جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

فرانسه در دوران سارکوزی


فرانسه در دوران سارکوزی
انتخابات ریاست جمهوری فرانسه معمولاً توجه زیادی را در ایالات متحده به خود جلب می كند. آخرین این انتخابات نیز از این توجه دور نماند. چرا كه سیاست خارجی فرانسه به عنوان یكی از وزنه های سنگین اروپا، برای ایالات متحده بسیار مهم است. سیاست خارجی فرانسه در چهار دهه گذشته در همه بخش های جهان از ایالات متحده گرفته تا اروپا و خاورمیانه و آفریقا تحت رهبری رییس جمهوری های چپ و راست همواره و به ویژه در سرشت ضد امریكایی آن دارای ثبات ویژه ای بوده است.
اما اكنون همه چیز تغییر كرده است. چرا كه نیكولاس ساركوزی رییس جمهور راست گرای منتخب نه تنها با رویال، رقیب چپ گرای خود و نامزد حزب سوسیالیست، بلكه با هیچ یك از رییس جمهوری های پیشین خود در این زمینه سنخیتی ندارند.
ساركوزی ۵۰ ساله كه نه تنها در سن و سال، آشنایی با انقلاب اینترنت و قول های انتخاباتی در زمینه مدرنیزه و مجهز كردن فرانسه در سده بیست شبیه رقیب خود در انتخابات آوریل گذشته است، نسلی متفاوت از شیراك محسوب می شود. این در حالی است كه رویال همچنان با سخن گفتن از اروپای قدرتمند در مقابل ایالات متحده، همچنان بر سنت ضد امریكایی حزب سوسیال پا می فشارد. از این رو است كه به باور امریكاییان ساركوزی در میان همه پیشینیان خود یك استثنا است.
ساركوزی كه با ستایش بی اندازه از ایالات متحده و رك گویی غیرمعمولش پیرامون ضعف های فرانسه در نخستین كتابش به زبان انگلیسی موج بزرگی را در میان مخاطبان امریكایی برانگیخت، یاد آور می شود كه هرگز از ستایش بزرگ ترین دموكراسی جهان شرمسار نخواهد بود. او در سفر سال گذشته خود به امریكا در مراسم بزرگداشت ۱۱ سپتامبر، از سیاست خود خواهانه فرانسه در عراق انتقاد كرد و پس از رییس جمهور شدن با اشتباه خواندن تعریف هویت تازه از سوی اروپا در برابر ایالات متحده، از روابط فرانسه و ایالات متحده به عنوان آغاز دوره نوینی در روابط دو سوی آتلانتیك سخن گفت. وی هم چنین سیاست دوجانبه گرایی و حتی اندیشیدن درباره آن را چشم پوشی از موفقیت های طلایی می داند.
او در كتاب خود روابط دو كشور را چیزی جز یك دوستی استوار نمی داند كه به وسیله تاریخ انقلابی مشتركی كه پایه در آزادی فردی و جمهوری خواهی دارد، به هم پیوند داده شده است. فرانسه آزادی خود از اشغال آلمان نازی در سال ۱۹۹۴ را مدیون ایالات متحده است.
به باور ساركوزی امروز نیز دو كشور با چالش های مشتركی همانند تروریسم، گسترش سلاح های هسته ای و رشد چین، هند و برزیل روبه رو هستند.
دیدگاه های ساركوزی درباره روابط با ایالات متحده و سیاست خارجی فرانسه، او را در برابر سیاست های مستقلانه دو گلیست ها و عرب گرایانی قرار داده كه زمان های طولانی بر دیپلماسی فرانسه حاكم بوده اند. ساركوزی خواستار پشتیبانی بیشتر از اسراییل است. او بر این باور است كه فرانسه نباید روابطش با این كشور را بر اساس افزایش و كاهش منافع خود در كشورهای عربی پایه ریزی كند.
ساركوزی در زمینه آفریقا هم خواستار پایان دادن به روابطی شده است كه پایه آن ارتباط با شبكه های مشكوك و سیستم های مافیایی قدرت است. وی خواستار شفافیت بیشتر و رویكرد دموكراتیك از سوی پاریس در برخورد با این كشورها است.
در زمینه محافظت و پاسداری از زبان فرانسه در آفریقا، ساركوزی خواستار مسامحه بیشتری شده و حتی پیشنهاد كرده كه فرانسویان باید خود را كم كم برای سخن گفتن بیشتر با زبان انگلیسی آماده كنند. از این رو برای بیشتر فرانسویان چنین دیدگاه هایی آن هم از سوی یك نامزد انتخاباتی، یك جسارت بزرگ پنداشته می شود.
این در حالی است كه ساركوزی به باور خود در انتقاد از سیاست های داخلی فرانسه خویشتنداری از خود نشان داده است. چرا كه در ۲۵ سال گذشته فرانسه به جامعه ای ایستا تبدیل شده كه تقدس كار و كوشش در آن از میان رفته است و با اعتقاد به پایداری سیستم رفاهی فرانسه، خود را فریب داده است. میانگین بیكاری ۶/۸ درصدی كنونی هیچ گاه به زیر ۸ درصد در نسل گذشته نرسیده است.
تولید ناخالص ملی این كشور كه در دهه ۱۹۷۰ بالاتر از انگلیس بود، هم اكنون ۵ درصد كم تر از این كشور است و در حالی كه سایر اروپاییان خود را برای جهانی شدن آماده می كنند، فرانسه آن را رد كرده و خود را در پشت اعتقاد ویرانگر ضدلیبرالیستی جهانی شدن پنهان كرده است. از این رو به باور ساركوزی امروز فرانسه نمی تواند همانند دهكده های گالی در برابر محاصره سربازان رومی ها، از خود دفاع كند. چرا كه تنها در كارتون های استریكس است كه این دهكده ها بر رومی ها پیروز می شوند.
ساركوزی كه به هنگام شورش های سال ۲۰۰۵ وزیر كشور بود و این جنبش ها را محكوم و بر یاد گیری ارزش های جمهوری فرانسه از سوی مهاجرات پافشاری می كرد، اكنون به این باور رسیده است كه فرانسه در رویارویی با حقیقت تلخ نابرابری اجتماعی اش خود را در پشت تئوری مكتب برابری خواهی پنهان كرده است. این نمایانگر ناتوانی فرانسه برای حل تضادهای حقوق اقلیت ها به ویژه مسلمانان به عنوان بزرگ ترین اقلیت می باشد، جمعیت ۵ میلیونی كه همانند قمر به دور شهرهای بزرگ فرانسه گرد آمده اند.
دیدگاه های ساركوزی فرزند مهاجر بلغاری و نوه تسالونسكی یهودی درباره یكپارچگی فرانسه دارای موانع اساسی است. او هنوز سنگینی بزرگ شدن به عنوان یك بیگانه و نام برده شدن به عنوان یك خارجی را احساس می كند.
اقدام ساركوزی در انتصاب یك مسلمان به عنوان بزرگ ترین معتمدش در مقام بزرگ ترین نماینده كشور در هیات های منطقه ای، باعث جنجال های زیادی در هیات حاكمه این كشور شده است. چرا كه برای بسیاری این اقدام دهن كجی به سنت سكولار این كشور و به ویژه قانون جدایی دین از سیاست به عنوان قانون مقدس این كشور تلقی می شود.
به باور ساركوزی فرانسه نیاز به بازسازی الگوی اجتماعی اش برای زنده كردن رشد اقتصادی دارد. راه حل وی در این زمینه، بازسازی وجدان كاری با كمك اثبات ارزش كار و تعهد به قوانین رفاه و كاهش مالیات بر درآمد و تشویق ایجاد كار در بخش خصوصی است.
هر چند ساركوزی هدف خویش را بیدار كردن مردم می داند نه تحریك كردن آن ها، اما یكی از محدودیت های لیبرالیسم اقتصادی ساركوزی سیاست های مداخله گرایانه وی در بخش صنعت است. از این رو خوش بینی های وی درباره چشم انداز كاهش مالیات ها به دلیل دخالت دولت در بخش صنعت به عنوان بزرگ ترین مالیات دهنده، ممكن است فرانسه را به وضعیت خطرناكی بكشاند.
اكنون پرسش اساسی این است كه آیا فرانسه آمادگی پذیرش اصلاحات دشوار را دارد؟ چرا كه هر چند بیرون كشیدن فرانسویان از خانه های راحتشان ممكن است دشوار باشد ولی به هر حال ساركوزی قول داده است كه مزایای فرانسویان را بیشتر خواهد كرد. ساركوزی بر این باور است كه راه حل وی برای فشار در راستای برپایی آرام ممكن است همانند پادگان ها قربانیانی را هم به دنبال داشته باشد.
ساركوزی كه در انتخابات آوریل گذشته، از تاكتیك انتخاباتی بزرگ نمایی ضعف های دولت حاكم در سال ۲۰۰۲ استفاده كرد، اكنون سیاست های كاملاً متضادی را كه خود در دوران شیراك انجام می داد و خود مسبب بخشی از آن ضعف ها بود در پیش گرفته است. از این رو به نظر می رسد كه اكنون فاصله زیادی میان اندیشه ها و اعتماد ساركوزی وجود دارد.
او خواستار تغییرات بنیادین در همه زمینه های زندگی فرانسویان در چارچوب یك حركت آرام است، تغییراتی كه ساركوزی در سراسر كتابش به گونه ای جسورانه و پرسش برانگیز پیرامون نترسیدن فرانسه از تغییرات و انتظار كشیدن، آن را تكرار كرده و بر این باور است با وجود مقاومت شكننده فرانسه در برابر تغییرات، برای انجام آن بی تابی می كند.
ساركوزی لازمه این تغییرات را كاهش فاصله میان مردم عادی و نخبگانی می داند كه در چند سال گذشته تماس خود را با مردم از دست داده اند.
با باور وی این مردم عادی فرانسه نیستند كه با ایالات متحده مشكل دارند، بلكه تنها یك طبقه سیاسی (نخبگان) آن هم در پاریس هستند كه گرایش های ضد امریكایی دارند.
چون مردم عادی با آغوش باز از فرهنگ عمومی امریكایی استقبال می كنند.از این رو اگر نخبگان لحن و گفتار خود را در این زمینه نرم تر كنند، مردم فرانسه خود را برای روابط عادی تر با متحد قدیمی آنسوی آتلانتیك فراهم خواهد كرد.
اكنون پرسش این است آیا ساركوزی می تواند دستور «برپایی آرامی» را كه قول داده، همین امسال صادر نماید؟ شواهد و بررسی ها؛ نشان از ناتوانی وی در این زمینه دارد.
ساركوزی سال گذشته از سیاست فرانسه در عراق انتقاد زیاد می كرد. ولی اكنون در حال بازنگری دیدگاه خود در این زمینه است.
ساركوزی در جریان انتخابات، برخی از دیدگاه های تند خود نرم كرد. و در پی ایجاد نوعی تعدیل در قول های خود را در زمینه تكان دادن فرانسه، به ویژه سرمایه داری مالی است. اكنون به نظر می رسد كه ساركوزی بسیاری از اندیشه های جنجالی پیشین خود را حتی پیش از رسیدن به مرحله عمل دفن خواهد كرد، این موضوع خود به گسست های زیادی در رفتارهای سیاسی وی خواهد انجامید.
شاید بتوان گفت كه بیشتر قول های ساركوزی نوعی نیرنگ انتخاباتی برای فریب و نابودی تهدید لوپن از جناح راست و بایرون به عنوان ستاره شكوفای انتخابات گذشته از جناح میانه حزب راست بوده است. برخی از پیشنهادهای مردم پسند و شگفت انگیز ساركوزی همانند ایجاد وزارت مهاجرت و هویت ملی و یا حمله وی به سیاست برتری ارزش یورو جدای از ترس از ایجاد آشوب طبقه كارگر راستگرا، بیشتر برای ساختن پلی برای دستیابی به آرای بیشتر در انتخابات انجام شد.
اكنون پرسش اساسی این است كه آیا دیدگاه های مردم پسند و اندك جسورانه و تعهد ساركوزی به ارزش ها و سیاست های اعلامی وی در كتابش به چالش كشیده نخواهد شد؟ در این زمینه باید یادآور شد كه با توجه به این كه امید بیشتر هواداران لیبرال وی، در زمینه اقتصاد و سیاست، كم كم به خاموشی می گراید، بزرگ ترین نگرانی در این زمینه مشروعیت ساركوزی است.
برخوردهای وی در پست وزارت اقتصاد و به ویژه تهدیدهای تلویزیونی اش برای اخراج رییس اتحادیه سوپرماركت های فرانسه در صورت كاهش ندادن بهای كالاها، از وی سیمای یك انسان ناتوان و زورگو در فرانسه ترسیم كرده است. این در حالی است كه همه فرانسویان به شیراك كه بیش از یك دهه كشورش در ركود به سر می برد، به دید یك اصلاح طلب پرانرژی نگاه می كنند.
از این رو ساركوزی می كوشد تا با ریسك پذیری و عملگرایی، از خود چهره یك رییس جمهور ستیزه جو و غیر ایدئولوژیك را به نمایش بگذارد.
به همین خاطر، امروز فرانسه به رییس جمهوری نیاز دارد كه مشكلات رای دهندگانش را درك كند تا نویسنده ای كه تنها می تواند سخنان زیبا بنویسد و آرزوهای قشنگ بپروراند. بنابراین ساركوزی اكنون مجبور است كه خود را به واقعیت نزدیك تر كند.
مجید علیزاده
منبع : روزنامه جوان