جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


مخالفت مراجع با دولتی شدن قرض الحسنه ها


مخالفت مراجع با دولتی شدن قرض الحسنه ها
سال ۱۳۴۶ هنوز نبرد میان انقلابیون و حکومت به مراحل جدی نزدیک نشده بود که ایده های جدید در ذهن گروهی از مبارزان شکل گرفت. اگر میدان بازار برای ترویج افکار انقلابی مهیا شده بود، باید بستری هم برای تامین هزینه های مالی نهضت ایجاد می شد. مردان کهنسال انقلابی در خاطرات خود نقل می کنند که خانواده مبارزان آنچنان گرفتار تنگدستی های روزگار شده بودند که برای تامین نیازهای روزانه بحران های بسیاری را از سر می گذراندند. اگر مردان خانواده در مواجهه با سیاست ورزی های متداول اسیر زندان های طولانی مدت بودند، خویشان آنها نه اسیر حکومت می شدند و نه در حلقه مبارزان گرد می آمدند. آنها در بحران فقر باقی می ماندند تا گرفتاری ها چندین برابر شده باشد؛ «روزی در زندان به دیدن پدر رفتیم. همانجا به ایشان گفتم که از این پس شما وقت خود را به مبارزه صرف کنید و تامین هزینه های زندگی خانواده با من باشد.» یحیی آل اسحاق هنوز در حلقه بازاریان مسلمان جایگاهی برای خود نیافته بود که اینگونه پدر را به ادامه راه تشویق می کند. او و بسیاری دیگر از خانواده های مبارز هرچند سعی در تعدیل اوضاع داشتند ولی هیچ گاه به سادگی به مقصود نرسیدند. اما سال های دهه۴۰ روی دیگری نیز داشت؛ «روزی در مسجد نشسته بودیم که فردی درمیان دو نماز برای جمع آوری کمک آمد. او شروع به سخنرانی کرد و از مشکلات خود گفت. همین جا ایده یی به ذهن ما رسید.» علاءالدین میرمحمدصادقی از روزهایی یاد می کند که هنوز قرض الحسنه های تهران شکل نگرفته بودند؛ «پس از آن قرار شد اتاقی در همان مسجد را به قرض الحسنه اختصاص دهیم.» اولین قرض الحسنه بازار چنین شکل گرفت تا ایده یی نو در میدانی جدید مورد آزمایش قرار گرفته باشد. اما نگرانی ها همچنان ادامه داشت؛ «روزی آقا تقی سیدخاموشی به همراه چند نفر دیگر از دوستان به حجره ما در بازار آمدند. آنها از این جریان ابراز نگرانی می کردند که در صورتی که قرض الحسنه دچار مشکل مالی شود، آنها باید چه کنند. این نگرانی آنها بیشتر از آبرو بود چراکه اعتقاد داشتند مردم به اعتبار آنها پولی به صندوق داده اند و درست نیست که در صورت بروز مشکل برای تامین پول آنها دچار مشکل شوند.» میرمحمدصادقی هنوز در بازار تهران حجره یی برای خود داشت، دوستان مبارز او نیز نزدش آمده بودند که برای یاری دهندگان قرض الحسنه تدبیری تازه ارائه کند؛ «قرار شد بنده و یکی دیگر از دوستان مقداری پول به عنوان اندوخته در صندوق بگذاریم.» اینگونه اولین اندوخته اضافی در نخستین قرض الحسنه بازار تهران شکل گرفت تا در آینده روند تاسیس قرض الحسنه با شتابی چندین برابر پی گرفته شود. قرض الحسنه ها برای ادامه حیات چنان گرفتار تردید بودند که به سادگی زیر بار اتفاقات جدید نمی رفتند. اما به موازات تکاپوها برای تامین اندوخته صندوق های جدید دو موج نیز ایجاد شده بود که یکی از صندوق های جدید حمایت می کرد و دیگری نیز در میان حضور چهره های تازه در حلقه موسسان صندوق ها رخ می داد. تعداد زیادی از مبارزان در میان قرض الحسنه ها جایگاهی برای خود یافته بودند. از مهدی عراقی همراه امام گرفته تا حبیب الله عسگراولادی جملگی به کسوت هیات امنای صندوقی درآمده بودند. چهره هایی همچون برادران خاموشی، اسدالله عسگراولادی، لولاچیان، حاج طرخانی و عده دیگری هم در لیست حامیان قرض الحسنه ها بودند که اولین هجمه های حکومتی بر قرض الحسنه ها آغاز شد؛ «ساواک می آمد و تمام اسناد مالی قرض الحسنه ها را می گشت. ساواک چندین بار به صندوق ها هجوم آورد و اسناد را با خود برد.» خاطرات مرحوم تقی سیدخاموشی مملو از واگویه هایی بود که هریک بخشی از تاریخ قرض الحسنه ها را افشا می کند. اخوی بزرگ تر علینقی خاموشی متولی ایده قرض الحسنه ها بود. او روزهای دهه های ۴۰ و۵۰ سراهای بازار تهران را طی می کرد تا مردان جدیدی را برای حمایت از ایده های خود بیابد؛ «قرض الحسنه فکری بود که بسیار کارایی داشت. قرض الحسنه هم کمک به مردم نیازمند بود و هم اجر معنوی داشت.» شاید اگر مردانی همچون او در بازار ساعت ها به گشت و گذار نمی پرداختند، هیچ گاه ایده قرض الحسنه ها نیز به سرانجام نمی رسید؛ «بنده به قرض الحسنه ها آشنایی نداشتم. روزی یکی از دوستان آمد و گفت که آقای تقی خاموشی قرض الحسنه یی تاسیس کرده اند، بد نیست شما هم در آن حضور داشته باشید.
بنده هم پذیرفتم.» محمدرضا اعتمادیان نیز حضور خاموشی را به عنوان نقطه عطف قرض الحسنه های بازار برمی شمارد. تقی خاموشی عزم کرده بود در کنار دیگران ایده های خود را ترویج دهد. از همین روی بود که تاسیس قرض الحسنه ها پس از اندکی روندی تصاعدی به خود گرفت. گذر از سال های مبارزه نیز هرچند حوادث جدیدی را برای قرض الحسنه ها رقم زد ولی روزگار آنان را پریشان نساخت. بازاریان مبارزی که پیش از انقلاب برای تامین هزینه های نبرد، اولین صندوق های قرض الحسنه را در بازار تهران بنیان گذاشتند، پس از پیروزی جهاد ایده های بزرگ تری را در سر می پروراندند؛ «ایجاد بانک اسلامی». آنها سال ها قبل اولین صندوق قرض الحسنه را در بازار تهران و به کمک افرادی که بعدها موتلفه اسلامی را بنیان گذاشتند، تشکیل دادند. بازاریان قصد داشتند که نهاد مالی قوی را برای حمایت از جنبش های انقلابی سامان دهند از همین روی صندوق های قرض الحسنه را به عنوان پایگاه مالی جنبش اسلامی برگزیدند. در راس شاخه مبارزان بازاری نیز افراد بانفوذی همچون حاج سعید امانی، حبیب الله عسگراولادی و انصاریان قرار داشتند. آنها تامین مالی جنبش را بر عهده گرفته بودند. بازاریان تهران «صندوق ذخیره جاوید» را در مسجد لرزاده بنا نهادند ولی پس از مدتی کوتاه تشکل مذهبی دیگری از دل بازار تهران دومین صندوق قرض الحسنه را تاسیس کرد.
این صندوق که «قرض الحسنه جاوید» نام داشت، به دلیل کارکردهای سیاسی پشت پرده یی که داشت، بارها مورد هجوم ساواک قرار گرفت. سال ها از تاسیس صندوق های قرض الحسنه بازار تهران می گذرد ولی همچنان عده یی اعتقاد دارند که اصلی ترین کارکرد این نهاد های مالی در یاری رساندن به تجار سرشناس بازار است. وقوع انقلاب اسلامی فرصت جدیدی را در اختیار گردانندگان قرض الحسنه ها قرار داد تا ایده یی بزرگ تر را اجرایی سازند. قرض الحسنه ها نهادی قدرتمند بودند ولی شاید ایجاد ایده یی بزرگ تر برای مردان بازاری اتفاقی بهتر بود. انقلاب به ثمر رسیده بود و بازاریان مسلمان نیز از گردونه حکومتداری بیرون مانده بودند. آنان پس از پیروزی جهاد باید به حجره های خود بازمی گشتند تا دولتی جدید روی کار آید و بازاریان را به بازی بگیرد اما هنوز ایده های جدید وجود داشت؛ «بانک اسلامی». طرحی که پس از پیروزی در ذهن مبارزان شکل گرفته بود، مختصاتی جدید داشت. اگر راه اندازی قرض الحسنه ها ایده یی نوظهور بود، بانک اسلامی شگفتی در این میدان به شمار می آمد. اما شاید بازاریان هنگامی که ایده پردازی می کردند، مطلع نبودند که بانک اسلامی آنها به سازمان اسلامی بدل خواهد شد تا طرحی که یک دهه روی آن فکر کرده بودند سه دهه دیگر هم به بایگانی فرستاده شود.
محمدرضا اعتمادیان در کتاب خاطرات خود مراحل شکل گیری سازمان اقتصاد اسلامی را چنین شرح می دهد؛ «به محض پیروزی انقلاب اسلامی، دوستان با آمادگی، پیشنهاد تاسیس بانک اسلامی را داده، برای پذیره نویسی اقدام کردند. ما به محضر آیاتی چون شهید بهشتی و موسوی اردبیلی رسیدیم و قرار شد با همراهی آنان و با سرمایه یی حدود دویست میلیون تومان شروع به پذیره نویسی کنیم که لازم به ذکر است که ۱۲۰میلیون تومان از این پول به وسیله موسسان و هشتاد میلیون تومان آن به وسیله مردم تامین شد.» تیم حاکم بر سازمان اقتصاد اسلامی برای اولین بار در آخرین روزهای دهه ۵۰ طرح راه اندازی بانک اسلامی را ارائه کردند. آنان حمایت مردان مبارز انقلابی همچون آیت الله صدوقی، آیت الله بهشتی و آیت الله موسوی اردبیلی را به همراه داشتند. اما مخالفت ها نیز در همین ایام شکل گرفت، چه بنی صدر قانون ملی کردن بانک ها را به شورای انقلاب فرستاد، بانک اقتصاد اسلامی نیز در خطر قرار گرفته بود ولی باز هم نفوذ مردان انقلابی بازاری به یاری ایشان آمد؛ «در فروردین سال ۱۳۵۸ به قم خدمت حضرت امام رفته و بعد از تقدیم گزارشی از ایشان خواهش کردیم که بانک تازه تاسیس ما را از ملی شدن مستثنی کرده و همچنین حسابی در بانک ما باز کنند. ایشان نیز لطف کردند و صد تومان به ما دادند که در حساب ایشان باشد و ما را خوشحال کردند.
در همانجا به قطب زاده که مسوول وقت صدا و سیما بود، گفتند که این بانک مستثنی است و شما اعلام کنید.» اعتمادیان در حلقه مردانی همچون علاءالدین میرمحمدصادقی، آیت الله غیوری، حاج آقا درخشانی و چندین تن دیگر همچنان اداره سازمان اقتصاد اسلامی را برعهده دارند. اما برخلاف تصور گروه هدایت گر سازمان اقتصاد اسلامی باز هم مخالفت ها آغاز شد؛ «متاسفانه دولت موقت شروع به مخالفت کرد. وزیر دارایی و رئیس کل بانک مرکزی و مخصوصاً بنی صدر با اقدامات ما مخالف بودند. عده یی از دوستان می گفتند چون امام مجوز داده باید ایستادگی کنیم ولی گروه دیگری نیز بر این باور بودند که چون دولت موقت نوپاست و تجربه چندانی ندارد، نباید برای آن مشکل ایجاد کرد.» محمدرضا اعتمادیان چنین روایتی را از دلیل توقف فعالیت بانک اقتصاد اسلامی ارائه می دهد. او روایت می کند که دولت موقت شرط کرده بود برای ادامه فعالیت های آنان باید پیشوند موسسه جایگزین بانک شود. اینگونه بود که ایده تشکیل بانک اسلامی توسط متشرعین بازاری در نطفه ناکام باقی ماند ولی آنها دست از تلاش برنداشتند و همچنان اهداف خود را از سنگر دیگری پیش می بردند. «حمایت از صندوق های قرض الحسنه» به اصلی ترین هدف موسسان سازمان اقتصاد اسلامی بدل شده بود.
آنها براساس مصوبه شورای انقلاب که تا سال های بعد همچنان بر قوت خود باقی ماند، حق نداشتند اعتبارات اسنادی داشته باشند و وارد حوزه فعالیت بانک ها شوند. مردان بازاری نیز ناامیدی پیش گرفته بودند که اتفاقی جدید رخ داد. عزت الله سحابی دومین رئیس سازمان برنامه و بودجه پس از انقلاب در حلقه معتمدان بازرگان بود. او برای بازاریان نیز طرحی جدید داشت؛ «شما از بانک اسلامی بگذرید و سازمانی به عنوان سازمان اقتصاد اسلامی تاسیس کنید. این سازمان هم می تواند بر فعالیت قرض الحسنه ها نظارت داشته باشد.» نواندیشی مبارز ملی- مذهبی موجب شد گردانندگان قرض الحسنه های بازار تهران به ساختمانی در ضلع شمالی میدان امام خمینی هجرت کنند و حداقل ۳۰ سالی را در آنجا بگذرانند. ایده های قدیمی فراموش شده در صندوق خانه بایگانی سازمان اقتصاد اسلامی خاک می خورد. جلسات بازاریان سابق نیز به روال سی ساله عصر پنجشنبه ها در سازمان اقتصاد اسلامی برگزار می شد؛ سازمانی که روزگاری علی موسوی گرمارودی شاعر انقلابی را به عنوان سخنگوی خود برگزیده بود، اکنون به سکوتی طولانی فرو رفته بود. نظارت بر یک هزار و ۵۰۰ قرض الحسنه نیز تنها مسوولیت سازمان بود.
گاهی نیز ارسال کمک برای نیازمندان به عنوان هدف نهایی انتخاب می شد ولی شاید این برای راهبران سازمان اقتصاد اسلامی کافی نبود؛ چه آنان همچنان تلاش می کردند ایده های سابق خود را به ثمر رسانند. دهه ۶۰ اینگونه در سکوت به پایان رسید. تنها در زمان حضور دولت شهید رجایی سازمان اقتصاد اسلامی برای یاری دولت انقلابی گندم وارد کرد و اندوخته های خود را به دولت وام داد تا بحران تامین نیاز شهروندان فراگیر نشود. دهه ۷۰ هم به ایامی گذشت که نهادهای نظامی وارد جریان قرض الحسنه ها شدند و گوی رقابت را از سازمان اقتصاد اسلامی ربودند. دهه ۸۰ اما بحرانی شکل گرفت که همه را گرفتار خود کرد ولی سازمان همچنان در حاشیه باقی مانده بود؛ «در مورد بحران قرض الحسنه ها سازمان هیچ گاه دخالتی نکرد چراکه اعتقاد بر این بود که این جریان چندان به سازمان ارتباطی ندارد. ما از خیلی پیش تر تذکر داده بودیم که دولت یا بانک مرکزی باید به این جریان رسیدگی کنند ولی کسی توجه نمی کرد.» مدیرعامل سازمان اقتصاد اسلامی بر این باور است که بحران قرض الحسنه ها حاصل بی تدبیری بوده و از همین روی سازمان اقتصاد اسلامی به آن ورود نکرده است. اما طلوع دولت نهم همزمان شد با آغاز دوره جدید فعالیت قرض الحسنه ها. رئیس دولت از میان توده ها برآمده بود و قرض الحسنه را بیش از سایرین می شناخت. او در یاری حلقه میانی بازاریان مانند جامعه انجمن های اسلامی اصناف و بازار نیز کم نگذاشته بود؛ «برخی روزها آقای احمدی نژاد به بازار تهران می آمدند. بنده هم همراه ایشان به قدم زدن در بازار می پرداختیم.» کریمی اصفهانی از روزهایی روایت می کند که شهردار تهران هنوز کشورداری را تجربه نکرده بود.
رئیس دولت به مردان بازاری وعده داده بود قرض الحسنه را برای آنان به بانکی قدرتمند بدل سازد تا ایده روزهای ابتدای انقلاب نیز به ثمر رسیده باشد. ایده تاسیس بانک اسلامی اولین بار از سوی محمود احمدی نژاد طرح شد. او قصد داشت بانک قرض الحسنه را به یاری سازمان اقتصاد اسلامی شکل دهد؛ «ایشان و رئیس کل بانک مرکزی قول مساعد در این رابطه داده اند.» این جمله را یکی از اعضای هیات مدیره سازمان اقتصاد اسلامی بیان داشته بود ولی شاید او هیچ گاه تصور نمی کرد ایده های سه دهه قبل نه با یاری سازمان اقتصاد اسلامی که به کمک دولتی ها روزی به ثمر نشیند. بازاریان نیز همراه دولت بودند تا روزی که قرض الحسنه دولتی شکل نگرفته بود ولی پس از آنکه رئیس دولت بی اعتنا به مردان بازاری اولین قرض الحسنه دولتی را تاسیس کرد، موجی از اعتراض ها نیز آغاز شد. اولین جلسه نیز در همان روزی برگزار شد که رئیس دولت تولد قرض الحسنه دولتی را جشن گرفته بود. مدیران قرض الحسنه ها در سازمان اقتصاد اسلامی گرد هم آمدند و نجوای اعتراض سر دادند. اندکی بعد آنها مسیر قم را پیش گرفتند تا گلایه های خود را از میدانی دیگر به گوش قوه مجریه برسانند. آنان به دیدار دو مرجع ساکن قم رفتند تا به سنت ۳۰ سال قبل باز هم علما برای آنها پادرمیانی کرده باشند.
آیت الله صافی گلپایگانی و آیت الله مکارم شیرازی نیز در نشست خود با مدیران قرض الحسنه های دولتی به تبشیر دولت پرداختند و قوه مجریه را هشدار دادند که پای در میدانی نگذارد که سرانجامی ندارد. این دو بیان داشتند که قرض الحسنه نباید دولتی باشد تا شاید اینگونه یاری به بازاریانی رسانده باشند که سال ها خمس و زکات شرعی خود را به حوزه های علمیه تحویل می دادند. یاران سنتی روحانیت در دهه سوم انقلاب باز هم به سوی قم متوسل شدند تا خاطره روزهایی که تیم بازار به دیدار امام (ره) رفته بودند باز هم تکرار شود. اگر ۳۰ سال قبل بازار برای رهایی از بندهای دولت موقت مسیر قم را پیش گرفته بود، اکنون برای بازگشایی گره کور قرض الحسنه ها و دولت نهم باز هم پایتخت دینی ایران پادرمیانی خواهد کرد اما شاید اوضاع قدری تغییر کرده باشد چراکه این بار دولت قصد تعدیل جریان سنتی بازار را همچون صدر انقلاب ندارد چراکه حذف جریان بازار ایده مناسب تری برای سکانداران قوه مجریه به شمار می آید.
● مخالف دولتی شدن
مردان معترض قرض الحسنه ها همچنان به گلایه های خود ادامه می دهند ولی نجواهای آنان به گوش راهبران قوه مجریه رسیده است.مبارزه در میدان قرض الحسنه ها آخرین بار از سوی مراجع قم پیگیری شد تا شاید اینگونه دورانی جدید در عمر نهادهای مالی خیریه ایجاد شود. محمدرضا اعتمادیان عضو هیات مدیره سازمان اقتصاد اسلامی و مشاور امور اصناف و بازرگانان رئیس جمهور نیز اعتقاد دارد که فعالیت های قرض الحسنه همچنان باید شکلی خیریه داشته باشد. او براین باور است که ورود دولت به این حوزه چندان معقول نیست. اعتمادیان در این مورد چنین نظر می دهد؛ «مدیران صندوق های قرض الحسنه افرادی آگاه به شمار می آیند که برای فعالیت های خیریه تلاش می کنند و زمان خود را صرف اموری می کنند که اجر معنوی آن تایید شده است. صندوق های قرض الحسنه مزایای بسیاری دارند ولی به هرصورت گاهی ضعف هایی نیز به چشم می خورد که به طور حتم باید برطرف شود. البته میزان متخلفان در صندوق های قرض الحسنه بسیار کم و ناچیز است. البته دولت در این مورد هم نمی تواند بی تفاوت باشد. برخی فعالیت ها در قرض الحسنه ها صورت می گیرد که نیاز به اصلاح دارد به طور مثال گرچه صدور حواله در صندوق های قرض الحسنه قانونی و شرعی است، ولی برخی صندوق ها حواله ها را به شکل چک چاپ می کنند و مردم عادی آن حواله ها را با چک که جنبه حقوقی و قانونی دارد، اشتباه می گیرندالبته در بیان اعتراض ها مشکلات آیین نامه بانک مرکزی باید حل شود و نباید مقابل آیین نامه دولت ایستادگی کرد.
مظاهری رئیس کل جدید بانک مرکزی در یک نشست ۵/۳ ساعته که با مدیران قرض الحسنه داشت، اعلام کرد طبق قانون می خواهد بر بازار پولی کشور تسلط داشته باشد و در این کار هم جدی است؛ «با این فکر که باید از نهاد قرض الحسنه محکم دفاع کنیم، موافقم، ولی در موارد قانونی باید با رفتار خوب حرکت کنیم تا وصله یی به ما نچسبد. همه بنیانگذاران قرض الحسنه در کشور برای انقلاب اسلامی زحمت کشیدیم و به آن علاقه مندیم، ولی اگر نواقص آیین نامه رفع نشده باشد و کاری که بخواهد بر صندوق ها تحمیل شود، اگر بر آن اصرار شد، در مقابل آن ایستادگی می کنیم. در احادیث آمده است قرض الحسنه به علت رفع مشکل مسلمانان و جلوگیری از ترویج رباخواری در جامعه دو برابر صدقه ثواب دارد. به همین دلیل باید به راهی رفت تا سنت قرض الحسنه گسترش یابد نه اینکه سد را در مقابل آن ایجاد کرد.»
بهراد مهرجو
منبع : روزنامه اعتماد