چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا
برف تنهایی
دست های چروکیده اش پرده را کنار زد، برف سپیدی خیابان را رنگ آمیزی کرده بود و دانه های درشت برف بی وقفه بر شیشه پنجره می کوبید و او را که تنها از هیاهوی شهر بر صندلی کهنه اش تکیه زده بود، به رؤیای سال های جوانی می برد.
پیر زن، به یاد آورد آن دوران را که پرنشاط و فارغ از غم روزگار در میان برف ها جست وخیز می کرد، به یاد آورد آن دوران را که هیچ گاه غم پیری نداشت، هیچ گاه به کنار پنجره پیرزنی تنها نرفته بود تا برای او از شادی پشت پنجره تعریف کند و هیچ گاه ترس تنها شدن را تجربه نکرده بود....
اما اکنون او تنها بود و کسی جز دانه های برف بر شیشه پنجره نمی کوبید، او فراموش شده بود و تنها در دل آرزو می کرد شاید در میان برف ها غریبه ای آشنا پشت پنجره خانه اش بیاید و او را که تنهای تنها بود، شاد کند...
آلاله علیپور
منبع : روزنامه ایران
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
روز معلم ایران معلمان رهبر انقلاب بابک زنجانی دولت مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم حجاب شورای نگهبان شهید مطهری
معلم تهران شهرداری تهران هواشناسی سیل آموزش و پرورش قوه قضاییه پلیس فضای مجازی سلامت دستگیری سازمان هواشناسی
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو دلار حقوق بازنشستگان بانک مرکزی ایران خودرو سایپا چین قیمت طلا بازار خودرو تورم
تلویزیون رضا عطاران دفاع مقدس سریال سینما نون خ سینمای ایران فیلم موسیقی تئاتر رسانه ملی کتاب
رژیم صهیونیستی اسرائیل آمریکا فلسطین غزه جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان اوکراین ترکیه
پرسپولیس فوتبال استقلال رئال مادرید بایرن مونیخ لیگ قهرمانان اروپا سپاهان تراکتور باشگاه استقلال تیم ملی فوتسال ایران لیگ برتر ایران فوتسال
وزیر ارتباطات تبلیغات اپل پهپاد نخبگان گوگل ناسا
دیابت کاهش وزن بیماری قلبی بیمه مسمومیت داروخانه خواب روانشناسی طول عمر