چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

پس از سقوط بازها


پس از سقوط بازها
آحاد رأی دهندگان آمریكایی در صبحگاه هفتم نوامبر با یك پرسش اتاق های انتخابات را ترك كردند. پرسش آنها كه پرسش غالب افكار عمومی دنیا نیز هست این بود كه آیا برگ های رأی این انتخابات، قدرت و ظرفیت تولید یك موج تغییر را در صحنه سیاسی آمریكا دارند و افراد و گروه برنده این میدان چه میزان اراده و اختیار تغییر در خط مشی و سیاست های جاری ایالات متحده رادارند؟ آیا دموكرات ها كه دست شان به عنوان جناح كامیاب هفتم نوامبر بالا رفته است چه بخشی از انتظارات و مطالبات آمریكایی های رویگردان از حزب حاكم را می توانند برآورده كنند؟
پاسخ هایی كه تاكنون به این پرسش های كلیدی داده می شد غالباً از جنس حدس و گمان بود اما از فردا گریبان جناح اكثریت كنگره در چنگ این پرسش هاست. به اجمال می توان گفت كه در حال حاضر صاحبنظران و تحلیلگران نظام سیاسی آمریكا در مواجهه با این سؤال به دو گروه تقسیم می شوند و هر گروه پاسخ مجزا برای آن پرسش مبرم و مهم دارند.
گروهی كه وقوع تغییر در روند سیاست ها و استراتژی های واشنگتن را در فردای این انتخابات مطالبه ای خوشبینانه و شتابزده می بینند و گروه دیگر كه معتقدند نتیجه انتخابات كنگره دیر یا زود به تغییراتی هرچند محدود در فرآیند سیاست های آمریكا منجر خواهد شد.
امر مسلم این است كه قاطبه تحلیلگران امور و اوضاع آمریكا، تز وقوع یك دگرگونی بنیادین، آنی و همه جانبه در پس این انتخابات را مردود می شمارند و معتقدند كه نباید از رقابت هفتم نوامبر، انتظار وقوع یك معجزه را داشت. نكته جالب دیگر در نگاه گروه دوم این است كه پدیده تغییر به عنوان مولود و محصول انتخابات هفتم نوامبر نه در صحن مجلسین سنا و نمایندگان كه در میدان دیگری به نام انتخابات ریاست جمهوری آینده رخ نمایان خواهد كرد.
به نظر می آید دیدگاه گروه دوم از تحلیلگران انطباق بیشتری با واقعیات ساختار سیاسی آمریكا داشته باشد. معادله تصمیم گیری در نظام سیاسی این كشور بر پایه برتری ریاست جمهوری نسبت به پارلمان طراحی شده است.
براساس این معادله، تغییر جدی در بستر سیاستگذاری این كشور زمانی رخ می دهد كه رئیس جمهور و تیم گردانندگان دولت تعویض شوند. از این فاكتور كه امروز جزو بدیهیات تاریخی و تجربی جامعه آمریكاست می توان نتیجه گرفت كه انتخابات هفتم نوامبر قاعده برتری رئیس جمهور بر كنگره را بهم نمی ریزد و قوانین و ساختارها را دگرگون نخواهد كرد اما در مقابل با تضعیف پایگاه پارلمانی جمهوریخواهان، راه كاهش اعتبار رئیس جمهور و در واقع تضعیف نماد این جناح در كاخ سفید را هموار خواهد ساخت.
به هر روی در این نوشتار نظرات هر دو طیف از تحلیلگران صحنه انتخابات آمریكا را انعكاس داده ایم تا تصویری شفاف از تأثیرات انتخابات هفتم نوامبر به دست آید. اما مدخل و مقدمه ورود به نظرات دو گروه مدافعان و مخالفان بحث «تغییرات انتخاباتی»، شناختی از اختیارات كنگره و میزان قدرت این نهاد است.
●اختیارات كنگره تا كجاست
در سلسله مراتب نهادهای قدرت آمریكا، كنگره در پله سوم ایستاده است. این نهاد كه تركیبی از دو مجلس سنا و نمایندگان است، عموماً نسبت به كاخ سفید و دیوان عالی این كشور از نقش محدودتری برخوردار است، اختیارات عمده این نهاد قانونگذاری در زمینه بودجه سالانه و تجارت خارجی است.
باز از میان دو شعبه كنگره غالباً نفوذ سنا را صاحبنظران افزون تر دیده اند، هر چند قانون اساسی، دو مجلس سنا و نمایندگان را برابر می داند ولی در عمل مجلس نمایندگان كه به «خانه مردم» هم شهرت دارد نهاد ضعیف تری است. آنها معتقدند: «نقش مجلس نمایندگان در زمینه سیاست خارجی بسیار محدود است. اما پروسه بودجه سالانه در مجلس نمایندگان آغاز می شود و این نهاد می تواند استیضاح مقامهای قوه مجریه به ویژه رئیس جمهور را آغاز كند. در مجموع قدرت سنا از مجلس نمایندگان بیشتر است. »
مجلس نمایندگان آمریكا معادل مجلس عوام نظام های پارلمانی است و ۴۳۵ عضو آن با رأی مستقیم مردم برای دو سال انتخاب می شوند.
در مقایسه، سنا به مجالس اعیان حكومت های پارلمانی شباهت دارد و مردم ۱۰۰ عضو آن را برای مدت ۶ سال برمی گزینند.
توماس مان دیگر كارشناس امور سیاسی مؤسسه تحقیقاتی بروكینگز اختیارات سنا را كلیدی می خواند: «سنا به ویژه در زمینه انتصاب قضات فدرال از اهمیت زیادی برخوردار است چرا كه می تواند قضات فدرال انتخاب شده از طرف رئیس جمهور را رد كند. تأیید سفرا و رؤسای سازمان های كلیدی دولت هم به عهده سناست. به علاوه تمامی معاهدات بین المللی كه دولت به آن ملحق می شود نیز باید به تصویب سنا برسد.»
شاید ملموس ترین تأثیرگذاری نهاد كنگره زمانی است كه سیاست های دولت و جناح حاكم بر كاخ سفید را به چالش می كشاند. در سال های گذشته، كمتر دیده شده كه این نهاد نقش یك نیروی اپوزیسیون را برابر دولت ایفا كند. رویه و قاعده معمول این بوده كه جناح برنده انتخابات كنگره به دنبال خود تركیب حزبی دولت را نیز تغییر داده است.
●دیدگاه اول: رأی هفتم نوامبر چیزی را عوض نمی كند
ناظرانی كه تز وقوع تغییر در فردای انتخابات را نفی كرده اند برای نظرات خود پاره ای دلایل عینی و ذهنی ارائه می كنند.
در وهله اول آنها نگاه ها را به موقعیت حزب دموكرات یا همان جناح برنده انتخابات معطوف می كنند و می گویند كه این حزب با ضعف و كمبودهای جدی در زمینه های مختلف از حیث داشتن لیدرهای سیاسی و چهره های محبوب و نیز استراتژی و برنامه روشن بویژه در صحنه سیاست بین الملل و... دست به گریبان است. اینان می گویند اگر اردوی دموكرات ها دارای مهره های كلیدی و برنامه های مؤثر بود باید خیلی پیشتر ازانتخابات نوامبر یعنی در انتخابات ریاست جمهوری دوم بوش، حریف را از صحنه بیرون می راند.
استدلال دوم این ناظران كه بی ارتباط با سخن اول آنها نیست این است كه جمهوریخواهان در پنج سال حاكمیت خود بر كاخ سفید با توسل به مستمسك ۱۱ سپتامبر دگرگونی بی سابقه و ایدئولوژیك در رویكردها و سیاست های آمریكا به وجود آورده اند.
دامنه این تغییرات به اندازه ای است كه آنها ارتش و تمام ابزارهای اقتصادی و تكنولوژیك ایالات متحده را در چندین منطقه بحرانی درگیر ساخته اند. با این وضعیت تغییر در آرایش مواضع سیاسی آمریكا بویژه در صحنه بین الملل به این سهولت و سرعت محقق نخواهدشد.
ازطرفی آنچه ناظران فوق را به توانایی دموكرات ها، در تغییر سیاست های واشنگتن دچار تردید می كند تناقضات و تشتت فكری نمایندگان این جریان در قبال حوادث مهمی مثل بحران عراق است. آنها به خاطر می آورند كه بسیاری از دموكرات ها در مجلس نمایندگان و سنای آمریكا به طرح حمله نظامی به عراق رأی مثبت دادند و تا به امروز نیز سیاست شفاف و روشنی در برابر بحران عراق ندارند.
برخی از دموكرات ها خواهان خروج فوری ارتش آمریكا از عراق هستند و بعضی دیگر، تعیین یك جدول زمانی مشخص برای عقب نشینی را ترجیح می دهند و عده ای هم خواستار حضور ارتش در عراق تا دستیابی این كشور به ثبات و امنیت اند.
لذا نخستین مشكل دموكرات ها این است كه عدم وحدت نظر سران حزب درباره بحران عراق، موضع نهایی آنها را در برابر این مسأله مبهم كرده است و حزب جمهوریخواه نیز می تواند از این ابهام به نفع خود استفاده كند.
به اعتقاد این ناظران كانون مشكلات دموكرات ها در فردای انتخابات تصمیم گیری درباره عراق است. آنها با یك دوگانگی روبه رو خواهندشد.
اگر خروج فوری یا برنامه ریزی شده از عراق را بدون توجه به ثبات و امنیت این كشور در برنامه خود قرار دهد، در آن صورت مجبور به پاسخگویی درباره تبعات غرق شدن عراق در یك جنگ تمام عیار داخلی و یا تسلط گروههای تروریستی بر این كشور خواهدشد.
باز اگر حزب دموكرات، خروج از عراق را به استقرار ثبات و امنیت در این كشور مشروط كند، درآن صورت، چیزی بیش از استراتژی جمهوریخواهان برای عرضه به مردم آمریكا نخواهدداشت.
دیدگاه این ناظران در واقع تأییدی برآن بخش از مواضع جمهوریخواهان است كه مدعی هستند ، دموكرات ها در قبال بحرانهای بین المللی بویژه عراق بی برنامه و بلاتكلیف هستند یا آنكه هیچ نسخه ای برای دوركردن تهدیدات از امنیت ملی آمریكا ندارند.●دیدگاه دوم؛ هفتم نوامبر زنگ افول نومحافظه كاران را به صدا درآورد
سوی دیگر ، خیلی از ناظران قرار دارند كه معتقدند: هفتم نوامبر حتی اگر یك توفان دگرگونی در اردوی جمهوریخواهان نباشد، دست كم یك نسیم تغییر را در پی خواهد آورد.
انكار پدیده تغییر در فردای این رویداد از دید اینان، چشم بستن بر واقعیتی است كه پژواك آن را با گذر از هر كوچه و برزنی در آمریكا می توان شنید. این واقعیت چیزی نیست جز اینكه مردم و شهروندان این كشور از سیاستهای جمهوریخواهان روی گردانده اند، نسبت به شعارها و وعده های نومحافظه كاران برای تأمین امنیت و رفاه آزرده و كلافه اند و با رأی هفتم نوامبر گفتند كه دیگر حاضر نیستند اعتماد خود را از این جناح اعلام كنند.
شالوده سخن این ناظران در باب اینكه هفتم نوامبر پنجره یك فضای سیاسی جدید را در صحنه آمریكا خواهدگشودهمان نظرسنجی هایی است كه دوراندیشانه از كاهش چشمگیر مقبولیت بوش خبر داد. شایداكنون دموكرات ها ابزارهای لازم برای كنار زدن حزب حاكم را نداشته باشند اما در عوض به نیروی توفنده افكار عمومی خود را تجهیز كرده اند كه تاب تحمل سیاست های میلیتاریستی بوش را ندارد.
لذا تردیدنباید داشت كه پیروزی دموكرات ها دولت جرج بوش را شدیداً برای تغییراتی در نحوه اداره حكومت آمریكا و بویژه تغییر مسیر جنگ عراق، تحت فشار خواهد گذاشت. این هشدار راپیشاپیش همه مطبوعات آمریكا داده بودند. به باور كارشناسان رسانه ای و سیاسی آمریكا پیروزی دموكرات ها در هر كدام از مجالس آمریكا به نمایندگان این حزب این اختیار ملی را خواهد داد تا از طریق برگزاری جلسات استماع و تحقیقات عمومی در مورد چگونگی اجرای جنگ عراق، دولت بوش را تحت فشار قرار دهند.
چنان كه مفسر لس آنجلس تایمز می نویسد: موفقیت چشمگیر دموكرات ها از نظرجمهوریخواهان اثبات این مسأله خواهد بود كه رأی دهندگان آمریكایی از وضع كنونی خسته و از رهبران كشور خود انتظار تغییرات دارند.
«مارشال ویتمن» (Marshall Wittman) از كاركنان سابق سناتور «جان مك كین» نماینده جمهوریخواه ایالت آریزونا كه هم اكنون عضو شورای رهبری دموكرات های میانه رو است، می گوید: روز جدید خواهد بود، مسأله واقعی كه بوش باید نگران آن باشد سقوط حمایت از وی در میان جمهوریخواهان و دموكرات ها است.
به این واقعیت حتی «دیك چنی» معاون رئیس جمهوری آمریكا در مصاحبه خود با شبكه خبری «ای.بی.سی» اعتراف كرد كه انتخابات روز سه شنبه «تأثیراتی را خواهدداشت.»آنچه مسلم است تاكنون فشار جمهوریخواهان علیه بوش به خاطر وفاداری حزب بی صدا بوده است. پیروزی دموكرات ها موجب یك «ضربه روانی» خواهدشد كه منجر می شودآن دسته از جمهوریخواهانی كه نمی خواهند با مسأله جنگ عراق وارد انتخابات سال ۲۰۰۸ شوند، عدم رضایت خود را نسبت به جنگ عراق ابراز دارند.
سناتور «كارل لوین» (carl Levin) نماینده دموكرات ایالات میشیكان نیز كه از نمایندگان ارشد حزب اقلیت در كمیته نیروهای مسلح مجلس سنا است اخیراً گفته بود پیروزی دموكرات ها در هر كدام از مجالس آمریكا به عنوان «نیروی محرك بزرگی بر رئیس جمهور خواهد بود تاتغییر مسیر دهد.» به گفته وی به این ترتیب جمهوریخواهان بیشتری به دموكرات ها خواهند پیوست و از دولت بوش خواهند خواست تا تغییر رویه بدهد.انتخابات هفتم نوامبر یقیناً جدالی تماشایی میان دو جناح پدید خواهد آورد دست كم در زمینه عراق بوش و جمهوریخواهان شدیدآً در برابر هرگونه تلاش برای عقب نشینی نیروها از عراق مقاومت خواهند كردو دموكرات ها نیز شدیداً در موردمسأله عقب نشینی فوری دچار اختلاف باقی خواهند ماند. چنان كه یك كارشناس آمریكایی گفته است بسیاری از دموكرات ها نمی خواهند در آینده از آنها به عنوان حزبی كه موجب «شكست» آمریكا در جنگ عراق شد یاد شودو به همین دلیل آنان حاضر نیستند مانند سال پایانی جنگ ویتنام با قطع بودجه جنگ، باعث توقف جنگ شوند.
البته در این بین برخی از تحلیلگران معتقدند كه دموكرات ها در رابطه با مسائل بین المللی ممكن است به روش های دیگری روی آورند چنان كه فاینشتاین كه در دوران ریاست جمهوری بیل كلینتون هم در پنتاگون و هم در وزارت امور خارجه آمریكا مشغول به كار بوده، پیش بینی كرده است كه این انتخابات باعث خواهد شد نمایندگان برای دستیابی به یك راه حل دو حزبی در مورد جنگ عراق با یكدیگر همكاری كنند زیرا هم این مسأله از اهمیت زیادی برخوردار است و هم اینكه هر دو می خواهند پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ این مسأله را خنثی كنند یا اینكه گروهی از تحلیلگران معتقدند دموكرات ها از هرگونه اهرم جدیدی استفاده خواهند كرد تا بوش را برای كنار گذاشتن دونالد رامسفلد وزیر دفاع خود تحت فشار قرار دهند. بخصوص كه تعداد رو به افزایشی از جمهوریخواهان نیز خواستار كنار گذاشتن وی هستند.
البته به جز حوزه امنیت ملی، دموكرات ها امیدوارند كه از فرصت حضور در كنگره برای جلب نظر ناراضیان عملكرد اقتصادی و اجتماعی بوش بهره گیرند.
دموكرات ها بر این امیدند كه با پرداختن به اقتصاد، به نگرانی های آمریكایی ها پاسخ دهند. اقتصاد آمریكا، پس از یك دوره طولانی رشد، نشانه هایی از كاهش رشد را از خود بروز داده است.
مهم ترین نگرانی، قیمت بالای بنزین است كه تابستان امسال به ۳ دلار برای هر گالن رسید. نگرانی دیگر كاهش ارزش بهای بازار مسكن است.در طولانی مدت، آمریكا با مشكلات اقتصادی بزرگ تری روبرو خواهد شد. رشد اقتصادی قوی در سال های اخیر و كاهش مالیات ها، باعث افزایش واردات و به وجود آمدن مازاد تجاری منفی با سایر كشورهای جهان شده است.بحث در مورد كاهش مالیات ها هم كماكان ادامه دارد، این كاهش عمدتاً به سود قشر مرفه بوده است.
این در حالی است كه میزان دستمزد در آمریكا در ۵ سال گذشته افزایش نیافته است و در همین مدت اختلاف در میزان حقوق دریافتی میان اقشار مختلف آمریكا تشدید شده است.نرخ بیكاری نیز اگرچه در آمریكا پایین است اما به مانند دوره های بهبود اقتصادی قبلی كاهش سریعی پیدا نكرده است.مهاجرت غیر قانونی از دیگر موضوعهای داغی است كه از اوایل امسال به محور مجادله دو حزب تبدیل شده است. این احساس در آمریكا وجود دارد كه سیستم مهاجرتی آمریكا در حال فروپاشی است.یا آنكه در پس غوغای كشیدن حصار در مرز مكزیك، بسیاری از شهروندان دوكشور از دموكرات ها خواسته اند تا به لغو این تصمیم ها اهتمام ورزد.
منبع : روزنامه ایران