پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بوشیدو Bushido


بوشیدو Bushido
● معرفی
بوشیدو در لغت، به معنای ”راه و رسم سلحشوران“ است، که در ژاپن در میانهٔ دوران هیان و تاکوگاوا (قرون نهم تا دوازدهم)، رشد و گسترش یافت. بوشیدو رمز و طریق زندگی سامورائی‌ها بود (طبقه‌ای از جنگجویان، هم‌پایهٔ شوالیه‌های اروپا در قرون وسطا)، که زیر نفوذ و کنفوسیوئیسم ـ قرار داشت. بوشیدو، به دلاوری‌ها و جوانمردی‌های شوالیه‌های اروپا مانند است که بر وفاداری، از خودگذشتگی، عدالت، نجابت، تهذیب نفس، خلوص، فروتنی، قناعت، روحیهٔ مبارز، شرافت، مهر و عطوفت، پافشاری می‌کرد.
● خاستگاه و تأثیرات
بوشیدو برآمده از ذن، کنفوسیوئیسم و شینتوئیسم است. هم آمیزی این مکاتب فکری و آئینی، به شکل‌گیری رمزی از ارزش‌های سلحشوری و دلاوری، تحت عنوان ”بوشیدو“ منتهی شد.
بوشیدو، وابستگی و ارتباطش با خطر و مرگ را از بودیسم وام گرفت.
سامورائی، از مرگ هراسی ندارند چراکه آنها بر این باورند شخص پس از مردن، حیات دوباره خواهد یافت و چه‌بسا زندگی دیگری را همین‌جا که سامورائی می‌شوند تا لحظهٔ مردن، جنگجو باقی می‌مانند و به استقبال خطر می‌روند. به اعتقاد ذن، شخص می‌تواند به آن نهایت ”مطلق و جاودانه“ دست یابد. مراقبهٔ ذن، به فرد می‌آموزد که ”خود را بشناسد“ و خویشتن را محدود نکند و سامورائی، آن را چون ابزاری برای بیرون راندن ترس، تشویش و عواقب اشتباهاتی که احیاناً او را به‌سوی کشته شدن سوق می‌دهد به کار می‌برد.
شینتوئیسم، از دیگر مکاتب ژاپنی است که وفاداری و میهن‌پرستی را به بوشیدو بخشید. شینتوئیسم، در بردارندهٔ ستایش نیاکانی است که خاندان امپراتوری ـ سرچشمهٔ تمام اقوام ـ را تشکیل می‌داد. این مکتب، امپراتور را به مانند خدا مورد تکریم و احترام قرار می‌داد و او را تجسمی از بهشت در زمین می‌داند. با یک چنین سوگند وفاداری، سامورائی، خویشتن را به امپراتور و مقامات بالاتر یا اربابان فئودال و سامورائی‌های ارشد، متعهد و ملتزم می‌کند. وانگهی، شینتوئیسم، پیکره‌ای استوار برای حفظ و پرستش ژاپن فراهم می‌آورد. آنها باور دارند که وطن، صرفاً برای احتیاجات آنان نیست، که جایگاه مقدس خدایان و ارواح پیشینیان است و در سایهٔ چنین میهن‌پرستی پرشوری است که کشور؛ مراقبت، پاس‌داری و بالنده می‌گردد.
اعتقاد کنفوسیوئیسم به‌هم پیوستگی جهان انسانی، اطرافیان و هم‌خویشان در بوشیدو بازتاب یافت. پافشاری کنفوسیوئیسم بر پنج رابطهٔ اخلاقی میان استاد و شاگرد؛ پدر و فرزند؛ همسر و شوهر؛ بزرگ‌تر و کوچک‌تر و دوستان، همان مسیر است که سامورائی در پیش می‌گیرد. به هر روی سامورائی، سرسختانه با بسیاری از متون کنفوسیوئیسم، هم‌رأی نبود. آنان اعتقاد داشتند که انسان نبایستی تمام روز بنشیند و کتاب بخواند و یا شعر بنویسد؛ که برای یک روشن‌فکر اهل فن، به منزلهٔ تک‌بعدی شدن بود. در عوض، بوشیدو اعتقاد بر این داشت که انسان و جهان کائنات خلق شده‌اند تا به روح و اصول اخلاقی ـ هر دو ـ پای‌بند باشند.
هم‌چنین در کنار این ارزش‌ها، بوشیدو عدالت، نیک‌خواهی، عشق، صداقت، راستی و خویشتن‌داری را در منتهی درجهد احترام حفظ می‌کند. عدالت، یکی از شاخه‌های اصلی رمز سامورائی است. مسیرهای کج و انحرافی و اعمال ناروا؛ خوار و غیرانسانی به‌شمار آمده و عشق، نیک‌خواهی و سخاوتمندی چون والاترین ارزش‌ها و باشکوه‌ترین اعمال نگریسته می‌شوند. سامورائی، چه در هنگام پیکار و چه در زندگی روزمره‌اش، رفتار و منشی خاص را دنبال می‌کند. خلوص و راست‌کرداری، هم‌شأن زندگی و جانش، ارزشمند است. بوشی نو ایچی گون (Bushi no ichi -gon) یا ”گفتار یک سامورائی“، پیمانی است والا از وفاداری و اعتماد کامل. یک چنین پیمانی، به تعهد کتبی نیاز نداشت و به شأن و مقام فرد مربوط می‌شد. افزون بر این، سامورائی برای این‌که تمام و کمال مورد عزت و احترام واقع شود، به خویشتن‌داری و تسلط بر نفس، ملزم بود. او هیچ نشانی از رنج یا خوشحالی‌اش را ابراز نمی‌نمود، و همه‌چیز را بی‌هیچ شکایت یا اشکی، تاب می‌آورد. او یک مبارز واقعی و کامل بود.
عواملی که بوشیدو را آفرید، ساده و اندک بود. اما با وجود سادگی، بوشیدو روشی از زندگی را ارائه داد که توانست ملتی را در بحبوحهٔ سخت‌ترین دورانش و در میان جنگ‌های داخلی، نومیدی و تردیدش، سیراب کند و زنده نگه دارد. به واسطهٔ سرشت سالم و پاک این نیاکانِ سلحشور و نیز از طریق گردآوری آموزه‌های جسته و گریخته و معمولی، روح تشنهٔ مردم سیراب شد. آموزه‌هائی که در شاه‌راه اندیشه و تفکر کهن قرار داشت و در پی خواشتهٔ آن دوران، برانگیخته شد و سرانجام، روشی بی‌دلیل را برای زندگی ترسیم کرد.
منبع : ماهنامه دنیای کاراته