یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


بررسی وضعیت سیاسی اشکانیان در شمال غرب ایران با رجوع به استان مرو


بررسی وضعیت سیاسی اشکانیان در شمال غرب ایران با رجوع به استان مرو
اشکانیان بعد از آنکه در تاریخ سیاسی ایران پا به عرصه وجود گذاشتند، در شمال شرق ایران بعد از آنکه آنتی اخوس اول شاه سلوکی در اثر حملات قبایل وحشی گالها آنجا را به طرف آسیای صغیر ترک کرد محلی برای زد و خورد با حکومت باختریان قرار دادند
آنان بعد از مرگ اوکراتید، شاه باختر در اواخر حکومت مهرداد اول شاه اشکانی در ادامه توسعه قلمروی خود در شمال شرق، استان مرو را تسخیر و آن را به قلمروی خود افزودند.
در این مقاله ضمن بررسی اوضاع سیاسی شمال شرق ایران در زمان اشکانیان از ظهور ارشک اول تا پایان حکومت اشکانیان پرداخته و سعی خواهد شد با توجه به سکه های مکشوفه به روشن نمودن تاریخ این عصر از ایران نیز بپردازیم.
● پیشینه تاریخی
مرو که در ترکمنستان کنونی واقع گردیده در آبادی کوچکی واقع در صحرای کراکوم در کنار رودخانه مرغاب قرار گرفته است. این رودخانه با طول ۸۵۳ کیلومتر از شمال شرقی افغانستان سرچشمه گرفته و در صحرای کراکوم در شمال شرقی ترکمنستان فرو می ریزد.
از هزاره سوم قبل از میلاد که شهرنشینی به طرف دشت های آسیای مرکزی تغییر جهت می دهد، روستاهای واقع در این دشت که در هزاره سوم قبل از میلاد (عصر برنز) ساکنین مناطق کوهستانی بودند با مهاجرت به کناره رودخانه مرغاب [۱] باعث گردیدند که مرو یکی از هسته های مراکز فرهنگی پیش از تاریخ قرار گیرد.
حفریات چند دهه اخیر نشان داده که مرو یکی از مراکز مهم فرهنگی غیر الهی ایرانی می باشد که بعدها مذهب زرتشتی در میان مذاهب همکیشان خود با این فرهنگ مرو در آمیختند. این کشفیات موید آن است که منابع نوشتاری اوستا و ودا در رابطه با فرهنگ ذکر شده و استفاده از هوم و یا سوم[۲] که در مراسم مذهبی هندو آریائی استفاده می شده است در معابد مارگیانا یافت شده است و نشانگر تمرکز فرهنگ ودایی و اوستایی مرکز فرهنگی مرو بوده است.
شهر مرو به نظر می رسد که توسط کورش بنا نهاده شده و در آنجا در اثر حملاتی که علیه ماساگاتها کرد، به قتل رسید. در زمان داریوش در کتیبه سه زبانه بیستون او به حمله هایی اشاره دارد که برای پایان دادن به شورش در استان مارگیانا و یا مرو بوده است.
علی رغم منابع موجود نوشتاری نمی توان بطور اطمینان ذکر کرد که اسکندر[۳] از مرو دیدن کرده باشد و یا شهری را در آنجا بازسازی و یا بنیان گذاشته است.
به نظر می رسد که مرو بخش انتهائی شمال شرقی قلمرو اشکانیان بوده و در زمان سلوکیه و بعدها نقش مهمی را نه تنها بعنوان پایگاه نظامی برای ایرانیان داشته بلکه دارای اهمیت خاصی در تبادلات اقتصادی ایران و آسیای مرکزی وچین ایفا می نموده است. در این شهر به همراه تعداد زیادی سفال، اشیای شیشه ای تعداد زیادی سکه یافت شده که در منطقه مورد بحث ضرب گردیده است.
مرو که محل برخورد دو راه تجاری مرکنده (سمرقند) و باختر می بوده وسیستم مالی این منطقه را شاهان باختر بنا نهاده اند، در زمانی که آن شهر توسط سکاها تسخیر گردید بدلیل آنکه آنان از سیستم پولی مخصوصی برخوردار نبودند سکه های تقلیدی آنان علی الخصوص شاهانی مانند هلیواکول،آنتی ماک و اکراتید تقلید و به تعداد زیادی ضرب و در مسیر داد و ستد قرار می دادند.
● مرو در زمان سلوکیه
آنتی اخوس اول مارگیانا را که مرکز شهری آن مرو بود، (آنتی اخویا مارگیانا) [۴]بعد از بازسازی[۵] بعنوان پایتخت خود برگزید، که این شهر در قلمرو شرقی سلوکیه بر روی رودخانه مرغاب قرار داشت. در زمان او بر وسعت شهر افزوده شد. این استان بعنوان استان مستقل جدا از باختر در منابع تاریخی ذکر گردیده است که دارای ضرابخانه ای بوده است. در اواسط قرن سوم قبل از میلاد ضرابخانه های آن به ضرب سکه های شاهان باختر می پرداخته اند . این استان بعنوان پایگاهی در مقابل حملات اقوام وحشی که از طرف شمال شرق به کمک شاهان ایرانی می آمدند عمل می کرد و می توانستند از آنجا به قلمرو سلوکیان حمله ور گردند.
آنتی اخوس اول، که از آنجا بعنوان پایتخت خودش استفاده می برد تا بتواتد از حملات قبایل ایرانی جلوگیری نماید. بعد از مرگ پدرش سلوکوس به آسیای صغیر رفت تا در مقابل حملات قبایل وحشی گل به آسیای صغیر، به مبارزه بپردازد. با کشته شدن او، مرو در زمان آنتی آخوس دوم به صورت نیمه مستقل جزو بخشی از حکومت سلوکیه بود و تا تسخیر آن توسط دیودوت اول، همچنان نیمه مستقل باقی ماند.
● مرو در زمان باختریان
دایودوت اول[۶] که به نظر می رسد از خانواده ایرانی ـ یونانی ساکن شده در زمان هخامنشیان در این منطقه بوده است، بنیان گذار حکومت باختریان می باشد. وی قبل از آنکه به طور رسمی در ۲۵۷ ق م استقلال خود را اعلام کند بصورت نیمه مستقل، حکومت خود را با پشتیبانی از یونانیان و ایرانیان این منطقه بنیان نهاد. قلمرو او در غرب باختر، سغد و هیرکانیا بود که مرو مرز بین او و اشکانیان را تشکیل می داد. بلخ مرکز شهری بخش شرقی حکومت او را تشکیل می داد. مرکنده ( سمرقند) که بر روی رودخانه زرفشان قرار داشت و شهر سغد که در بخش شمالی آن قرار داشت از مراکز اصلی این فرهنگ بود. قلعه سایوپولیس[۷] بر روی رودخانه سیحون بعنوان قلعه دفاعی برای محافظت از حمله های سکاها ساخته شده بود. پسر دایودوت اول با همین نام در ۲۴۸ ق م جانشین پدر شد. در ۲۳۰ ق م او و دیگر اعضای خانواده اش توسط اوتیدم اول به قتل رسید.
مرز بین پارت و باختریان مرز آبی مرغاب و یا رودخانه مرگاب بود که از هریرود و یا رودخانه آریا و یا آریوس بود که پولیبیوس در زمان حمله آنتی اخوس به باختر ذکر نموده بود و محلی بود که اوتیدوم اول منتظر حمله آنتی اخوس به پایتختش بوده است. به نظر می رسد که او در ابتدا، استاندار بوده که زیر نظر دایودوت به فعالیت پرداخت. پس از تسخیر تخت پادشاهی سعی به گسترش قلمرو خود نمود، ولی به موفقیتی نایل نگردید. او در پی شکستی که از آنتی اخوس سوم[۸] خورد، مجبوربه عقب نشینی تا بلخ شد. با آنکه اوتیدم یک مگنسیائی بود نه از خانواده شورشی دایودوتس، تیلس[۹] یک افسر سلوکیه که از ساکنین مگنسیا بود وی را وادار نمود با پذیرش پادشاهی شاه سلوکیه به حکومت خود در باختر ادامه دهد. اوتیدم اول به نظر می رسد که در مرو به ضرب سکه اقدام ننموده است و باید آنتی اخوس سوم آنجا را در تسخیر خود داشته است.
دمتریوس (۱۹۰-۱۷۱ ق م) در مرو به ضرب سکه پرداخت و احتمالا برای جلوگیری حملات قبایل همسایه و یا اشکانیان بوده است که اقدام به تسخیر مجدد این استان نموده است. او که فرزند و جانشین اوتیدم اول بود بعد از آنکه آنتی اخوس به طرف غرب عقب نشینی کرده است آنجا را دوباره تسخیر کرد.
اوتیدم دوم (۱۹۰-۱۷۱ ق م ) احتمالا به همراه دمتریوس اول در مرو به ضرب سکه پرداخته است. بعد از آنتی ماک، اگاتوکول و پنتالیون بر این استان حکمرانی نمودند. در زمان اوکراتید تغییراتی در زمان حمله قبایل مهاجر به این شهر ننموده است شاید استانهای تیروا[۱۰] و آسپیانوس[۱۱] را اشکانیان از باختریان را در این استان دریافت کرده اند.
اوکراتید بعد از مرگش مرو را در سالهای ۱۳۰ تا ۸۰ قبل از میلاد سکاها جانشینان او گردیدند. به نظر می رسد که تا زمان مهرداد اول مرو در تسخیر باختریان و سپس سکاها بوده و اشکانیان در شمال شرق ایران از قدرت آنچنانی برخوردار نبودند
● اشکانیان و مرو
حکومت اشکانیان که کنفدراسیونی از حکومتهای ملوک الطوایفی بوده که با هم پیوند مشترک خانوادگی داشته اند. آنان با قبایلی که با آنان کنفدراسیونی را تشکیل می داده اند بطور مشترک بر قلمروشان حکومت می راندند و از ریشه خانوادگی مشترکی برخوردار بودند. این باعث گردیده بود که شمال شرق ایران که مامن آنان بود به عنوان محلی امن برای آنان در ادوار مختلف حکومتی باشد. مرو ، نسا و مهرداد کرت نقاط مهم استراتژی بوده که برای دفاع از قلمرو خودشان مورد نیازشان بوده اند.
نسا که برای مدتی یکی از شهرهای مهم در زمان اشکانیان [۱۲] و قبل از آنان بوده به نظر می رسد که برای مدتی از شهرهای استان مرو بوده است و بعد از خرابیهای پی در پی که بر نسا وارد می شده، بازسازی می گردیده است. این امر شاید بخاطر آن بوده که در این استان نقش دو گروه از سکاها را نباید نادیده گرفت، به نظر می رسد دو گروه از قبایل وحشی در همسایگی اشکانیان وجود داشته است، که یکی از آنان داهها بوده و دیگری اشکانیان. سکاها گه بخش دیگری از حکمرانی حکومت اشکانی را تشکیل می دادند. آنها دارای پیوند های درون خانوادگی با اشکانیان را دارا بودند که خانواده اشکانیان و سکاهای هند را تشکیل می دادند. پیوند برون خانوادگی آنان را با داهها و دیگر قبایل آسیای مرکزی دانست که در زمان اختلافات یا حملات دیگر اقوام مهاجر و یا متخاصم از آنان پشتیبانی می کردند.
در میان منابع نوشتاری که به مرو اشاره کرده، سفرنامه مورخ چینی، هو هوان شو [۱۳] است. وی می نگارد: که آن شهر را که چینی ها پارت کوچک می نامیدند، ولی این منبع که به ذکر مرو در شرق قلمرو اشکانی در حوالی نیمه دوم قرن اول میلادی پرداخته و شاید نتوانسته بین سکاها و اشکانیان تفاوتی قایل گردد. می توان چنین فرض کرد که احتمالا آنها ترکیبی از عشیره های مختلفی بوده اند که او با یک نام ذکر نموده اند.
در میان نوشته های مورخین رومی سفرنامه ایزودور خاراکسی هیچ اشاره ای به مرو ندارد و بدین دلیل بوده که مسیر طی شده توسط او از مناطق مرکزی و غرب ایران بوده و از استانهای شمال غربی و شرقی اشکانیان اطلاعاتی در دست نداشته است. بعد از او سفرنامه بطلمیوس که در آن مرو را شهری از استان نسا نام برده است، استنباط او را نمی توان به درستی درک کرد شاید آن بوده که ساکنین دو محل از نظر نژادی به هم شبیه بوده اند، ولی این را باید ذکر نمود هر دو شهر از نظر استراتژی به یک اندازه در مقابل قبایل وحشی برای اشکانیان مهم بوده است.
بعد از مرگ مهرداد اول و اسارت دمتریوس در زمان او و با روی کار آمدن فرهاد دوم در ۱۳۰ ق م آنتی اخوس هفتم به پشتیبانی از برادرش با متحدانش همچون باختریان علیه فرهاد دوم به جنگ پرداخت. فرهاد دوم سکاها را به یاری طلبید و مرو را تسخیر نمود، سکاها بعد از آنکه فرهاد آنتی آخوس را شکست داد و به قتل رساند بعلت تاخیر فرهاد از پرداخت حقوق آنان سربازان اسیر سلوکیه علیه سکاها یاری جست، این سربازان در میدان نبرد، به یاری سکاها پرداختند و در جنگ فرهاد و اردوان به قتل رسیدند. در این زمان آنان مرو را تسخیر نمودند و به تقلید از آخرین شاه باختر اوکراتید در آنجا سکه ضرب نمودند که با سکه های اصلی اوکراتید از نظر وزنی تفاوت نداشته است. شاید این ویژگی برای برقراری ثبات اقتصادی در راه تجاری بوده است. با آنکه سکه های تقلیدی[۱۴] هلیوکول در منطقه بلخ از قرن دوم میلاد ضرب می گردیده است به نظر می رسد که بلخ و مرو در دست سکاها قرار داشته است.
سکه های تقلیدی اوکراتید حتی زمانیکه اشکانیان مرو را در ۸۰ ق م اشغال کرده اند در شمال ایران در جریان بوده است. به نظر می رسد که در زمان مهرداد دوم[۱۵] خانواده دیگری از سکاها به بخش جنوبی سواحل رودخانه سیحون مهاجرت کرده و سکه های تقلیدی اوکراتید را در میان تمدن خوارزم رواج داده اند
از زمان سنتورک به بعد تا زمان داریوش شاه اشکانی علاوه برآنکه اشکانیان سعی در حفظ مرو نموده اند به بازسازی شهر جدیدی بنام مهرداد کرت اقدام نموده اند. این حرکت نه تنها برای جلوگیری از حملات پی در پی سکاها و دیگر قبایل آسیای مرکزی بود، بلکه نشان دهنده آن است که مرو به مرور زمان از نظر استراتژیکی در نزد اشکانیان سقوط کرده و آنان سعی در بازسازی شهر مهرداد کرت در کنار مرو نموده اند.
مکرجی [۱۶]معتقد است که در زمان ویم کادفیس در ادامه تسخیر مناطق مختلف کوشانیان از طرف ماورای النهر با اشکانیان هم مرز گردیده و مرو را تسخیر نمودند. زمانیکه باختریان در اثر فشار سکاها در شمال باختر ناپدید گردیدند مرو و دیگر شهرهای اطراف آن به دست قبایل سکائی افتاد که پیوند خانوادگی با اشکانیان داشته و در آنجا به نام آنان سکه ضرب می نمودند و در زمانی که در اثر اختلافات شاهان اشکانی علیه یکدیگر به پشتیبانی آنان سر به شورش می نهادند، آنان هم در این اختلافات شرکت کرده و به پشتیبانی از شاه اشکانی می پرداختند. در اثر این اختلافات که تقریبا از قرن اول میلادی رخ می داد این شهر نقش مهمی را در شرق ایران ایفا می نمود.
به نظر می رسد که اردوان سوم از خانواده گوندوفر[۱۷] شاه اشکانی هند بوده است و در مناطق جنوبی تر حکومت می رانده است، بعد از آنکه رومیان فشار فراوانی بر او وارد نمودند از حکومت اشکانی کناره گرفت و با سکاها که در مشرق[۱۸] دریای مازندران بوده اند اقامت گزید. بعدها با کمک هیرکانیا و کرمانیان حکومت خود را پس گرفت. احتملا در جنگ دو برادر گودرز دوم و وردان، دومی از پشتیبانی ساکنین شمال شرقی حکومت اشکانی برخوردار بوده، و وردان بعد از شکست گودرز تا آریا را فتح نموده است.
بعدها شورش هیرکانیان و خارج شدن آنان از سلطه حکومت اشکانیان و همراهی آنان با کوشانیان باعث گردید که بخشهایی از استان مرو در دست کوشانیان که ترکیبی از اقوام ایرانی و مهاجر آسیای مرکزی بودند، قرار گیرد، به نظر می رسد که این همکاری بین سوتر مگاس و هیرکانیان بوده، تا کانیشکا و هاویشکا، زیرا منابع تاریخی در این مورد خاموش است. به نظر می رسد کوشانیان را از مرو سکاها بیرون راندند.
کوشانیان بعنوان یک قدرت سیاسی در قرن اول میلادی در شمال شرقی ایران ظاهر گردیده اند به نظر می رسد که اگر مرو را در تسخیر خود داشتند سعی فراوانی نموده اند که تجارت راه زمینی را از طریق ری و همدان به طرف درون قلمرو خود تغییر داده و از راه کاپیسا و راه دریائی با رومیان ارتباط تجاری برقرار نمایند.
در میان دیگر شاهان اشکانی، خسرو که در سلوکیه حکومت می کرد ماد و مرو را فتح نمود ولی نمی توان بطور دقیق اظهار داشت که مرو را از چه کسانی دریافت کرده است. این تسخیر به نظر می رسد موقتی بوده و از زمان خسرو به بعد بیشترین دوره مبارزات اشکانیان در مبارزه با رومیان سپری شد و بعد از آن جنگ های متمادی با آنان باعث به فراموشی سپرده شدن شمال شرق ایران در خاطرات سیاسی اشکانیان گردید.
مرو در برهه هایی از تاریخ در دست اشکانیان یا در دست حکمرانان دست نشانده ایشان مانند پاکور قرار می گرفت. به نظر راپسون [۱۹]پاکور از سالهای ۴۶ الی ۷۸ میلادی حکومت کرد، ولی میچینر [۲۰]سالهای زمان سلطنتش را بین ۱۰۰/۱۱۰ الی ۱۳۵ میلادی قرار می دهد. کونچ[۲۱] معتقد است که پاکور و صنوبر در مناطق مختلفی حکومت کرده اند و پاکور اولین شاه اشکانی بوده که مرو و هرات را تسخیر نموده است.
در قرن دوم بعد از میلاد شاه ناشناخته ای به تقلید از بلاش سوم در هرات از ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلادی به ضرب سکه اقدام نموده است. در مرو سکه های تقلیدی اردوان دوم از ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلادی و از ۱۵۰ الی ۲۰۰ میلادی همچون ضرابخانه هرات سکه های تقلیدی بلاش سوم در جریان بوده است.
صنوبر یکی از اعضای خانواده اشکانی هند ویا اشکانیان بوده است. میچینر تاریخ حکومت او را در ۱۳۵ بعد از میلاد قرار داده، سلوود دوره حکومت او را در ۵۰ الی ۶۵ میلادی قرار می دهد که او به مدت طولانی حاکم مرو بوده است و از آنجا سیستان را تسخیر کرده است. به نظر می رسد که او جانشینانی با نام خود به نام صنوبر دوم و سوم داشته است. بعد از صنوبر حاکمان دیگری هم وجود داشته که منابع تاریخی اطلاعاتی در باره آنان به ما نمی دهند سمارا ، شاه ناشناخته أی که فقط از روی سکه هایش آنان را می شناسیم جانشین او گردیدند.
به نظر می رسد که استاندار اردشیر[۲۲] اردمیتر بوده است، ما اطلاع آنچنانی درباره او نداریم که آیا او از خانواده اشکانیان هند و یا استانداری بوده که از طرف اردشیر بعد از فتح قلمرو کوشان در آنجا منصوب کردیده است. به نظر می رسد با مرگ اردشیر حکومت او هم به پایان رسیده است. سکه های او در سیستان، افغانستان و ترکمنستان پیدا می شود. به نظر می رسد که او بر مرو حکمرانی می نموده است. لوکونین[۲۳] او را اردشیر شاه سکستان را مورد شناسائی قرار داده و در کنار دیگر استانداران
● شاهان اشکانی
چنین می توان نتیجه گرفت بعد از نیمه اول قرن اول میلادی مرو توسط جانشینان شاهان اشکانی که پیوند خانوادگی با آنان داشته اند همچون صنوبر و جانشینان او اداره می گردیده اند و سکه های مسی ضرب شده در آنجا به نیابت از اشکانیان ضرب و انتشار می یافته است، ضرابخانه های آریا و ترانس اکسیانا از اهمیت آنچنانی هم در زمان آنان برخوردار نبوده است.
● نتیجه گیری
بعد از آنکه مرو طی زمان در دوره تاریخی پا به عرصه وجود گذاشت نقش مهمی را در بخش شمال شرقی حکومت هخامنشیان ایفا نمود. در این استان بود که کورش توسط قبایل ماساگت به قتل می رسد و سپس در زمان داریوش یکی از ایالتهای شورشی علیه حکومت او بوده.
در زمان شاهان باختری این شهر از مراکز مهم انتشار فرهنگ یونانی ایرانی بوده و در همین مسیر بوده که مسیحیت ، مانوی و بودایان توسط ایرانیان به چین پا نهادند. مرو از شهرهای مهم تجاری در زمان اشکانیان و باختریان بوده و با سقوط آن شهر و تسخیر آن توسط سکاها به آرامی فرهنگ و هنر یونانی به فراموشی سپرده شده است. احتمالا از نظر استراتژی از شهرهای مهم هخامنشیان، سلوکیه و باختریان بوده و در زمان اشکانیان از شهرهای مهم اشکانیان هم محسوب می گردیده، زیرا علاوه بر سربازان اسیر شده سلوکیه در جنگ بین فرهاد دوم و آنتی اخوس هفتم، سربازان رومی که در جنگ ارد دوم و کراسوس به اسارت در آمده اند در آنجا سکنی داده شده اند.
اشکانیان که در ابتدا بر شهر نسا دست یافتند سعی فراوانی نمودند که مرو را که در قلمرو باختریان بود به تسخیر خود در آورند، زیرا این شهر محل تلاقی دو قدرت باختری و اشکانی بود. باختریان که این شهر را تا زمان اوکراتید حفظ نمودند با خارج شدن از این شهر و سپردن آن به اشکانیان مجبور به مهاجرت به درون افغانستان گردیدند.
از زمان اردوان دوم این شهر را می توان خارج از قدرت مرکزی اشکانیان قلمداد کرد، این را می توان پذیرفت که این شهر توسط یکی از اعضای خانواده ساطنتی اشکانیان کنترل می گردیده است تا توسط سکاها و کوشانیان.
با ظهور کوشانیان و تغییر مسیر راه تجاری از درون ایران به طرف قندهار و راه دریایی باعث کردید که اشکانیان تمام مبارزات خود را جهت اشغال بین النهرین و سوریه نمایند تا بتوانند تسلط خود را بر راههای بازرگانی همچنان حفظ کنند.
فرهنگ خادمی ندوشن
استاد یار گروه باستان شناسی
منابع
خدادیان، اردشیر، سلوکیان، تهران، ۱۳۷۸.
دیاکونف اشکانیان ، ترجمه کریم کشاورز، تهران ۱۳۷۸.
Strabon
Bevan.E.R, House of Selucus, vol ۲, (london), ۱۹۰۴.
Bivar.A.D., Cambridge history of Iran, Vol ۳(۱), cambridge ,۱۹۸۷.
Christian.D., History of Russia, Central asia and Mongolia, vol ۱, Inner Eurasia from prehistory to the Mongol empire, Oxford, ۱۹۹۸.
Hill, E.J.,Translated from Chinese to English, The Western region according to Hou Hanshu, Septamber ۲۰۰۳.
Mitchiner,M., Indo Greeks and Indo Scythian Coinage , London, ۱۹۸۷.
B,N, Mukarjee., Kushana coins of the land of the five rivers, Calcutta, ۱۹۷۸.
Tacit, Annal,VI,۳۱-۷.
Kotch.,H., A Hoard of Coins from Eastern Parthia, American Numismatic Society, Numismatic Note and Monogram, no ۱۶۵ (New .York).
Macdowell,D.W.,The dynasty of the Latter Indo Parthian, NC,
Rapson,E.J., Cambridge History of India, cambridge, ۱۹۲۲.
Sarianidi.V.,Margiana and Soma and Hoama, Electronic journal of vedic Studies, issue ( may) Vol, ۹. ۲۰۰۳.
Sellwood. D.G., An Introduction to the Parthian Coins, London, ۱۹۷۹.
Encyclopedea Iranica Vol ۲ Routledge, ۱۹۸۷
[۱] David Christian., History of Russia, Central asia and Mongolia, vol ۱, Inner Eurasia from prehistory to the Mongol empire, Oxford, ۱۹۹۸, pp ۹۹-۱۱۹.
[۲] Victor Sarianidi., Margiana and Soma and Hoama, Electronic journal of vedic Studies, issue ( may) Vol, ۹. ۲۰۰۳.
[۳] A.D.H.Bivar., Cambridge history of Iran, Vol ۳(۱), Cambridge (۱۹۸۷) p.۱۸۳.
[۴] Michael Mitchiner, Indo Greeks, Indo Scuthian and Indo Parthian, London, ۱۹۸۷, p.۳۴.
[۵] اردشر خدادیان، سلوکیان، تهران، ۱۳۷۸، ص.۵۸.
[۶] Strabo
[۷] Cyopolic
[۸] E.R.Bevan., House of Selucus, vol ۲, (london), ۱۹۰۴, pp ۲۲-۳.
[۹] Teleos
[۱۰] Turiva
[۱۱] Aspionus
[۱۲]Strabon XI ۷:۲;XI ۸:۳
[۱۳] The western region according to Hou Hanshu, translated by John E Hill, Septamber ۲۰۰۳.
[۱۴] M.Mitchiner, p.۴۸.
[۱۵] Op.Cit., p.۳۲.
[۱۶] B,N, Mukarjee., Kushana coins of the land of the five rivers, Calcutta, ۱۹۷۸,p.۸۰.
[۱۷] دیاکونف اشکانیان ، ترجمه کریم کشاورز، تهران ۱۳۷۸،ص ۱۳۰.
[۱۸] ‏Tacit, Annal,VI,۳۱-۷.
[۱۹] E J Rapson, Cambridge History of India, Cambridge, ۱۹۲۲,p.۵۲۵.
[۲۰] M.Mitchiner. p. ۵۶۷.
[۲۱] H.Kotch., Hoard of Coins from Eastern Parthia, American Numismatic Society, Numismatic Note and Monogram, no ۱۶۵ (New .York), p.۱۲.
[۲۲] D.W.Macdowell, Dynasty of the latter Indo Parthian, NC, ۱۹۶۵, pp.۱۳۷-۴۸.
[۲۳] Quoted by S.Shahbazi., Encyclopedea Of Iranica Vol ۲ Routledge, ۱۹۸۷, pp ۳۸۳-۳۸۴.
[۲۴] D.G.Sellwood, An Introduction to the Parthian Coins, London, ۱۹۷۹.
منبع : ایراس


همچنین مشاهده کنید