پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مهر احمدی


مهر احمدی
«لقد كان لكم فی رسول الله اسوهٔ حسنهٔ‏» (۱)
سالیان و قرون متمادی است كه دانشمندان و اندیشمندان عالم در پاسخ به این سؤال كه محمد كیست و چه شخصیتی داشته است; كتاب‏ها و مقالاتی نوشته‏اند و به قدر توان و فهم خویش مطالبی را بیان كرده‏اند، به طوری كه اگر بخواهیم آثاری كه در خصوص آن پیامبر عظیم الهی به زبان‏های مختلف تالیف شده است جمع‏آوری كنیم، موسوعه‏ی بسیار عظیمی خواهد شد كه از نظر كمی و كیفی بی‏نظیر خواهد بود. به نظر شما رمز عظمت و ماندگاری شخصیت فردی كه به مكتب نرفت و خط نوشت و مساله‏آموز صد مدرس شد، چیست؟
محمد ( صلی الله علیه و آله) به دست پروردگار عالمیان پرورش یافت و در مدت رسالت و پیامبری به پیروزی‏های بزرگی ست‏یافت كه بخشی از آن عبارتست از:
- لغو امتیازخواهی و برتری‏جویی سفید بر سیاه;
- مبارزه با عصبیت، نظام قبیلگی و قوم محوری;
- رهانیدن ستمدیدگان از دست ظلم ستمگران و طاغوت‏ها;
- تثبیت و احیای حقوق از دست رفته‏ی بانوان;
- فراخوانی مردم به كسب علم و دانش و دوری از فساد و فحشا;
- پی ریزی پایه و شالوده‏ی حكومت‏بر اساس عقل، منطق و درایت‏به جای احساس و عاطفه;
و در یك كلام، او توانست مردمان خشن بی‏عاطفه و بی احساس شبه جزیره‏ی عربستان را پس از قرن‏ها فلاكت و بدبختی به عزت و سربلندی و نام‏آوری برساند و گستره‏ی حكومت اسلامی را از آن سرزمین خشك و سوزان، تا عمق آفریقا و اروپای سر سبز و پردامنه امتداد بخشد.
ما در این نوشتار به اختصار، تنها به یكی از ابعاد شخصیتی آن حضرت، یعنی اخلاق اجتماعی آن حضرت در كلام بزرگ مربی او; حضرت رب العالمین می‏پردازیم، چه این كه حضرتش فرمود: «انا ادیب الله و علی ادیبی...» (۲) من تربیت‏یافته‏ی خدای متعال هستم و علی به دست من تربیت‏شده است. در ادامه، اخلاق اجتماعی آن حضرت را در احادیث‏شیعه و سنی بررسی می‏كنیم.
خداوند متعال در سوره‏ی مباركه‏ی آل عمران، آیه‏ی ۱۵۹ چنین می‏فرماید:
«فبما رحمهٔ من الله لنت لهم و لو كنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولك فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوكل علی الله ان الله یحب المتوكلین‏»
در آیه‏ی فوق رمز جذب و گرایش مردم به پیامبر (صلی‏الله علیه و آله) نرم‏خویی، خوش‏رویی و ملایمت آن حضرت در رفتار با مردم شمرده شده است و تاكید می‏كند كه اگر چنین نبودی، مردم از اطراف تو پراكنده می‏شدند و این موهبتی الهی است.
برای آشنایی بیشتر با خلق و خوی عظیم رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) به سراغ جمعی از صحابه‏ی آن حضرت می‏رویم و از آنان می‏خواهیم برایمان از خصوصیات رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) سخن بگویند:
● پیامبر ( صلی الله علیه و آله) با همراهان
انس بن مالك، همو كه ده سال به خدمت گذاری رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) پرداخته، می‏گوید: در این مدت برای كارهایی كه انجام می‏دادم حتی نمی‏گفتند: چرا این كار را كرده‏ای؟ و اگر كاری را ترك می‏كردم و انجام نمی‏دادم، نمی‏گفتند: چرا انجام نداده‏ای؟ ایشان در این مدت به من حتی «اف‏» نگفتند (۳) (كلمه‏ای كه حكایت از اعتراض و ناراحتی داشته باشد، از ایشان شنیده نشد.)
انس می‏گوید: غذای آن حضرت یك جرعه (شیر) برای افطار و یك جرعه برای سحر بود و چه بسا تنها یك جرعه برای افطار و سحر میل می‏نمودند.
یك شب برای افطاری آن حضرت شیر آماده كرده بودم ولی با تاخیر حضرت مواجه شدم. گمان كردم حضرت به منزل یكی از صحابه رفته و افطاری خورده است; از این رو شیر را نوشیدم.
حضرت پس از عشا از مسجد آمدند، من بلافاصله از یكی از صحابه‏ی حضرت پرسیدم: آیا پیامبر افطاری خورده است؟ گفت: خیر. پیامبر ( صلی الله علیه و آله) بی آن كه چیزی بگوید و اعتراضی كند شب را بدون غذا و افطار به صبح رساندند و تا به حال حتی سؤالی در آن مورد نپرسیده و بلكه یادآوری هم نكردند. (۴)
● همكاری در كارهای گروهی
یكی از ویژگی‏های پیامبر اكرم ( صلی الله علیه و آله) تواضع و فروتنی بود، تا جایی كه در جمع اصحاب بدون هیچ امتیازخواهی به همكاری و همیاری می‏پرداخت.
در كتاب ارزشمند مكارم الاخلاق چنین نقل شده است كه: روزی پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و آله) به همراه كاروان در سفر بودند، پیامبر فرمود: «گوسفندی برای غذا آماده شود.» یكی از صحابه گفت: ذبح آن با من، دیگری گفت: پوست كردن و سلاخی آن نیز با من و دیگری گفت: پختن آن هم با من، پیامبر ( صلی الله علیه و آله) فرمود: «جمع آوری هیزم و چوب نیز به عهده‏ی من‏» ، اصحاب گفتند: یا رسول‏الله، با بودن ما شما زحمت نكشید. فرمود: «می‏دانم شما كارها را انجام می‏دهید ولیكن من دوست ندارم كه بر شما امتیازی داشته باشم و خداوند نیز از امتیاز داشتن بنده‏اش در میان اصحاب خود خشنود نیست‏» . آن گاه برخاست و به جمع‏آوری هیزم پرداخت. (۵)
● رفاقت و دوستی با یاران
در كتاب شریف كافی حدیث‏بسیار جالب و خواندنی در موضوع رفاقت رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) با صحابه نقل شده; متن حدیث چنین است:
«رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) برای انجام غسل از منزل خارج شده و به سوی چاه رفتند. حذیفهٔ بن‏یمان با پارچه‏ای حایل ایجاد كرد تا پیامبر غسل كرد. آن گاه حذیفه برای غسل نشست، پیامبر ( صلی الله علیه و آله) پارچه‏ای را برداشت تا برای او حایلی درست كند. حذیفه ابا كرد و گفت: پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا، این كار را نكنید. پیامبر ( صلی الله علیه و آله) نپذیرفت و پارچه را نگه داشت تا حذیفه غسل كرد و فرمود: «هر گاه دو نفر دوست‏شدند، محبوب‏ترین آن‏ها نزد خداوند كسی است كه با دوستش بیشتر رفاقت و همكاری كند.» (۶)
پیامبر عظیم الشان اسلام در مجالست‏با دوستان هیچ گاه خود را برتر و بالاتر از دیگران نمی‏دانست و در جمعی كه رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) حضور داشت، اگر شخص غریبی وارد می‏شد و پیامبر را نمی‏شناخت‏باید سؤال می‏كرد كه: كدامتان رسول خدا هستید و آن قدر بی‏آلایش و خاكی بود كه از محل جلوس و شكل لباس وی، كسی نمی‏توانست او را بشناسد و همواره به اصحاب و یاران با التفات می‏نگریست. به این دو داستان توجه كنید.
.سلمان فارسی می‏گوید: به محضر پیامبر ( صلی الله علیه و آله) (در منزل) مشرف شدم. پیامبر بر بالشی تكیه داده بودند. به محض ورود من بالش خود را به من داده و فرمودند: ای سلمان، اگر مسلمانی بر برادر مسلمان خود وارد شود و او متكایی را از روی احترام و اكرام در اختیارش بگذارد، خداوند حتما او را می‏آمرزد. (۷)
. روزی اصحاب رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) وارد خانه‏ی پیامبر شدند، به قدری ازدحام شد كه دیگر در خانه جا نبود. جریربن عبدالله (یكی از اصحاب) آمد ولی به دلیل ازدحام، خارج از منزل نشست. پیامبر ( صلی الله علیه و آله) با دیدن او لباس خود را (عبای خود را) برداشت، پیچید و برای وی فرستاد و فرمود: روی این لباس بنشین. جریر بن عبدالله (كه تحت تاثیر مهرورزی پیامبر قرار گرفته بود) لباس را برداشت، بوسید و بر دیدگان خود گذاشت. (۸)
یكی از راه‏های مبارزه با تملق و چاپلوسی و تعارفات بی‏فایده و پرضرر، پیش قدمی مسؤولان در كاستن این امور است و چه مناسب است‏سیره‏ی عملی پیامبر اكرم ( صلی الله علیه و آله) را اسوه و الگوی خویش قرار دهیم. انس بن مالك می‏گوید: محبوب‏ترین فرد نزد اصحاب، رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) بود ولی با این حال وقتی پیامبر را می‏دیدند از جا بلند نمی‏شدند، زیرا پیامبر ( صلی الله علیه و آله) این كار را دوست نداشت. (۹)
رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) به همه‏ی اهل مجلس به طور یكسان التفات می‏نمود; تا كسی گمان نكند كه دیگری نزد پیامبر گرامی‏تر است و لحظات خود را میان آن‏ها تقسیم می‏كرد. (۱۰)
او با یاران خود می‏نشست، گفت وگو می‏كرد و فرزندانشان را مورد تفقد قرار می‏داد و بر دامن خود می‏نشاند. (۱۱)
در سلام كردن از همه پیشی می‏گرفت و در مصافحه همیشه دست‏خود را زودتر جلو می‏برد و اصحاب خود را با بهترین اسمشان صدا می‏كرد و سخن كسی را قطع نمی‏كرد. (۱۲)
جابر بن عبدالله می‏گوید: وقتی پیامبر ( صلی الله علیه و آله) سوار مركب بود اجازه نمی‏داد كسی با او پیاده راه برود، از او می‏خواست كه «ترك‏» سوار شود; اگر نمی‏پذیرفت می‏گفت: جلوتر از من برو و در جایی كه قرار ملاقات داریم مرا می‏بینی. (۱۳)
● اوج مهرورزی رسول خدا ( صلی الله علیه و آله)
عفو و گذشت از زیباترین خصایص انسانی است و انسان هر قدر با فضیلت‏تر باشد میزان عفو و گذشت و پرهیز از انتقام‏جویی نیز در او بیشتر خواهد بود. زندگی رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) آن هم در میان اعراب تندخو، خشن و احساسی، سرشار از مهر و مهرورزی بود. برای آشنایی بیشتر به قضایای زیر توجه كنید:
. هبار بن اسود كسی است كه هم زمان با خارج شدن زینب (علیها اسلام) (دختر پیامبر ( صلی الله علیه و آله)) از مكه به او حمله می‏كند و با ضربتی كه به پهلویش می‏زند موجب سقط جنین و بیماری زینب می‏شود و وی پس از مدتی بیماری و تحمل رنج وفات می‏نماید. همو (هبار) وقتی مسلمان شد نزد پیامبر رحمت ( صلی الله علیه و آله) آمد و گفت: ای رسول خدا، ما اهل شرك بودیم كه خدا به وسیله‏ی تو ما را هدایت كرد و به واسطه‏ی تو ما را از هلاكت رهانید. از نادانی من و از آن چه به تو رسیده (وفات دخترت زینب در گذر; من به كار زشت و گناه خود اعتراف می‏كنم. پیامبر ( صلی الله علیه و آله) كه غم بزرگی بر دل داشت‏با مهرورزی تمام فرمود: «همانا خداوند، به تو احسان كرد و به سوی اسلام رهنمونت‏ساخت و اسلام گذشته‏ها را نادیده می‏گیرد و پاك می‏كند... » (۱۴) آیا این نوع گذشت و بخشش جز از قلب مالامال از رحمت و شفقت صادر می‏شود.
. در یكی از مسافرت‏ها رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) برای انجام كاری از اصحاب فاصله گرفت. هم زمان مردی خود را پنهان كرده و در تعقیب پیامبر ( صلی الله علیه و آله) بود. ناگهان سیل آمد و میان پیامبر ( صلی الله علیه و آله) و صحابه فاصله انداخت. رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) روی زمین دراز كشید تا سیل قطع شود. در این فاصله آن مرد از فرصت استفاده كرد و با شمشیر بالای سر پیامبر حاضر شد و فریاد كشید: ای محمد، چه كسی تو را از دست من نجات می‏دهد؟ پیامبر ( صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوند، مرد جانی پای راست‏خود را جلو آورد و شمشیر خود را بالابرد تا پیامبر را دو نیم كند; كه ناگهان پایش لغزید و به زمین خورد و شمشیرش افتاد. پیامبر ( صلی الله علیه و آله) با سرعت جهید و شمشیر را برداشت و بلند كرد و فرمود: حال چه كسی تو را از دست من نجات می‏دهد؟
گفت: عفو بزرگی تو و پیامبر او را بخشید! ! (۱۵)
و این، مصداق بارز فرازی از دعای جامعه‏ی كبیره است كه: «سجیتكم الكرم‏» .
● حلم و بردباری رسول خدا
رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) چند دینار به مردی یهودی بدهكار بود. مرد یهودی نزد پیامبر ( صلی الله علیه و آله) آمد و گفت: طلب مرا بده. پیامبر ( صلی الله علیه و آله) فرمود: «در حال حاضر چیزی ندارم كه پرداخت كنم.»
یهودی گفت: من تو را رها نمی‏كنم و از تو جدا نمی‏شوم تا طلبم را بگیرم!
پیامبر ( صلی الله علیه و آله) فرمود: «در این صورت من هم با تو می‏نشینم.» رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) با او نشست تا در همان مكان نماز ظهر و عصر، مغرب و عشا و نماز صبح روز بعد را اقامه نمود. در این میان اصحاب آن مرد را تهدید می‏كردند و وعده و وعید می‏دادند.
پیامبر مهر ( صلی الله علیه و آله) به اصحاب خود نگاه كرد و فرمود: «با او چه می‏كنید؟ !» گفتند: ای رسول خدا، یهودی شما را زندان كند؟ ! فرمود: «خداوند مرا مبعوث نكرده تا به هم پیمان و دیگران ظلم روا دارم‏» . زمان هم چنان می‏گذشت و كانون حلم و بردباری هرگز عصبانی نمی‏شد تا خورشید تابیدن گرفت و روز آشكار شد. ناگهان مرد یهودی گفت: اشهد ان لااله الاالله و اشهد ان محمدا عبده و رسوله! !
مرد یهودی مال خود را در راه خدا تقسیم كرد و گفت: رفتار من با تو برای آن بود كه ببینم صفاتی كه در تورات برایت آمده در وجود تو متبلور هست‏یا خیر; زیرا در تورات خوانده بودم: محمد بن عبدالله، در مكه متولد می‏شود و به مدینه هجرت می‏كند و او تندخو و خشن و اهل داد و فریاد، فحاشی و بددهانی نیست.» (۱۶)
راستی رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) چگونه این سعه‏ی صدر و بسط وجه را در وجود خود نهادینه كرده بود؟ امید كه با تاسی از سیره‏ی ارزشمند آن پیامبر بزرگ، در عمل بتوانیم زینت‏بخش دین مبین اسلام باشیم و دیگران را با رفتار خود، به سوی دین و آیین محمدی ( صلی الله علیه و آله) دعوت كنیم.
پی‏نوشت‏ها:
. احزاب / ۲۱.
. مكارم الاخلاق، ج ۱، ص ۵۱; بحار الانوار، ج ۱۶، ص ۲۱۰.
. دلایل النبوهٔ، ج ۱، ص ۳۱۲ به نقل از «محمد فی القرآن‏» ، ص ۷۴، سید رضا صدر.
. مكارم الاخلاق، ج ۱، ص ۷۸، ح ۱۲۳.
. مكارم الاخلاق، ج ۱، ص ۵۳۶، ح ۱۸۷.
. كافی، ج ۲، ص ۴۹۱.
۷ مكارم الاخلاق، ج ۱، ص ۵۷.
. همان، ج ۱، ص ۵۷.
. همان، ج ۱، ص ۴۷; بحار، ج ۱۶، ص ۲۹۹.
۰. روضهٔ الكافی، ص ۱۶۱.
۱. بحار الانوار، ج ۱۶، ص ۱۴۸- ۱۵۳.
۲. بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۱۹۴.
۳. مستدرك، ج ۸، ص ۲۷۳.
۴. محمد فی القرآن (سید رضا صدر)، به نقل از الاصابه، ج ۳، ص ۵۹۷.
۵. مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۶۹.
۶. معانی الاخبار، ج ۱، ص ۱۶۰.
صاحب اثر : سید مهدی حسینی
منبع : ماهنانه یاس پیش شماره۱۱
منبع : سایت پیامبر اعظم