دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

سولاریس - Solaris


سولاریس - Solaris
سال تولید : ۱۹۷۱
کشور تولیدکننده : شوروی
محصول : موس فیلم
کارگردان : آندری تارکوفسکی
فیلمنامه‌نویس : فریدریش گورن‌اشتاین و تارکوفسکی، برمبنای رمانی نوشته استانیسلاف لم.
فیلمبردار : وادیم یوسوف.
آهنگساز(موسیقی متن) : ادوارد آرتمیف
هنرپیشگان : ناتالیا بوندارچوک، دوناتتاس بانیونیس، یوری یاروت، آناتولی سولونیتسین، ولادیسلاو دوریتزکی، نیکلای گرینکو و سوس سرکیسیان.
نوع فیلم : رنگی، ۱۶۵ دقیقه.


«کریس کلوین» (بانیونیس) روان‌شناسی است که مأمور تحقیق درباره وضعیت ایستگاه هوائی در سیاره سولاریس می‌شود. او یا باید ایستگاه را تخلیه کند یا سطح اقیانوسی سیاره را با اشعه بمباران کند. در آخرین روزهای اقامتش در زمین، «برتن» (دوریتزکی)، محقق قبلی سولاریس، به دیدنش می‌آید و به «کوین» یک نوار ویدئوئی از کنفرانسی می‌دهد که در آن گزارشی آشفته و بحث‌انگیز درباره مأموریتش ارائه داده است. او به تأثیرهای خارق‌العاده روانی به هنگام دیدن سیاره اشاره می‌کند و سعی می‌کند او را به انتخاب راه حل بمباران اشعه‌ای متقاعد کند. «کلوین» در حالی وارد ایستگاه می‌شود که دوستش، «گیباریان» (سرکیسیان)، فرمانده ایستگاه خودکشی کرده و دو فرد دیگر، «اسنات» (یاروت)، کارشناس سیبرنتیک به الکل روی آورده و «سارتوریوس» (سولونیتسین) زیست‌شناس در خفا به آزمایش‌هایش ادامه می‌دهد. «کلوین» خیلی زود به راز سیاره پی می‌برد؛ سولاریس قدرت عینیت بخشیدن به خاطرات و رویاهای انسانی را دارد. خود او با «هاری» (بوندارچوک)، همسرش که ده سال پیش خودکشی کرده، روبه‌رو می‌شود. ابتدا سعی می‌کند خود را از شر این «مهمان» خلاص کند ولی او روز به روز بیشتر به «کلوین» وابسته می‌شود. در این جا، «سارتوریوس» کشف می‌کند که این «مهمان‌ها» هویت انسانی ندارند و از نوترینو تشکیل شده‌اند. اما «هاری» هر لحظه انسانی‌تر می‌شود و وقتی به نبود امکان هستی‌اش پی می‌برد، خودکشی می‌کند. «کلوین» دچار فروپاشی عصبی می‌شود. «سارتوریوس» تصمیم می‌گیرد مغزنگاشت‌های «کلوین» را روی سطح سیاره پخش کند و بلافاصله نتیجه می‌گیرد که «مهمان‌ها» ناپدید می‌شوند و جزیره‌هائی در سولاریس شکل می‌گیرند. «کلوین» متوجه می‌شود که خاطرات دور دوران کودکی‌اش شکل ملموس به خود می‌گیرند. و او که از بازگشت به زمین نااُمید شده، هرچه بیش‌تر در جزئیات بازآفرینی شده این خود زندگی‌نامه احساسی‌اش فرو می‌رود.
* سینما و ادبیات دو مقوله جدا از همند و تارکوفسکی تغییرات اساسی در رمان درخشانِ لم ایجاد کرده است. نمونه‌ای خاص از ژانر افسانه - علمی در سینما که از فن‌آوری پیشرفته و صحنه‌های مبهوت کننده به لحاظ تکنیکی در آن استفاده نشده است. فیلم را پاسخ روسی به 2001: یک اویسه فضائی استنلی کوبریک (1968) تعبیر کرده‌اند. با آنکه فیلم از آثار فیلم‌سازی است که هنوز در جست‌وجوی سبک شخصی خود است اما نگاه تجریدی و کمال جویانه او به هر تماشاگری حس رضایت خواهد بخشید.