یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

آدم‌های خشن - Tough Guys


آدم‌های خشن - Tough Guys
سال تولید : ۱۹۸۶
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : جو ویزان
کارگردان : جف کانیو
فیلمنامه‌نویس : جیمز اور و جیم کروکشانک
فیلمبردار : کینگ باگوت
آهنگساز(موسیقی متن) : جیمز تیوتن هوارد.
هنرپیشگان : برت لنکستر، کرک داگلاس، چارلز دورنینگ، الکسیس اسمییت، دانا کاروی، دارلان فلوئگل، ایلای والاک، دارلن کانلی و نیتان دیویس.
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۳ دقیقه.


«آرچی لانگ» (داگلاس) و «هاری دویل» (لنکستر) پس از گذراندن سی سال حبس به جرم سرقت چهار صدوپنجاه هزار دلار از قطار گُلد کوست فلایر (آخرین سرقت قطار در آمریکا) از زندان آزاد می‌شوند. بیرون از زندان، افسر مسئول آزادی مشروط آنها، «ریچی اوانز» (کاروی) و بعد، «لئون ب. لیتلِ» مرموز (والاک) به دیدن‌شان می‌آیند. وقتی برای گرفتن پول بیمه رفاه اجتماعی‌شان به بانک می‌روند، برنامه سرقت مسلحانه از آنجا را به هم می‌زنند، و زندگی تازه‌ای را شروع می‌کنند. «آرچی» در یک هتل درب و داغان، و «هاری» در خانه سالمندان گُلدن سان ست است. در این بین، پلیس سال‌خورده‌ای به‌نام «دک یابلونسکی» (دورنینگ) که سی سال پیش دستیگرشان کرده، نگران رفتار درست آنان است. «هاری» خیلی زود علیه رفتار مسئولان خانه سالمندان به پا می‌خیزد، «آرچی» هم شغلش را در یک بستنی‌فروشی رها می‌کند و در یک باشگاه ورزشی با زنی به‌نام «اسکای فاستر» (فلوئگل) آشنا می‌شود و با او به خانه‌اش می‌رود؛ «هاری» نیز سراغ محبوبه قدیمی‌اش، «بل» (اسمیت) می‌رود. «ریچی» کار دیگری برای «آرچی» در یک رستوران دست‌وپا می‌کند، ولی او رفتار تحقیرآمیز مشتری‌ها و صاحب رستوران را تاب نمی‌آورد. او «هاری» را در کافه‌ای پیدا می‌کند که گرفتار نیش و کنایه‌های «یابلونسکی» شده، و پس از خلاص شدن از شر او، زوج قدیمی تصمیم می‌گیرند به کار مورد علاقه‌شان برگردند. تلاش‌شان از شر او، زوج قدیمی تصمیم می‌گیرند به کار مورد علاقه‌شان برگردند. تلاش‌شان برای دور هم جمع کردن دوباره دارودسته قدیمی‌شان برگردند. تلاش‌شان برای دور هم جمع کردن دوباره دارودسته قدیمی‌شان، با شکست مواجه می‌شود، و پس از آنکه دو نفری زره‌پوشی را می‌دزدند، آن را خالی می‌یابند. «آرچی» تلاش می‌کند «هاری» را متقاعد کند که باید دوباره به قطار گُلد کوست فلایر که قرار است پس از پنجاه سال کار اسقاط شود، دستبرد بزنند. در اینجا جر و بحثی بین‌شان در می‌گیرد، «هاری» به خانه سالمندان برمی‌گردند و آنجا با «لیتل» مواجه می‌شوند، که با ربودن «ریچی» جای‌شان را پیدا کرده است. با تیراندازی فرار می‌کنند و «آرچی» تصمیم می‌گیرد به تنهائی به قطار دستبرد بزند. اول «هاری»، بعد «لئون» (که مدعی اجرای قرارداد سی سال پیش‌شان است) به او ملحق می‌شوند و دست آخر «ریچی» هم می‌رسد و آنان را از چنگ «یابلونسکی» و افراد پلیس که محاصره‌شان کرده‌اند، نجات می‌دهد و سوار قطار می‌کند. در حالی که قطار به آخر خط - نزدیک مرز مکزیک - نزدیک می‌شود، «هاری» و «آرچی»، «ریچی» را به خاطر خودش از قطار بیرون می‌کنند و «لئون» را هم به رودخانه‌ای می‌اندازند، و در میان تشویق‌های «یابلونسکی» وارد مکزیک می‌شوند.
* مشکل فقط در این نیست که لنگستر و داگلاس خودشان باید این نقش‌ها را نمی‌پذیرفتند و به خاطره علاقه‌مندان‌شان احترام می‌گذاشتند؛ چون کانیو نیز اصلاً در قواره کارگردنی این زوج ستاره (که پیش از این ثابت کرده‌اند می‌توانند عالی باشند) نیست. از طرف دیگر اور و کروکشانک ادعا کرده‌اند که فیلم‌نامه را باری لنکستر و داگلاس نوشته‌اند، چون دیده‌اند که این زوج ستاره در مراسم اهدای جوایز اسکار در سال 1985 (و نه فیلم‌هائی که هم بازی بوده‌اند!) چقدر به هم می‌آیند. برای اینکه چگونه فیلمی با مضمونی شبیه به آدم‌های خشن می‌تواند موفق باشد، می‌شود رجوع کرد به اقدام عالی (مارتین برست، 1979).


همچنین مشاهده کنید