چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


داستان به وجود آمدن اپرای کارمن


داستان به وجود آمدن اپرای کارمن
شاید اپرای كارمن پرآوازه ترین اپرای جهان باشد اما برخلاف باور عموم، ژرژ بیزه و نویسندگان اشعار اپرای او هیچ نقشی در داستان اصلی نداشتند.
چرا كه كارمن داستانی بسیار قدیمی تر از اینها است كه برای اولین بار در سال ۱۸۴۵ به شكل یك رمان منتشر شد. پروسپه مریمه نویسنده و تاریخدان فرانسوی قرن نوزدهم طی سفری به اسپانیا این داستان را از زبان یك كنتس شنید.
داستانی كه او نقل كرد درباره یك دختر كولی اسپانیایی و معشوق حسودی بود كه پس از پی بردن به خیانت دختر، او را می كشد. داستانی كه مریمه بازنویسی كرد با آنچه شنیده بود تفاوت هایی داشت. در داستان او كارمن دختر كولی نقش محوری داشت و زنی فریبنده و بسیار جذاب بود.
او مردان را به كمك زیبایی و رقص خود به دام كشیده و آنها را مانند بردگان خود به دنبال می كشید. عاشق او، خوزه، مردی سلطه جو معرفی می شود كه بلافاصله مسحور كارمن شده و گردان نظامی اش را ترك می كند و بعد متهم به جنایتی كه انجام نداده می شود.
دن خوزه پس از اینكه می بیند كارمن بدون توجه به فداكاری های او حاضر نیست به عشق او پاسخ دهد، در پایانی تراژیك او را به قتل می رساند. در رمان، داستان در زمانی كه دن خوزه در زندان به انتظار اعدام است، برای راوی حكایت می شود. لازم به ذكر است كه مریمه به این اثر خود بسیار می بالید. او برای نوشتن ماجراهای سفرهایش بسیار شهرت داشت اما همان طور كه انتظار می رفت، به خاطر نوع داستان از این اثر او استقبال نشد.
پاریس كه محل مهمی برای ارائه آثار ادبی به شمار می رفت در آن زمان تحت سلطه گرایشات اخلاق گرایانه بود و داستانی از این دست، بی سر و صدا از كتابفروشی ها و مطبوعات دور نگه داشته شد. در سال ،۱۸۷۴ بیزه داستان كارمن را برای اپرای خود برگزید. لودویك هالوی و هانری میلا سرایندگان محبوب اشعار اپرا در آن زمان اشعار موجود را تغییر دادند و چنین شایع بود كه آن دو با انتخاب بیزه چندان موافق نبودند.
بیزه با تعدادی از تغییرات آنها مخالفت كرد و آنها را موجب ضعیف شدن اشعار دانست. به نظر او این اپرا می بایست تكان دهنده و موثر باشد. در متن اصلی، هیچ تصویری از مردی كه مورد علاقه كارمن باشد وجود نداشت. اما در اشعار شخصیتی به نام اسكامیلو كه یك اسپانیایی رند و بیكاره بود ظاهر شد.
یك زن موطلایی به نام میكائلا نیز برای تعدیل شخصیت خوزه به داستان اضافه شد تا در ضمن نقطه مقابل شخصیت كارمن هم باشد. گروه كر و همچنین سربازان و افسران ارتش نیز در این اپرا پدیدار شدند. كارمن هم، همان زن دلفریب، خودرای و ویرانگر داستان باقی ماند. با این وجود در این شخصیت قدرت و احساساتی چنان نیرومند وجود دارد كه همواره قلب تماشاگران را تسخیر كرده و آنها را در جانب خود نگه داشته است.
او از مواجهه با مرگ نمی هراسد و در واقع به نظر می رسد كه در انتظار آن بوده است. جالب است كه كارمن با نارضایتی شدیدی روبه رو شد. جلسات تمرین منظم برگزار نمی شد و تعدادی از بازیگران قبل از اجرا كار را ترك كردند. موسیقی آن كه اندكی مایه های اسپانیایی داشت هم با مخالفت روبه رو شد و منتقدان آن را با كلماتی نظیر «غیراخلاقی» و «سطح پایین» توصیف كردند. بیزه، به رغم جوایزی كه به خاطر این اپرا دریافت كرد، كارمن را یك شكست می دانست.
با این وجود تا امروز اپرای كارمن تقریباً در تمام سالن های اپرای جهان اجرا شده است. نقطه قوت كارمن در این است كه خود را درگیر یك پیام اخلاقی نكرده است، بلكه به شخصیت ها اجازه داده شده در مسیر خود حركت كنند تا در نتیجه آن، هوس های كارمن با رفتار بی پروای دن خوزه، تقوا و خداترسی میكائلا و جاذبه مردانه اسكامیلو تركیب شود و داستانی نفس گیر به وجود آورد.
منبع: سایت گفت و گوی هارمونیك
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید