پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


تیغ بزنگاه در گلوی شبکه سوم سیما


تیغ بزنگاه در گلوی شبکه سوم سیما
در حالی که سریال ماه رمضان یکی از شبکه های اماراتی به خاطر احساس توهین به برخی قبایل و اقوام منطقه ای در عربستان تعطیل شد، سریال سراسر ضعف و حیرت انگیز بزنگاه، بی توجه به نامه شورای نظارت بر صداوسیما به ضرغامی، همچنان در حال پخش است.
در شرایطی که بدترین اشاره های ممکن از زندگی و واکنش های زندگی یک فرد معتاد از مشکلات دستشویی رفتن وی تا بازی با حرکات زشت انگشتان دست که در فرهنگ غربی معنی بسیار زشتی دارد، به راحتی و بدون هیچ ممیز اخلاقی و اجتماعی روی آنتن شبکه جوان رسانه ملی می رود، متولیان سیما و این شبکه همچنان برای قطع پخش این سریال، دچار سردرگمی و وقت گذرانی هستند. بخش نخست این سریال، بی توجه به پرداخت ضعیف در رویه های اشتباه مردم برای کفن و دفن اموات در سال های اخیر، توهینی بسیار آشکار و گستاخانه به مداحان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و هیات های مذهبی بود. این مسیر که به تازگی توسط برخی بازیگران، مجریان و چهره های به اصطلاح روشنفکر فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی راه افتاده، به گونه ای گسترش یافته که برخی از آنها، حتی آزادانه برخی صحنه های عزاداری و واکنش های عاطفی مردم در هیات های مذهبی را به نمایش درمی آورند. به راستی در کدام یک از خانواده های کشورمان، جنازه متوفی را به داخل اتاق های خانه برده و پای جنازه چرندیاتی به عنوان نوحه و مصیبت بر آن مرده می خوانند؟ در کدام خانواده ایرانی، زن عزادار به تنهایی در میان مجلس مردان جیغ و شیون کرده و خودش را به این سو و آن سو پرت می کند؟ در کدام مجلسی، مداح دایم طلب آب می کند، یا در کدام مراسم ختمی شاگردان مغازه داماد خانواده با دست بر سر کوبیده یا به جای گریه صدای انکر الاصوات از خودشان درمی آورند؟
آیا بیشتر از این می توان اشاره های آشکار و مستقیمی به هدف توهین و تمسخر بر جامعه مذهبی و هیات های آن روا داشت؟ چرا متولیان رسانه ملی و دستگاه های متعدد نظارتی در آن مانند پخش شبکه سوم و شورای معارف سیما در برابر این روش توهین آمیز و گستاخانه که بعضی از آنها حکم بدعت گذاشتن را دارد، سکوت می کنند؟!متاسفانه، در سریال پیشین تولید شده رضا عطاران برای نوروز در شبکه سوم هم شاهد بیان کلمات، اصطلاحات و لغات زشت خاصی بودیم که در شان رسانه ملی و خانواده های اخلاقگرای جامعه ما نبود، ولی متاسفانه با مسامحه و سکوت مسئولان شبکه سوم گذشت. اما حالا سریال نیم بند و کم اثر بزنگاه نه تنها نتوانسته مدخلی مناسب برای اوقات فراغت سالم مردم در شب های ماه مبارک رمضان باشد، بلکه در وضعی بسیار نامناسب به محصولی توهین آمیز به طبقه سنتی، اخلاقگرا و مذهبی جامعه تبدیل شده، به گونه ای که حرکات و اشاره ها در آن آشکارتر از بخش نخست می شود.
استفاده از حجاب چادر برای زن احمق و کم شعور داستان که شوهرش دایم در کافی شاپ به دنبال بی بند و باری است و از یک معتاد به مواد مخدر آشنایی بیشتری دارد، چه معنایی می تواند داشته باشد؟توهین به دختران سنتی و مذهبی جامعه که در سال های اخیر همه داشته های فرهنگی و سنتی خود را فدای برداشتن ابرو و غربی ساختن ظاهر خود نکرده اند، در قالب سیاه کردن پشت لب دختر بازیگر سریال که از قضا او هم کسر شعور و حماقت علنی از خودش بروز می دهد، چه نتیجه ای در بردارد؟مانور روی دختر دیگر خانواده که ظاهر غربی داشته و به اصطلاح روی مد است و اشاره های واضح او به کارگر داخل نانوایی پدرش یا هر مرد خوش تیپ دیگر، چه نوع پیام رسانی به جامعه پانزده میلیونی زنان و دختران بین پانزده تا سی سال ایرانی دارد؟
آیا به واقع، نظارت و ارزشیابی اجتماعی و اخلاقی ورای نظارت کیفی و فنی بر این سریال به جایی رسیده که مردم باید برای در امان ماندن ذهن و فکر جوانان و خانواده هایشان، ندیدن تصاویر زشت آن را به یکدیگر پیشنهاد بدهند؟ از طرفی، وقتی متولی رسانه ملی که بر روند داستان سریال های پر بیننده ای مانند ساعت شنی، یک مشت پر عقاب، شهریار و... نظارت دقیق داشته و حتی پایان برخی سریال ها با نظر ایشان تنظیم می شود، چرا در این مورد بی تفاوت بوده و حتی یک بخش از این محصول بسیار ضعیف و پر حاشیه را ندیده است؟!
به خلاف وعده معاونت سیما، به نظر می رسد محصولات سال گذشته به مراتب قوی تر بوده و آنچه مسلم است، دیدگاه «بزن در رو» به شدت بر محصولات امسال رسانه ملی در ماه مبارک رمضان سایه افکنده و بدون هیچ اغراق هر چهار سریال شبکه های سراسری مشکلات زیادی در محتوا، داستان، بازیگری و موضوع خود دارند.
اگر از نماز شب بازیگر زن با آرایش کامل در سریال شبکه اول بگذریم، به بدعت تازه سریال های تلویزیونی این شبکه در برگزاری ختم و شب هفت در منزل و مجلس مختلط خانم ها و آقایان نمی توان به راحتی گذشت، اگر از فضای فردین واری و فیلم فارسی سریال شبکه دو بگذریم، از تزریق وهن و اوهام به بهانه خلق و خوی عرفانی در ماجرای سمنو پزان و ریختن کیسه گندم نمی توان گذشت و اگر از جذاب سازی یک قاچاقچی مواد مخدر و یک قاچاقچی اشیای عتیقه و ابله کردن ماموران نیروی انتظامی بگذریم، از بی مایه بودن داستان و فیلمنامه کارگردان مجموعه های موفق سیما در سریال شبکه تهران نمی توان به راحتی گذشت.
اندک مراجعه به آمار و شنیدن پیشنهادها و انتقادهای مردم، می تواند دریچه های ندیده و نشنیده بیشتری را بر این گزارش بگشاید و کمک کسانی شود که در آستانه رمضان، محرم و نوروز به خاطر می آورند که باید آنتن رسانه ملی را با محصولی هر چند ضعیف پر کنند. این بی تفاوتی ها و ضعف های آشکار، در حالی است که شبکه های فارسی زبان لس آنجلسی در تلاش دوباره و گسترده ای برای دور کردن مردم از روحیه مذهبی و بی تفاوتی مردم به مناسبت های دینی مانند محرم، صفر، رجب، شعبان، رمضان و دیگر ایام پربرکت دینی هستند، اما در کمال تعجب، در این سو و در قلب کشوری مسلمان و شیعه و ماه پر خیر و برکت رمضان، رسانه ملی که با بودجه میلیاردی بیت المال اداره می شود، توان ساخت چند مجموعه بی اشکال و از آب گذشته را ندارد و بدتر آن که توقع داریم، جامعه به کمک محصولات مناسب آن، گرفتار فرقه های خلق الساعه به ظاهر عرفانی و گروه های التقاطی شیطان پرست و غربی نشود!
دیدن دوباره بخش نخست این سریال با حرکات زشت بازیگران دست چندم آن که در عزای پدر خانواده انجام می شود، نماد عینی از تمسخر هیات های مذهبی و واکنش های عاطفی مردم به روضه و مدح بر مصیبت آل الله است و این در شرایطی است که رسانه ملی، پس از ممنوع الپخش کردن چهره مداحان به بهانه ها و غرغرهای سیاسی برخی گروه های وامانده از انتخابات ریاست جمهوری، حالا با این روش دریچه های جدیدی را از برخوردهای سلیقه ای با ایام، هیات ها و چهره های مذهبی نشان می دهد. نگاهی به برنامه های گوناگون رسانه ملی در ایام رجبیه و شعبانیه و بریده شدن پای مداحی و شادمانی مذهبی جز یک شبکه در این روزها از برنامه های سیما، نشان می دهد، جریانی با قدرت تمام در حال حذف این روحیه دینی از ذایقه رسانه ای مردم است و متاسفانه این حرکت آرام و هدفمند در ظاهر دینمدار و متعهد مدیران شبکه ها به چشم متولیان و دستگاه های نظارتی شبکه های سیما نمی آید.
منبع : روزنامه ابتکار