داخل استخوان ها یافت می شود. این ماده حاوی سلول های نابالغی است که سلول های مادر (cell Stem) نامیده می شود و وظیقه آنها تولید سلول های خونی است. ۳نوع سلول خونی وجود دارد:
● سلول های سفید خون (گلبول های سفید)
سلول های قرمز خون (گلبول های قرمز خون ) که اکسیژن را به بافت ها حمل کرده و فرآورده های زائد را از اندام ها و بافت ها جمعآوری می کنند.
اکثر سلول های مادر در مغز استخوان یافت می شوند اما برخی از آنها به نام سلول های مادر خون محیطی (PBSCS = cell stem dloob peripheral) در جریان خون وجود دارند. همچنین خون طناب نافی نیز حاوی سلول های مادر است. با تقسیم سلولی آنها، تعداد بیشتری سلول تولید می شود و همچنین این سلول ها بعد از بالغ شدن به سلول های سفید خون، سلول های قرمز خون و پلاکت ها تبدیل می شوند.
هدف از پیوند مغز استخوان (transplantation marrow Bone) و پیوند سلول های مادر خون محیطی (transplantation cell stem dloob Peripheral= PBSCT)، ذخیره سازی مجدد سلول های مادری است که با مقادیر بالای داروهای شیمی درمانی یا پرتو درمانی از بین رفته اند. ۳ نوع پیوند وجود دارد:
۱) در پیوند autologous: بیماران سلول های مادر خود را دریافت می کنند.
۲) در پیوند Syngeneic: بیماران سلول های مادر را از عضو دیگر دو قلوی مشابه خود دریافت می کنند.
۳) در پیوند allogeneic: بیماران سلول های مادر را از فردی غیر از خود یا دو قلوی مشابه خود دریافت می کنند. این فرد می تواند از بستگان بیمار باشد مثل برادر، خواهر یا هر یک از والدین یا فردیکه هیچ گونه نسبتی با بیمار ندارد.
هدف اصلی از انجام PBSCT وBMT در درمان سرطان این است که بیماران بتوانند مقادیر بالای داروهای شیمی درمانی یا پرتودرمانی را دریافت کنند. برای درک بیشتر این مطلب که چراPBSCT، BMT مورد استفاده قرار می گیرند و چگونه عمل می کنند بهتر است ابتدا دریابیم که مکانیسم اثر شیمی درمانی و پرتودرمانی چیست.
شیمی درمانی و پرتو درمانی عموما سلول هایی را تحت تاثیر قرار می دهند که تقسیم سلولی در آنها خیلی سریع انجام می شود. به همین دلیل است که این روش ها برای نابود کردن سلول های سرطانی که آنها اغلب تقسیم سلولی سریعی نسبت به سلول های سالم دارند، به کار برده می شود.
از آنجایی که سلول های مغز استخوان نیز دارای تقسیم سلولی سریع هستند، ناخواسته به عنوان یکی از نقاط هدف داروهای ضد سرطان و پرتودرمانی قرار گرفته و به وسیله مقادیر زیاد آنها، مغز استخوان آسیب دیده یا تخریب می شود.
بدون یک مغز استخوان سالم بدن قادر نخواهد بود تا سلول های خونی تولید کرده و به مبارزه با عفونت ها، حمل اکسیژن به بافت ها و ممانعت از خونریزی، بپردازد. در حقیقت PBscT، BMT سلول های مادر سالم را جایگزین سلول های مادر تخریب شده و آسیب دیده می کنند. پیوند سلول های مادر سالم باعث قابلیت مجدد مغز استخوان در تولید سلول های خونی و رفع نیازهای بیمار می شود.
از PBSCT و BMT بیش از همه در درمان لوسمی و لنفوم استفاده می شود. همچنین در درمان تومورهای مغز در دوران کودکی و نوروموبلاستوما = neurodlastoma یک سرطان نادر که اغلب در کودکی اتفاق می افتد به کار برده می شوند.
مطالعه روی استفاده ازBMT و PBSCT در درمان سرطان های پستان، تخمدان، میلوم مولتیپل (myeloma multiple و تومور ویلمز) (tumor Wilms) نوعی سرطان کلیه که در نوجوانان اتفاق می افتد)، ادامه دارد.
PBSCT، BMT اغلب هنگامی در لوسمی مورد استفاده قرار می گیرند که سرطان در مرحله فروکش (remission) بوده یعنی علائم و نشانه های بیماری از بین رفته است و همچنین در سرطان هایی که به روش های درمانی دیگر پاسخ نداده یا عود کرده اند ازPBSCT، BMT استفاده می شود.
برای بالا بردن شانس موفقیت در عمل پیوند و به حداقل رساندن عوارض بالقوه، این نکته بسیار مهم است که مغز استخوان پیوند زده شده با مغز استخوان بیمار تا حد ممکن سازگار باشد. انسان ها دارای دستجات پروتئینی مختلفی بر روی سلول های خود هستند که HLA (antigiens leugocyte human) نامیده می شوند، تشخیص نوع HLA هر فرد با آزمایش های ویژه خونی انجام می شود.
موفقیت در پیوند آلوژنیک به طور عمده وابسته به این مساله است که HLA مغز استخوان فرددهنده با مغز استخوان فرد گیرنده سازگار باشد. هر چه این سازگاری بیشتر باشد شانس اینکه بدن فرد بیمار، مغز استخوان فرددهنده را قبول کند بیشتر است.
HLA بستگان نزدیک مخصوصا برادر و خواهر احتمال بیشتری برای سازگاری با مغز استخوان بیمار دارد، تا HLA فردی که هیچ گونه نسبتی با بیمار ندارد.
اگر چه احتمال به دست آوردن مغز استخوان سازگار از فردی که هیچ نسبتی با بیمار ندارد بسیار کم است ولی این شیوه در سال های اخیر رایج شده است.
از آنجایی که دوقلوهای مشابه موارد خیلی کمی از کل تولد ها را به خود اختصاص می دهند، نتیجتا تعداد موارد پیوند سینژنئیک نیز بسیار اندک است ولی چون دوقلوهای مشابه دارای ژن های کاملا مشابه من جمله HLA هستند بدن بیمار معمولا پیوند خواهر یا برادر خود را قبول می کند.
روشی که طی آن مغز استخوان جهت عمل پیوند تهیه می شود (و اصطلاحا برداشت، harvesting نامیده می شود) عموما در هر سه نوع پیوند (اتولوگ و سینژنئیک و آلوژنیک) یکسان است.
ابتدا به فرددهنده بیهوشی می دهند که وی را طی عمل برداشت به خواب فرو می برد. یا اینکه به او بی حسی موضعی می دهند تا به هنگام برداشتن مغز استخوان از محل مورد نظر احساس درد نکند.
معمولا چندین برش کوچک (که نیازی به بخیه ندارند) روی پوست استخوان لگن و در موارد نادر جناغ ایجاد می کنند. سپس یک سوزن بزرگ را از طریق برش ها وارد مغز استخوان کرده و به وسیله آن مغز استخوان را بیرون می کشند این عملیات حدودا یک ساعت به طول می انجامد.
در مرحله بعدی خون و قطعات استخوانی از مغز استخوان، جدا می شود. محصول نهایی را همراه با یک ماده نگهدارنده درمحلول نیتروژن مایع قرار می دهند تا منجمد شده و سلول های مادر زنده بمانند تا هر زمان که نیاز بود از آنها استفاده شود.
این فناوری Cryopreservation نامیده می شود که به وسیله آن می توان سلول های مادر را تا سال ها نگهداری کرد.
PBSCs را با روشی بنام leukapheresis یا apheresis جهت پیوند تهیه می کنند. در این روش ۴ تا ۵ روز قبل به بیمار دارویی داده می شود تا تعداد سلول های مادر که به جریان خون وارد می شوند، افزایش یابد. در آفرزیز با استفاده از یک کاتتر وریدی مرکزی برداشته می شود (یک لوله انعطاف پذیر که داخل سیاهرگ های بزرگ گردن یا سینه قرار می گیرد). همچنین می توان از یک سوزن که در سیاهرگ بزرگ بازو قرار می گیرد استفاده نمود.
خون برداشته شده وارد دستگاهی می شود که در آن سلول های مادر جدا و جمع آوری شده و خون باقی مانده مجددا وارد بدن بیمار می شود. این روش معمولا ۴ تا۵ ساعت به طول می انجامد. سلول های جمع آوری شده ممکن است همراه با دارو ها جهت نابود کردن سلول ها سرطانی موجود به کار گرفته شوند یا اینکه منجمد شده تا در زمان مقتضی به بیمار داده شود.
از آنجایی که تنها مقدار کمی از مغز استخوان برداشته می شود معمولا هیچ خطر جدی برای فرد دهنده وجود ندارد، مهمترین خطر برای فرددهنده استفاده از بیهوشی در طی عمل است، در طی چند هفته بدن فرددهنده مغز استخوان برداشته شده را جایگزین می کند. ناحیه ای که مغز استخوان از آن برداشته شده است ممکن است برای چند روز زخم شده همچنین ممکن است فرد احساس خستگی کند. زمان بهبودی در افراد مختلف، متفاوت است، برخی افراد در طی ۲ تا ۳ روز به حالت عادی باز می گردند و در بعضی دیگر این زمان به ۳ تا ۴ هفته می رسد.
آفرزیز (Apheresis) معمولا بدون درد بوده و باعث ناراحتی اندکی می شود. در طی این فرآیند، فرد ممکن است کمی سرگیجه، لرز، کرختی اطراف لب ها و گرفتگی و اسپاسم در دست های خود احساس کند، بر خلاف برداشتن مغز استخوان نیازی به بیهوشی در فرد دهنده PBSCS وجود ندارد. دارویی که به فرددهنده داده می شود تا سلول های مادر را تحریک به خروج ازمغز استخوان بداخل جریان خون نماید ممکن است باعث دردهای عضلانی و استخوانی، سردرد یا مشکلات در خواب فرد شود. این عوارض معمولا طی ۲ تا ۳ روز بعد از آخرین دوز دارو متوقف می شود.
بعد از شروع درمان با دوزهای بالای داروهای ضد سرطان یا پرتو درمانی، بیمار مغز استخوان و PBSCS را از طریق یک کاتتر وریدی (لوله ای انعطاف پذیر که در داخل یک ورید بزرگ در گردن یا سینه قرار می گیرد) دریافت می کند. این مرحله از پیوند را «فرایند رهایش و نجات بخشی» (process rescue) می نامند.
مغز استخوانی که در پیوند اتولوگ مورد استفاده قرار می گیرد باید عاری از سلول های سرطانی باشد به همین منظور مغز استخوانی که باید برداشته شود قبل از پیوند ابتدا باید توسط داروهای ضد سرطان طی فرآیندی که مرحله پالایش (Purging) نامیده می شود، از سلول های سرطانی پاک شود. این عمل باعث می شود احتمال عود بیماری در نتیجه سلول های سرطانی مخفی به حداقل برسد.
از آنجایی که فرآیند پالایش ممکن است باعث آسیب رساندن به سلول های سالم مغز استخوان شود، قبل از پیوند مقدار بیشتری از مغز استخوان را بر می دارند تا بعد از پالایش مقدار کافی مغز استخوان در دسترس باشد.
بعد از ورود به جریان خون، سلول های پیوند زده شده به مغز استخوان می روند یعنی جایی که به تولید سلول های سفید خون، سلول های قرمز خون و پلاکت های جدید می پردازند. این مرحلهengraftment نامیده می شود engraftment. در طی ۲ تا ۴ هفته بوقوع می پیوندد و به وسیله شمارش های خونی مکرر، پایش (monitor) می شود. بهبودی و رهایی کامل از واکنش های ایمنی مدت زمان بیشتری طول می کشد این زمان برای پیوند اتولوگ چندین ماه و برای پیوند آلوژنیک و سینژنئیک ۱ تا ۲ سال به طول می انجامد.
پزشکان مرتبا نتایج حاصل از آزمایش های خونی را ارزیابی می کنند تا پی ببرند سلول های خونی جدید در حال تولید هستند و نیز سرطان باز نگشته است.
همچنین نمونه برداری (Aspiration) از مغز استخوان (برداشت مقدار کمی مغز استخوان بایک سوزن جهت معاینه زیر میکروسکوپ) به پزشکان کمک می کند تا بفهمند آیا مغز استخوان جدید خوب کار می کند.
مهمترین عارضه در هردو نوع افزایش استعداد ابتلا به عفونت و خونریزی می باشد که نتیجه درمان با دوزهای بالای درمان های ضدسرطان است. بیمارانی که تحت درمان با BMT و PBSCT قرار می گیرند ممکن است عوارض زودرسی نظیر تهوع، استفراغ، خستگی، کاهش اشتها، زخم های دهانی، ریزش مو و واکنش های پوستی را تجربه کنند. علاوه بر این بیماران دریافت کننده مغز استخوان ممکن است به هنگام پیوند، احساس تهوع و استفراغ نموده و در طی ۲۴ ساعت پس از پیوند دچار تب و لرز نشوند.
علائم دیررس و بالقوه عبارتند از عقیمی، آب مروارید، سرطان های ثانویه (جدید) و عوارضی در کبد، کلیه ها، ریه ها یا قلب.
در پیوند مغز استخوان آلوژنیک، یک عارضه شناخته شده «بیماری پیوند علیه میزبان» (bisease host versus Graft = GVHD) می باشد، که گاهی بوقوع می پیوندد. GVHD هنگامی اتقاق می افتد که گلبول های سفید مغز استخوان فرد دهنده پیوند سلول های بدن بیمار را بعنوان جسم خارجی تلقی کرده و به آنها حمله GVHD می کنند. عموما با داروهای استروئید و سایر داروهای تضعیفکننده سیستم ایمنی قابل درمان است. هم اکنون مطالعات زیادی برای یافتن راهی جهت پیشگیری از وقوع GVHD در حال انجام است.
از آنجا که احتمال وقوع و شدت عوارض بانوع درمان بیمار بستگی دارد باید فرد در صورت بروز مشکل با پزشک خود مشورت نماید.
«پیوند کوچک» نوعی پیوند آلوژنیک است که فعلا به صورت یک طرح تحقیقاتی و در حال مطالعه در درمان برخی انواع سرطان مثل لوسمی، لنفوم، میلوم، ملانوم و سرطان کلیه مورد استفاده قرار می گیرد.
در این روش با استفاده از دوز پایین داروهایی که اثر سمی کمتری دارند یا پرتو درمانی به تمام بدن، (irrabiation doby total =IBI) بیمار را جهت پیوند آلوژنیک آماده می سازند.
استفاده از دوز پایین داروهای ضد سرطان و TBI باعث از بین رفتن مقدار کمتر و نه همه مغز استخوان بیمار می شود. همچنین این روش باعث کاهش تعداد سلول های سرطانی شده و با تضعیف سیستم ایمنی بیمار مانع از رد شدن پیوند می گردد.
برخلاف BMT و PBSCT، در پیوند کوچک، سلول های مغز استخوان فرددهنده و گیرنده ممکن است برای مدتی در بدن بیمار باقی بماند. هنگامی که سلول های مغز استخوان فرددهنده به بیمار پیوند زده می شود، حالتی تحت عنوان «اثر پیوند در برابر سرطان (effect tumor versus graft)» به وجود می آید که باعث تخریب سلول های سرطانی که با داروهای ضد سرطان یا TBI از بین نرفته اند، می شود.
برای یاد آوری این حالت در بدن بیمار، ممکن است تزریقی از گلبول های سفید فرددهنده به بدن بیمار انجام شود این روش «تزریق لنفوسیت دهنده (infusion lymphocyte bonor)» نامیده می شود.
حدود یک درصد بیماران، خواهر یا برادر دوقلوی کاملا مشابهی دارند که در اصطلاح، دوقلوی تک تخمکی آنهاست. اگر چنین فردی وجود داشته باشد، بهترین نفر برای اهدای مغز استخوان است. به طور کلی یکی از خطرات گرفتن بافت پیوندی از افراد دیگر (حتی برادر و خواهر) این است که سلول های ایمنی مغز استخوانی که قرار است پیوند شود، سلول های بدن فردگیرنده (یا در اصطلاح فرد میزبان) را غریبه تلقی می کنند و به آنها حمله می برند. این حالت که بیماری پیوند علیه میزبان نامیده می شود همیشه محدودیت های زیادی را در سر راه پیوند اعضا قرار می دهد اما اگر برادر یا خواهر تک تخمکی وجود داشته باشد، احتمال بروز این واکنش نامطلوب به طور کامل از بین می رود. به این نوع اهدای پیوند، اهدای سینرژنیک مغز استخوان گفته می شود.
نوع دوم، پیوند آلوژنیک است. در این نوع دهنده و گیرنده تشابه کامل ندارند و بنابراین احتمال بروز بیماری پیوند علیه میزبان بیشتر است. هرچه تشابهات بین دهنده و گیرنده بیشتر باشد، احتمال رد پیوند و نیز بروز بیماری پیوند علیه میزبان کمتر است. بنابراین در حال حاضر برای انجام این پیوند سعی می شود که ازنظر ژن هایی نظیر HLA فرد گیرنده و دهنده حتی المقدور با هم مشابه باشند. تعیین میزان این تشابه به انجام آزمایش های خاصی نیاز دارد.
با روش های امروزی، خطر رد پیوند بین برادران یا خواهرانی که از نظر ژن های HLA مشابهند، حدود ۱ تا ۳ درصد و خطر بروز بیماری پیوند علیه میزبان حدود ۱۵ درصد است. اگر دهنده و گیرنده از اعضای یک خانواده باشند و ژن های HLA آنها یکسان نباشند، شیوع رد پیوند و احتمال بروز پیوند علیه میزبان افزایش پیدا می کند. در کشورهایی نظیر آمریکا برنامه های ملی اهدا کنندگان مغز استخوان، برای شناسایی اهداکنندگان غیر فامیل اما با ژن های سازگار، برای بسیاری از بیماران امکان پذیر شده است. ژن هایی که HLA را تعیین می کنند، بسیار متغیر و دارای اشکال گوناگون هستند. بنابراین احتمال اینکه دو فرد غیرفامیل دارای HLA مشابه باشند، بسیار پایین و حدود یک در ده هزار است اما با شناسایی و تعیین بیش از ۷ میلیون اهدا کننده داوطلب برای اهدای مغز استخوان در آمریکا، اهدا کننده سازگار تقریبا برای ۵۰ درصد بیماران قابل شناسایی است. در این شرایط جست وجو، برنامه ریزی و آغاز روند پیوند مغز استخوان از اهدا کننده غیرفامیل، به طور متوسط سه تا چهار ماه طول می کشد. امیدواریم که چنین برنامه هایی در کشور ما نیز آغاز شود تا به راحتی برای بیماران نیازمند، مغز استخوان مناسب پیدا شود.
نوع آخر از پیوند مغز استخوان پیوند اتولوگ است. در این حالت سلول های بنیادی از خود فرد برداشته می شود و پس از تجویز دوز بالای داروهای منهدم کننده مغز استخوان و تومورهای سرطانی، دوباره به فرد تزریق می شود. در این پیوند خطر بروز بیماری پیوند علیه میزبان و نیز رد پیوند به هیچ عنوان وجود ندارد.
مغز استخوان محل تولید خون و عناصر سلولی موجود در آن است. در خون سلول های مختلفی وجود دارند که هریک از آنها از دسته خاصی سلو ل های موجود در مغز قرمز استخوان تولید می شوند، اما جالب اینجاست که این رده ها در نهایت سرمنشا مشترک دارند. به عبارت دیگر، سلول هایی با عنوان سلول های بنیادی یا cell stem وجود دارند که طی مراحلی تمایز پیدا می کنند و به تدریج رده های مختلف از خود تولید می کنند.
با این حساب یک سلول بنیادی ممکن است طی مراحل بعدی تغییراتی پیدا کند که به سمت رده گویچه های سرخ یا همان گلبول های قرمز برود. در ضمن می تواند تغییراتی پیدا کند که باعث تولید پلاکت ها یا همان سلول های انعقادی خون شود و از طرف دیگر می تواند دچار تحولاتی شود که گلبول های سفید یا همان سلول های دستگاه دفاعی و ایمنی بدن را بسازد. پس سلول های بنیادی این ظرفیت و توانایی را دارند که طی یک سری تغییر و تحولات اساسی، تکثیر شوند و از یک سلول منفرد، چندین هزار سلول بسازند که هریک از آنها عملکرد، توانایی و قابلیت متفاوت و منحصر به فردی نسبت به دیگران دارد.
برخی سلول های بنیادی را به عنوان بانک یا ذخیره درنظر می گیرند به طوری که هرچه سلول های خونی خرج می شوند، می توان آنها را از این بانک دوباره جایگزین کرد، در نظر بگیرید فردی در تصادف به شدت خونریزی پیدا کرده و حجم بسیار قابل توجهی از خون خود را از دست داده است. در پاسخ به کاهش شدید سلول های خون، سلول های بنیادی به سرعت تکثیر پیدا می کنند و تعداد زیادی سلول های خونی از رده های مختلف را می سازند تا جایگزین سلول های از دست رفته شوند. از همین اصل در درمان بسیاری از بیماری ها استفاده می شود.
هر بیماری ای که باعث از دست رفتن و نابودی سلول های خون ساز مغز استخوان شود را می توان با پیوند این سلول های بنیادی درمان کرد، چرا که این سلول ها توانایی دارند یک مغز استخوان فعال را مجددا برای بیمار تولید کنند.
پیوند مغز استخوان در اصل جمع آوری سلو ل های بنیادی از مغز استخوان و کاشتن آن در بدن بیمار نیازمند است اما به تازگی گفته شده است که می توان این سلول ها را به جای مغز استخوان، از خون محیطی (خون موجود در عروق دست و پای شما) یا حتی طناب جفت (بلافاصله پس از زایمان) به دست آورد.
همان طور که پیش از این گفتیم بسیاری از بیماری ها نظیر سرطان خون یا تخریب و سفت شدن مغز استخوان و حتی شیمی درمانی های شدید، باعث تخریب مغز استخوان می شوند و دیگر سلول های بنیادینی برای تولید سلول های خون باقی نمی ماند. در این موارد می توان سلول های بنیادین مغز استخوان را از یک فرد مشابه گرفت تا جایگزین سلول های از دست رفته شوند اما تنها مورد استفاده از سلول های بنیادی خون ساز و پیوند مغز استخوان این نیست.
بیماری را درنظر بگیرید که مبتلا به نوعی سرطان پیشرفته است. این بیماران معمولا تحت شیمی درمانی قرار می گیرند اما اگر قرار باشد شیمی درمانی بسیار شدید باشد (اگرچه اثر درمانی آن بیشتر و بهتر است) با عوارض زیادی همراه خواهد بود. به طور مثال سلول های بنیادی خون ساز را که نسبت به شیمی درمانی بسیار حساس هستند، از بین می برد و بنابراین دیگر مغز استخوان سلول خون ساز ندارد.
این مساله باعث می شود که پزشکان نتوانند شیمی درمانی شدید و وسیعی برای این بیماران انجام دهند، چرا که بروز عوارضی مثل از بین رفتن سلول های خون ساز خود می تواند برای این بیماری مرگبار باشد اما به تازگی با استفاده از روش پیوند سلول های بنیادی یا همان پیوند مغز استخوان، روشی برای درمان این سرطان های لاعلاج پیدا شده است. ابتدا قسمتی از مغز استخوان سالم و عاری از سرطان فرد را از بدن او برمی دارند و برای او در محیط مناسب نگهداری می کنند. سپس یک شیمی درمانی بسیار شدید برای فرد انجام می دهند.
این شیمی درمانی بیش از یک شیمی درمانی معمولی در درمان سرطان موثر است اما از طرف دیگر باعث از بین رفتن تمام سلول های بنیادی و خون ساز بدن بیمار می شود. به هر حال این بار دیگر جای نگرانی وجود ندارد چرا که از قبل سلول های خون ساز فرد ذخیره شده اند و ظرف چند روز پس از شیمی درمانی آنها را به بدن فرد پیوند می زنند تا سلول های جدید که در اصل به بدن بیمار تعلق دارند روند طبیعی خون سازی را از سر بگیرند. این روش جدید که ترکیب شیمی درمانی شدید به همراه پیوند سلول های بنیادی خود فرد است طی سال های اخیر چشم انداز جدیدی برای درمان بسیاری از سرطان های لاعلاج و پیشرفته ایجاد کرده و خوشبختانه در کشور نیز امکانات انجام آن تا حدودی وجود دارد.
به علت نتایج درخشان حاصل از پیوند مغز استخوان در درمان برخی بیماری ها و نیز افزایش تعداد اهدا کنندگان، استفاده از این روش در سال های اخیر رو به افزایش است. دایره بین المللی ثبت پیوندهای مغز استخوان تخمین می زند که هر سال، حدود ۵۰ هزار پیوند مغز استخوان در دنیا انجام شود.
معمولا مغز استخوان زیر بیهوشی عمومی یا بی حسی نخاعی از استخوان های لگن اهداکنندگان جمع آوری می شود. به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن، ۱۰ تا ۱۵ میلی لیتر مغز استخوان برداشت و در محیط خاصی نگهداری می شود. سپس این مغز استخوان برای برداشته شدن چربی ها و استخوان های اضافی آن از صافی یا غربال هایی که سوراخ های ۰/۲ و ۰/۳ میلی متری دارند عبور داده می شود. بسته به هدف انجام پیوند، ممکن است مغز استخوان های جمع آوری شده تحت پردازش بیشتری قرار گیرد. به طور کلی اهدای مغز استخوان، کار کاملا بی خطری است و بسیار به ندرت از آن عوارضی گزارش کرده اند. پس جای نگرانی خاصی برای اهدا کنندگان وجود ندارد.
رئیس مرکز پیوند مغز استخوان بیمارستان شریعتی می گوید: ۷۲ درصد بیمارانی که در این مرکز با سلول های بنیادی مغز استخوان پیوند شده اند، کامل بهبود یافته اند.
دکتر اردشیر قوام زاده افزود: نحوه درمان در این مرکز مانند پیشرفته ترین مراکز پیوند جهان و عوارض پیوند ها از مراکز خارجی بسیار کمتر است.
وی با اشاره به درمان ۱۹۲۰ بیمار با استفاده از سلول های بنیادی در این مرکز گفت: سلول های بنیادی بزرگسال که برای درمان این افراد به کار رفته است از خود بیمار، خواهر، برادر، پدر و مادر، اقوام و نزدیکان آنان گرفته شده است.
دکتر قوام زاده افزود: در مواردی که سلول های مورد نیاز همگن بیماران در کشور نبود با وارد کردن این سلول ها از خارج و پیوند آن به بیمار وی را درمان کرده ایم. وی با بیان اینکه ۵۳ نوع بیماری با سلول های بنیادی در این مرکز درمان می شود، تالاسمی ماژور، سرطان های حاد و مزمن خون، سیروز کبدی، بیماری های دستگاه گوارش، ام اس و دردهای مفصل زانو را برخی از این بیماری ها ذکر کرد.
دکتر قوام زاده به بیماری تالاسمی و مرگ و میرناشی از آن در گذشته اشاره کرد و گفت: بیشتر بیمارانی که به تالاسمی ماژور مبتلا بودند، پس از مدت کوتاهی از بین می رفتند اما اکنون با پیوند سلول های بنیادی مغز استخوان، این بیماران مانند افراد عادی زندگی می کنند.
وی افزود: بیش از ۳۱۴ بیمار مبتلا به تالاسمی ماژور تاکنون در این مرکز پیوند شده اند.
رئیس مرکز پیوند مغز استخوان بیمارستان شریعتی تهران گسترش و راه اندازی بانک سلول های بنیادی را در کشور بسیار ضروری خواند.
وی افزود: در صورت توسعه این بانک می توان سلول های همگن مورد نیاز همه بیماران را تهیه و گردآوری کرد.
دکتر قوام زاده گفت: ایران در زمینه پیوند مغز استخوان به بیماران تالاسمی، از نظر تعداد، پس از ایتالیا دومین کشور جهان است.
مرکز پیوند مغز استخوان بیمارستان شریعتی تهران از سال ۱۳۶۹ آغاز به کار کرده است و متخصصان این مرکز تاکنون بیش از ۱۹۰۰ بیمار صعب العلاج را با استفاده از سلول های بنیادی بزرگسال درمان کرده اند.
گردآورندگان : شعله مقدوری ، فاطمه محمدی و لیلا سل
منبع : روزنامه مردم سالاری