جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


امنیت انرژی، اولویت نخست توسعه


امنیت انرژی، اولویت نخست توسعه
زندگی و رفاه آحاد مردم جهان به رشد اقتصادی و به طور مستقیم امنیت انرژی آنها بستگی دارد.بنابراین، ناامنی در عرضه انرژی مهم ترین چالش برای اقتصاد های رو به رشد و توسعه جهان به شمار می آید.
روند رو به رشد میزان مصرف انرژی فسیلی در كشورهای صنعتی سال به سال رو به افزایش بوده است. از طرف دیگر، كشور های تولید كننده نفت خام غیر عضو اوپك با وجود سبقت گیری با كشور های اوپك، ناتوان در پاسخگویی تقاضا از سوی كشور های در حال توسعه و صنعتی بوده اند. در نتیجه وابستگی آنها به واردات نفت خام به ویژه از كشورهای حوزه خلیج فارس همواره رو به افزایش بوده است.
در سال های اخیر، امنیت انرژی یكی از محوری ترین مطالب مربوط به امنیت ملی كشور های صنعتی به شمار آمده است. پس از فرو پاشی شوروی سابق، زمینه برای چالش امنیت انرژی برای اروپا و آمریكا به طور شفاف بیشتر شده است. علاوه بر آمریكا و اروپا، برخی از كشور های صنعتی از جمله ژاپن و چین نیز به طور متفاوت در تامل با اینگونه چالش ها قرار گرفته اند.
امنیت انرژی مورد نیاز اروپا در آینده با استفاده از چند جانبه گرایی، همكاری در ایجاد ساختارهای بین المللی و همكاری های دو جانبه و چند جانبه مورد توجه قرار خواهد گرفت و در این میدان تدوین منشور انرژی (ECT ) و تشویق كشور ها برای پیوستن به آن و ایجاد شركتی به منظور مشاركت در ساخت خط لوله جدید انتقال گاز ایران به اروپا نمونه های بارزی از این گونه سیاست ها هستند.
اقتصاد كشورهایی مانند ژاپن، چین و هندوستان نیز به سمت انعقاد قراردادهای دراز مدت با كشورهای تولید كننده نفت و گاز و سرمایه گذاری مشترك برای تولید نفت و گاز سوق داده شده است. این قبیل همكاری های دراز مدت در زمینه انرژی، بلوك بندی های جدیدی را در جهان شكل داده است.
وابستگی اقتصادی این گونه بلوك ها به وابستگی سیاسی بیشتر آنها منتهی شده و این نكته ای است كه از آغاز سبب خشم و گلایه مندی آمریكایی ها شده است. از سوی دیگر، دولت های نومحافظه كار آمریكا برای تضمین امنیت انرژی در آینده به روش های یك جانبه گرایی، جنگ، اشغال مستقیم و تغییر در ساختار سیاسی كشورهای محافظه كار منطقه خاورمیانه و تصرف فیزیكی، منابع نفتی آنها را در دستور كار خود قرار داده اند كه اولین مرحله آن با اشغال عراق به اجرا در آمده است.
در شرایط كنونی ژئوپلتیك جهان، امنیت و منافع ملی كشورهای نفتخیز به میزان ایفای نقش آنها در تامین امنیت جهانی انرژی بستگی دارد. از این رو ضرورت اتخاذ سیاست های منطقی و كار آمد از سوی جمهوری اسلامی ایران با در نظر گرفتن منابع ملی و ایرانی خود، نقش مناسبی را در این زمینه باید در صحنه های بین المللی به عهده داشته باشد. به طور یقین یك جانبه گرایی آمریكا و متحدانش در منطقه به ویژه از سوی ایران با مخالفت مواجه می شود.
به این ترتیب سیاست های مطمئن و معقول برای جمهوری اسلامی ایران به همكاری های دراز مدت اقتصادی با كشورهای بزرگ آسیایی از جمله ژاپن، چین و هندوستان معطوف شده است كه همچنان شرایط مناسب را به همراه دارد. بنابراین، امنیت انرژی جهانی یكی از عمده ترین بخش های حیاتی بشر در قرن بیست و یكم به شمار می آید.
براین اساس است كه موازنه و تامین حمایت از عرضه و شبكه تقاضا در سطح قیمت های منطقی از سوی مصرف كنندگان و تولید كنندگان می تواند كارآمد و مثمر ثمر واقع شود.
در این میان، آمریكا با مشكل وابستگی به انرژی مواجه است و برخی از كشور های منطقه خاورمیانه از عوامل بی ثباتی در جریان نفت خام به بازارهای جهانی به شمار می آیند؛ بنابراین آمریكا با چنین ریسكی نمی تواند سرنوشت خودش را تعیین كند. از این رو، این کشور با دخالت نظامی در عراق به طور مستقیم وارد معركه شده است.
به عقیده دیك چنی معاون رئیس جمهوری آمریكا، كشورهای صنعتی دنیا و از جمله آمریكا در سال۲۰۲۰ میلادی ۶۷ درصد به نفت خاور میانه وابسته خواهند بود و از این رو، امنیت انرژی برای آنان از اولویت تجارت و سیاست خارجی آمریكا و اروپا همچنان برقرار خواهد بود. با وجود چنین شرایطی است كه روند پیش بینی ها در زمینه دورنمای انرژی نشان می دهد كه از سال ۲۰۱۰ میزان تقاضا برای نفت خام اوپك و خاورمیانه به طور جدی رو به افزایش خواهد بود و با كاهش عرضه نفت خام از دریای شمال، آمریكای شمالی و حتی روسیه، بخش قابل توجهی از نفت خام خاورمیانه در سال ۲۰۲۰ در سطح ۸۰ درصد و در سال ۲۰۳۰ حدود ۹۵ درصد ذخائر نفتی جهان را شامل می شود.
از این رو، اهمیت اوپك و منطقه خاورمیانه و خلیج فارس به ویژه كشورهای عربستان، ایران، عراق، امارات متحده عربی و كویت در تأمین انرژی جهان در دهه‌های آینده بسیار برجسته خواهد بود.
در چنین شرایطی همواره این منطقه یكی از عمده‌ترین مراكز اصلی توجه سیاست‌های جهانی بوده است. بدون شك عوامل تحت سلطه و وابسته سیاسی در این منطقه با گرایش به همگرایی با كشورهای صنعتی از جمله آمریكا بیش از پیش در جهت حفظ منافع كشورهای مذكور و جلوگیری از مقاومت‌های مردمی و خودكامگی رهبرانشان اقدام می كنند و ایران تنها كشوری است كه در مقابل چنین وابستگی و سلطه‌گری ایستاده است.
به منظور تأمین امنیت در ساختار انرژی ، ضرورت مقابله با پیامدهای اختلال كننده در روند عرضه نفت‌خام ، افزایش تدریجی و قابل كنترل قیمت‌های نفت‌خام و سایر عوامل حاشیه‌ای از جمله حوادث و رویدادهای سیاسی، نظامی در منطقه باید به طور جدی از سوی كشورهای خاورمیانه به ویژه كشورهای حوزه خلیج فارس مورد توجه قرار گیرد.
به نظر می رسد آمریكا با دخالت در امور عراق توانسته است بخش قابل توجهی از تولید و صادرات نفت خام این کشور را در اختیار داشته باشد و به بهانه تأمین امنیت برای مردم عراق، حضور خودش را در راستای برنامه‌های درازمدت قرار داده است.
براساس نقطه نظرات و دیدگاه های عمده كارشناسان نفتی، تضمین تثبیت قیمت ها در سطح بازارهای جهانی همراه با حذف شرایط تشنج آفرین و نوسانات غیرضروری مورد توجه قرار گرفته است. از این رو شرایط مورد توجه در امنیت عرضه انرژی به ثبات درآمدها برای كشورهای تولیدكننده، كارآمدی و روان سازی شرایط اقتصادی و عرضه سیال نفت‌خام به كشورهای مصرف‌كننده و سرمایه‌گذاری لازم در صنایع انرژی گام‌های غیر قابل اجتناب در این بخش به شمار می‌آیند.
محمدعلی صادقی
منبع : شبکه اطلاع رسانی شانا