شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


کهنه کار سینمای جنگ در میدان مین


کهنه کار سینمای جنگ در میدان مین
اساسا نقد آثار کارگردان بزرگی مثل حاتمی کیا نیاز به یک شناخت عمیق و یک رابطه قلبی با آثارش دارد حاتمی کیا کارگردانی است که همواره صادق بوده و هیچ وقت در آثارش ریا نکرده همیشه خودش بوده و هست و همواره ایمان به اثرش را دیده ایم که همین در این عصر بی ایمانی نعمتی است.صداقت حاتمی کیا هم برای او هم خوب شده هم بد مثلا‌ در حالی که در اوج ایمان و انگیزه هست پیاپی شاهکار‌هایی مثل از کرخه تا راین - خاکستر سبز -برج مینو - بوی پیراهن یوسف -آژانس شیشه ای و روبان قرمز را می سازد و جالب این که همه این آثار در زمانی ساخته می شود که کارگردان صادق ما هم جایگاه شک برای خودش مشخص است هم جایگاه ایمان و مشکل او با طرفدارانش دقیقا از جایی شروع می شود که خود نیز دچار آشفتگی‌هایی می شود و به نظرم هنوز نتوانسته شادابی دهه پیش خود را بازیابد و تنها دلیل این اتفاق تنها و تنها توقیف به رنگ ارغوان است. شاید اگر این اثر که مانند آژانس شیشه ای یک انفجار روحی دیگر برای فیلمساز ما بود به درستی دیده می شد حاتمی کیا مسیر بهتری را طی می کرد اما دقیقا بعد از این اتفاق اشفتگی‌های حاتمی کیا شروع می شود به نام پدر اثری به شدت ضعیف و آشفته می شود حلقه سبز علی رغم خوبی‌ها و زیبایی‌هایش تنها یک اثر خوب است و دعوت هم همینطور شاید اگر حاتمی کیا اندکی ریا بلد بود امروز همه منتقدانش را راضی کرده بود اما مشکل و در واقع نقطه قوت حاتمی کیا که ما را نسبت به او امیدوار نگه می دارد همین جاست که می توانیم به او امیدوار باشیم. همین که حاتمی کیا امروز با صداقت جامعه اش را نقد می کند خود نعمتی عظیم است همین که به مانند هم نسلش کمال تبریزی به ساختن فیلمی مثل همیشه پای یک زن در میان است نمی افتد خود نعمتی بزرگ است. ‌
● اپیزود اول
یکی از بزرگان سینما جمله ای دارد که می گوید اگر نمای اول فیلم به دلتان ننشست از دیدن آن فیلم صرف نظر کنید دعوت با نمای بسیار زیبایی در حالی که مهناز افشار را به مانند یک مرده در آب نشان می دهد آغاز می شود و در واقع با یک فیلم در فیلم آغاز می شود از حیث ساختاری و ساختار ملودرام اپیزود اول مشکل خاصی ندارد و قواعد ملودرام به خوبی رعایت شده و بازی بازیگران هم در سطح خوبی است و فیلمبرداری فوق العاده تورج منصوری هم به این جذابیت اضافه کرده اما مشکل اپیزود اول محتوای آن است و اینکه دقیقا زنی در طبقه اجتماعی شیدا صوفی چگونه بدون اطلا‌ع باردار شده؟ آیا زنی در این طبقه اجتماعی که صد در صد آگاهی‌های کاملی نسبت به این مسایل دارد نمی توانست از این مسئله پیشگیری کند ؟مسئله به این سادگی تبدیل به نقط ضعف اصلی این اپیزود شده.هر چند ردپای ممیزی در این اپیزود حس می شود. حاتمی کیا لا‌زم بود در این اپیزود اندکی بی پروا تر باشد و اندکی وضعیت واقعی بازیگران را نشان دهد چه دلیلی داشت شیدا صوفی اصلا‌ شوهر داشته باشد و از طریق شوهرش بچه دار شده باشد ؟ می توانست همین جا داستان یک فرزند نا مشروع بیان شود که جایش در این فیلم خالی است.
● اپیزود دوم
ضعیف ترین اپیزود از جمع اپیزود‌های دعوت همین اپیزود است و حاتمی کیا داستانی که پتانسیل تبدیل شدن به نقطه قوت اصلی فیلمش را داشت به نقطه ضعف اصلی فیلمش تبدیل کرد در واقع فضای شاد و شنگولی که این قسمت دارد اصلا‌ متناسب با موضوع و تلخی داستان نیست شاید بارداری ناخوسته زن در این اپیزود توجیه داشته باشد اما به واقع استفاده از طنز در این فضای تلخ بی سلیقگی است لهجه محمد رضا فروتن و سحر جعفری جوزانی در حد سریال‌های درجه چندم تلویزیون است و اصلا‌ فضا و داستان قابل باور نیست و پایان این اپیزود و فرار این دو از دست آن زن پرداخت مناسبی دارد و آمادگی آن در مخاطب به خوبی ایجاد شده اما اینکه نشان داده شود همه این کارها توسط زن کار خیر بوده بیشتر بازی کردن با شعور مخاطب و در سطح برنامه‌های خانواده است. ‌
حاتمی کیا فضای بسیار مساعدی را فراهم کرده و می شد از تلخی فقر استفاده بیشتر کرد این درست که به دنیا نیاوردن بچه دلیل منطقی دارد اما اولا‌ می شد از طنز در این داستان جلوگیری کرد و دوما مثلا‌ نشان داد که آن زن بچه را به دنیا آورده و فروخته اینطور فضا رئال تر نمی شد؟ همچنین با حضور این زوج در خانه آن زن دیگر مشکل سقط جنین حل شد بود و بچه به دنیا می آمد و خللی در روح کلی اثر پیش نمی آمد.
● اپیزود سوم
یکی از نقاط قوت اصلی فیلم همین اپیزود است طنز خفیف حاکم بر آن در ترکیب با لحظات تلخی که برای گوهر خیر اندیش ایجاد می شود لحظات ناب و کم نظیری را خلق کرده در واقع فیلم پس از دو اپیزود اول اینجا به یکباره اوج می گیرد بازی‌های فوق العاده رضا بابک و گوهر خیر اندیش در اینجا قابل اشاره است شاید بتوان گفت هر چه حاتمی کیا به طبقه اجتماعی خودش ( یعنی قشر متوسط مذهبی) نزدیک تر می شود فیلم قدرت بیشتری می گیرد و مناجات گوهر خیر اندیش کنار درخت و یا ویار کردن او و خوردن ترشی و یا لحظه ای که پزشک از لفظ تجاوز جنسی استفاده می کند و واکنش گوهر خیراندیش از لحظات به یاد ماندنی سینمای حاتمی کیاست این اپیزود حتی توان تبدیل شدن به یک فیلم بلند را داشت و با پایانی مناسب یعنی رفتن زن وشوهر به امام زاده در اوج تنهایی خاطره بد اپیزود دوم را از اذهان پاک می کند.
● اپیزود چهارم
این اپیزود هم نسبتا اپیزود خوبی است و غافلگیری‌ها به موقع و خوب است و حاتمی کیا در استفاده از خودکار به عنوان نشانه رابطه ای آن زن و مرد استعداد سینمایی اش را نشان داده این اپیزود همانند کل فیلم ساختار بسیار قدرتمندی دارد اما اندکی چگونگی رابطه و اتفاقاتی که می افتد گنگ است.یعنی برای مخاطب نامفهموم است که اصل داستان چیست؟ حال پرداختن به خیانت انجام شده و سقط جنین داستانی دیگر دارد به نظرم تنها نقطه ضعف ( که چندان هم مهم نیست) همین است هر چند لحظات زیبایی مثل مواجهه دو پزشک را دارد.
● اپیزود پنجم
اگر کل فیلم دعوت را اپیزودهای ضعیف و بی مایه تشکیل می داد به خاطر این اوج به یاد ماندنی می شد همه آنها را فراموش کرد و این از خوبی‌های اثری اپیزودیک که یک اپیزود می تواند بار کل اپیزود را به دوش بکشد(هر چند دعوت حداقل سه اپیزود خوب دارد) شاید بتوان گفت حاتمی کیا کل فیلم را برای همین اپیزود ساخت و بازی‌های مریلا‌ زارعی و فرهاد قایمیان حالا‌ حالا‌‌ها از یاد نخواهد رفت حاتمی کیا باز هم سراغ طبقه اجتماعی می رود که شناخت خوبی از آنها دارد و همین است که بازی فرهاد قایمیان در این اپیزود اینچنین قدرتمند است فردی که ظاهرا استاد ژنتیک است اما به مانند یک مرد سنتی زن صیغه ای دارد و زن را تحت فشار می گزارد این اپیزود با این تناقض‌ها آغاز می شود و اصرار بهار بر حفظ بچه به زیبایی اش می افزاید امثال شخصیت فرهاد قائمیان را در جامعه زیاد می بینیم و پرداختن به مشکل زن‌های صیغه ای به این زیبایی در حالی که عد ه ای در حال قانونی کردن این معضل هستند قدم بزرگی است دقایق پایانی فیلم و رویارویی همسر آن مرد با بهار از کاگردانی فوق العاده ای بهره می برد. ‌
در کل بعضی اپیزود‌ها نشانه‌هایی از دوران اوج حاتمی کیا را دارد اما ما با کارگردانی مواجهیم که بعضی اثارش به واقع آتش به دلمان زده و به هر اثرش نمی توانیم نمره خوب بدهیم به نظرم فیلم طرفداران حاتمی کیا را راضی نمی کند تنها به یک دلیل و آن هم اینکه این اولین فیلمی است که حاتمی کیا بدون توجه به ایدئولوژی به سراغ جامعه رفت در واقع دعوت یک اثر اجتماعی کامل است و شاید این جدایی از ایدئولوژی و کار کردن به سبک یک کارگردان بدنه باعث شود فیلم به دل تعدادی ننشیند اما باید به این نکته توجه کرد که حاتمی کیا در اولین قدمش در سینمای اجتماعی و رویارویی مستقیم با اجتماع اثری خوب ساخته و باید صبر کرد که مانند سینمای دفاع مقدس اندکی در این عرصه آزمون خطا کند همانطور که بعد از چندین اثر حاتمی کیا به فیلمی مثل از کر خه تا راین رسید ما منتظر یک شاهکار اجتماعی از حاتمی کیا هستیم شاید فیلم قبل از دعوت همان اثر باشد (که گفته می شود یکی از اپیزود‌های دعوت است که حاتمی کیا تصمیم گرفته با تعمل و زمان بیشتر به آن بپردازد) باید منتظر اثار بعدی حاتمی کیا بمانیم.
ایزد مهرآفرین
منبع : روزنامه سیاست روز


همچنین مشاهده کنید