شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


رد پای ایرانی را در آنتیگونه جست و جو کردم


رد پای ایرانی را در آنتیگونه جست و جو کردم
هوشمند هنرکار کارگردان و بازیگر تئاتر که از اعضای فعال و عضو هیات مدیره انجمن بازیگران تئاتر است؛ این روزها نمایش آنتیگونه را با نگاهی جدید با بازی کاظم هژیرآزاد، هوشمند هنرکار، آزیتا نوری وفا، شیدا ابراهیمی، علی طاهری، میثم یوسفی، پارسا پولادوند، نسرین پیش بهار، ارسطو خوش رزم و پدرام پولادوند به صحنه برده است. او در این نمایش نگاه تازه ای را به متن سوفکل دارد. به بهانه این اجرا در آخرین روزهای به صحنه بردن این نمایش با او گفت وگویی کوتاه داشتیم.
▪ چه شد که بعد از کارگردانی چندین متن بزرگ و کلاسیک دنیا به سراغ آنتیگونه آمدید و آن را به صحنه بردید؟
ـ عوامل مختلفی همیشه در انتخاب متن دخالت می کند. یک مقدار از انتخاب به خود ما برمی گردد. از مدت ها پیش دغدغه من یونان، سوفکل، آشیل و نمایشنامه آنتیگونه شده است. می خواستم براساس آن تحقیقات و دیدگاه های یافته شده، در عمل آنها را در صحنه علنی کنم. به هر حال نمایشنامه «آنتیگونه» از شاهکارهای ادبیات نمایشی است که هنوز بعد از گذشت ۲۵۰۰ سال اثرگذار است.
▪ یک ویژگی در کارهای شما وجود دارد و آن هم این است که برداشت خود شما نیز در اثر بسیار دیده می شود. در آنتیگونه نیز این برداشت به چشم می خورد. در این اثر برخلاف نگاه رایجی که به آنتیگونه وجود دارد شما تعریف تازه ای از این شخصیت ارائه داده اید. این نگاه از کجا آمده است؟
ـ برداشتی که من از این متن دارم تا به حال نشده است. این برداشت حاصل تحقیق های گسترده روی این متن و تاریخ تئاتر ایران و یونان است. این متن را از منظر یک ایرانی تجزیه و تحلیل کردم. راز ماندگاری شاهکارهای ادبی این است که قابل تاویل و تفسیر در طول زمان هستند، آنچه در بطن «آنتیگونه» وجود دارد و مایه هایی که من در آن برجسته کرده ام با دغدغه های انسان معاصر همخوانی دارد.
▪ اما شخصیت آنتیگونه در نمایش شما برخلاف سایر برداشت ها از این متن است.
ـ چون به نظر من برخلاف آن چیزی که در این سال ها سعی شده از آنتیگونه نشان دهنده شخصیتی محافظه کار و سنتی دارد و نمی خواهد خلاف این اعتقاد و باور حرکت کند. من این نوع نگاه و طرز تفکر را در تروریست های امروزی می بینم. ذهنیتی خطرناک و مخرب که تصویر معصومانه آنتیگونه را می شکند، اما این شخصیت به دلیل صداقت در رفتار و باورهایش برای تماشاگر جذاب و دوست داشتنی است.
▪ اما در برداشت هایی که از این شخصیت شده است او را به صورت یک انقلابی تصویر کرده اند؟
ـ یک انقلابی واقعی چه خصوصیاتی دارد؟ یک شخصیت انقلابی بر قوانین موجود می شورد. در صورتی که آنتیگونه اتفاقاً می خواهد قوانین موجود را حفظ کند. ما آیین و رسم و تفکر جدید و بت شکنی از آنتیگونه نمی بینیم. او خیلی خود را در حریم بت ها و خدایان و آیین های موجود نگهداری و نگهبانی می کند. به نظر من از این لحاظ آنتیگونه بسیار شبیه «کرئون» است. یعنی هر دو قصد دارند فضای موجود را حفظ کنند. او کاملاً پاسدار آیین های به قول خودش جاودان است یعنی به جای آنکه تفکر جدیدی را ایجاد کند، بر پایه دردمندی و متاثر از یک سری اعتقادات به صورت مخرب عمل می کند.
▪ یعنی یک جور به روز کردن این اثر نمایشی؟
ـ تا حدودی البته در واقع هیچ تغییری در موقعیت، زمان و مکان متن نداده ام یعنی مدرن شدن به این مفهوم نیست که لباس های کرئون و آنتیگونه را عوض کنیم بلکه در طراحی و شیوه بازی بازیگران از دستاوردهای تئاتر امروز استفاده کرده ایم. شیوه کلاسیک که بیشتر به شکل روایی و گزارشی متکی است، در زمان امروز جاذبه ای برای مخاطب ندارد.
من از نظر یک ایرانی کاوش کرده ام تا رد پای ایرانی و هویت خودم را در این اثر آشکار کنم چون ایران و یونان دو قطب بوده اند که از همدیگر تاثیر گرفته اند. سعی کرده ام این تاثیرات را از متن سوفکل بیرون بکشم.
▪ شما در صحبت هایتان اشاره کردید که این متن را براساس نگاه ایرانی تجزیه و تحلیل کردید؟
ـ زمانی که سوفکل زندگی می کند دورانی است که ایران و یونان به عنوان دو امپراتوری مهم جهان در تضاد هستند. کشمکش تراژیک اصلی در این متن بر سر تدفین مردگان است. یعنی در زمانی که در آنتیگونه آیین تدفین و خاکسپاری مردگان مطرح می شود که در ایران باستان خاکسپاری وجود ندارد و آنان مردگان را بر بلندای قله ها می گذاشتند تا خوراک لاشخورها شوند. در این متن در آغاز یکی از برادران آنتیگونه را بر بلندای قله ای می گذارند تا به مانند اجساد مردگان ایرانی و زرتشتی، جسد خوراک پرندگان شود. این نقطه اصلی درام آنتیگونه است که از نظرم قابل نقد است.
▪ نمایش آنتیگونه دومین نمایش شماست که در تالار مولوی در یکی دو سال اخیر به صحنه می رود. آیا این انتخاب خود شما بود؟
ـ درخواست و انتخاب خودم بود. از همان ابتدایی که قصد اجرای این نمایش را داشتم فکر نکردم که آن را در سالن دیگری مثلاً در چهارسو یا قشقایی به صحنه ببرم. تالار مولوی فضایی حرفه ای دارد و خیلی از حرفه ای های تئاتر دوست دارند در آن، نمایش روی صحنه ببرند. پس باید این حق را به آنها داد. تراکم اجراها گاهی شرایط مطلوب را از گروه ها می گیرد. الان که کار اجرا شده است فکر می کنم انتخاب درستی بوده است.
▪ نمایش شما در سکوت به صحنه رفت و در زمان بسیار کوتاهی نیز باید جای خود را به نمایش دیگری بدهد. این به کلیت کار ضربه نمی زند؟
ـ متاسفانه آمار و ارقام برای مدیران بیشتر اهمیت دارد. این به نفع تئاتر، گروه ها و مدیران نیست. تئاتر به اندازه کافی مشکل دارد و این مسائل هم به مشکلات دامن می زند. هر نمایشی که به صحنه می رود در هفته اول معرفی می شود و از هفته دوم مخاطب با اثر ارتباط برقرار می کند اما مشکلاتی مثل برف و باران وجود دارد. در شرایط فعلی زمانی که مخاطب با نمایش ارتباط برقرار می کند اجرای آن تمام می شود. ما قصد داشتیم که این نمایش را در تابستان و بعد هم در مهرماه به صحنه ببریم اما به دلیل شرایط مجبور شدیم بعد از جشنواره تئاتر به صحنه ببریم که همزمان با برگزاری جشنواره فیلم فجر شد. در تالار مولوی از تابستان همه اجراها سه هفته ای است. نمی دانم چرا این تعهدها به وجود آمده و می شد بعضی نمایش هایی که امسال در تالار مولوی اجرا شدند در تئاتر شهر روی صحنه بروند.
▪ در ماه های گذشته چهره هایی مانند دکتر خاکی، دکتر دلخواه و آتیلا پسیانی در تالار مولوی نمایش اجرا کرده اند، قرارداد شما با مرکز هنرهای نمایشی است؟
ـ بله، البته از این نظر مشکلی وجود ندارد من به عنوان کارگردان با مرکز هنرهای نمایشی قرارداد بستم مانند سایر گروه های نمایشی.
منبع : روزنامه سرمایه