پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

لطفا جواب دهید!


لطفا جواب دهید!
در نظام های مردم سالار که رای ملتها تعیین کننده بوده و مسوولین با رای آنها در جایگاه های اجرائی و کرسی های قانونگذاری قرار می گیرند; پرسش و سوال کردن یکی از حقوق مسلم شهروندان و پاسخگویی شفاف از جمله وظایف حتمی مسوولان می باشد.
جمهوری اسلامی ایران که با خواست ملت انقلا بی و خداجوی این سرزمین شکل گرفته است نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد، این واقعیت خوشحال کننده را می توان مکررا در سیره عملی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) مشاهده نمود و خلف صالح ایشان بارها بر این مهم تاکید داشته اند. مقام معظم رهبری در این زمینه می فرمایند: مسوول در نظام اسلامی کسی است که مورد سوال واقع می شود. از این رو، واژه مسوول، مناسب ترین نام برای کارگزاران، مدیران و همه کسانی است که در حکومت اسلا می وظیفه ای بر عهده دارند; زیرا پاسخ گویی، ریشه ای اسلا می دارد و شامل همه افراد حتی انبیا و اولیای الهی نیز می گردد. افراد بر اساس میزان مسوولیت و اختیاراتی که دارند، می باید در قبال عملکرد خویش پاسخ گو باشند. و هر چه دایره اختیارات افراد بیشتر باشد، میزان مسوولیت و پاسخ گویی آنها بیشتر خواهد بود.(سایت ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر خراسان رضوی).
به عنوان یک شهروند ایرانی و کسی که افتخار دارد تا بهترین دوران نوجوانی و جوانی اش را در راه دفاع از حفظ تمامیت ارضی و استقلا ل کشور و دست آوردها و اهداف مترقی انقلاب اسلامی و خصوصا عرصه دفاع مقدس صرف نماید; سوالا ت ذیل را از دولت نهم و شخص جناب آقای دکتر احمدی نژاد ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران مطرح نمایم. قبل از طرح سوالات ذکر یک نکته را ضروری می دانم و آن این است که طی سه سال و نیم گذشته بنا به دلائلی به خود اجازه نداده ام تا دهها مورد نقدی که از نظر خود بر اقدامات و برنامه های دولت نهم وارد می دانستم مطرح نمایم اما اینک که دوران چهار ساله ریاست جمهوری دولت نهم رو به اتمام گذاشته و تبلیغات انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری دهم نیز آغاز گردیده است; ابهامات و وسوالات ذیل را مطرح نمایم.
۱) یکی از ایراداتی که از سوی جناح همفکر و حامیان جنابعالی در انتخابات نهم ریاست جمهوری به دولت آقای سید محمد خاتمی وارد می شد; چرائی عدم حضور شهردار تهران که در آن زمان این مسوولیت بر عهده جنابعالی قرار داشت; در جلسات هیات دولت بود. کار به جائی رسید که به صراحت اعلا م کردید که: شهردار تهران را به دولت دعوت می کنم» از آنجائی که آقای خاتمی شهردار تهران نبود فرض را بر این می گیریم که با مشکلا ت و حساسیت کار شهرداری پایتخت آشنائی چندانی نداشته است. این سوال در اذهان شکل گرفته است که چرا دولت اصولگرای نهم به ریاست جنابعالی که مدتی شهردار تهران بوده اید پس از روی کارآمدن اجازه ورود شهردار پایتخت به جلسات را نداده و نمی دهید ؟ آیا رقابت های انتخاباتی آقای قالیباف در انتخابات نهم در این ممانعت تاثیر نداشته است؟
۲) گزارش دیوان محاسبات کشور که رئیس آن با رای مستقیم نمایندگان ملت برگزیده می شود بیانگر تخلفات آشکاری در زمینه های مختلف و از جمله عدم واریز مبالغ هنگفتی از در آمدها به شرح ذیل به خزانه می باشد:
الف) گزارش تفریغ بودجه سال ۸۵ که در زمان آقای رحیمی همراه و همفکر دولت نهم و معاون حقوقی و پارلمانی فعلی ریاست جمهوری تهیه شده است; نشان می دهد که مبلغ یک میلیارد و ۵۶ میلیون دلا ر از در آمدهای نفتی به خزانه واریز نشده است.
ب) هنوز پاسخ شفافی به گزارش تفریغ سال ۸۵ به افکار عمومی داده نشده است که بر اساس گزارش تفریغ سال ۸۶ این بار رقمی معادل ۲۳ هزار میلیارد ریال از درآمد شرکت گاز به حساب خزانه واریز نگردیده است.
با عنایت به این که یکی از محوری ترین شعارها و مباحث دولت نهم مبارزه با مفاسد اقتصادی بوده است آیا عدم واریز چنین مبالغ هنگفتی به حساب خزانه را در مغایرت با شعار مورد بحث نمی بینید؟
۳) همگان می دانند زمانی که دولت تحویل جنابعالی داده شده مبلغ ۱۴ میلیارد دلا ر در حساب ذخیره ارزی کشور وجود داشته است. این مبلغ با وجود پائین بودن قیمت نفت و زلزله ویران گر بم و وقوع سیل های متعدد در گوشه و کنار کشور اندوخته شده بود. با عنایت به افزایش چشم گیر قیمت نفت در دوران دولت جنابعالی که حتی به مرز ۱۴۰ دلا ر در هر بشکه نیز رسید; آیا فکر نمی کنید که وجوه فعلی حساب ذخیره ارزی بسیار ناچیز و از نظر بخش قابل اعتنایی از افکار عمومی غیر قابل قبول است؟ علت این موضوع چیست؟
۴) بارها و بارها موضوع مبارزه و افشای نام مافیاهای نفتی و اقتصادی بر زبان جنابعالی و بخش دیگری از همکاران محترمتان جاری گردید و حتی اگر اشتباه نکنم یک مرتبه عنوان داشتید اسامی آنها در جیبتان موجود است; اگر واقعا وجود باندهای مافیا صحت داشته و دارد; چرا با شهامت و شجاعت آنان را افشا نمی کنید؟قطعا جنابعالی مستحضر هستید که اکثریت قاطع ملت از این اقدام شما به حمایت خواهند نمود. اگر این موضوع یقین نداشته اید; آیا فکر نمی کنید ضرر مانورهای تبلیغاتی حامیان دولت حول این مساله بسیار بیشتر از منفعت آن در جامعه بود؟
۵) فلسفه نامه نگاری ها به مقامات غرب و خصوصا آمریکا چه بود و نتایج حاصله از آنها برای منافع ملی چیست؟ چرا علی رغم عدم پاسخ به نامه های قبلی; از اولین روسای جمهوری بودید که برای اوباما پیام تبریک ارسال نمودید؟
۶) یکی از شعارهای جنابعالی که بارها در سخنرانی هایتان بازتاب یافت موضوع مهرورزی بود. نگاهی به ترکیب کابینه; انتخاب استانداران، فرمانداران، بسیاری از مدیران کل استانی و حتی بخشداران و... نشان می دهد که مهرورزی مورد نظر در عرصه مدیریت فقط شامل حال دوستان و همفکرانتان گردیده است و می توان آن را نوعی رفاقت بازی نام نهاد. سوال مشخص آن است که در عرصه مدیریت جای سایر نیروهایی که به جنابعالی رای نداده اند کجاست؟ آیا مهرورزی موردنظر آن جناب فقط دوستان را در بر می گیرد؟ در غیر این صورت چرا حتی بخشی از ایثارگران و رزمندگان دردولت جنابعالی از مدیریت ها بر کنار و در دایره مهرورزی دولت نهم جایی برای آنان قرار ندادند؟
۷) برخلاف دولت آقای سید محمد خاتمی که شعار محوریش توسعه سیاسی بود و انصافا هم در عرصه اقتصادی گام های بلندی برداشت; شعار جنابعالی رفع تنگناهای اقتصادی و شاه بیت آن آوردن پول نفت بر سر سفره ها بود. اینک نزدیک به چهار سال از زمان دادن وعده ها می گذرد; براساس آمارهای رسمی از سوی بانک مرکزی میزان نرخ تورم به ۲۵ درصد رسیده است. علی رغم مقاومت های مقامات دولت و اصرار آنها مبنی بر عدم وجود گرانی در جامعه، مردم کوچه و بازار با پوست و گوشت و استخوان گرانی ها را لمس نموده و با آن دست و پنجه نرم می کنند. امروز بسیاری از اقشار مختلف مردم به این شعار انتقاد داشته و با دیده شک و تردید به آن می نگرند و اعتقاد دارند نه تنها پول نفت بر سر سفره های بسیاری از مردم نیامده است بلکه اگر روند فعلی ادامه یابد برای جلوگیری از فرار وعدم وجود نان خشک بر سفره ها باید چاره اندیشی نمود.
با توجه به افزایش سرسام آور قیمت نفت در دوران چهار سال ریاست جمهوریتان و هماهنگی و همراهی همه دستگاه ها و نهادهای کشور با دولت نهم، علت عدم تحقق وعده هایتان در زمینه بهبود معیشت مردم چه بوده است؟
۸) محور مشخص جنابعالی در هنگام تبلیغات ریاست جمهوری نهم، ساده زیستی و زندگی متوسط بود. نمایش منزل مسکونی کوچک در محلات پایین شهر تهران و خودروی سواری مدل پایین شما در برنامه های تبلیغاتی در جمع آوری آرا کاملا موثر بود. اجازه دهید سوال کنم که احمدی نژاد ساده زیست چرا وزیری با میلیاردها تومان سرمایه در کابینه اش جای داده است; به راستی چه سنخیت فکری، سیاسی و... بین این دو وجود دارد؟ در صورت عدم پاسخ شفاف و منطقی، آیا نبایدبه بخشی از افکار عمومی حق داد تا آنگونه تبلیغات را فقط شعار برای رسیدن به پیروزی بدانند؟
نویسنده : کرم محمدی
منبع : روزنامه مردم سالاری