جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


هند و پاکستان به دنبال گاز ایران


هند و پاکستان به دنبال گاز ایران
دور جدید مذاکرات خط لوله صلح در تهران در حالی آغاز شده است که چندی پیش، ایران با امضای یادداشت تفاهمی با شرکت اتریشی «ام.او.وی» برای گشودن پای گاز ایران به بازار اروپا گامی بلند برداشته است.
ایران، دومین دارنده ذخایر گاز طبیعی در جهان، تمایل دارد به جایگاهی درخور در میان باشگاه صادرکنندگان گاز طبیعی جهان دست یابد؛ کشوری که تا پیش از انقلاب اسلامی و با صدور سالانه ۱۰ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به شوروی پیشین، صادرکننده منطقه‏ای گاز طبیعی شناخته می‏شد.
ایران پس از انقلاب و با اعمال سیاست استفاده از گاز طبیعی به ‏جای فرآورده‏های نفتی، صادرات خود را قطع و از سال ۱۳۸۰ صادرات خود را به ترکیه آغاز کرد، اما با وجود در اختیار داشتن ذخایر عظیم گاز طبیعی، به دلایل متعدد از جمله مصرف فراوان و اسراف کارانه گاز طبیعی در کشور، هنوز به جایگاهی شایسته در بازار جهانی دست نیافته است.
سیزده سال از نخستین اقدام های رسمی برای صدور گاز ایران به هند و پاکستان می‏گذارد. در این مدت، هیئت‏های کارشناسی و مقام های رسمی سه کشور بارها با یکدیگر دیدار و مذاکره کرده‏اند. افت و خیز فراوان در روند مذاکرات خط لوله‏صلح، طبیعی به نظر می‏رسد، اما وجود رقیبان منطقه‏ای و مانع‏تراشی‏های آمریکا در به تاخیر اندازی توافق نهایی میان سه کشور، نیز تاثیر خود را گذاشته است.
در این میان روسیه، بزرگ ترین دارنده ذخایر گاز طبیعی جهان و صادرکننده عمده و سنتی به بازار اروپا،‌ نقش ویژه­ای ایفا می­ کند. چندی پیش مقام های گازپروم روسیه برای مشارکت در احداث و مدیریت خطوله صادرات گاز ایران به پاکستان و هند، ابراز تمایل کردند. به نظر می رسد روسیه از ورود ایران به بازارهای اروپا بیمناک و امیدوار است با متمرکز شدن ایران بر بازار هند و پاکستان، در عمل توان نفوذ آن به بازار عظیم اروپا تحلیل رود. شاید روس ها پنداشته اند که با توجه به برنامه­های ایران در زمینه توسعه بخش بالادستی و چشم­انداز رشد مصرف داخلی، همچنین نیاز مخازن نفتی کشور به تزریق گاز طبیعی، چنانچه قرار باشد افزون بر ۱۰ میلیارد متر مکعب در سال صادرات گاز به ترکیه، سالانه ۳۰ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به هند و پاکستان صادر کند، در عمل امکان توجه به دیگر بازارها را نخواهد داشت و خیال روسیه از رقیبی بالقوه به نام ایران در بازار اروپا آسوده می شود.
بررسی قراردادهای اخیر فروش گاز طبیعی و گاز طبیعی مایع­شده (ال.ان.جی) نشان می­دهد که بازیگران عمده، بازارهای آینده گاز طبیعی جهان را رقابتی­تر از اکنون پیش­بینی می­کنند؛ به گونه­ای که قرارداد اخیر فروش ال.ان.جی قطر به کره­جنوبی با احتساب قیمت نفت­ خام در حد بشکه ای ۶۰ دلار، معادل ۱۱دلار برای هر میلیون بی.تی.یو منعقد شده است که برای مثال، با میانگین قیمت ال.ان.جی وارداتی ژاپن که حدود ۷ دلار برای هر میلیون بی.تی.یو در ابتدای سال جاری بود، قیاس پذیراست.
موضوع هنگامی جالب توجه ­تر می­شود که قیمت مورد توافق ایران و هند را با این ارقام مقایسه کنیم. بر مبنای اطلاعاتی که از طرف هندی نشت کرده است، چنین استنباط می­شود که گویی هندی ها امیدوارند گاز طبیعی ایران بر مبنای سبد نفت­ خام وارداتی ژاپن با قیمت هر بشکه ۶۰ دلار، فقط ۵ دلار برای هر میلیون بی.تی.یو به فروش برسد که هرگز با قرارداد اخیر قطر و کره­ جنوبی قابل مقایسه نیست؛ از این رو هندی ها باید با نیم نگاهی به بازارهای بالقوه ایران، میزان توقع های خود را کاهش دهند و ایران را در شرایطی قرار ندهند که از خیر احداث خط صلح بگذرد.
ایران در سال گذشته گاز خود را با بهایی نزدیک به قیمت اروپا (بیش از ۷ دلار هر میلیون بی.تی.یو) به ترکیه فروخت. می توان با افزایش صادرات گاز به ترکیه، منافع بیشتری نصیب کرد یا با چشم دوختن به بازارهای رو به گسترش ال.ان.جی فرصت های مناسب تری به دست آورد.
به نظر می­رسد با توجه به توسعه چشمگیر بازارهای ال.ان.جی و چشم­اندازهای بسیار روشن آن، چنانچه قرار باشد ایران به بازیگری عمده، پرتوان و با نفوذ در بازارهای گاز طبیعی جهان تبدیل شود، منطقی­تر است تمام توان خود را در جذب فناوری و سرمایه مورد نیاز احداث و توسعه صنعت ال.ان.جی خود معطوف کند و توان واحدهای تولید ال.ان.جی را با ظرفیت سالانه نزدیک به ۷۵ میلیون تن ال.ان.جی به فعلیت درآورد تا امکان ورود به تمام بازارهای جهان و حتی در صورت نیاز، هند را بیابد.
سرمایه­گذاری در احداث خط­ لوله، انتخابی است که امکان تغییر در بازار هدف را از ما خواهد گرفت، اما توسعه صنعت ال.ان.جی تمام بازارهای گاز طبیعی جهان از جمله اروپا، آسیای جنوب شرقی و حتی آمریکای شمالی را فراروی ما قرار خواهد داد.
بر اساس بررسی ها، تنها خط ­لوله مطمئن، اقتصادی و شدنی که بتواند گاز طبیعی را به شبه ­قاره هند منتقل کند، خط ­لوله انتقال گاز از ایران به هند و پاکستان است؛ از این رو چنانچه این دو کشور خواهان استفاده از این منبع انرژی باشند، نخست باید ارزش واقعی گاز طبیعی دریافت شده را پرداخت (بر مبنای قیمت پرداختی دیگر واردکنندگان بزرگ گاز طبیعی جهان)، سپس تحویل منظم گاز و پرداخت مابه­ازای آن را تضمین کنند؛ در غیر این صورت جمهوری اسلامی ایران گستره متنوعی از انتخاب برای مقاصد صادراتی در اختیار دارد و می­تواند بازارهایی بسیار مناسب­تر و طرف هایی قابل اعتمادتر را فراروی خود داشته باشد.
مرتضی بهروزی‏فر
منبع : شبکه اطلاع رسانی شانا