جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


ذهنیت، توهم و ترس


ذهنیت، توهم و ترس
▪ کادانس
▪ نویسنده: طلا معتضدی
▪ کارگردان: نیما دهقان
▪ بازیگران: لیلی رشیدی،فرزین صابونی،فرشاد فزونی و سینا رازانی
▪ خلاصه داستان: سه مرد که حادثه مرگشان به نوعی با هم مرتبط بوده است در دنیای پس از مرگ با موقعیتی مواجه می شوند که هیچ یک انتظار آن را نداشته اند و...
«کادانس» جزء آن دسته از نمایشهایی است که بر پایه درگیر کردن ذهن و تخیل تماشاگر با موضوعش قصد دارد تاثیر گذار باشد و به همین دلیل پیش از هر چیز نمایش متفاوتی است و شیوه های متفاوتی را هم برای جلب توجه مخاطبانش انتخاب کرده است.
جسارت در طرح موضوع و پرداخت زیبایی شناسانه اجرایی، مهمترین ویژگیهایی است که این نمایش را از نظر تکنیکهای هنری و ارزش دراماتیک هم به یک نمایش قوی و خوب تبدیل کرده است.
نمایش «نیما دهقان» موقعیتی غافلگیر کننده ومتفاوت با ذهنیات این دنیای مخاطبانش را در مواجهه با تعابیر غیر قابل پیش بینی اش قرار می دهد. شخصیتهای نمایش با جهان بینی، تفکر و دیدگاه های متفاوتی که دارند و در جریان یک اتفاق با یکدیگر برخورد کرده اند، حالا در دنیایی دیگر در مورد رفتارهایشان (با محوریت اتفاق مشترک) به قضاوت نشسته اند .
نیما دهقان، در«کادانس» تماشاگرش را در معرض مواجهه با موقعیتی کاملاً ذهنی قرار می دهد و نوع ارتباط آن با مخاطب نیز باید ذهنی باشد.
«کادانس» به معنای نقطه سکون در پایان یک عبارت ملودیک است، به گونه ای که از توالی آکوردها حس پایانی را در مخاطب ایجاد می کند. این نقطه سکون، نخستین چیزی است که تماشاگر بر روی صحنه می بیند. بازیگران در پشت ستونهای نورانی در رفت و آمدند و گویی خودشان را از چیزی پنهان می کنند. پس از نمایش این فضای غریب روایت و بازخواست رفتار شخصیت ها در دنیا به مثابه همان عبارت ملودیک آغاز می شود و پس از یک روایت مدور، نمایش دوباره به سکون ابتدایی باز می گردد. خود نمایش، این حرکت را از ابتدا تا انتها، مرحله یاد آوری می داند. در جریان این حرکت، تنها فعالیتی که در نمایش صورت می گیرد به تحرک در آمدن فعالیت ذهن تماشاگر است.
در واقع در شروع پایانی، نمایش این فرصت را برای مخاطب ایجاد می کند که خودش را در موقعیت قرار بدهد و یک بار دیگر ماجراها را با قهرمانی خودش بازسازی کند.
«کادانس» که بر اساس مفهوم سه آیه از سوره مبارکه «واقعه» نوشته شده، قادر به فعال کردن ذهنیت مخاطب در ارتباط با فضای اجرایی هست، اما این ویژگی بیشتر از آنکه بر تأثیر متن متکی باشد مبتنی بر قدرت اجراست.
استفاده از سطوح نورانی در «کادانس» شیوه ای متفاوت از صحنه آرایی و اجرا را نتیجه داده است که به عنوان مهمترین قدرت اجرا می توان از آن یاد کرد. مکعبهای نورانی در صحنه نمایش دهقان علاوه بر فضاسازی، دنیایی ذهنی و جهانی غریب را ایجاد کرده اند که در راستای پرسشهای نمایش در خصوص دنیای ناشناخته دیگر قرار می گیرد.
این صحنه به راحتی، تصورات مخاطب را از دنیای واقعی جدا ساخته و در ضمن به واسطه عدم تعلق به ماده، ذهن را برای تکمیل انتزاع آزاد می گذارد. آشنایی زدایی در صحنه پردازی خلاقیتی است که جذابیت بصری «کادانس» را نیز به عنصری دیگر برای درگیرسازی مخاطب با نمایش تبدیل کرده است.
دکور نمایش دهقان علاوه بر قرار گرفتن در راستای فضاسازی و منظور کارگردان در زمینه فعال سازی ذهن مخاطب یک مؤلفه مهم در ایجاد حرکت نمایشی است. حجم های نورانی بخشی از میزانسن نمایش هستند. صحنه زیبای اول نمایش که بوسیله همین حجم ها تصور قرار گرفتن سه قبر را در کنار هم ایجاد می کند، علاوه بر فضاسازی، نوعی خلاقیت در طراحی میزانسن و حرکت صحنه نیز هست. یا به عنوان مثال آنجا که صندلی بزرگ با دو ستون طرفین آن در مقابل سه صندلی دیگر در سمت مخالف قرار می گیرد و تصویر دادگاهی متفاوت را در ذهن مخاطب ایجاد می کند...
تغییر مکان فضاسازی با استفاده از مکعب ها یکی از بهترین عناصر نمایش «کادانس» است که به خوبی در صحنه، کارکرد بصری و استفاده موضوعی پیدا می کند.
عنصر دیگری که در خدمت فضاسازی و تقویت کیفیت اتمسفر نمایش قرار گرفته، موسیقی است. موسیقی «فرشاد فزونی» حتی در بخشهایی از نمایش، آنجا که با حرکت تلفیق می شود، جای متن را می گیرد و به شکل گفتار و روایت به تکمیل پیوستگی اجرا کمک می کند.
اما در کنار همه مزیتهای اجرایی، شاید متن نمایشنامه «طلا معتضدی» را بتوان تنها بستر کاستی پذیر نمایش دانست. به گونه ای که چنانچه عناصر اجرایی به کمک روایت متن نمی آمدند «کادانس» خیلی سخت می توانست هویت نمایشی پیدا کند. مهمترین کاستی متن را باید در محدوده پرورش و پرداخت مورد بررسی قرار داد. تقریباً در بخشهای اصلی و میانی نمایش، «متن» به واسطه ضعفهای پردازش موقعیت، در پس اجرا پنهان می شود و فضاسازی اجرایی، جای روایت دراماتیک را در نمایش می گیرد.
علاوه بر این، نمایشنامه در قرار دادن تماشاگر در موقعیت و تأثیرگذاری آنی بر ذهن مخاطب به اندازه «اجرا» موفق عمل نکرده است. می توان ادعا کرد اگر تماشاگر، غربت فضا و تأثیرات جهان بازسازی شده ذهنی را جدی نمی گیرد به واسطه کاستی هایی است که روایت نمایشنامه در معرفی موقعیت و رویداد نمایشی دارد.
«کادانس» یکی از نمایشهای خوب شروع امسال است که می تواند ذهن تماشاگر را با فضا و موقعیت مورد نظرش درگیر کند. حتی بی میل ترین افرادی که شاهد تماشای این اجرا هستند نخواهند توانست تصورات ایجاد شده توسط اجرا را به راحتی از ذهنشان پاک کنند. احتمالاً این همان هدفی است که «نیما دهقان» به عنوان کارگردان نمایش به دنبال آن بوده است.
مهدی نصیری
منبع : روزنامه قدس