پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


فراغت و فرهنگ


فراغت و فرهنگ
همهٔ فرهنگ‌ها ریتم‌هایی دارند و همه ما زندگی مان را با توجه به این ریتم ها می گذرانیم. همهٔ روزها مثل هم نیستند و زمان هم به طور مشابه در هر روز تجربه نمی شود. فراغت زمانی جز (زمان) کار است. در برخی از فرهنگ ها زمان فراغت فقط به نوعی تقویم مقدس گره خورده است. در دنیای مدرن، فراغت مجموعه‌ای از ایده‌ها و تجارب جدید است و بر این منوال باقی می ماند.
یهودی‌ها در ایجاد فعالیت های فراغتی پیشگام بوده‌اند و به مشارکت در آنها نیز بسیار مشتاق بوده‌اند. در آغاز قرن ۲۰، فراغت ابزاری مهم برای آمریکایی کردن مهاجران و تحکیم روابط بین یهودیان بود. اما زنان و مردان یهودی فراغت را مانند کار و خانواده، به طرق گوناگونی تجربه می‌کردند
اوقات فراغت معمولا با دیگران سپری می شد. مثلا، ایتالیایی ها و ایرلندی ها، در مقایسه با مهاجران یهودی، معمولا اوقات فراغت بیشتری را با اعضای خانواده‌شان ( ترکیبی از هر دو جنس) سپری می‌کردند، گاه با اهالی محلشان به دیدن فیلم های صامت روز می‌رفتند و گاه با خویشاوندان دورشان برای گذراندن وقت دور هم جمع می‌شدند. خانوده های مهاجر یهودی تعطیلات را با هم می گذرانند و در شهرهای کوهستان های کاتسکیل و سپس در کنار دریا به دنبال آرامش می‌گشتند
در عین حال، در همین دوره فعالیت های فراغتی جدید حوزه ای را منحصرا برای جوانان، بوم‌زادان و مهاجران پدید می‌آورد. یهودی‌های جوان با افرادی غیر از افراد خانواده اشان به پارک‌های تفریحی جدید، مجالس رقص، مدارس رقص، پیاله‌فروشی‌ها می‌رفتند.
فراغت به آنها یاد داد که چگونه آمریکایی شوند. زنان جوان یهودی در این دوره اوقات فراغتشان را به تنظیم قرار ملاقات با جنس مخالف، عرضه عقایدشان درباره مهمانی و پارتی، و ایجاد روابط مستحکم ( ساخت یافته) جنسی بین زن و مرد می‌گذراندند. زنان یهودی آمریکایی شده و بوم‌زاد، زمانیکه وقت آزاد داشتند، این وقت آزاد را همراه با دیگر زنان سپری می‌کردند.
آنها ماجون و ورق بازی می‌کردند، کاری که از طرف خاخام ها و اخلاق گرایان نکوهش می‌شد. همچنین در دوره های تعلیم و بازخوانی صهیونیسم و انجیل و تاریخ یهود مشارکت می‌کردند و غالبا در این مجامع برای اهداف بشردوستانه اعانه جمع می‌کردند. دردهه های آغازین قرن ۲۰، یهودیان متمکن فعالیت‌های فراغتی دیگری را دنبال کردند. زنان یهودی مهمانی ها و مسابقه هایی خیرخواهانه را سازمان می‌دادند. آنها جزء نخستین حامیان هنرهای زیبا بودند و از تاسیس موزه هنرهای مدرن در نیویورک و ایجاد محل هایی برای اجرای رقص مدرن نیز حمایت می‌کردند.
بعد از جنگ جهانی دوم، اکثر یهودی ها از طبقه کارگر به طبقه متوسط ارتقا یافتند. در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، زنان یهودی و بچه‌ها متمایل به ترک کار روزمزد بودند و به فراوانی به فراغت متمایل شدند. در مقابل، مردان یهودی بیشتر اوقات فراغت خود را به امور خیرخواهانه، آموزش، و فعالیت های داوطلبانه در کنیسه ها و مدارس اختصاص می‌دادند. زنان همچنین در حومهٔ شهرها، جایی‌که بیشتر یهودی ها به آنجا نقل مکان کرده بودند، فعالیت می‌کردند، اما همچنان تعداد بسیاری از ایشان به حمایت از هنرها و هنرورزی ادامه می‌دادند.
برخی از این الگوهای فراغتی بعد از دهه ۱۹۷۰، زمانی‌که زنان یهودی به فراوانی به کار روزمزد پرداختند، تغییر کرد. زمان کار افزایش یافت و آنها را از حوزه فعالیت های داوطلبانه خارج کرد و اوقات فراغتشان را کاهش داد. انسجام رو به افزایش جوامع بزرگتر، زنان یهودی را وادار به حرکت به خارج از فضاهای بشردوستانه صرفا یهودی کرده است. همچنین مشارکت ایشان در حوزه های ورزش و تندرستی، که در نیمه اول قرن کمتر متداول بود، بیشتر شده است.
فراغت شاخص مهمی است که نشان می دهد زنان یهودی چگونه خود را در ارتباط با کار، خانواده، فرهنگ، و جامعه بزرگتر در می‌یابند.
نوشته: پرفسور دیو – الن پرل
(دانشگاه مینه سوتایا)
ترجمه: مجنون آموسی
منبع : خانه انسان شناسی ایران