جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


دو داستان در یک نمایش


دو داستان در یک نمایش
●مروری بر نمایش «وزیرخان لنكران» به كارگردانی بنفشه توانایی
در حیطه ادبیات نمایشی و در نزد بسیاری از كارشناسان، میرزا فتحعلی آخوندزاده به عنوان اولین نمایشنامه نویس ایرانی كه به تقلید از اسلوب اروپایی نمایشنامه می نوشته، شناخته می شود. آخوندزاده (۱۲۵۷-۱۱۹۱ ه. ش) در طول دوران حیات خود شش نمایشنامه نوشته كه تعدادی از آنها به روسی ترجمه شده اند. اما در این میان نمایشنامه «وزیرخان لنكران» كه آخوندزاده آن را در سال ۱۲۳۰هجری شمسی نوشته، یك نكته جالبی در تاریخ انتشار خود دارد و آن اینكه در همین سال به دستور ناصر الدین شاه قاجار، امیركبیر صدراعظم نوگرای ایران در حمام فین كاشان به قتل می رسد.
نمایشنامه «وزیرخان لنكران» در ضمن روایت یك داستان عشقی، نظام دیوانسالاری و نیمه استعماری ایران را به باد انتقاد گرفته و در مواردی آن را مورد هجو قرار می دهد. آخوندزاده نیز زمان وقوع نمایشنامه را مقارن با حكومت فتحعلی شاه برمی گزیند و در آن می كوشد تا تصویری از زندگی خانوادگی و حرمسرای عمال حكومتی و همچنین دستگاه حكومت فاسد ارائه كند.
زیباخانم و شعله خانم كه همسران وزیر شهر لنكران هستند، مدام به جان یكدیگر افتاده و به هم تهمت می زنند. وزیر قصد دارد برای شعله خانم لباس گرانبهایی بخرد غافل از اینكه زیبا خانم از قصد وزیر آگاه شده و حسادت او نسبت به شعله خانم بیشتر می شود. از طرفی تیمورآقا، پسر حاكم خلع شده توسط خان حاكم، سخت دلبسته نسا خانم، خواهر شعله خانم است. تیمورآقا به دلیل صحبت با شعله خانم درباره خواهرش ناغافل و برحسب اتفاقات غیر منتظره آماج تهمت قرار می گیرد. زن های وزیر نیز به دلیل حسادت به یكدیگر نسبت های ناروایی را در مورد این قضیه به یكدیگر می زنند.
وزیر نزد حاكم می رود و دستور كشتن آقای تیمور را می گیرد و...
«وزیرخان لنكران» در شیوه روایتی خود دو داستان را به صورت موازی روایت می كند؛ یكی عشق بین تیمورآقا و نسا خانم و دیگری داستان وزیر، تیمور آقا و خان است كه البته این شیوه در پردازش خود فارغ از مهارت ها و ظرافت های نمایشی است. چنین اثری كه تاریخ نگارش آن به ۱۵۰سال پیش برمی گردد، با ساختار روایی ساده خود كه فارغ از گره افكنی ها و پیچیدگی های دراماتیكی در قیاس با ادبیات معاصر است از حیث «زبان و گفتار» نیز در برقراری ارتباط با مخاطب امروزی تا حدودی با مشكل مواجه است كه این عدم دریافت سریع از جانب مخاطب به دلیل تغییر و تكامل زبان محاوره ای او با گذشت زمان است.
در اجرایی كه بنفشه توانایی از این اثر در سالن سایه مجموعه تئاتر شهر دارد، سعی كرده نمایش را با همان ساختار روایی ساده و زبان خاص خود روی صحنه برده تا جایی كه به اصل داستان و درونمایه آن خللی وارد نشود. اما این وفاداری او به متن در قالب نیاز مخاطب و ذائقه تماشاگر امروز صورت گرفته است. توانایی علاوه بر اینكه تحمیل دیدگاه خود به متن را نداشته، سعی نموده تا با تغییرات و دخل و تصرفاتی هر چند كوتاه نسبت به متن چارچوب و ساختار اصلی قصه نمایش را حفظ كند. این قضیه وقتی ثابت می شود كه ما بعد از دیدن این نمایش، یك بار دیگر نمایشنامه را بخوانیم.
تغییر در نوع شخصیت پردازی تیمورآقا به نسبت متن اصلی، یكی از مهم ترین نكاتی است كه توانایی در تحلیل خود از این اثر دارد. آخوندزاده در نمایشنامه خود با آوردن شخصیتی چون تیمورآقا و همچنین بیانات انتهایی او، قصد داشته تا شخصیتی مثبت را در مقابل خان وزیر ارائه دهد، اما به سبب احساساتی گری كه از او در طول نمایش سر می زند، جایگاه اجتماعی خود را از دست می دهد. اما در اجرای توانایی برای این شخصیت تدبیری اندیشیده می شود. شخصیت تیمورآقا برای تماشاگران طنز و كمیك می شود به طوری كه این شخصیت در نمایش برای اعمال جسمانی اش بسیار مایه گذاشته و در ازای آن از لحاظ اعمال ذهنی و عملكرد آن بسیار ضعیف می شود و نمی توان منكر این شد كه در هر دو این موارد خنده تماشاگر نشان از آن درك لذت بخشی دارد كه او خود را نسبت به شخصیت تیمور برتر احساس می كند. تسلط بازیگر این نقش و اغراق او در بعضی موقعیت های نمایش این نكته را اثبات می كند.
نمایش در شیوه روایتی خود از تكنیك پیش پرده خوانی استفاده می كند. اما این تكنیك نه به شیوه سنتی خود بلكه با تمهید نورپردازی و بدون حضور پرده خوان، قبل از شروع هر پرده، اطلاعاتی هر چند كوتاه را در اختیار مخاطب قرار می دهد. اما مشكل عمده این شیوه در نمایش كا رگردان، نقل روایت با یك ریتم سریع و بدون توجه به تأكیدات كلماتی است، به گونه ای كه در بسیاری موارد جملات به صورت نامفهوم شنیده می شود.
نكته مهم تر در مورد استفاده از این شیوه و كاربرد آن در نمایش اینكه نمایشی كه قصه ای ساده و بدون پیچیدگی را برای تماشاگر روایت می كند چه نیازی به راوی یا شیوه پیش پرده خوانی دارد؟
اما نكته مهمی كه كارگردان در مورد شخصیت ها و ارتباط آنها با یكدیگر كشف كرده ، به خوبی در نمایش قابل لمس است. وقتی به اصل نمایشنامه رجوع می كنیم، شخصیت شعله خانم، خواهر نسا خانم، گویی در نمایش هیچ كاركرد دراماتیكی ندارد و به نوعی برای مخاطب مبهم است. توانایی برای موجه جلوه دادن این شخصیت در نمایش، تمهیدی در شخصیت پردازی او به كار می برد كه در كل نمایش نیز تعمیم پیدا می كند. او در نمایش یك نوع عشق از جانب شعله خانم با تیمور آقا برقرار می كند تا ابهامی كه از شخصیت شعله خانم در اصل نمایش است تا حدودی از بین برود. این تدبیر ناخواسته یك مثلث عشقی را میان شعله خانم، تیمورآقا و نسا خانم به وجود می آورد كه تا حدودی كمرنگ شدن شخصیت شعله خانم را در نمایش برطرف می كند.
در هر صورت نمایشنامه وزیرخان لنكران به عنوان نخستین درام كمدی اجتماعی- عشقی در حوزه تاریخ نمایش در ایران شناخته شده كه به دلیل نزدیك بودن روحیات ایرانیان با چنین موضوعاتی، این نوع از درام همچنان در ادبیات نمایشی ایران و همچنین نمایش های ایرانی جایگاه ویژه ای دارد.
این نكته را نیز در نظر داشته باشیم كه گرچه اكثر نمایشنامه های آخوندزاده از نظر صحنه پردازی و همین طور از لحاظ شخصیت سازی مشكل دارد، اما باید گفت كه همین نمایشنامه ها با مضامین و درونمایه های خاص خود باعث به وجود آوردن جریانی درمیان روشنفكران دوره قاجار شده و عاملی شده تا مسئله نمایشنامه نویسی به صورت جدی پیگیری شود و آثاری در این زمینه به وجود آید.
امیر نادری باروق
منبع : روزنامه همشهری