جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


نخستین زنی که اسکار گرفت


لورا آگوستا گینور (كه بعدها به ژانت گینور معروف شد) ششم اكتبر ۱۹۰۶ در فیلادلفیا (پنسیلوانیا) به دنیا آمد. خانواده اش در یكی دو سالگی او بود كه به سن فرانسیسكو نقل مكان كردند. ژانت گینور در همین شهر بزرگ شد و سال ۱۹۲۳ بعد از فارغ التحصیلی از دبیرستان به تنهایی به لس آنجلس رفت او در این شهر به آموزشگاه منشیگری رفت و سپس در یك فروشگاه كفش در قبال دستمزدی معادل ۱۸ دلار در هفته مشغول به كار شد. اما از آنجا كه لس آنجلس محل و مأوای ستاره ها و استودیوها بود، به فكر افتاد كه استعداد خود را در زمینه بازیگری آزمایش كند. بنابراین حاضر شد به طور رایگان برای فیلم های كمدی نقش های كوچك بازی كند. او دو سال تمام به این شكل و بدون دریافت هیچ پولی نقش بازی كرد اما این مسأله هرگز او را ناراحت نمی كرد، زیرا اعتقاد داشت همه چیزهای خوب به كسی می رسد كه انتظار آنها را بكشد. این انتظار برای او خیلی طولانی نبود و وقتی ۲۰ ساله شد (۱۹۲۶) توانست برای نخستین بار به عنوان بازیگر نقش اول زن یك فیلم، تصویر و نام خود را بر پرده نقره ای ببیند و در فیلم «سیل جانستون» ظاهر شود. او در این فیلم اجرایی باشكوه داشت، طوری كه گردانندگان هالیوود متوجه شدند یك ستاره درخشان در دست خود دارند.
بعد از ایفای نقش در «سیل جانستون» سیل پیشنهادها به سمت ژانت گینور سرازیر شد و او در همان یك سال در چهار نقش دیگر در فیلم های «بوسه نیمه شب»، «عقاب آبی»، «بازگشت پیتر گریم»و ... ظاهر شد. سال دوم معروف شدن او برایش بسیار خوش یمن بود. زیرا توانست در «طبقه هفتم بهشت» و «غروب: سرود دو انسان» بازی كند. یك سال پس از این دو فیلم یعنی سال ۱۹۲۸ از آنجا كه در دو فیلم ذكر شده بسیار عالی ظاهر شده بود توانست در فیلم قابل تأمل «رشته خیابانی» نقش بازی كند. او در همین سال به خاطر ایفای نقش در «فرشته خیابانی» و همچنین بازی در فیلم های سال قبل خود یعنی «طبقه هفتم بهشت» و «غروب : سرود دو انسان» جایزه اسكار بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت كرد تا نامش به عنوان نخستین بازیگر زنی كه توانست جایزه اسكار را در اولین دوره آن به دست آورد ثبت شود.
ژانت گینور سال ۱۹۲۹ وقتی ۲۳ ساله بود با مردی به نام «جس لیدل پك» ازدواج كرد اما تنها ۴ سال توانست با وی زندگی كند و سال ۱۹۳۳ از او جدا شد. این جدایی برای او سخت بود او بی رحمانه سینمای صامت را كنار زد و باعث شد او به هدفی بالاتر بیندیشد و بر تلاش خود بیفزاید. او از معدود بازیگران سینمای صامت بود كه توانست جایگاه خود را در سینما حفظ كند. زیرا علاوه بر مهارت در ایفای نقش از صدای خوبی برخوردار بود. در اواسط دهه ۳۰ او در بالاترین جایگاه بازیگری قرار داشت و حتی سال ۱۹۳۷ هم برای اسكار دوم خود، نامزد شد كه البته موفق به دریافت آن نشد. سال ۱۹۳۸ در فیلم «جوان دل» بازی كرد اما یك سال پس از آن، زمانی كه برای بار دوم ازدواج كرد، اعلام كرد فیلم «جوان دل» آخرین فیلمش بوده است و دیگر قصد بازیگری ندارد. او ۱۴ آگوست ۱۹۳۹ با آدریان ازدواج كرد و فارغ از هیاهوی هالیوود جذب زندگی خانوادگی شد و یك سال پس از آن نیز تنها فرزندش رابین متولد شد. ازدواج او و گیلبرت آدریان (آدریان آدولف گرینبورگ) كه طراح صحنه بود ۲۰ سال دوام داشت و سرانجام در ۱۳ سپتامبر ۱۹۵۹ با مرگ آدریان براثر حمله قلبی پایان گرفت. البته او دوسال قبل از مرگ همسرش یك بار دیگر نیز در فیلمی به نام «برناردین» ایفای نقش كرد. اما آخرین بازی او در تئاتری به نام «هارولد ومود» بود كه یك شكست محض برای او به شمار آمد. او پس از بازی در این نمایش دیگر در هیچ فیلمی بازی نكرد.ژانت گینور سال ۱۹۶۴ برای بار سوم با پل گریگوری، تهیه كننده اجرایی فیلم ها در هالیوود، پیمان ازدواج بست. این ازدواج نیز همانند ازدواج دوم او دقیقاً ۲۰ سال دوام داشت اما این بار با مرگ خود او كه دوسال انتظار آن را می كشید، به پایان رسید و از دردهای پس از تصادف در سال ۱۹۸۲ رها شد. در زمان روی دادن این تصادف او، همسرش، مری مارتین (بازیگر) و «بن واشر» كه مدیر اجرایی كارهای مری مارتین بود، با یك تاكسی در حال سفر بودند كه بر اثر شدت تصادف «بن واشر» درگذشت و بقیه نیز زخمی شدند شدت جراحات گینور بیش از دیگران بود. ۱۱ دنده او شكست، استخوان جناغ سینه اش خرد شد، مثانه اش پاره شد و كلیه هایش خونریزی كرد و همچنین استخوان لگن اش از چند جا شكست. او طی دو سال بعد چندبار تحت عمل جراحی قرار گرفت اما هر بار ضعیف تر از قبل می شد. تا آنكه سرانجام در ۱۴ سپتامبر ۱۹۸۴ یعنی درست یك روز پس از بیست و پنجمین سالگرد فوت آدریان، درگذشت.
بنفشه غلامی
منبع : روزنامه ایران