پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ارواح (داستایوسکی) و چریک های ایرانی


ارواح (داستایوسکی) و چریک های ایرانی
در باره چگونگی پیدایش و تشکلات گروه های چریکی فدائیان و مجاهدین خلق زیاد نوشته شده و تجزیه و تحلیل های مختلفی نیز در باره عمل کرد این سازمان ها ارائه گردیده است. اما تا بحال این سازمان های چریکی در رابطه با رمان ” ارواح ” داستایوسکی مورد بررسی قرار نگرفته اند. داستایوسکی اولین نویسنده ای است که بدرستی شکل گرفتن و روابط اعضای گروه های تروریستی آنارشیست مدرن را در کتاب ارواح بتحریر در آورده است. استفاده از مقوله تروریسم برای تشریح اعمال یک دولت آسان تر است تا عمل کرد گروه های مسلح . اگر دولتی مخالفان سیاسی خود را در پشت در های بسته محاکمه و یا سر به نیست بکند این دولت یک عمل تروریستی انجام داده است و اگر در یک جنگ ارتشی افراد شخصی را هدف قرار دهد این ارتش بیک اقدام تروریستی دست زده است. اما بکار گرفتن مقوله تروریسم برای گروه های مسلح مشکل است ، چرا که برای عده ای این گروه ها مبارزان آزادی خواه هستند و برای بعضی دیگر تروریست. اما حال برای بررسی رمان ارواح به روسیه سال ۱۸۷۳ برگردیم. در ژانویه سال ۱۸۷۳ یک شهروند روسی بنام سرگی نتچایو ( Sergei Netschajew ) در مسکو مورد محاکمه قرار می گیرد.
سرگی در سال ۱۸۴۷ متولد و در ۲۰ سالگی در دانشکاه سن پطرزبورگ بدون آنکه دانشجو باشد در کلاس های درس های نظری دانشگاه حاضر می شد. در اعتراضات دانشجویی سرگی برای دانشجویان سخنرانی و آن ها را تشویق به ادامه تظاهرات می کرد. سرگی این تصور را داشت که دانشجویان با ادامه تظاهرات از دانشگاه اخراج می شوند و در خارج از محیط دانشجویی یک تشکیلات انقلابی را بوجود می آورند .این دانشجویان اخراجی ، در تخیلات سرگی، می بایست برای بسیج دهقانان به دهات نقل مکان کنند. در سال ۱۸۶۹ موج دستگیری ها در روسیه شدت گرفت و سرگی مجبور گردید به سویس فرار کنند. اما قبل از فرار این شایعه را پخش نمود که او اول دستگیر و بعد موفق به فرار شده است. در سویس سرگی با باکونین ( Bakunin) آنارشیست روسی آشنا می گردد و ادعا می کند که او ( سرگی ) در روسیه بانی گذار یک شبکه انقلابی است. در سویس سرگی کتاب پر فروش ” اولین درس انقلاب ” و مقالات دیگری را نیز بتحریر در می آورد. سرگی پس از بازگشت به روسیه در همه جا یک ورقه ای را با امضاء باکونین با این مضمون نشان می دهد که او از طرف باکونین به نمایندگی تشکیلات ” انقلابیون جهانی ” برای روسیه برگزیده شده است. نه تنها این ورقه به امضاء باکونین جعلی بود ، بلکه چنین تشکیلاتی با نام ” انقلابیون جهانی ” نیز وجود خارجی نداشت. سرگی در روسیه تشکیلاتی بنام “دادگاه مجازات خلق” را پایه ریزی و با اینکه فقط تعداد کمی دانشجو به عضویت این سازمان در می آیند او ادعا می کند که این تشکیلات در تمام روسیه انجمن دارد. تمام اعضای سازمان از سرگی اطاعت می کنند و فقط دانشجوئی بنام ایوانف ( Iwan Iwanow ) از دستورات سرگی سرپیچی و از پخش کردن اعلامیه ای در سالن غدا خوری دانشگاه اجتناب می ورزد. ایوانف معتقد بود که با پخش این اعلامیه امکان دارد که مسئولین دانشگاه سالن غذاخوری را که بیشتر مورد استفاده دانشجویان بی بضاعت قرار می گرفت تعطیل کنند. اما سرگی به ایوانف تذکر می دهد که او باید اطاعت و اعلامیه را پخش کند و در غیر این صورت او می بایست سازمان را ترک نماید . ایوانف از سازمان خارج می گردد و بعد از مدت کوتائی توسط سرگی و چهار عضو دیگر بقتل می رسد. دادگاه سال۱۸۷۳ بر علیه سرگی بعلت این قتل تشکیل شده بود. سرگی محکوم می گردد و ۱۰ سال بعد در زندان فوت می کند. کم نبودن در روسیه روشنفکرانی که افکار سرگی را تائید می کردند. لنین دستور قتل عام خانواده تزار را با نقل قولی از سرگی صادر کرد و هم چنین رهبر بلشویک ها در نظر داشت تمام نوشته های سرگی را منتشر و در اختیار عموم بگذارد.
داستایویسکی بخشی از کتاب ارواح ر ا قبل از دادگاه سرگی بتحریر در آورده بود، اما انعکاس زندگی، افکار و همچنین دادگاه سرگی در رمان ارواح بخوبی قابل مشاهده است. اما قبل از مراجعه به رمان ارواح این سووال مطرح است که چگونه سرگی توانست عده ای را در تحت تاثیر افکار خود قرار بدهد. برای تحت تاثیر دادن افراد نخست می بایست یک شرایط محیطی ( Milieu) وجود داشته باشد که افرادی نظیر سرگی بتواند در یک چنین محیط ها به جذب افراد بپردازند. این شرایط محیطی باید اما برای قبول شعارهای معینی و تحریک عمل کردهای بخصوصی نیز آماده باشد. داستایوسکی در بخش ” نزد خودمانیان ” از کتاب ارواح یک چنین محیطی را به نمایش می گذارد. سرآغاز این قسمت از رمان ارواح بدین گونه خواننده را در جریان اتفاقات می گذارد : رهبر یک گروه انقلابی پنج نفره که مانند سرگی این تصور را بر می انگیزد که یک شبکه انقلابی سراسری در تمام روسیه را رهبری می کند همرا با اعضاء در یک خانه ای حضور دارند و مشعول بحث و گفتگو هستند . اعضاء گروه تشکیل شده اند از : یک دانشجو که در ترم های بالا مشغول تحصیل است و خود را برتر از دیگران می داند ،یک دانشجو دختر بسیار تندخو و آماده مجادله با دیگر اعضاء ، یک دانشجو ساکت که مرتب مشغول نوشتن مطلبی است و یک جوان ۱۸ ساله بسیار جدی و با شور و هیجان که به تازگی دبیرستان را به اتمام رسانده است و در زمان تحصیل یک انجمن ضد دولتی نیز تشکیل داده است. هر یک از اعضاء این گروه نظریه ای را ابراز می کند ، اما این نظریات زیاد مهم نیستند، بلکه اتمسفر حاکم بر این محفل که افراد حاضر با بحث های خود ایجاد کرده اند : یک اتمسفر عصبی و هیجان زده که در آن اعضاء منتظر یک شعار رهایی بخش هستند: ” دیگر بس است ، اکنون می بایست عمل کرد “ ( ص ۵۱۷).
بعد از بحث های زیاد و تقاضای درخواست های متفرقه رهبر گروه اشتپانویچ (Stepanowitsch) که مانند سرگی بانی قتل یکی از اعضاء مخالف در تشکیلات خود نیز هست یک تئوری انقلابی ارائه می دهد: “این یاوه گویی ها را بکنار بگذاریم ، ما که نمی توانیم ۳۰ سال تمام حرف های عبث و بیهوده بزنیم ، همانطور که ۳۰ سال عبث و بیهوده حرف زدیم. من از شما یک سووال می کنم : چه چیزی مورد علاقه شما است ، یک راه طولانی ، نوشتن یک رمان اجتماعی ، تعیین مقوله های بورکراسی که سرنوشت انسان ها را برای هزار سال معین می کنند….. یا اینکه یک راه حل فوری که دست انسان ها را باز می گذارد و این امکان را به آن ها می دهد که با نیروی خود یک شرائط اجتماعی را بوجود بیآورند. اما این شرائط اجتماعی نباید بر روی کاغذ نوشته شده ، بلکه در عمل بدست آمده باشد….. من با شما صد در صد موافق هستم که فصاحت لیبرالی لذت بخش است، اما عمل کرد خطرناک… من… از این جمع محترم تقاضا می کنم که رای نگیریم، بلکه بطور واضع بزبان بیآوریم که کدام از این دو مورد را قبول دارید: مانند یک لاک پشت در باتلاق بحرکت خود ادامه دهیم و یا اینکه با تمام نیرو بگذریم ” ( ص ۵۳۷ ) با اینکه بدرستی معلوم نبود که منظور از ”با تمام نیرو بگذاریم” چیست تمام اعضاء رای مثبت به این درخواست رهبر گروه می دهند. این شرائط محیطی محل یارگیری برای تشکیلات است. برای خواننده مطلع از جریانات چریکی دوران قبل از انقلاب اسلامی توصیف این محفل در رمان ارواح می بایست آشنا بنظر برسد: صحبت ها و مجادله مابین اعضا گروه انقلابی در این محفل رمان داستایوسکی می توانست هم چنین در یک خانه تیمی چریکی در ایران انجام گرفته باشد. حمید اشرف در جمع بندی استراتژی سازمان فدائی می نویسد: “پس از شور و گفتگوی بسیار به این نتیجه رسیدیم که فعالیت در بین توده ها و ایجاد سازمانهای گسترده غیر ممکن است. زیرا پلیس در همه بخش های جامعه نفوذ کرده است. بنابراین، توافق کردیم که وظیفه فوری ما تشکیل هسته های کوچک و تشدید حملات علیه دشمن است …” ( حمید اشرف ، جمع بندی سه ساله ، تهران، ۱۳۵۸ ،ص ۹۲ ) این نظریه حمید اشرف همان حرف اشتپانویچ است: “یا اینکه یک راه حل فوری که دست انسان ها را باز می گذارد…” روزنامه مجاهد می نویسد “ کشتار خونین سال ۴۲، نقطه عطف مهمی در تاریخ ایران بود. تا آن هنگام مخالفان تلاش می کردند تا از طریق اعتراضهای خیابانی، اعتصابهای گارگری و شبکه های زیرزمینی با رژیم مبارزه کنند…..پس از سال ۱۳۴۲، گروهای چریکی…… می بایست از خود بپرسند که چه باید کرد ؟ . پاسخ روشن بود جنگ چریکی” ( مقاومت مسلحانه ، مجاهد، ۲، آبان ۱۳۵۳ ص .( ۵ ،۶ این نوشته روزنامه مجاهد باز هم همان حرف رهبر اشتپانویچ داستایوسکی است ” مانند یک لاک پشت در باتلاق راه برویم و یا با تمام نیرو بگذریم” . اعتراضهای خیابانی برای چریک ها راه رفتن ” لاک پشت است “ و ”با تمام نیرو بگذریم” جنگ چریکی مجاهدان. پرویز پویان اشاره میکند: “برای شکستن این طلسم ضعف و ناتوانی و به حرکت در آوردن مردم، باید به مبارزه مسلحانه انقلابی متوسل شویم” ( پویان، ضرورت مبارزه مسلحانه و رد تئوری بقا، ۱۳۵۱ ، ص ۷) مفهوم شعار رهایی بخش تروریست های داستایوسکی در ارواح ” دیگر بس است ، اکنون می بایست عمل کرد ” همان نظریه پویان از عمل مسلحانه است. همانطور که سرگی در سویس نزد باکونین با ایده های آنارشیستی آشنا گردید و در سال ۱۸۷۳ بجرم قتل در مسکو مورد محاکمه قرار گرفت ، همانطور نیز چریک های مجاهد و فدائی برای تعلیمات انقلابی به اردون سفر کرده بودند تا نزد ها فلسطینی ها آموزش ببینند ” بدیع زادگان و …..چهار عضو جدید با اردن فرستاده شدند تا نزد سازمان آزادیبخش فلسطین ،آموزش چریکی بینند” ( آبراهامیان : ایران بین دو انقلاب ، ۱۳۷۷ ،ص ۶ - ۵ ). سرگی در زندگی واقعی و اشتپانویچ در رمان اعضاء سازمان را متهم به خیانت و به قتل می رسانند. دستایوسکی در رمان ارواح می نویسد : “۴ عضو سازمان را قانع کنید که نفر پنجم را ، برای جلوگیری از خیانت ، از بین ببرند. بدین ترتیب تمام اعضاء دستشان بخون آلوده می شود و سرنوشت شان بیک دیگر گره می خورد” ( ص ۵۰۸ ). بدین معنا که قتل یک عضو سازمان اتحاد مابقی را محکم تر می کند. یرواند آبراهامیان در کتاب ایران بین دو انقلاب (۱۳۷۷) در صفحه ۶۱۰ اشاره می کند که پس از اینکه ” شکاف عمیقی در سازمان مجاهدین پدید آمد … برخی ار اعضای سازمان به ویژه در استان ها ، اسلامی باقی ماندند، از کنار گذاشتن عنوان مجاهدین خودداری نمودند و رقبای خود را به طرح یک کودتا ،کشتن یکی از سران آن ها و لو دادن دیگران متهم کردند. ”
در رمان ارواح گروه اهداف خود را با اعمال تروریستی و نه با روش های سیاسی تعقیب می کرد. آبراهامیان در مورد عملیات چریک ها یادآوری می کند “…. این عملیات عبارت بودند از دستبرد زدن به شش بانک ، ترور رئیس پلیس تهران ….. بمب گذاری در …. پروازهای برون مرزی بریتیش ایرویز .” ( ص ۶۰۶ ) بمب گذاشتن در یک هواپیما یک جنایت است که فقط یک سازمان تروریستی قادر به انجام آن است.
منبع : فلسفه تاریخ