چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

۵ آوریل ـ اندیشه های «هابز» فیلسوف بزرگی که انسان راموجودی ذاتا خودخواه خواند به مناسبت زادروز او


پنجم آوریل زاد روز توماس هابز Thomas Hobbes فیلسوف و نویسنده انگلیسی است که انسان را موجودی ذاتا خودخواه، قدرت طلب ، خواهان سلطه بر همنوع و استثمار دیگران دانسته است . وی در ۱۵۸۸ به دنیا آمد ، ۹۱ سال عمر کرد و ۴ دسامبر ۱۶۷۹ در گذشت . تالیفات مهم او « لوی یاتان ( عفریت دریایی ) » ، پیشنویس فلسفی رابطه حکومت و جامعه ، مسائل مربوط به آزادی و ضرورت و فرصتها ، بحث فیلسوف و دانشجو ، علل جنگ داخلی انگلستان ، و « ایلیاد و ادیسه » اند. فرضیه هابز در باره حکومت ، وی را به صورت یکی از پدران علوم سیاسی در آورده است.
هابز که واقعیت عقاید و فرضیه های او هر روز آشگارتر از روز پیش می شود ، طبیعت بشر را در ارتباط با نفس خود و جامعه تعریف کرده و گفته است که رفتار یک انسان تابع خود خواهی ذاتی اوست و سه عامل باعث منازعه انسانها می شود : رقابت بر سر منابع محدود برای تملک ، بی اعتمادی نسبت به یکدیگر ، و بالاخره عشق و علاقه وافر به جلال و شکوه ( قدرت ) . وی تصریح می کند که تا این عوامل وجود دارد نزاع ( جنگ ) و در نتیجه ترس از میان نخواهد رفت و در چنین محیطی همه چیز نامطمئن است.
به اظهار هابز ، تا بی اعتمادی نسبت به دیگران در زندگانی روزمره وجود داشته باشد بیم و خطر نزاع و جنگ هم ادامه خواهد داشت. پیشرفتهای مادی و ساختن شهرهای قشنگ، طبیعت انسان را تغییر نمی دهد . متمدن ترین کشور اگر بر کشور دیگر پیروز شود نسبت به مغلوب رفتاری وحشیانه خواهد داشت.
هابز نوشته است که در غیاب یک قانون بین المللی دارای ضمانت اجرایی استوار و اطمینان بخش ، کشورهای ضعیف شکار قوی تر ها می شوند ، و به همین گونه انسانها . برای تحت کنترل درآوردن این وضعیت در یک جامعه ملی و بر طرف کردن احساس ترس و تامین آسایش و جلوگیری از تجاوز افراد به حقوق و آزادی یکدیگر نیاز به یک دولت نیرومند در آن جامعه است که بتواند بر خود خواهی افراد فائق آید. چنین دولتی باید توانمندی همه جانبه و قدرت تمام عیار داشته باشد و این قدرت حاکم باید متناسب با نیاز روز عمل کند.
هابز گوید که قدرت حاکم باید حس استثمار فرد از افراد برای حصول به برتری و زندگانی بهتر را مهار کند تا آرامش برقرار باشد.
هابز در باره شرایط دولت گوید: دولت ـ فرد یا گروه ـ وقتی مشروعیت حکومت کردن خواهد داشت و مردم باید اختیار و سرنوشت خود را به آن بسپارند که همه اتباع را به یک چشم نگاه کند و تبعیض قائل نشود. یک دولت نباید کاری کند که به اتباعش آسیب و زیان وارد آید . دربرابر، اتباع هم باید وفادار باشند و از انجام تکالیف شانه خالی نکنند.
هابز تاکید بر یافتن راهی جهت پایان دادن به احساس تنفر آشگار و پنهان میان انسانها و جوامع دارد و هنر دولت را در تحقق این امر می داند. دولت باید مانع تنازع مردم بر سر منافع و ربودن آن توسط قویتر ها و زرنگتر ها شود. هدف یک دولت از مجازات افراد نه تنها باید اصلاح مقصر بلکه " تنبه " دیگران باشد. ، نه چشم در برابر چشم.
هابز قانون طبیعی و طبقه بندی آن را به تفصیل شرح داده و آن را به قانون عمومی تعبیر کرده که افراد را از انجام کارهایی منع و به انجام اموری تشویق می کند و همه تاکید او بر این است که اگر در جامعه ( ملی و بین المللی ) کنترل خود خواهی افراد از دست حاکم و مجری قانون (قانون طبیعی ـ عام ) خارج شود صلح و آرامش ، آزادی و امنیت ، سعادت و آسودگی خیال رخت بر خواهد بست و برقرار کردن مجدد نظم ، کاری آسان نخواهد بود. به این ترتیب، هابز اهمیت ویژه برای دستگاه قضایی یک جامعه قائل است و بر عادل و بی نظر و عالم بودن قاضی تاکید می کند و آن را موجودی کمیاب و در نتیجه گرانبها می داند.
هابز در جای دیگری از نوشته هایش ۱۵ اصل برای کنترل خودخواهی افراد بیان داشته که مهمترین اصل آن نفی و تقبیح نخوت است.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


همچنین مشاهده کنید