سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

سد البرز گنجینه مردم شناسی


سد البرز گنجینه مردم شناسی
منطقه لفور مازندران از جمله مناطق بسیار بکر و طبیعی ایران است؛ هم به لحاظ طبیعت و هم به لحاظ فرهنگی و انسانی.طبیعت دست نخورده و وحشی این منطقه و وضعیت سخت راه های روستایی و صعب العبور از سویی و خودکفایی این مردمان از سوی دیگر، عواملی هستند که از رفت و آمد زیاد و آمیختگی این مردم با دیگران تاکنون جلوگیری کرده است. نبود وابستگی به شهر و نبود نیازمندی به سایر مردم، لفوری ها را بسیار مستقل ساخته است. علاوه بر این، علاقه مندی لفوری ها به حفظ سنت ها و آیین های گذشته، خود دلیل دیگری است بر وجود و بقای معماری و فرهنگ و ادبیات خاص و بکر در این سرزمین.بنا به نوشته مورخان و اظهارنظر باستان شناسانی که طی چند سال اخیر در منطقه کاوش کرده اند، تشرف به دین مبین اسلام در این منطقه، حدود قرون ۳ و ۴ هجری انجام یافته است. گورهای یافت شده در کاوش های باستان شناسی نمایانگر نوعی تدفین اسلامی- ساسانی است. این مطلب بیانگر علاقه مندی به حفظ سنت ها در مردم این ناحیه است. چنانچه از گزارش های آقای عابدینی سرپرست گروه کاوشگر مشخص شده است، مردم لفور در قرون اولیه اسلامی، در عین پذیرش دین اسلام، همچنان به حفظ آیین گذشته خویش پایبند و علاقه مند بوده اند.
بنا به اظهارنظر این باستان شناس، نوع معماری و مصالح به کار رفته در لفور، بسیار شبیه به همانی است که سالیان سال طی قرن های متوالی به کار رفته است. علاوه بر پایبندی به ارزش ها و شیوه های گذشتگان در میان این مردم، شاید حاکمیت جغرافیا بر انسان نیز عامل دیگری باشد برای وجود این همه شباهت به گذشته زیرا مردم این منطقه آموخته اند، مایحتاج خود را از جنگل بگیرند و طبیعتاً عناصر به کار رفته در معماری روستاها نیز وابسته به جنگل است. طی سالیان دراز، نهایت تسلط انسان بر طبیعت، تداوم و بهره وری از جنگل به این شکل (و البته حفظ جنگل) بوده و است. همه و همه این شرایط و ویژگی های طبیعی و جمعی مردم، باعث شده است لهجه این مردم چون طبیعت اطراف و روح پاک شان، بسیار اصیل و عاری از واژه های غیرفارسی باشد. مازنی که لهجه مردمان این دیار است، سرشار از واژه ها و لغت های فارسی کهن است؛ واژه ها و لغت هایی که در شهرهای بزرگ در زمان های مختلف به سبب حاکمیت زبان عربی یا لهجه ترکی، شکل دیگری به خود گرفته است (که البته آن نیز پویایی زبان است و الزام زمان). ضبط و ثبت حدود هزار واژه پهلوی در این منطقه توسط مردم شناسانی که سال هاست در این مورد پژوهش می کنند، برهانی بر موضوع مطرح شده است.
هرچند گویش بومی و زنده مردم لفور، خود آشکارترین دلیل این مدعاست. نمونه هایی چون بîخًتًن به معنای خوابیدن، پاپلی به معنای پروانه، چاشت گدر به معنای بعدازظهر، ًنماسîر یا نماشون به معنای عصر و... چندی از هزاران واژه اصیل این لهجه اند. این همه اصالت، این نمایشگاه زنده مردم شناسی، این ادبیات دست نخورده و سرشار فارسی (در عین زندگی و پویایی) با سد البرز و پخش شدن مردم در فرهنگ های بزرگ و اصولاً بی هویت شهری امروزمان پاک خواهد شد. بدون تردید در مهاجرت اجباری لفوری ها به شهر (و اساساً در هر مهاجرتی) اولین چیزی که تغییر می کند، زبان و لهجه است، زیرا وسیله ارتباط است و الزام زندگی اجتماعی ارتباط با اطراف. سد البرز گنجینه زنده یی از مردم شناسی و زبان شناسی و... را به زیر آب، زیر آب که نه، به خواب خواهد برد .

زهره صیادی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید