جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

گذشت سی روز و ثبوت هلال ماه


گذشت سی روز و ثبوت هلال ماه
روایاتی که گذشت سی روز از ماه پیشین را از راههای ثبوت هلال شمرده اند, در حدّ تواترند.
اگر از راههایی چون: دیدن هلال به وسیله خود شخص, بینه, تواتر رؤیت و حکم حاکم آغاز ماه ثابت نشد و مردم برای انجام عبادات و سایر کارهای خود در تحیر ماندند, شارع مقدس به جهت رهاندن مردم از تحیر و سرگردانی, گذشت سی روز از ماه گذشته را, ملاک اثبات ماه جدید قرار داده است. همه علمای شیعه و بـیشـتـر فـقهـای اهـل سـنـت, ایـن راه را پذیرفته اند و اعمال مردم را بر اساس عمل به آن مجزی دانسته اند.
شیخ صدوق۱ و مفید۲, طوسی۳, سلار۴, ابن براج۵, راوندی۶, ابن حمزه۷, ابن زهره ۸, ابن ادریس ۹, محقق حلی ۱۰, ابن فهد۱۱, علامه حلی ۱۲, شهید اول ۱۳, محقق کرکی ۱۴, صاحب مدارک ۱۵, فیض کاشانی ۱۶, شیخ یوسف بحرانی ۱۷, محقق نراقی ۱۸, مقدس اردبیلی ۱۹ و دیگر فقها ۲۰, پس از گذشت سی روز, بر اثبات هلال فتوا داد اند.
ائمه مذاهب اربعه اهل سنت, به جز احمد بن حنبل, در این مسأله با فقیهان شیعه همرأیند۲۱. بدین ترتیب مسأله از مسائل ضروری فقه و مورد اتفاق شیعه و سنی است. بر این مسأله, دلایلی اقامه شده, بدین شرح:
▪ اجماع :
افزون بر اتفاق عالمان شیعی و سنی در مسأله, برخی دعوی اجماع کرده اند و حتی مسأله را از ضروریات دین بر شمرده اند.
عاملی, صاحب مدارک, می نویسد:
(و اما وجوب الصوم مع مضّی ثلاثین یوما من شعبان فمجمع علیه بین المسلمین بل الظاهر انّه من ضروریات الدین۲۲)
مسلمانان اجماع دارند که با گذشت سی روز از شعبان, روزه واجب می شود, بلکه, ظاهراً, مسأله از ضروریات دین است.
چنین آمده در جواهر۲۳, حدائق۲۴ و مستمسک۲۵ عروهٔ الوثقی.
هر چند اجماع در این گونه موارد به عنوان دلیلی مستقل به شمار نمی آید و به اصطلاح فقها, (مدرکی) است. ولی اتفاق همه فقها, در مسأله و نبود قول مخالف, حکایت از ضرورت آن در فقه می کند. این خود, به ما اطمینان می دهد که این حکم, از معصوم صادر شده و جزو مسلمات مذهب, بلکه ضرورت دین به شمار می آید.
▪ روایات:
روایات بسیاری, که در مجامع روایی فریقین آمده, بر این مطلب دلالت دارند که با گذشت سی روز از شعبان و رمضان, باید روزه گرفت و یا روزه گشود و عید فطر اعلان کرد. برخی از فقهای شیعه, روایات این باب را مستفیضه, بلکه متواتره دانسته اند۲۶.
اینک برخی از روایات باب:
امام صادق می فرماید:
(ان خفی علیکم فاتموا الشهر الاوّل ثلاثین۲۷)
اگر ماه بر شما پنهان ماند, ماه پیشین را سی روز بشمارید.
به همان مضمون, موثقه عبید بن زراره ۲۸
امام باقریاامام صادق (ع)می فرماید:
(شهر رمضان یصیبه ما یصیب الشهور من النقصان, فاذا صُمت تسعهٔ و عشرین یوماً ثمّ تغیّمت السماء فاتّم العدّه ثلاثین۲۹.)
همان گونه که سایر ماهها کمبود دارند, ماه رمضان نیز, کمبود دارد. هرگاه بیست و نه روز, روزه گرفتی و هلال شوال بر تو پنهان ماند, سی روز کامل, روزه بگیر.
امام باقر (ع) می فرماید:
(اذا رایتم الهلال فافطروا, او شهد علیه عدل من المسلمین و ان غم علیکم فعدوا ثلاثین لیله ثم افطروا …۳۰)
هنگامی که هلال ماه را دیدید و یا گروهی از مسلمانان عادل, به رؤیت آن به گواهی برخاستند, روزه بگشایید و اگر هلال شوال بر شما پنهان ماند, سی روز را کامل کنید, آن گاه, روزه بگشایید.
رسول اکرم (ص) می فرماید:
(صوموا لرویته وافطروا لرویته, فان غمّ علیکم فعدوا ثلاثین.)
با دیدن ماه روزه بگیرید و با دیدن آن روزه بگشایید. پس اگر بر شما پنهان ماند, سی روز را کامل کنید۳۱.
سیّد مرتضی علم الهدی, درباره این خبر, چنین اظهار نظر می کند:
(این خبر, گرچه از اخبار آحاد است, ولی امت بر قبول آن اجماع کرده و هیچ کس از مردم, آن را رد نکرده است۳۲.)
افزون بر این روایات, اخباری بسیاری, از جمله: روایت ابی خالد واسطی ۳۳, روایت دعائم الاسلام از علی (ع) ۳۴, روایتی از امام صادق به نقل از پیامبر۳۵ و … بر مسأله دلالت دارند۳۶.
ذکر (غیم=ابر) در روایات فوق, موضوعیت ندارد و از باب مثال آورده شده است.
غیم=ابر, هر آنچه را که سبب پنهان ماندن ماه گردد, در بر می گیرد. بنابراین, اگر علت دیگری, به غیر از ابر, مانع از رؤیت هلال شود, گذشت سی روز برای ما, معیار هلال جدید خواهد بود.
چنین است اگر دستیابی به بیّنه, تواتر و … برای مکلف امکان نداشت. مانند: شخص زندانی و …
▪ علم عادی:
با گذشت سی روز از ماه پیشین, علم عادی و اطمینان به آغاز ماه جدید, پیدا می شود. زیرا ماههای قمری, از نظر علم هیئت و نجوم, بیش از سی روز, به طول نمی انجامد.
آیهٔ اللّه حکیم, می نویسد:
(الطرق الاربعهٔ الاوّل کلها راجعهٔ الی العلم الذّی هو حجهٌٔ بنفسه و تعرض الاصحاب لذکرها کاشتمال النصّوص علی بعضها, کان تنبیهاً علی اسباب العلم و لالخصوصیهٔ فیها کما هو واضحٌ۳۷.)
راههای چهارگانه نخست [رؤیت, تواتر, شیاع و گذشت سی روز] برگشت به علم دارد و علم نیز حجیّت ذاتی دارد. یادآوری اصحاب, راههای ثبوت را, همان گونه که روایات, برخی از آنها را در بر می گیرند, منظور آگاهاندن مردم است به اسباب علم وگرنه, پر واضح است که خصوصیتی در آن راهها نیست.
آیهٔ اللّه شهید محمّد باقر صدر می نویسد:
(الثالث. مضی ثلاثین یوماً من هلال الشهر السابق لانّ الشهر القمری الشرعی لایکون اکثر من ثلاثین یوماً فاذا مضی ثلاثون یوما و لم یرالهلال الجدید, اعتبر الهلال موجوداً و یبدأ بذلک شهر قمری جدید ۳۸.)
راه سوّم, گذشت سی روز از هلال ماه گذشته است; چون ماه قمری شرعی, بیش از سی روز نمی شود. زمانی که سی روز گذشت و هلال جدید رؤیت نشد, هلال را موجود باید فرض کرد و ماه قمری جدید آغاز می شود.
دیگر فقهاء نیز, در دلایلی که بر گذشت سی روز, برای اثبات هلال اقامه کرده اند, به دلیل فوق اشاره دارند. از جمله: مقدس اردبیلی, پس از آن که مسأله را اتفاقی می داند و یادآور می شود که روایات صحیحه نیز, بر این مطلب دلالت دارند, می نویسد:
(اذ لا یمکن الشهر الهلالی اکثر منه کما تشهد به التجربه و علم الهیئهٔ۳۹.)
زیرا ماه قمری, بیش از سی روز نیست, چنانکه تجربه و علم هیئت بدان گواه است.
بر دلایل یاد شده می شود افزود: استصحاب بقای بر موضوع را.
استصحاب جاری است, تا هنگامی که علم بر خلاف پیدا نشود.
روایت: (صم للرویهٔ وافطر للرویهٔ) بر این مطلب, دلالت می کند.
البته این مسأله, در خصوص روزه ماه رمضان, که روایت در مورد آن وارد شده, یقینی است, ولی برای اثبات سایر آثار ماه, می باید به اصول عملیه رجوع کرد۴۰.
آملی, در مصباح الهدی, پس از اشاره به روایات باب, می نویسد:
(مضافا الی اصاله بقاء الشهر السابق الی ان یعلم انقضائه و امتناع الحکم بدخول الشهر اللاحق بمجرد الاحتمال۴۱)
افزون بر ادّله گذشته, اصل بقاء ماه گذشته است, تا به گذشت آن علم پیدا کنیم و جایز نیست به مجرد احتمال, به ورود ماه جدید حکم شود.
صاحب جواهر نیز, استصحاب را در مورد شک در بقای ماه گذشته, در صورتی که معارض نداشته باشد, جاری می داند۴۲.
در این مسأله چند فرع را می شود مطرح کرد که به اجمال بدانها اشاره می کنیم:
۱) در مقابل روایاتی که گذشت سی روز را از راههای ثبوت هلال می دانند, روایاتی داریم بر خلاف, از جمله:
امام صادق (ع) می فرماید:
(عدّ شعبان تسعهٔ و عشرین یوماً فان کانت متغیّمه فاصبح صائماً و ان کانت مصحیه و تبصرته و لم ترشیاً فاصبح مفطراً ۴۳.)
از شعبان, بیست و نه روز بشمار. اگر هوا ابری بود, روز سی ام را روزه بگیر و اگر صاف بود و تو پس از نگاه چیزی نیافتی, روزه نگیر.
یا:
(اذا اهل هلال رجب فعد تسعهٔ و خمسین یوماً ثم صُم۴۴.)
هرگاه هلال رجب دیده شد, پنجاه و نه روز بشمار, سپس روزه بگیر.
دو روایت فوق و امثال آن۴۵, به ظاهر با روایاتی که در گذشته آوردیم, منافات دارد. آن روایات دلالت داشت که پس از گذشت سی روز از شعبان, روزه را آغاز کن. و روایت اوّل از دو روایت فوق, می گوید: بیست و نه روز از شعبان بشمار و روز سی ام را روزه بگیر. روایت دوّم می گوید: اگر هلال رجب دیده شد, پنجاه و نه روز بشمار و روزه بگیر.
در توجیه روایات فوق, گفته شده که مقصود از روزه گرفتن در روز سی ام, روزه به قصد آخر شعبان است, به قرینه روایات روزه (یوم الشک).
شیخ طوسی می نویسد:
(فالوجه فی هذین الخبرین … انّه یصبح یوم الستین صائماً علی انه من شعبان فان اتفق ان یکون ذلک من شهر رمضان فیوم وفق له و ان کان من شعبان فقد تطّوع بیوم …۴۶)
توجیه این دو خبر این است که: روز شصتم را به نیّت شعبان روزه می گیرد. اگر مشخص شد که از رمضان بوده وظیفه خود را انجام داده و اگر از شعبان بود, یک روز, روز أستحبابی گرفته است.
۲) اگر سی روز از ماه شعبان, شمرد, آن گاه, به نیّت رمضان, روزه گرفت و پس از آن, روشن شد که شعبان بیست و نه روز بوده است, باید آن روز را قضا کند. زیرا (گذشت سی روز), جنبه طریقی و کشف از واقع دارد. در راههای دیگر نیز همین حکم جریان دارد. یعنی اگر فردی با شهادت دو شاهد و یا حکم حاکم و … روزه را افطار کرد و سپس کشف خلاف شد, می بایست قضای آن روز را به جای آورد. شیخ طوسی می نویسد:
(متی عدّ شعبان ثلاثین و صام بعده ثم قامت البیّنه بانه رای الهلال قبله بیوم قضی یوما بدله و لیس علیه شئ۴۷.)
اگر پس از گذشت سی روز از ماه شعبان, روزه گرفت و بعد, گواهان گواهی دادند که هلال رمضان, یک روز پیش از آن دیده شده است, باید یک روز را قضا کند. بر او چیز دیگری نیست.
بر این مطلب روایات بسیاری دلالت دارند۴۸ .
۳) یادآور شدیم که با گذشت سی روز از شعبان, حکم می شود به آغاز ماه رمضان. این حکم, ویژه شعبان و رمضان نیست بلکه در هر کدام از ماههای سال رؤیت هلال انجام نگرفت و یا به دیگر راهها اثبات هلال نشد, باید گذشت سی روز را معیار قرار داد. محقق حلّی می نویسد:
(کلّ شهر تشتبه رؤیته یعدّ ما قبله ثلاثین۴۹)
هر ماهی که مشتبه شد دیدن هلال در آن, سی روز از ماه پیش, شمرده می شود.
شیخ محمدحسن نجفی, صاحب جواهر, در شرح این سخن می نویسد:
(یحکم من غیر فرق بین شهر رمضان و غیره, لاصالهٔ بقاء الشهر ببقاء القمر فی المحاق السالمه عن معارضته عادهًٔ۵۰)
این حکم [شمردن سی روز از ماه پیش] بدون تفاوت بین ماه رمضان و غیر آن, اجرا می شود. زیرا در صورت شکّ به پایان ماه, اصل اقتضا می کند که ماه باقی مانده, چون هنوز از محاق خارج نشده است.
این اصل معمولاً معارض هم ندارد.
۴) اگر همه هلال ماههای سال, یا بیشتر آنها, از دیدگان پنهان بمانند و راهی برای ثبوت هلال یابیده نشود, مکلفان چه باید بکنند؟ در مسأله چهار قول است:
الف) از ماههای سال, باید سی روز محاسبه شود بر حسب آن, اعمال انجام پذیرد. شیخ طوسی ۵۱ و محقق حلی ۵۲ بر این عقیده اند.
ب)بایستی برخی از ماهها را کمتر از سی روز محاسبه کرد, زیرا برخی از ماهها کمتر از سی روز می باشند.
ج) در مورد فوق, باید به روایات (خمسه) عمل بشود. به این معنی که پنج روز از اول سال گذشته شمارش گردد اگر اول ماه رمضان سال گذشته, روز دوشنبه بود, روز جمعه, اول ماه امسال به حساب می آید. علامه در تحریرالاحکام۵۳ و ارشاد ۵۴ و شیخ طوسی در مبسوط عمل به این قول را جایز دانسته اند.
شیخ طوسی می نویسد:
(و یجوز عندی ان یعمل علی هذه الروایه التی وردت بانه یعد من السنه الماضیه خمسه ایام و یصوم یوم الخامس لان من المعلوم لا یکون الشهور کلها تامه۵۵)
د) تا هنگامی که به کمبودماه پی نبریم, تمامی ماههای سال, کامل محاسبه می شوند. این نظر را سید کاظم طباطبایی یزدی, مطرح کرده است:
(لو غمت الشهور و لم یر الهلال فی جملهٔ منها او فی تمامها حسب کل شهر ثلاثین ما لم یعلم النقصان عادهٔ۵۶.)
اگر همه ماهها, ابری شد و هلال, در برخی از ماهها و یا در تمام ماههای سال, دیده نشد, هر ماهی, سی روز محاسبه می شود, تا هنگامی که کمبود ماه را معمولاً ندانیم.
اکثر فقیهان معاصر, سه نظر اول را نپذیرفته اند, بدین شرح:
درباره نظر اول گفته اند:
(گر همه ماهها را سی روز بشماریم, با علم قطعی ما ناسازگار در می آید; زیرا می دانیم که برخی از ماهها, کمبود دارند.)
درباره نظر دوم گفته اند:
(اولاً, روشن نیست که گوینده این سخن کیست. محقق حلّی, در شرایع, این قول را به (قیل) نسبت داده است.
ثانیاً, دلیلی در دست نداریم که چه ماهی را کمتر از سی روز به حساب آوریم و چه ماهی را سی روز.)
درباره نظر سوم گفته اند:
(بله, برخی از ماههای سال, کمبود دارند, ولی دلیلی نداریم برای محاسبه کمبودها, بدین شیوه ۵۷
امّا نظر چهارم را که از آنِ صاحب عروهٔ الوثقی, سید کاظم یزدی است, همه آنانی که بر این کتاب حاشیه دارند, پذیرفته اند.
پس اگر ماه رجب و شعبان و رمضان ابری بود, باید شصت روز از اوّل رجب شمرد و روز شصت و یکم را روزه گرفت و در روز نود و یکم, روزه گشود و از آن به بعد, معمولاً, نمی شود ماهها را سی روز محاسبه کرد, چرا که اهل حساب بر این نظرند که بیش از سه یا چهار ماه پی در پی, نمی تواند ماهها سی روزی باشد.
نتیجه: گذشت سی روز, اماره و علامت آغاز ماه جدید خواهد بود.
اماره, حجیت دارد, تا هنگامی که شک وجود دارد. به مجرد این که علم به خلاف پیدا شد, از حجیت افتد. در این جا, علم به خلاف داریم, از این روی, نمی توانیم پس از آن که سه یا چهار ماه را سی روزی محاسبه کردیم, ماه پنجم را نیز سی روز به شمار آوریم.
۱) (المقنع), شیخ صدوق, چاپ شده در: (الجوامع الفقهیه) /۱۶, کتابخانه آیهٔ اللّه مرعشی (سلسله الینابیع الفقهیه), گردآوری علی اصغر مروارید, ج ۶/۱۷, الدارالاسلامیه, بیروت.
۲) (الجمل) شیخ مفید, چاپ شده در: (سلسله الینابیع الفقهیه), ج ۶/۹۱.
۳) (نهایه), شیخ طوسی /۱۵۰, دارالکتب العربی, (مبسوط), شیخ طوسی, ج ۱/۲۶۱, المکتبه المرتضویه.
۴) (مراسم), سلار بن عبدالعزیز, چاپ شده در: (الجوامع الفقهیه) /۵۷۵ (سلسله الینابیع الفقهیه) ج ۶/۱۶۲.
۵) (مهذب), ابن براج, ج ۱/۱۹۰, انتشارات اسلامی, وابسته به جامعه مدرسین.
۶) (فقه القران) قطب الدین الراوندی, ج ۱/۱۸۹, کتابخانه آیهٔ اللّه مرعشی. (سلسله الینابیع الفقهیه), ج ۶/۲۰۳.
۷) (الوسیله الی نیل الفضیله), ابی جعفر محمد بن علی بن حمزه الطوسی, معروف به ابن حمزه, چاپ شده در: الجوامع الفقهیه /۷۱۹ و (سلسله الینابیع الفقهیه). ج ۶/۲۴۰.
۸) (غنیهٔ), ابن زهره, چاپ شده در: (الجوامع الفقهیه) /۵۰۸ و (سلسله الینابیع الفقهیه) ج ۶/۲۲۵.
۹) (سرائر), احمد بن ادریس حلی, ج ۱/۳۸۴ انتشارات اسلامی, وابسته به جامعه مدرسین.
۱۰) (معتبر), محقق حلی /۳۱۰. (شرایع الاسلام), محقق حلّی ج ۱/۱۹۹ دارالاضواء, بیروت.
۱۱) (مهذب), ابن فهد حلی, ج ۲/۵۳, انتشارات اسلامی, وابسته به جامعه مدرسین, قم.
۱۲) (قواعد الاحکام), علامه حلی, ج ۱/۶۸, رضی, قم.
(تذکرهٔ الفقهاء), علاّمه حلی, ج ۱/۲۷۱. المکتبهٔ المرتضویه, تهران.
(تحریرالاحکام), علاّمه حلّی, ج ۱/۸۲, مؤسسه آل البیت.
(منتهی المطلب), علاّمه حلّی, ج ۲/۵۹۰.
۱۳) (اللمعه الدمشقیه), شهید اول; (دروس), شهید اول, ج ۱/۲۸۴, انتشارات اسلامی.
۱۴) (رسائل محقق کرکی), ج ۳/۹۲, کتابخانه آیهٔ اللّه نجفی مرعشی.
(جامع المقاصد فی شرح القواعد), محقق کرکی, ج ۳/۹۲, مؤسسه آل البیت.
۱۵) (مدارک الاحکام), عاملی, ج ۶/۱۶۵, مؤسسه آل البیت.
۱۶) (مفاتیح الشرایع), فیض کاشانی, ج ۱/۲۷۵, مجمع الذخائر الاسلامیه.
۱۷) (الحدائق الناضره) شیخ یوسف بحرانی, ج ۱۳/۲۴۱, انتشارات اسلامی, وابسته به جامعه مدرسین, قم.
۱۸) (مستند الشیعه), مولی احمد نراقی, ج ۲/۱۳۸, کتابخانه آیهٔ اللّه مرعشی.
۱۹) (مجمع الفایده والبرهان), مقدس اردبیلی, ج ۵/۲۸۹, انتشارات اسلامی, وابسته به جامعه مدرسین.
۲۰) (عروهٔ الوثقی) سید محمد کاظم طباطبایی یزدی /۳۷۰.
۲۱) (الفقه علی المذهب الاربعه), عبدالرحمن جزیری, ج ۱/۵۴۸, داراحیاء التراث العربی, بیروت.
۲۲) (مدارک الاحکام), عاملی, ج ۶/۱۶۵.
۲۳) (جواهرالکلام), شیخ محمد حسن نجفی, ج ۱۶/۳۵۳, داراحیاء التراث العربی, بیروت.
۲۴) (حدائق الناضره), شیخ یوسف بحرانی, ج ۱۳/۲۹۲.
۲۵) (مستمسک العروهٔ الوثقی), سید محسن طباطبائی حکیم, ج ۸/۴۵۲, کتابخانه آیهٔ اللّه مرعشی.
۲۶) (همان مدرک).
۲۷) (وسایل الشیعه), حرّ عاملی ج ۷/۱۹۲, باب ۵ از ابواب احکام شهر رمضان, ج ۱۲.
۲۸) (همان مدرک) /۱۹۱, حدیث ۱۰.
۲۹) (همان مدرک) /۱۸۹, حدیث ۱.
۳۰) (همان مدرک) /۱۹۱, حدیث ۱۱.
۳۱) (مستدرک الوسائل), میرزا حسین نوری, ج ۷/۴۰۶, مؤسسه آل البیت.
۳۲) (همان مدرک).
۳۳) (همان مدرک) /۴۰۳.
۳۴) (دعائم الاسلام), قاضی نعمان مغربی, ج ۱/۲۸۰, مؤسسه آل البیت.
۳۵) (مستدرک الوسائل), ج ۷/۴۰۶.
۳۶) (وسائل الشیعه), ج ۷/۱۸۹.
۳۷) (مستمسک العروهٔ الوثقی), ج ۸/۴۵۲.
۳۸) (الفتاوی الواضحه), شهید محمدباقر صدر /۶۳۱, دارالتعارف للمطبوعات, بیروت.
۳۹) (مجمع الفایده والبرهان), ج ۵/۲۸۹.
۴۰) (مستمسک العروهٔ الوثقی), ج ۸/۴۷۲ ـ ۴۷۵.
۴۱) (مصباح الهدی فی شرح عروهٔ الوثقی), شیخ محمد تقی آملی/ج ۸/۳۹۸. مطبعه فردوسی, تهران.
۴۲) (جواهرالکلام), شیخ محمد حسن نجفی, ج ۱۶/۳۷۹.
۴۳) (وسائل الشیعه), ج ۷/۲۱۶, ۲۱۷.
۴۴) (همان مدرک)/۲۱۷, ج۵.
۴۵) (همان مدرک)/۲۱۶, ج ۳.
۴۶) (استبصار), شیخ طوسی, ج۲/۲۱۵, دارصعب, دارالتعارف.
۴۷) (مبسوط), شیخ طوسی, ج ۱/۲۶۸, المکتبهٔ الرضویه, تهران.
۴۸) (تهذیب الاحکام), شیخ طوسی, ج ۴/۱۵۷, روایات شماره: ۴۳۳, ۴۴۴, ۴۳۶, ۴۳۸.
۴۹) (شرایع الاسلام), محقق حلی, ج ۱/۲۰۰.
۵۰) (جواهرالکلام), ج ۱۶/۳۷۹.
۵۱) (مبسوط), ج ۱/۲۶۸.
۵۲) (شرایع الاسلام), ج ۱/۲۰۰.
۵۳) (تحریرالاحکام), ج ۱/۸۲.
۵۴) (ارشاد الاذهان الی احکام الایمان), علامه حلی, ج ۱/۳۰۳.
۵۵) (مبسوط), ج ۱/۲۶۸.
۵۶) (عروهٔ الوثقی) سید محمدکاظم یزدی /۳۱۷, با حاشیه مراجع دارالکتب الاسلامیه.
۵۷) (حدائق الناصره), ج ۱۳/۲۹۲; (استبصار), شیخ طوسی, ج ۲/۷۶
منبع : مجله فقه